واسه روزی که نباشه
جایِ خوابت تویِ کوچه
واسه روزی که بفهمی
آرزو چیست
واسه آغوشِ عروسک
یا
یکی توپِ پلاستیک
واسه بازی
واسه آن دامنِ رنگینِ گُلیت
یا که اون مویِ پریشون
وسطِ باد
واسه وقتی که نباشه
خنجر وُ تیر یا که زندون
برایِ دیدن فوتبال
واسه یِ هرچی رهائی
واسه خنده
واسه شادی
تا بگیری تویِ کوهها
تویِ دشت
هر چه عکسِ یادگاری
تا بکاری شاخه ای گُل
رویِ موهات
واسه خشکیِ رو دا
یا که مرغانِ مهاجر
واسه دلتنگیِ بوسه
تا نباشه ترسِ شلاق
واسه عشق وُ واسه عشق وُ واسه عشق
من دیگه تن نمیدم
به این همه دروغِ او
واسه یک صبحِ سپید
تا برقصم
تا بخندم
تا نبینم جاریِ خون
تا نگرید چشمی از ماتم گُل
من دیگه
رای نمیدم
27/03/2021
رسول کمال
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد