logo





به یاد محمد رضا شجریان و نوید افکاری

دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۲ اکتبر ۲۰۲۰

شهاب طاهرزاده

shahab-taherzade.jpg
ای شب از صدای تو روشن
ای غربت ما از رفتار تو مزین

تو بودی چون آب صاف دریا
ای مرهم همه تو بودی بی شکن

هر جا که رفتی هر جا که بودی
آوازت طنین انداخت بر هر مرد و زن

بلبل که شاه خواندن است در باغ
وقتی تو میخواندی بلبل می بست دهن

تو رفتی ولی صدایت مثل گل
می بوید به هر باغ ز آنکه تویی سمن

دشمن که نخواست صدای تو را بشنود
دیدم که ازدل وام نگرفته است دشمن

سعدی و حافظ بوی تو را می دهد
جای تو خالیست ما را تویی گلشن .

............................................

درود بر آنکه پیش چوبهء دار
غم مخور وقتی رفتی پای این کار

گل سرخی جدا شد از باغ
نگاه کرد به خود وغرقه شد در افکار

گل سرخی ؟ کجا بود این عمارت ؟
همهء سیمان و طناب و جنایتکار

من گل سرخی بوده ام آنجا
چرا آورده ام مرا درون عالم دیوار

چه کسی گفت اینجا روز است
درون من روز است و اینجا هست تار

گلها همه خشکید چرا که آفتاب نبود
تنها یک گل بود آنهم به انتظار

طناب را برگردنش انداختند
آفتاب تیره شد آخر گلی بر خار.


2020 10 10

شهاب طاهرزاده



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد