سه شعر

حرکتی رو به بالا

باد ها را بسته اند
هیچ جنبشی
سکون سرراست ِ محیط را
به هم نمیزند
پنجره ها کیپ
پرده ها را کشیده اند
تا آنکه روی دیوار
نگاه کنید! ترنم پروانه ای
و آن درخشش بالها
با غبار زرینش
که حرکتی رو به بالا را می نویسد.


تهاجم

در ها و دیوار ها
کنج ها و زاویه ها
به سویم حمله ور شده اند
هر لبۀ تیز
قامت بُرائیش را
به تن من می آزماید
قلب من اما
به دور از دسیسۀ آنهاست
و ساچمۀ پوک فندقی
که در خفا رها میشود
مغز سبز تپشی را می آراید
که چشم به دیدار جهان می گشاید



گنجشک ها

گنجشکها روی میز صبحانه
بساط نان را درمی نوردند
گامهایم پشت در
از نفس می افتند
قاب بزرگ آزادی گشوده است
و پنجره ای که تا دیروز
جهان را به روی من می بست
شاهراهیست به سوی زمین
و پرواز به خانه می وزد
گنجشکها روی میز آشپزخانه
طومار سفره را درهم می پیچند
شبکۀ خشک امضا ها می شکنند
اسم ها فرو میریزند

درخت ِ حال و هوا
جفت جفت
گنجشک میوه میدهد.