|
روانشناسی سیاسی علمی ست نوبنیاد و تازۀ پا که تنها در یکی از عرصه های کار و فعالیت اش به شناخت روانی و رفتاری بازیگران یا کنشگران سیاسی و منشأ گرایشها، زمینه ها و نحوه شكلگیری فکر و نظر، رفتار و عملکرد سیاسی آن ها می پردازد. رویکردهای گوناگونی حتی در همین محدوده مطرح شده اند با تاکید بر این نکته مهم که نمی باید و نمی توان سیاست و همه روندها و پدیده های سیاسی را با نگاهی " پسیکولوژیستی "و فقط روانکاوانه و روانشناختی دید، و نیز نمی باید و نمی توان نقش روندها و پدیده های روانی را در حوزه سیاست نادیده انگاشت.
در این یادداشت به کوتاهی نگاهی به ویژگی های شخصیتی، روانی و رفتاری کسانی که بیشتر به سیاست و بازیگری در این عرصه روی می آورند، داریم: 1- محرومیت های احساسی و عاطفیِ دوران کودکی و نوجوانی عده ای را به سوی سیاست سوق می دهد. این دست افراد در دوران جوانی و پس از آن، تلاش می کنند با اعمال قدرت به شکل های مختلف از جمله شکل سیاسی آن، احساس ها و عواطف سرکوب شدۀ ناشی از محرومیت ها و محدویت هائی را که متحمل شده اند، ترمیم وجبران کنند. اینان با اتکا به جایگاه و قدرتِ سیاست در روابط و زندگی اعمال قدرت می کنند، حس و عملی که واکنشی جبرانی در برابر محرومیت ها ، تحقیرها، تحمیق ها و ناکامی ها ست. این گروه از افراد با احساس قدرتی که پدیده اغواگر و جذاب سیاست به آنها می دهد بر بی اعتمادی به خود، ترس از بی هویتی، احساس گناه و نا امنی غلبه می کنند. سیاست کردن به این نوع افراد هویت و شخصیت می دهد. تجربه شده است که ناهنجاری های روانی و رفتاری حاصل از مشکلات و محدودیت ها و محرومیت های دوران کودکی و نوجوانی به ویژه در عرصه سیاست به ندرت بَدَل به شکوفائی اندیشگی و رفتارفرد در راستائی انسانی شده است .در اکثر موارد بر بستر عوارض ناشی از محرومیت ها و محدودیت ها اعمال قدرت و قدرت طلبی از راه ها و روش های ناسالم و غیر انسانی فاجعه آفریده اند. رفتار سیاسی این دست از رهبران، در وجه غالب عینی کردن انگیزه ها و انگاشت های روانی و مشکلات شخصی ست که آن ها را از دوران کودکی و نوجوانی به خود مشغول داشته است. 2- افراد خود شیفته با ایگوی قوی ( در معنای مَنّیت و از خود راضی بودن) درصد بالائی از علاقه مندان به سیاست و کار سیاسی را در بر می گیرند. اینکه درصد بالائی از سیاستمداران و سیاست ورزان به درجاتی از خودشیفتگی مبتلا هستند، اثبات شده است. رفتار این افراد می توانند بازتاب غلبه تمایل ها و انگاشت ها و نیازهای شبه غریزی و غریزی است. افرادی که برداشت و تصورغیرواقعی از خود و ذهنیت خود را به جای واقعیت می نشانند. علاقه و تمایل به فرادستی ، قدرت طلبی و سلطه جوئی از ویژگی های این افراد است. 3- شهرت طلب ها مشتری های پروپا قرص ِسیاست اند. شهرت طلبی یک بیماری و یا اختلال روانی و رفتاری نیست، شهرت طلبی در حدی که آسیب های فردی برای دیگران و زیان های اجتماعی نداشته باشد، امری طبیعی ست و نوع سالم آن انگیزه و محرک رقابت های سالم و انسانی می تواند قلمداد شود. تمایل و گرایش طبیعی و انسانیِ مورد توجه و محبت قرار گرفتن را می باید از خودبزرگ پنداری ها، خودشیفتگی ها ، نمایشگری ها و خودنمائی ها و جاه طلبی های بیمارگونه تفکیک کرد. 4- وراثت و ساختار ژنتیک و ویژگی های زیست شناسانه انسان نیز می تواند سبب بروز تغییرات در کارکردهای فیزیولوژیک بدن انسان، افکارو رفتارهای فردی و اجتماعی و سیاسی وی شوند. در خانواده ها و خاندان های بسیاری تمایل و گرایش به قدرت طلبی، سلطه جوئی و فرادستی، و گرایش به فعالیت هائی که این تمایل و گرایش را متحقق کنند، غالب بوده اند. ( "زیست شناسی سیاسی" نیز نشانه های فیزیولوژیک مانند ضربان نبض، فشار خون و حرکات و سکنات بدن را عواملی در ارزیابی رفتارهای اجتماعی و سیاسی افراد قلمداد می کند.) 5- کسانی که از اعتماد به نفس بالائی برخوردار هستند و نیازهای احساسی و عاطفی ، و سایر نیازهای شان (نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک، ایمنی، نیاز به محبت و احساس وابستگی، نیاز به احترام و…) تامین شده اند نیز در زمرۀ علاقه مندان به سیاست اند. این افراد اطمینان و، یقین دارند توانائی مواجه شدن با سختی ها و مخاطرات زندگی را دارا هستند. حس هویتی نیرومند، مستقل و قاطعیتی که به باور چنین افرادی از عهده هر کاری برمی آیند این افراد را به سیاست نزدیک می کند. 6- برخی از افرادی که انسان دوستی و مردم گرائی، و همدلی و محبت و کمک به انسان های دیگر و بهبود شرایط زندگی آنان، و نیز مبارزه با ستمگری و تبعیض ملکه فکرشان است به سیاست روی می آورند. این افراد از ظرفیت بالای رشد، خلاقیت، خودکفایی، آزاد منشی، استقلال و گرایش به سالم زیستن برخوردارند. تعالی انسان عالی ترین و جهان شمول ترین انگیزه این افراد است، و سیاست را مهمترین ابزارِ رسیدن به این تعالی می دانند. بلوغ، پختگی و سلامت، و برخورداری از حس های انسانی عاطفه و عشق و شرم، و دوری جستن از کینه و نفرت از ویژگی های این افراد هستند. توجه به مسائل بیرون از خویشتن، توجه به دیگران و جامعه و جهان و احساس انجام وظیفه و تعهد نسبت به سعادت انسان و جامعه بشری، نه فقط برای کسب شهرت و قدرت – که هر انسانی به طور طبیعی خواستار دستیابی به آن هاست – بلکه بیش تر برای احساس رضایت و لذت و انجام وظیفه انجام می دهند. بدون تعصب و تظاهر و هیجان زدگی رفتار می کنند. در برابر آنچه نمی پسندند ویا مخالف آن هستند با آرامش و متعارف رفتارمی کنند و در شرایط بحرانی تصمیم های سنجیده و خردمندانه می گیرند. متاسفانه در اکثر جوامع، به ویژه جامعه ما، عرصه سیاست، با کمبود این نوع شخصیت ها، و روش ها و منش ها مواجه بوده است. آنچه امروز در میهنمان شاهدیم بازتاب این کمبود و نقصان نیز هست. …. منابع برای مطالعه بیشتر: The 6 political personality types | Campaigns & Elections (campaignsandelections.com) By David Rosen/ Oct 6, 2013 1- Power and personality, Harold D.Lasswell. Norton & company (1976) - Political Psychology, by David O.Sears, 2003, Oxford University2 3-political Mind, George Lakoff, 2008, Viking Adult 4- Personality Disorders in Social Work& Health Care, Gregory W. Lester, Cross Country University 5- Emotional Intelligence, Daniel Goleman, 2012 6-The Story of Angkor by Jame DiBiasio, Chapter 10; Au Revior Angkor 7- http://disorderedworld.com/2013/11/14/pol-pot-and-the-khmer-rouge 8- http://www.edwebproject.org/sideshow/khmeryears/fall.html The Fall of The Khmer Rouge 9-The Fall of the Khmer Rouge Conspiracy's Sociopathy by Alfred Lehmberg 10-Overall source Parenti, M. (1999). History as mystery. San Francisco: City Lights Books 11-Williams, Roy (2013). In God They Trust?, p. 100. Bible Society Australia, Canberra 12-Ghaemi, Nassir (July 30, 2011). "Depression in Command". The Wall Street Journal 13-Allen Rachael. "Stalin and the Great Terror: Can Mental Illness Explain His violant… 14-Irving, David (1989). Goring: A Biography. William Morrow & Co; 1st edition 15-Matousek, Mark (2012). Ethical Wisdom: The Search for a Moral Life. Anchor. 16-Longerich, Peter (2013). Heinrich Himmler. United States: Oxford University Press 17-Victor, George (2007). Hitler: The Pathology of Evil. Potomac Books Inc 16-Hershman DJ; Lieb J. (1994). A Brotherhood of Tyrants. Prometheus Books 17-Redlich, Fritz (1998). Hitler: Diagnosis of a Destructive Prophet. Oxford University Press 18-Waite, Robert G.L. (1993). The Psychopathic God: Adolph Hitler 19- Langer, Walter C. "A Psychological Analysis of Adolph Hitler, His Life and Legend". 20-Ghaei, Nassir. "A First-Rate Madness: Uncovering the Links Between Leadership and Mental Illness" Penguin Books. 2011.21-Shenk, Joshua Wolf (October 1, 2005). "Lincoln's Great Depression". 22- Falk, Avner (2007). Napoleon against Himself: A Psychobiography. Pitchstone Publishing 1- روانشناسی سیاسی، دیوید پاتریک هوتون، ترجمه سعید عبدالملکی، نشردانژه 2- مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی، مارتا کاتم و....ترجمه کمال خرازی و... نشر دانشگاهی 3- دوآن شولتس، روان شناسی کمال، ترجمه گیتی خوشدل،سال ،1366، تهران 4- مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی، علی فتحی آشتیانی، نشر بعثت، 1388 5- مکتب ها و نظریه ها در روان شناسی شخصیت، سعید شاملو، نشررشد، 1390 6- انگیزش و هیجان، رابرت فرانکن، مترجمان: حسن شمس، سوزان امامی و.. 7- آموزش دانش سیاسی، حسین بشیریه، نشر نگاه معاصر، 1380 8- روانشناسی دیکتاتورها، سایت تحلیلی عصر ایران، از فارین پالیسی، 27 مهر ماه 1391 نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|