logo





مورچه و خط پنجره

يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۲۲ اوت ۲۰۲۱

طاهره بارئی

tahere-barei1.jpg
فردا اول شهریور است
یعنی آغاز پائیز
فرا رسیدن دستهای سرخ و نارنجی
دستهائی که گوئی بریده اند، اما نیستند
دستهای همشه اشاره، همیشه تهدید
دستهای بیل و کلنگ و خاک
دستهای چال کذدن
بی اعتنا به ریزش اشگها
دستهايی چون سیبهای گچی
که محض نیرنگ رنگ شده اند
دستهائی که به مورچه ای رحم نمیکنند
چسبانده خودش را
چهار دست و پا به دیوار صاف
و همه چیز را در گونی ریخته می برند
تا خالی کنند درانبار برگهای عجز
آنگاه، شادمان و سوت زنان
مفتخر از ماموریتی که برده اند به پایان
به خانه های تقلب باز می گردند
تا ردای سَرو قدان به تن کنند
مدعیان ِ رود و جوی ِگوارا

طعم دستهای سرخ
سرخ دستان را
چشیده اید آیا؟
با انگشتان عنکبوتیش
که نمودار شما را وارونه میکند
تا میخ کند در آن سرود دندانهایش را ؟

جادو گران
همیشه در افسانه های کودکان جا خوش میکنند
آنجا در امنیتند
با فراغ بال
می پردازند به دود و دم
و خاکستر زلفشان
چرخ آبی جهان را از کار می اندازد
تا کودکان مرده ببافد دوک استخوانیش
با پیش بند های کار اجباری

مورچه ای که به زحمت رها شده از تل برگهای سرد،
حرکت بسوی پنجره از سر می گیرد
روی خط سپیده دم

فردا اول شهریور است
اول پنجره های اشگ
بر بدنه ی هواپیما های رنگی ِ تنگ
با نشانِ خیس ِنظامی



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد