سال ۵۷ جلوی ستاد چریک های فدایی در دانشکده فنی ایستاده بودم. جمعیت بسیاری می خواستند وارد ستاد شوند. وظیفه من این بود که سوال کنم چه کاری دارند و فرد را به داخل هدایت کنم. پسری درشت اندام جلو آمد و گفت : "می خواهم با یک چریک صحبت کنم" جواب دادم : "من چریک هستم. بگو" با تعجب پرسید: "تو؟ با این هیکل، با این گوشواره و با این لباست چریک هستی؟" به یاد آوردم که من با همان گوشوارها و کت و شلواری که برای توجیه خانه استفاده می کردم جلو در ایستاده ام. متوجه شدم آن چهره ای که افراد از یک چریک زن دارند، فردی با لباسی نظامی و اسلحه ای بر سر شانه است. این تصویر اصلا با من و یا چریکی که بصورت واقعی در خانه های تیمی زندگی می کرد مطابقت نداشت، تصویری واقعی از چریک زن در آن روزها.
امروز پنجاهمین سال جنبش فدایی را ارج میگذاریم. در این مدت کتابهای بسیاری درباره تاریخ این سازمان ، درباره خطمشی و انتقادات به آن ، درباره قهرمانیهای رفقای فدایی نوشتهشده است. در این میان نقش زنان در این جنبش و این سازمان به حاشیه رفته است. البته بخشی از آن ناشی از بیاطلاعی از زندگی زنان در این سازمان است و بخش دیگر مربوط به فرهنگ سنتی معمول در جامعه ایران و فرهنگی که تاریخ را در زندگی و مبارزات مردان میبیند. در هیچکدام از کتابهای تاریخی به این نقش اشاره مشخصی نشده است. این در حالی است که زنان در تمام فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایران اگر کمتر از مردها شرکت نداشتهاند، حتی بیشتر از آنها فعال بودهاند. سوال اینست که با کدام معیار به ارزیابی فعالیت زنان نگاه میاندازیم.
نقد جنبش فدایی نیروها را به آنجا کشانده است که حتی نقش زنان را در این سازمان به یک نقش حاشیهای و تنها برای توجیه خانههای تیمی محدود کرده است. شاید خوب باشد در این سالگرد به این نقش پرداخته شود. جنبش فدایی زن و مرد را مساوی میدید و برای آنها ارزش واحدی قائل بود و درست همین نوع نگاه انگیزهای در میان زن ها ایجاد کرد تا در کنار مردها به مبارزه بپردازند و بتوانند در کنار دیگر رفقای مرد در موقعیت های متفاوت مسئولیت بگیرند .
صحبت در اینجا از زن هایی است که در پنجاه سال پیش در ایران زندگی میکردند و مبارزه چریکی روی آوردند . در آن زمان تعداد دخترهای دانشجو بسیار کمتر از امروز بود. درآن زمان هرچند آزادی حرکت در جامعه وجود داشت اما سنت ها و فرهنگ اجازه نمی داد که دخترها بهراحتی با پسرها معاشرت کنند. شرکت در فعالیتهای اجتماعی، هم چون حرکت با گروههای جوان، رفتن به سینما ، کوهنوردی و شرکت در مجامع اجتماعی به همین دلیل آسان نبود . در آن زمان کمتر دختری را میشناسم که شب را خارج از خانه مادریاش خوابیده باشد. از یکی از چریکهای زن شنیدم که وقتی در دستگیر و زندانیشده بود هنوز ساواک برای زنان سیاسی زندان جداگانه تدارک ندیده بود چراکه زندانی زن سیاسی معقوله تازهای بود.
در چنین شرایطی است که زنان به جریان چریکی میپیوندند. یعنی از خانه و خانواده جداشده با مردانی همراه میشوند که غریبه هستند و تنها ایدهها، آرمانها و اهداف آنها را به هم پیوند میدهد. برای بررسی نقش زنان اول باید بررسی کرد که وظایف این جنبش و بهعبارتدیگر وظایف چریک در خانههای مخفی چه بود.
غیر نسل اول فداییان وقتشان با مطالعه و به نظریه پردازی گذرانده میشود تا به مشی مسلحانه برسند برای نسلهای بعدی اجرای عملی این وظایف در سطح جامعه طرح است. استراتژی روشن بود باید بکار گرفته می شد.
وظایف چریک در خانه تیمی:
بهجای اینکه از وظایف زن ها بهطور مستقل صحبت شود میخواهم در کلیت خود وظایف تیم را اینجا بشمارم.
انتشارات، چاپ ، تایپ ، کپی و صحافی کتاب ها و اعلامیه ها: این وظیفه را تمام افراد تیم انجام میداند و بسته به اینیکی فردی تایپ کردن میدانست و دیگر در کار چاپ مهارت داشت ، کارها میان رفقا تقسیم میشد.
تدارکات: یعنی خرید وسایل برای انتشارات مانند پلی کپی ، کاغذ ، سینک، مرکب و همینطور خرید برای وسایل نظامی مانند اسید پیکر یک، اسلحه و نارنجک . در بخش اول خرید دخترها بیشتر فعال بودند و در بخش دوم پسرها.
ساختن نارنجک و وسایل نظامی: رفیق دختری تعریف میکرد که در تیم مسئول تهیه نارنجک با اسید پیکر یک بود و تأثیرات و سموم این وظیفه تا امروز او را با مشکل تنفسی مواجه کرده است.
رابطه با هواداران : در این بخش دخترها و پسرها نسبت به روابطی که با محیط اجتماعی داشتند فعال بودند.
توجیه خانه در میان همسایهها: در این عرصه زن و مرد خانه هر دو مسئول بودند اما ازآنجاکه زن ها روز ها در خانه هستند آین امکان را دارند تا در مغازه نانوایی و سبزی فروشی بیشتر با زن های همسایه گفتگو کنند. اهمیت این کار از کارهایی که در بالا نوشتم کمتر نبود. زندگی ۴ یا ۵ پسر و دختر جوان در یک خانه که هیچ فردی مسن و یا بچه ای به آنجا رفتوآمد نمیکند برای همسایهها قابلفهم نبود . ازاینرو چندین خانهسازمانی درست به این دلیل مورد سوء ذن همسایهها قرارگرفت و آنها به پلیس بهعنوان خانه فحشا خبر دادند. اهمیت این بخش برای نگهداری و حفظ جان رفقا بسیار بالا بود.
مطالعه : مطالعه جمعی و یا فردی صورت میگرفت. چریکها مخفیشده بودند تا بتوانند کاری را انجام دهند که در شرایط زندگی علنی نمیتوانستند انجام دهند و درخطر دستگیری و شناسایی پلیس قرار میگرفتند. زن ها هم انقدر در بحثهای سیاسی و تئوریک شرکت داشتند که مردها. در کتاب مصطفی شعاعیان، شورشیان انقلابی در بخش کوچکی از درگیری نظری مرضیه احمدی اسکویی با شعاعیان صحبت به میان میآید . درست به دلیل اختلافات نظری است که مرضیه احمدی و صبا بیژن زاده و صدیقه صرافت از گروه شعاعیان جداشده به سازمان فداییان میپیوندند و این به معنی برخورد فعال با مسائلی فکر و نظری این رفقاست اما در کتاب به این بخش متأسفانه پرداخته نمیشود.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد