از سویی دولت چنان تبلیغ میکند که محمولههای روسی و چینی واکسن کرونا همچنان به کشور وارد میشوند. اما این واکسنها به چه افرادی تزریق میشوند، برای مردم مبهم باقی مانده است. هر از چندگاهی هم اخباری رسانهای میگردد که گویا ایران تأمین واکسن برای حزبالله لبنان، حوثیهای یمن، نیروهای وفادار به بشار اسد و حشدالشعبی عراق را هم پذیرفته است. چون جمهوری اسلامی همهی آنان را بدون استثنا به دور سفرهی گل و گشاد خود مینشاند. | |
دولت جمهوری اسلامی عدم تابآوری خود در مقابل ویروس کرونا و شیوع ناخواستهی آن را همیشه به پای مردم عادی کوچه و بازار مینویسد. چون در نگاه دولتیان این فقط مردم هستند که ماسک نمیزنند و خودخواسته از خانه پا بیرون میگذارند. دولت جمهوری اسلامی جدای از این، مدعی است که مردم مسافرت به مناطق قرمز را نیز نادیده میگیرند و ضمن مسافرت به اینجا و آنجای کشور به شیوع هرچه بیشتر کرونا یاری میرسانند. مدیران دولتی ستاد کرونا همچنین رشد مداوم آمار روزانهی کرونا را به رفتارهای غیر اصولی و هنجارشکنانهی شهروندان کشور نسبت میدهند.
اما مردم برخلاف آنچه که دولت و دولتیان میاندیشند مجموعهی حکومت را بر کرسی اتهام مینشانند. مردم میگویند آمارهای دولتی از مرگ و میر کرونا، زمانی که جشنها و عزاداریهای دولتی نزدیک میشوند، کاهش میپذیرند اما پس از برگزاری این مراسمها همچنان به رشد بیرویهی خود ادامه میدهند. گفته میشود دولت چنین رویکردی از کاهش آمار را بهانه میگذارد تا از برگزاری آزادانهی جشنهای دولتی توجیه به عمل آورد. آنوقت پس از برگزاری جشنها نیز آمارها را دوباره به جای اصلی خویش بازمیگردانند تا ضمن آن مردم را از مسافرت یا حضور آزادانه در خیابانها بترسانند. به طبع بیاعتمادی به مجموعهی حکومت در بین مردم هم، به همگانی شدن چنین برداشتی دامن میزند. چون شهروندان ایرانی بنا به تجربهای چهل و دو ساله هرگز نمیتواتند بپذیرند که مدیران جمهوری اسلامی راست میگویند و خیر و صلاح شهروندان کشور را در دل میپرورانند. پیداست که این گروه از مدیران نه فقط دروغ میگویند بلکه هیچ وقت خواست و ارادهی مردم را هم نمایندگی نمیکنند. چنانکه از بام تا شام فقط گوش به فرمان رهبر خود میسپارند تا تنها و تنها خواست و نیاز شخصی و نامردمی او را برآورده کنند.
ناگفته نماند که رهبر نظام به پیدایی و شیوع کرونا با نگاهی از "توهم توطئه" مینگرد. او چنان میپندارد که امریکاییها چنین ویروسی را در آزمایشگاه جهش دادهاند تا آن را در دورترین نقاط جهان برای چینیها و دیگران سوغات بفرستند. با همین نگاه توهمآمیز است که او به تولید واکسن کرونا از سوی امریکا و انگلیس هم به عنوان توطئهای دشمنانه نگاه میکند. رهبر جمهوری اسلامی همچنین عوامانه و عوامفریبانه در انظار عمومی چنان تبلیغ میکند که هرگز زدن واکسن انگلیسی و امریکاییِ کرونا را تاب نخواهد آورد. او جدای از اینها، سیاستی را در رسانههای دولتی پیش میکشد که گویا "ستاد اجرایی فرمان امام ره" دانش و علم تولید واکسن کرونا را در اختیار دارد. ضمن آنکه تولید مشترک واکسن با کوبا را نیز تبلیغ میکند. مدیران مجموعهی درمان و بهداشت کشور هم بدون استثنا تمکین از خواست توهمآمیز رهبر را بر خود واجب میشمارند. سیاستی که همواره باعلم و دانش روز به تقابل برمیخیزد تا نمونههایی روشن از خرافه و پس ماندگی را به جای آن بنشانند.
به طبع بازتاب چنین دیدگاههایی از رهبر و مدیران بهداشتی حکومت زمینههای کافی برای مردم فراهم میبیند تا در شبکههای اجتماعی نمونههایی از آنها را به چالش بگیرند. در نگاه مردم مجموعهی مردان سیاسی حکومت از کمدینهای حرفهای دنیا نیز چیزی کم نمیآورند. چنانکه هر رفتاری از بالادستیهای نظام، خیلی راحت مردم عادی را به خنده میاندازد. با این همه، خندیدنهای همگانی مردم ذرهای هم از جسارت و بیشرمی دولتیان نمیکاهد. آنان طی چهار دهه بدون وقفه مردم را خنداندهاند و همچنان خنداندن مردم را بخشی ماندگار از وظیفهی روزانهی خود میپندارند.
از سویی دولت چنان تبلیغ میکند که محمولههای روسی و چینی واکسن کرونا همچنان به کشور وارد میشوند. اما این واکسنها به چه افرادی تزریق میشوند، برای مردم مبهم باقی مانده است. هر از چندگاهی هم اخباری رسانهای میگردد که گویا ایران تأمین واکسن برای حزبالله لبنان، حوثیهای یمن، نیروهای وفادار به بشار اسد و حشدالشعبی عراق را هم پذیرفته است. چون جمهوری اسلامی همهی آنان را بدون استثنا به دور سفرهی گل و گشاد خود مینشاند.
با این همه رهبر جمهوری اسلامی قرنطینهی شخصی خود را شکسته است. چنانکه طی یک ماه گذشته گروههایی از دولتیان و بستگان و وابستگان خانوادهی سلیمانی و همچنین مداحان کشور را به حضور پذیرفت. اما مردم ضمن واگویههایی خودمانی، چنین پدیدهای را چنان توجیه میکنند که لابد او واکسن زده است. همین واگویههای همگانی بود که خیلی زود خشم مجموعهی دفتر رهبر را برانگیخت که سرآخر اعلامیهای را رسانهای کردند. در همین اعلامیه ضمن دروغپراکنیهای متعارف خود یادآور شدند که از کارکنان دفتر رهبری هیچ کدام تا کنون واکسن نزدهاند.
مردم ضمن واگویههای خویش در کوچه و خیابان پروندهای حجیم برای سهلانگاریهای دولت در پیشگیری از کرونا تشکیل دادهاند. در این واگویهها کارگزاران دولتی همگی متهم شدهاند که ضمن مخفیکاری خود رسانهای کردن شیوع بیماری کرونا را در ایران دست کم به مدت دو ماه به تعویق انداختهاند. تازه موقعی که خبر شیوع کرونا به رسانههای دولتی راه یافت، آن را بین مردم تا حد نوعی از آنفلوآنزای معمولی جلوه دادند. حتا جدای از این، به مدت چند ماه در رسانههای تصویری دولت ماسک زدن مردم نکوهش میشد. دولت در طول این مدت هیچ پکیج بهداشتی یا حتا آموزشی در اختیار شهروندان خود قرار ندادهاست. شاید رفتار دولتیان از این نقطه نظر، در دنیا هم نمونه باشد. دولت همچنین در طول این مدت هرگونه تسهیلات مالی و رفاهی خود را از همگان دریغ نمودهاست. رهبر نظام هم پای سیاستهای توهمآمیز خود را پیش کشید. چنانکه کرونا را نمونهای کامل از جن به حساب آورد تا به گمان خود بتواند به شیوع عوامیگری بین تودههای عادی مردم دامن بزند. رهبر نظام نه تنها شیوع کرونا را به پای توطئهی دشمن و ویروس جهش یافتهی امریکاییها و انگلیسیها نوشت بلکه در تهیه و توزیع واکسن کرونا نیز خواست عمومی مردم را نادیده گرفت.
اکنون تمامی نهادهای بینالمللی هنجارهای عوامانهی رهبر جمهوری اسلامی ایران را در خصوص جا ماندن از تلاشهای جهانی برای پیشگیری از کرونا نکوهش میکنند. او و گروه کارگزاران او در دولت همگی متهم هستند که ضمن تأخیر انداختن موضوع واکسینه کردن مردم در مرگ و میر بسیاری از شهروندان ایرانی تسهیلگری به عمل آوردهاند. مردم به درستی دیدگاهی را در کوچه و خیابان پیش میکشند که بهتر بود رهبر به جای آنکه در گسترش ساز و کارهای هستهای با اسراییلیها مسابقه بگذارد، جهت واکسینه کردن شهروندان ایرانی و حفظ جانشان با اسراییلیها مسابقه میگذاشت.
این موضوع در حالی اتفاق میافتد که صدها نفر از کادر درمانی کشور تنها به دلیل سهلانگاریهای مدیران بیانگیزه و بیکفایت حکومت جانشان را از دست دادهاند. چون دولت هرگز نتوانسته ایمنیهای لازم را در مراکز درمانی خود فراهم نماید. بیمارستانهای کشور هنوز هم در خصوص پیشگیری از ابتلای کادر درمانی وزارت بهداشت به کرونا ایمنسازی نشدهاند. چنانکه اکثر نیروهای درمانی از کمبود امکانات تجهیزاتی و تخصصی پیشگیرانه رنج میبرند. مدیران بهداشتی کشور حتا از سر بیتدبیری خود، بسیاری از پرستاران حامله را در بخشهای کرونایی بیمارستانها به کار گرفتهاند که به مرگ تأسفبار شماری از ایشان انجامیدهاست. مدیران بهداشتی و درمانی حکومت دست کم میتوانستند این گروه از پرستاران را در بخشهای اداری بیمارستانها به کار بگمارند تا از آسیبهای احتمالی مرگ و میر کرونا اندکی بکاهند. اما متأسفانه هرگز چنین اتفاقی روی نداد و مرگهایی ناخواسته را حتا برای پرستاران حامله و کمتوان کشور نیز رقم زدند.
تبرئهی دولت در فزونی و رشد مرگ و میرهای بیماران کرونایی هرگز پذیرفتنی نخواهد بود. ولی کارگزاران دولت در رسانههای خود دانسته و آگاهانه نشانی و آدرس عوضی ارایه میدهند تا همگی تودههای عادی مردم را مسبب اصلی مرگ و میرهایی بشناسند که فاجعهبار به نام کرونا ثبت میگردد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد