جمهوری اسلامی فزونی کاندیداها را بهانه میگذارد تا به آزادی مردم در این انتخابات تأکید بورزد. آنوقت اخبار تصویری مضحکهآمیزی از همین کاندیداها در رسانههای دولتی نیز انعکاس مییابد که ضمن آنها بسیاری از ایشان با لباسها یا آرایشهایی غیر متعارف جلوی دوربین ظاهر میگردند. این گروه از کاندیداها حتا از توانایی لازم برای معرفی خود هیچ بهرهای ندارند. به طبع شماری از همین کاندیداها سرآخر تأیید نخواهند شد و به همراه آنان افراد دیگری را هم از رقابت در کاندیداتوری باز خواهند داشت. ولی ضمن طرد گروه نخست، از حذف گروه دوم هم توجیه به عمل خواهند آورد. موضوعی که به تنش بین لایههایی از مردم با حکومت دامن خواهد زد. شکی نیست که افرادی از نوع تاجزاده یا خانم شجاعی بنا به طرح اهداف ویژهای کاندیدا میشوند. ولی حذف آنان از کاندیداتوری موضوعی را برملا خواهد کرد که این حکومت از تحمل مخالفان درونی خود نیز سر باز میزند. بنا بر این، حذف همین کاندیداها را از سوی شورای نگهبان، میتوان به سوژههایی تبلیغی علیه حکومت بدل کرد. مردم عادی به طبع از طرح چنین راهکاری بر کنار نخواهند ماند. ولی نیروهای سیاسی جامعه میتوانند تنشهایی از این نوع را ارتقا ببخشند و از تمامی آنها در راستای افشاگری از این انتخابات نامردمی سود ببرند.
از سویی تحریم این انتخابات، تحریمی عمومی و همگانی است و مشارکت در آن هرگز توجیه نمیپذیرد. به همین دلیل هم هرگز کسی نباید پای صندوقهای رأی حاضر گردد. چون کسی این نوع انتخاباتهای گزینشی و فرمایشی را به نفع شهروندان جامعه نمیداند. شهروندان کشور تنها انتخاباتی را به رسمیت میشناسند که خودشان در اجرا و عملیاتی شدن آن، نقش داشته باشند. رفتار جمهوری اسلامی ضمن پس زدن مشارکت شهروندان در تعیین سرنوشت خویش، در واقع توهین خود را نسبت به ایشان آشکارتر میکند. چون موضوع ولایت فقیه و نقشآفرینی ناصواب شورای نگهبان در انتخابات با نفس و ذات هر انتخاباتی به چالش برمیخیزد. چنین موضوعی یعنی اینکه مردم نمیفهمند و و به حقوق شهروندی خود نیز چندان آشنایی ندارند. از سویی، آنانی که تا کنون در انتخاباتهای هدایت شدهی جمهوری اسلامی شرکت کردهاند، در واقع حق و ارادهی شهروندی خود را ناچیز میشمارند. چون به این نتیجه رسیدهاند که نمیفهمند، ولی کسانی چون ولی فقیه و اعضای شورای نگهبان که میفهمند حق دارند تا برای ایشان تصمیم بگیرند.
از کاندیداهای جمهوری اسلامی هرگز کسی تودههای عادی مردم را نمایندگی نمیکند. به عبارتی روشن آنان هیچ کدام از بین مردم عادی برنخاستهاند و این کاندیداها را نمیتوان نمایندگانی از طبقات و اقشار گوناگون جامعه به حساب آورد. همگی بروکراتهای حرفهای و تکنوکراتهایی هستند که در ساختار حکومت ضمن رقابت و مبارزهای درونی با هم اختلاف دارند. ناگفته نماند که در این رقابت و مبارزهی درونی و خودمانی هرگز مطالبات و خواست همگانی مردم عادی انعکاس نمییابد. از سویی کاندیداهای ریاست جمهوری در بین مردم کوچه و بازار زندگی نمیکنند و با خواست و مطالبات آنان هیچ آشنایی ندارند. اگرهم با مطالبات عمومی مردم آشنایی داشته باشند، پیداست که برای تحقق آنها پا به میدان نگذاشتهاند. چون سیاستهای عمومی کشور از قبل در جاهایی دیگر طراحی شدهاند و اکنون همگی باید از ریز و درشت به برآوردن چنین سیاستهایی گردن بگذارند.
برای نمونه جمهوری اسلامی دوستی راهبردی با چین و روسیه را امری واجب میشمارد. دستاندازی به سرزمینهای همسایگان ایران را هم امری ممکن میبیند. جدای از این، در سیاستهای داخلی خود، مردم را از تشکلیابی آزادانهی بازمیدارد و درآمدهای عمومی را ضمن پنهانکاری در جاهایی صرف میکند که مردم از چند و چون آن بیخبر میمانند. چنین سیاستهایی را از پیش رهبر جمهوری اسلامی به تودههای عادی مردم تحمیل کرده است، بدون آنکه مسؤولیت آسیبهای آنها را بپذیرد. به همین دلیل هم رییس جمهوری که سرآخر از صندوق خودمانی حکومت سر بر خواهد آورد، میبایست به جای تمکین از مردم بر سیاستهای از پیش طراحی شدهی رهبر نظام تمکین نماید.
مردم موضوعاتی از این دست را خوب میفهمند و برای همین هم اینبار تودههای وسیعی برای همیشه راهشان را از حکومت جدا کردهاند. ولی آنان قصد حکومت را در خصوص به انزوا کشانیدن مردم، به سیاستی همگانی برای انزوای همیشگی حکومت بدل نمایند. چون لازم نیست که بیش از این، توهینهای کارگزاران حکومت را پذیرا باشند.
هر روزی که به برگزاری این انتخابات خودمانی نزدیک میشویم صفآرایی محکمتری از مخالفان حکومت سازمان مییابد. ولی این مخالفان تنها به تحریم انتخابات اکتفا نخواهند کرد. بلکه همان گونه که گفته میشود تحریم انتخاباتی حکومت را تا شکلهایی از تحریم سیاسی آن، به پیش خواهند برد. پدیدهای که میتواند به سهم خود بر بسیاری از تنگنظریهای جبههی مخالفان جمهوری اسلامی فایق آید و زمینههای کافی برای اتحاد عمل همهی کنشگران سیاسی و گروههای مخالف در آینده فراهم ببیند.
اکنون شبکههای اجتماعی گسترهای مناسب برای افشاگری از عمل نامردمی حکومت برای برگزاری انتخاباتی خودمانی و فرمایشی فراهم دیده است. چنین رویکردی را به حتم باید قدر دانست و از امکانات آن در خصوص افشای چهرهی غیر انسانی جمهوری اسلامی استفاده به عمل آورد. باید به مبارزهی آزادانه مردم در همین شبکهها سمت و سو داد و از توان آن، در راه طرح مطالبات و حقوق دموکراتیک شهروندان ایرانی بهره برد. همچنین شبکههای اجتماعی را باید به رسانههای تصویری خارج از کشور و سایتهای مخالفان حکومت پیوند زد. تبادل آزادانهی اطلاعات بین سایتها و رسانههای مخالفان باید بیش از هر زمانی گسترش بیابد. چنین موضوعی به روشنگری از چهرهی نامردمی حکومت دامن خواهد زد. از سویی، مردم عادی باید یاد بگیرند که در چنین مبارزهای هرگز تنها نیستند بلکه تشکلهایی سازمان یافته از سازمانهای اپوزیسیون، رهبری ایشان را پذیرفتهاند. در چنین فضایی به حتم باید مردم بیش از پیش با عملکرد سازمانها و احزاب سیاسی خود آشنا شوند. شکی نیست که چنین موضوعی بر جسارت مردم در این مبارزه خواهد افزود و بر میزان رزمندگی متحد آنان ارج خواهد گذاشت.
کنشگری و مبارزهی سیاسی یا اجتماعی بدون شک در آنجاهای نمود مییابد که مردم گرد آمدهاند. علیرغم شیوع کرونا باید شکلیابی گونههایی ویژه از مبارزه را در شرایط حاضر به پیش برد. محل کار، مترو، اتوبوس و جمعهای خودمانی خیابانی زمینههای کافی برای کار تبلیغی فراهم میبیند. باید از هر جمعی در راستای افشای این انتخابات غیر دموکراتیک استفاده به عمل آورد. برای هر حرف و سخنی باید نمونههایی کافی از عملکرد ناصواب حکومت، مثال زد. به طبع راهکارهایی از این نوع، همدلی مبارزهجویانهی مردم را در پی خواهد داشت. گروههای ورزشی، کوهنوردی و انجمنهای محلهای و فرهنگی ساختار خوبی برای اجرای تبلیغاتی از این دست شمرده میشوند. از همین راهها نه تنها میتوان برخی از پیامهای جنبش ضد حکومتی را بین مردم کشانید، بلکه به اطلاعات جدیدی نیز میتوان دست یافت. این اطلاعات جدید به حتم به ما یاری میرساند تا سیاستهای تبلیغی یا توضیحی خود را با آنها بهتر و بیشتر هماهنگ کنیم.
از سویی رفتارهای سیاسی کارگزاران حکومت نیز دستمایهای از طنز و شوخی برای کاربران شبکههای اجتماعی فراهم میبیند. حضور مداوم و پیوسته در این شبکهها را باید غنیمت شمرد و از ویدئوها و نوشتههای آنها در راستای افشای عملکرد ناصواب مدیران دولتی سود برد.
حکومت از پیش قصد دارد تا عدم مشارکت مردم را در این انتخابات به پای همهگیری کرونا بنویسد. در عین حال از اجرای شیوههای پوپولیستی خود برای حضور مردم پای صندوقهای رأی سود میبرد. چنانکه ترمیم حقوق مزدبگیران جامعه را در همین فاصلهی زمانی به اجرا گذاشته است. ولی مردم این بار در تجمعات خود، عدم افزایش قیمتها را فریاد میزنند. از سویی حکومت سیاستی را دنبال میکند که بتواند جشن لغو تحریم و بازگشت به برجام را در سامانهای از اجرای انتخابات برگزار کند. تحریمی خودخواسته که مردم عملیاتی شدن آن را نتیجهی طبیعی سیاستهای نامردمی همین حکومت میخوانند.
خاطر جمع باشیم که جشن پیروزی در این انتخابات به حتم به نام مخالفان حکومت رقم خواهد خورد. چون حکومت ضمن حوادث انتخابات چهرهی نامردمیتری را از خود به نمایش خواهد گذاشت. چهرهای که در نهایت به پرهیز هرچه بیشتر مردم از دایرهی تنگ و کوچک جمهوری اسلامی خواهد انجامید.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد