منبع:
http://www.giranwien.com/post-55.aspx
دوستان، با توجه به تجربه تاکنونی و پیشنهاداتی که برای بهبود کارمان از سوی دوستان مختلف مطرح شد و با همکاری فکری چند تن از فعالین جمعیت، طرح اولیه ای تهیه شد. این طرح فقط یک پیشنهاد برای مبنای بحث است و من با توجه به سوال هائی که مطرح بود، تلاش کردم توضیحی برای چرائی این طرح بدهم تا شاید زمینه برای بحث فراهم شود.
یکشنبه ۱۴ ژوئن، یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، جمعی از ایرانیان مقیم وین، تنها با ارسال اس.ام.اس و خبررسانی سریع، در اعتراض به نتایج اعلام شده و با شعارهای " رای من کو" ، " می نویسیم موسوی، می خوانید احمدی نژاد" و ... درحرکتی خودجوش، مقابل سفارت ایران در وین، در اکسیونی که حتی برای آن فرصت دریافت اجازه از پلیس را نیافته بودند، شرکت کردند. همان روز، پس از تجمع آنان در پارک "بلودر"، جمعیت پس از صحبت کوتاهی و با تقسیم کاری محدود تولد یافت و نام گذاری شد، تا تظاهرات و آکسیون های بعدی را برنامه ریزی کند.
در اولین تظاهراتی که روز ۱۶ ژوئن تنها دو روز پس از تولد جمعیت برگزار شد، حدود دو هزار ایرانی شرکت کردند. امری که در طول دهه های گذشته، در وین بی سابقه بود. این امر نه فقط برای ایرانی های مقیم وین که همیشه شاهد تظاهرات هفتاد، هشتاد نفره و حداکثر دویست نفره بودند، بلکه حتی برای مردم اتریش نیز غیرمترقبه و شگفت انگیز بود. آنها که مسائل ایران و حرکت های حول و حوش انتخابات را دنبال کرده بودند، چهره جدیدی از ایرانیان و مبارزه مسالمت آمیز آنان دیدند. هر ایرانی می توانست به ایرانی بودن خود افتخار کند. حتی جوانان نسل دوم، که در اتریش به دنیا آمده یا در سال های کودکی به اتریش آمده بودند، برای اولین بار به مسائل ایران علاقه نشان می دادند و در حرکت ها شرکت می کردند. شهروندان ایرانی مقیم اتریش آمده بودند تا از حق شهروندی خود، از حق رای خود دفاع کنند.
از آن روز نزدیک به دو ماه می گذرد. در آن روز هیچکس تصورش را هم نمی کرد که اعتراض مسالمت آمیز مردم، این چنین وحشیانه مورد هجوم واقع شود و عواقبی را به بار آورد که ما امروز شاهد آن هستیم. باری حرکت و اعتراض ادامه یافت و تشدید شد. در طول این مدت، جمعیت همراه هر حرکت، رشد کرد، سازمان یافته تر شد، برنامه هایش منظم تر گشت و البته هر بار با نگرشی انتقادی به فعالیت هایش، تلاش کرد تا برنامه های خود را بهبود بخشد. اما در عین حال سرکوب شدید اعتراضات در ایران، کشتار جوانان، ضرب و شتم و زندانی کردن آن ها و بدترین رفتارها و بالاخره اعتراف گیری ها، همه و همه خشم مردم را بیش از پیش برافروخت و زمینه رادیکال تر شدن مبارزه را فراهم کرد. شعارها تندتر شد، اما حرکت همچنان مسالمت آمیز باقی ماند و تلاش برای جلوگیری از سرکوب بیشتر و معرفی عاملان آن همچنان ادامه دارد.
حرکت و اعتراض در خارج از کشور، پابپای حرکت و اعتراض در ایران پیش می رود. ولی در هر شهر، بسته به فضای آن شهر و روحیات مقیم آن، رنگی دگر دارد. در عین اینکه ما در همه کشورها شاهد شرکت گسترده ایرانیان هستیم، اما در بعضی کشورها، همه نیروها در همکاری با یکدیگر کار می کنند، در بعضی دیگر حرکات موازی دارند و هر روز دسته ای از آنان اکسیون های اعتراضی برپا می کند و در بعضی شهرها حرکات کاملا جداگانه و بدون همکاری با یکدیگر انجام می شود.
نقطه قوت حرکت جمعیت در اتریش ، اما این است که از همان روز اول، علیرغم اختلاف نظر بر روی بسیاری مسائل، توانست رنگین کمانی از عقاید و نظرات مختلف شرکت کنندگان را در زیر یک سقف گرد آورد. نه شعار "سرنگونی" و "مرگ بر..." در بیانیه ها و شعارهای رسمی تظاهرات داده شد، نه شعار "زنده باد.." و دفاع از شخص یا پرچم یا حزب خاصی. شاید یکی از دلایل آن بود که جمعیت نه در دفاع از این یا آن کاندیدا، حزب و سازمان، بلکه در چارچوب دفاع از حقوق شهروندی مردم ایران مطالبات خود را تعریف می کرد. از همان روز اول عکس کاندیدای خاصی در برنامه ها تبلیغ نشد. شعارها و مطالباتی که جمعیت در بیانه های خود داد، همه در دفاع از حقوق شهروندی بود. *
جمعیت برسر "زنده باد آزادی" توافق کرد و دربیانیه های خود ضمن مطالبات در زمینه آزادیهای فردی و حقوق شهروندی، درخواست استعفای دولت کودتا را بعنوان پیش زمینه ای برای انتخابات آزاد و دمکراتیک برای تحقق حقوق انسانی و شهروندی بعنوان کف خواسته های خویش اعلام کرد. انتخاباتی که در آن تنها میزان رای مردم باشد و جمهوری و دمکراسی و نه هیچ رژیم دیکتاتوری، پایه آن را تشکیل دهد.
با توجه به درازمدت شدن مبارزه تا رسیدن به این خواستها، حرکت برنامه ریزی شده و سازماندهی دقیق تر جمعیت، امری اجتناب ناپذیر می نمود و تقسیم کار بر اساس گروه های کار داوطلبانه با توجه به نظرات متفاوت و تداخل در کارها هنگام آکسیون ها دیگر کافی به نظر نمی رسید.
در صحبت های مختلفی که اعضای جمعیت می کردند، پیشنهادات گوناگونی برای چگونگی ادامه حرکت طرح می شد، بطوریکه هم جنبه دمکراتیک و همیاری و کار تیمی در جمعیت حفظ شود، هم از آنارشی گری و بی برنامگی و تحمیل نظرات شخصی و گروهی جلوگیری شود.
طرح پیشنهادی که اخیرا تهیه شده با توجه به نیازهای این نوع همکاری است. جمعیت نه یک حزب و سازمان، بلکه یک نهاد مدنی است که برای دفاع از حقوق شهروندی مردم ایران مبارزه می کند. تصمیماتش را تا بحال در جلسات جمعی از فعالین آن گرفته است. و از این پس نیز تا انتخاب نمایندگان خود، این روند ادامه خواهد داشت. طبیعی است که بالاترین ارگان همان اجتماع اعضای این جمعیت است، و پس از انجام انتخابات، در فاصله این اجتماعات، تصمیمات از سوی هیئت مدیره پیش برده خواهد شد. همین امر در مورد بعضی ان جی او هائی که کار حقوق بشری نیز می کنند، صادق است.
جمعیت در عین حال، جبهه ای از سازمانها و گروهها هم نیست، که تصمیماتش بخواهد برآمد نظرات و خواستهای احزاب یا گروههای شرکت کننده در آن باشد. جمعیت متشکل از شهروندان ایرانی مقیم اتریش، بدون توجه به نگرشهای سیاسی ، عقاید مذهبی و یا تعلقات قومی آن است. طبیعی است که هر فردی که با مطالبات عنوان شده در بیانیه های تاکنونی همراه باشد، می تواند علیرغم عضویت در احزاب و جمعیت های دیگر، عضو این جمعیت باشد و با آن همکاری کند. روشن است که این مطالبات می تواند مدام بازنگری و تکمیل یا به روز شود. همکاری افراد با جمعیت کاملا داوطلبانه خواهد بود.
گروههای کاری این جمعیت داوطلبانه شکل می گیرند و مسئول خود را انتخاب می کنند. به نظر من این انتخاب باید بر اساس شایسته سالاری و تبحر فرد منتخب در رشته کاری مربوط به گروه و نه الزاما تعلق سیاسی، سن یا جنسیت باشد، چرا که رقابت آزاد برای رسیدن به شایستگی بیشتر، به رشد خلاقیت ها کمک می رساند. در عین حال باید ترکیب گروهها و مسئولین آن متنوع باشد.
در مورد گروه های موضوعی نیز بنا بر علائق افراد یا رشته تخصصی آنها، این گروه ها شکل می گیرند. ما در همه شش گروه طرح شده، همین الان نیز نیروها یا گروه هائی متشکل را در وین داریم و تعداد کسانی که می توانند در این زمینه ها با جمعیت همکاری کنند، کم نیست. هنر ما اما، در چگونگی سازماندهی نیروی بیشمار ایرانیان و مفید نمودن نتیجه این کار جمعی برای رسیدن به اهداف جمعیت است.
و بالاخره، از آنجا که در بسیاری موارد نیاز به تصمیم گیری هست و نهادهای داوطلب الزاما نماینده افراد شرکت کننده نیستند و برای برطرف کردن ضعف تاکنونی، هیئت مدیره ای انتخابی در نظر گرفته شده است. این هیئت مدیره، از آنجا که منتخب اعضای جمعیت است، و از آنجا که انتخاب بر اساس آرا به کسانی که کاندید هستند و نه تعلقات حزبی، شغلی، .... صورت می گیرد، می تواند امکان هدایت و تصمیم گیری های جمعیت را به دست هیئتی که از بیشترین آرا اعضا تشکیل شده، فراهم سازد.
همین هیئت مدیره، کار هماهنگی گروهها را نیز می تواند از طریق جلسات مشترک با مسئولین پی بگیرد و مسئولین گروهها نیز رابط بین هیئت مدیره انتخابی و گروههای داوطلب خواهند بود. گروهها نیز در حوزه کاری خود، اختیار پیشنهاد طرح و پیشبرد آن را دارند.
از آنجا که جمعیت همچنان در حال شدن است، تغییراتی در شیوه رابطه و سازماندهی، تنها می تواند پس از تجربه این شکل و در طول کار بدست آید.
در هر صورت این تجربه ای جدید و شاید الگوئی برای انتخابات آزادی است که هر ایرانی رویای آن را در سر دارد. اینکه جمعیت در آینده اهداف دیگری فراتر از دفاع از مبارزات مردم ایران، از جمله تشکل هرچه بیشتر ایرانیان مقیم اتریش، همبستگی و همیاری بین آنها، و ... را در دستور کار خویش بگذارد، اموری است که در آینده می توان به آن اندیشید.
در رابطه با انتخابات نیز، از آنجا که الگوهای زیادی در خارج از کشور برای یک انتخابات دمکراتیک موجود است، می توان فرصتی را برای آماده سازی شرایط انتخابات تعیین کرد و سپس یک کمیته مستقل برای انتخابات (کاندیداها نمی توانند عضو این کمیته باشند)، با توافق مجموعه فعلی، اجرای آن را بعهده خواهد گرفت.
-----------------------------------------------------
(* بیانیه یکشنبه ۵ ژوئیه ۲۰۰۹:
مطالبات ما:
پایان دادن به خشونت
توقف اعدام ها
آزادی همه بازداشت شدگان سیاسی
آزادی انتخابات
آزادی مطبوعات و سایت های خبری، رسانه ها و رفع توقیف از آن ها
آزادی فعالیت احزاب و سازمان ها
آزادی تشکل های زنان، دانشجوئی، کارگری، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و....
تامین حقوق برابر برای زنان و رفع تبعیض جنسی
احیای حقوق شهروندی