logo





پاندمی: مرض سیستم سرمایه داری جهانی

چهار شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۷ ژوين ۲۰۲۰

فرهاد قابوسی

در مقاله قبلی تعریف منطقی پاندمی کورونای کنونی را ارائه کردم که مرض سیستم و نظام سرمایه داری نئولیبرالیستی (سرمایه داری گلوبالیزه) حاکم است. کمااینکه عوارض گران و خطرناک این پاندمی غیر از جنبۀ بدیهی ویرال آن بیشتر ناشی از جنبۀ انتشار گلوبالیزۀ متکی بر منافع شرکت های سرمایه داری، ناشی از افراط منفعت طلبی سرمایه دارانه به قیمت تضعیف خدمات اجتماعی و بهداشتی و در سایۀ فقدان مطلق عکس العمل انسانی غیر منفعت جویانه در سیستم سرمایه داری است.

یکی از دوستان ترجمه مقالۀ اخیر الن بدیو را فرستاد که او نیز به تبع تفاوت های جزئی متداول، کم و بیش همان نظرات را توام با خصایص فرانسوی موضوع ارائه کرده است. مشابهتی که البته بدیهی است، چون منطق یک روش تحلیل عمومی است و کسانی که در مطالعۀ موضوعی به منطق متکی باشند، به نظرات مشابهی خواهند رسید.
اما متاسفانه مترجم مقاله انتقاد نادرست خود از نظرات باصطلاح (!) چپ در مورد پاندمی را به غلط متکی بر نظرات الن بدیو جلوه داده است. چون اولأ کسی که مدعی باشد پاندمی پایان سرمایه داری است، حداکثر باصطلاح چپ گرایی (چپ گرایی احساساتی) کرده است. لذا ثانیأ هرچند در اینکه اکثر روشنفکران فرانسوی یا ایرانی باصطلاح چپ بوده اند، حرفی نیست. اما چپ انگاشتن آنها از جانب مترجم خطای بزرگی بنظر می رسد. خصوصأ که الن بدیو در این مقاله اش انتقادی از چپ نکرده است. بلکه مشخصأ همچنانکه من نیز یادآوری کردم مالکیت خصوصی توام با سرمایه داری متراکم را که من با جنبۀ نئولیبرالیسم خلاصه کردم مسئلۀ اصلی ما دانسته است. لذا گریز مترجم به صحرای کربلا در انتقاد از چپ نادرست است.
اما موضوعی که الن بدیو به جهت عدم تخصص در تاریخ علوم و معرفت شناسی در این مقاله فراموش کرده است و امیدوارم به او تذکر داده شود، اینست که متاسفانه علوم متداول بعنوان تولیدات فرهنگی قرنهاست که متکی بر سرمایه داری مورد انتقاد من و بدیو تکامل یافته اند. و نه تنها خود خصوصأ در دهه های اخیر آلوده به نظام مخبط سرمایه داری شده و موجب توجیه سرمایه داری میان تحصیلکردگان شده اند. بلکه در سایۀ تجرید متداول فرهنگ سرمایه داری جهت پوشاندن واقعیات موجود، و مجازی شدن بینش کمپیوتری تحکیم یافته وسیلۀ سرمایه داری جهت کنترل سرمایه داری جهانی (گلوبالیزه شده وسیلۀ نئولیبرالیسم) به علم مجازی بی ارتباط با واقعیت طبیعی، منطق و تجربه بدل شده است که بیشتر صنعتی سرمایه دارانه است تا علم منطقی: بیولوژی بدل به "بیوتکنولوژی" شده است که به دست شرکت های سرمایه داری دارویی، علم را به سرمایه فروخته است. سعی اخیر رئیس جمهور مخبط آمریکای شمالی برای خرید اینستیتوی تحقیقات ویروس در آلمان جهت تولید انحصاری واکسن برای آمریکا جهت انتخاب مجدد این مخبط به ریاست جمهوری نشان می دهد که تحقیق علمی در مراکز علمی عمدتأ به وسیله ای در خدمت سرمایه داری تبدیل شده است. چون مخارج سرسام آور مراکز علمی از آکادمی ها گرفته تا مراکز تحقیقی همه وسیلۀ سرمایه داری تامین می شود تا نظامش را مستدام سازند.

چون الن بدیو امکان چنین تحلیلی را ندارد یادآوری می کنم که همچنانکه عمده گرایی سرمایه داری نئولیبرالیستی جهت تمرکز منافع و کنترل آسانتر بازار با ایجاد شرکت ها و فروشگاه های کلان نظام انسانی داد و ستد را به هم زده است، عمده گرایی سرمایه داری در مورد مراکز تحقیقی نیز سبب یکسان سازی "علم"، فقدان تاثر انتقادات از روال و نظریات یکسان شدۀ علمی و دنباله روی کور کورانه متخصصین از مراکز تحقیقی کلان علمی تحت پوشش سرمایه داری شده است.

لذا بدیو بی جهت به علم فاسد معاصر دل بسته است. چون بدون تغییر پارادیم های اساسی علم، خطری سرمایه داری را تهدید نخواهد کرد بلکه "علم" موجد دوام سرمایه داری خواهد بود.
در سیطرۀ نادانی اساسی جوامع و خصوصأ روشنفکران غرب (مسلط بر جهان) نسبت به روال تکامل مخبط این جوامع متکی بر نظامهای استعماری و سرمایه داری برخاسته از استعمار، و نادانی و فراموشی مسئولیت ساکنین جوامع غربی نسبت به وضع مخاطره آمیز جهان که یکی از عوارض آن همین بحران کورونا محسوب می شود؛ "مکانهای جدید جمعی" حقیقی نیز سرنوشتی نظیر مکانهای جدید مجازی شب و روز تبلیغ شده می توانند بیابند: که حاصلش غیر از تحمیق مردم و ایجاد توهم جهانی ورای جهان واقعی حاظر در خدمت نظام سرمایه داری نبوده است. چون اگر هم بفرض کمپیوتر و وسایل ارتباط جمعی مجازی تصادفأ کمکی به حل این پاندمی کنند. در اساس چون همه با هم تولیدات سرمایه داری مخبط هستند، همه خطرناک محسوب می شوند. کمااینکه افزایش کمیت اطلاعات همواره در شرایط واقعأ موجود منجر به نزول کیفیت اطلاعات است. و حتی وسایل ارتباط جمعی مجازی فرضأ مفید در حل این پاندمی، در آینده می تواند به توجیهی جهت عدم تقصیر سرمایه داری نئولیبرالیستی در تولید برنامه ریزی شده (ناشی از اشکالات و خطرات سرمایه داری) پاندمی های دیگر بدل شود.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد