logo





سنت‌های تجاوز جنسی در مردان ایرانی

شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ - ۲۸ نوامبر ۲۰۲۰

س. حمیدی

در ایران جمهوری اسلامی هر روز نمونه‌های تازه‌تری از آزار جنسی برای زنان جامعه پا می‌گیرد. مردان ابتکار عمل خود را در این راه به نحو کامل به اجرا می‌گذارند. ناگفته نماند که بسیاری از مردان رفتارهایی از این نوع را به پای توانمندی خود می‌نویسند. انگار دیگران از این توانمندی‌های هرچند نادرست و غیر انسانی بی‌بهره مانده‌اند. پدیده‌ای که اغلب از آن با عنوان "مردانگی" نام می‌برند. مردانگی در ذهن گروه‌هایی از مردان با کارکردهایی از نرینگی آدمها پیوند میخورد و آن را فقط در مردانی از نوع خود سراغ می‌گیرند.

مردان ایرانی چه‌بسا متلک‌گویی و متلک‌پراکنی را هم بخشی همیشگی از توانمندی‌های خود به حساب می‌آورند. متلک‌گویی گرچه از حد خشونت‌های کلامی فراتر نمی‌رود، ولی همین هنجار ناشایست اجتماعی می‌تواند انواع دیگری ازخشونت‌ها را به همراه بیاورد.

مردان ایرانی در داخل کشور امروزه از اتومبیل خود برای تعقیب زنان در خیابان‌های شهر استفاده به عمل می‌آورند. آن‌وقت برای زنان عابر پیاده یا سواره بوق می‌زنند و انتظار دارند که او را بتوانند با این شیوه به تور بزنند. چنان‌چه به هدف خود نایل شدند، خواهند توانست او را به "ددری" ببرند. تور زدن و ددری رفتن اصطلاحاتی هستند که به وفور از آن‌ها در همین راه سود می‌برند. شکی نیست آزارهایی از این نوع می‌تواند سرآخر هم به آزار جنسی بینجامد. اما آزارهای جنسی همیشه بر بستری از زور به پیش نمی‌رود بلکه چه‌بسا اعتماد ساده‌لوحانه‌ی زنان هم زمینه‌ای کافی برای اغفال ایشان فراهم می‌بیند.

اصطلاح اغفال نیز اصطلاحی است که مردم و پلیس به اشتراک کاربرد آن را در خصوص مواردی شناخته شده از آزار جنسی، لازم می‌بینند. اغفال به آن نوع از آزار یا تجاوز جنسی اطلاق می‌گردد که ضمن آن، مردی توانسته باشد به زور طعمه‌ی خود را به دام بیندازد.

در موردی خاص، افسر اداره‌ی آگاهی برای خانمی توضیح می‌داد: درواقع شما اغفال شدید. ولی خانم بر موضوعی اصرار می‌ورزید که نه، هرگز اغفال نشده‌است. بلکه فقط سوار اتومبیل یارو شد و سرآخر هم توانست از دامش بگریزد.

توضیح این‌که پلیس در این لجاجت کلامی، سوار شدن بر اتومبیل افراد ناشناس را هم نوعی از اغفال می‌شمارد، اما طرف مقابل از اصطلاح اغفال، فقط مفهومی از تجاوز و آزار جنسی را در ذهن خود می‌پروراند.

امروزه در تهران جا انداخته‌اند که مردان مزاحم در اتوبان‌های شهری با اتومبیل نیز زنان اتومبیل‌سوار را تعقیب بکنند. موضوع در ابتدا به قصد شوخی آغاز می‌شود، تا به آن‌جا که به مزاحمتی مداوم بینجامد. در این نوع موارد، زنان اتومبیل‌سوار اغلب نمی‌دانند که در ذهن طرف مقابل او چه می‌گذرد. ولی همراه با نمایش نمونه‌هایی از رفتار او، می‌توانند به قصد و هدفش پی برند.

زنی که ناخواسته به دام‌هایی از این نوع می‌افتد، به طبع مهارت خود را جهت رهایی از دامی که برایش گستره‌اند، به کار می‌بندد. مزاحمت‌هایی از این دست، بدون تردید می‌تواند به تصادف‌هایی نیز بینجامد که گذشته از خسارت‌های مالی، جسم و جان هریک از طرفین این ماجرا را نیز هدف می‌گیرد.

گاهی وقت‌ها هم مردان از قبل زمینه‌هایی برای تجاوز خود فراهم می‌بینند. چنان‌که طی سال‌های اخیر عده‌ای راه انداختنِ "خانه‌ی مجردی" را مغتنم شمرده‌اند. ولی کم‌تر پیش می‌آید که کسی برای آسایش شخصی خود به خانه‌ی مجردی روی بیاورد. خانه‌های مجردی را حتا چه‌بسا برای گردهمایی‌های دوستانه فراهم می‌بینند. اغلب در این تجمعات دوستانه، پای مواد مخدر و مشروب را هم به میان می‌کشند. آن‌وقت نعره‌های مستانه این جمع، مزاحمت خود را برای همسایه‌ها بر جا خواهد گذاشت. تا شاید سرآخر این مزاحمت‌ها با حضور پلیس و نیروی انتظامی به پایان برسد. گفتنی است که مردم در ایران حتا به آداب و رسوم مشروب خوردن هم چندان آشنایی ندارند.

اکثر افراد از پیش خانه‌های مجردی را فقط به قصد خلافکاری‌های خود راه می‌اندازند. در همین خانه‌ها است که اغفال و فریب زنجیره‌ای از دختران را به انجام می‌رسانند. ولی در فضای خانه‌های مجردی کمتر پیش می‌آید که ازدواجی تفاهم‌آمیز و سفید پا بگیرد.

به تازگی در تهران باب شده است که بنگاه‌های املاک آپارتمان را به مدت یک شبانه‌روز به مشتریان خود اجاره می‌دهند. این مشتریان یک روزه در "زیر پوست شب"، به دنبال جایی مطمئن برای ددری خود می‌گردند و حتا حاضراند از این بابت اجاره‌بهای خوبی هم به مالک بپردازند.

خانه‌های مجردی در زمان "اعلیحضرت همایونی" هم رواج داشت و آن را "خانه‌ی عزبی" می‌نامیدند. چون مردان جوانِ آن زمان هم اندیشه‌ای را در دل می‌پروراندند که شاید بتوانند به دور از چشمان خانواده‌ی خود، آزادانه بزیند. ولی این آزادانه زیستن، همیشه با آسیب‌هایی برای این و آن به اجرا گذاشته می‌شد. در واقع بی‌اعتنایی به حقوق دیگران را باهنجارهایی از آزار، تجاوز و هتک حرمت عمومی به پیش می‌بردند. ولی اینک وسعت این قبیل از تجاوزها و هتک حرمت‌ها هرگز با آن‌چه که پیش از انقلاب اتفاق می‌افتاد، قابل مقایسه نیست.

با این همه، افرادی هم در جامعه هستند که از تمکن مالی بیشتری سود می‌برند. این گروه از افراد، به جای خانه‌های مجردی، شرکتی چند منظوره راه می‌اندازند. مدیران این شرکت‌های چند منظوره، ساختمانی را در اختیار می‌گیرند که به ظاهر در همین ساختمان با عنوانی از شرکت به کار مشغول می‌شوند. آن‌وقت هدف‌های تجاوزکارانه‌ی خود را در فضای رسمی همین شرکت به پیش می‌برند. چون کارمندان خانم از پیش برای شرکت گزینش می‌شوند تا تجاوزهای جنسی مدیران شرکت را برآورده نمایند.

در شرک‌ت‌های چند منظوره فقط خانم‌های چند منظوره راه می‌یابند. به همین دلیل هم مدیران این گروه از شرکت‌ها، به طور مداوم برنامه‌ای از تعدیل نیروی انسانی را تعقیب می‌کنند تا عده‌ای از کارمندان خانم را بیرون بریزند و از نو کارمندان جدیدی را به کار بگمارند. اخراج کارمند شرایطی را برمی‌انگیزد تا مدیران از پرداخت حقوق ماهانه و مطالبات قانونی او نیز بپرهیزند. چنین راهکار ناصوابی زمینه‌هایی فراهم می‌کند تا این گروه از کارکنان شرکت هرگز بیمه نشوند. مدیران شرکت‌های چند منظوره حتا خیلی راحت شاغلان خود را به دزدی متهم می‌کنند تا کارمند برای همیشه از حقوق قانونی خود صرف نظر نماید. حتا در این خصوص، پلیس هم به یاری مدیران شرکت می‌شتابد تا ضمن متهم کردن کارمند به دزدی، او را به گم شدن از محل کارش تشویق نمایند.

معماری داخلی شرکت‌های چند منظوره همیشه با اهداف پنهانی مدیران آن هم‌خوانی دارد. چون اتاق اختصاصی مدیر مجموعه‌ای از توالت، حمام و یک اتاق خصوصی دیگر را هم در برمی‌گیرد. گفته می‌شود که اتاق خصوصی را برای آن در نظر گرفته‌اند که مدیر بتواند درصورت لزوم مدتی را در آن استراحت کند و یا نماز خود را در آن بخواند. جدای از این، اتاقی را هم برای منشی مدیر در نظر می‌گیرند. این منشی از حضور نابه‌هنگام ارباب رجوع ممانعت به عمل خواهد آورد. در واقع از چهارچوب‌های علنی، قانونی، رسمی و اداری شرکت، برای هدف‌های غیر رسمی و پنهانی خود سود می‌برند.

روحانیان وابسته به حکومت جمهوری اسلامی هم طی سال‌های اخیر نمونه‌هایی کامل از رفتار مدیران شرکت‌های چند منظوره را به اجرا گذاشته‌اند. چون اتاق کارشان در وزارتخانه‌ها، دادگاه‌ها، دفترهای ثبت ازدواج و طلاق، کاروان‌های حج تمتع و حج عمره همواره در این مورد تسهیل‌گری به عمل می‌آورد. پدیده‌ی تجاوز در این‌جا پوششی از دین را به یاری می‌گیرد. آن‌وقت "حاجی" به حکم اجتهاد خود عمل می‌کند و همراه با همین حکم اجتهاد است که گذر از هر سد و مانعی ممکن خواهد شد. بدون تردید حاجی برای زنان، صیغه‌ی عقد می‌خواند تا با هر نامحرمی "محرم" شود. مزد چنین تجاوزی را هم به پای خداوند در آخرت می‌نویسد. چون گفته می‌شود که زن خواهد توانست درآخرتی موهوم، پاداش عمل خود را از خداوند بستاند.

دین به موضوع کارگریِ جنسی زنان هم مشروعیت می‌بخشد. در نظر گرفتن مهریه برای زنان، آشکارا چنین کارکردی را به نمایش می‌گذارد. جدای از این، طرفین ماجرا باید در این "معامله" صیغه بخوانند. ضمن صیغه خواندن است که زن در نقشی از مُتعه، متاع و کالای خود را به مرد می‌فروشد و مرد نیز بر قبول و پذیرش چنین معامله‌ای صحه می‌گذارد. جمهوری اسلامی همراه با سنت‌هایی از این دست، توانسته است موضوع کالایی شدن زن را در جامعه به پیش ببرد.

مردان ایرانی در داخل کشور برای عشقی دو سویه و سالم با زنان هرگز از جایی آموزش‌های لازم را یاد نگرفته‌اند. مرد حتا با همسر خود نیز چه‌بسا نمونه‌ای از تجاوز جنسی را دنبال می‌کند. گویا او همه‌جا مردانه عمل خواهد کرد. اما در این عمل مردانه است که زن تحقیر می‌شود و ناخواسته به حقوقی نابرابر با مردان گردن می‌گذارد.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد