logo





شکست فشارحداکثری سیاستِ « حداکثر فشار » آمریکا بر ایران

جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲ ژوين ۲۰۲۰

ن. نوری زاده

n-nourizadeh.jpg
برایان هوک (Brian Hook) نماینده ویژه آمریکا در امور ایران روز نهم ژوئن (20 خرداد) در یک گفتگوی ویدیوئی با بنیاد هریتج (The Hhaitage Fundation) و یا همان اندیشکده جنگ طلب محافظه کار که در واقع یکی از موثرترین اندیشکده های لابی اسرائیل در آمریکا است و در تعیین سیاست خارجی این کشور تاثیرگذار می باشد، اظهار داشت که: "تحریم ها علیه ایران نتایج عالی داشته است" (1) بدون تردید این گفتگو شتابزده نماینده ویژه آمریکا در واکنش به برگزاری دو همایش در تاریخ چهارم ژوئن در آمریکا بود که در مورد همین موضوع یعنی بررسی سیاست "فشار حداکثری" و یا همان "تحریم عالی" مربوط می شد. این دو همایش یکی اینترنتی بود که توسط انستیتوی کشور داری مسئولانه کویینسی (Quincy Institute for Responsible Statecraft) برگزار شد که در آن آقایان بری پوزن (Barry Posen) استاد علوم سیاسی در دانشگاه ام ای تی (MTI)، جرت بلانک (Jarrett Blanc) جغرافی دان سیاسی - اقتصادی از موقوفه کارنگی برای صلح (CEIP) و خانم نگار مرتضوی روزنامه نگار نشریه ایندیپندت شرکت داشتند. (2) همایش دیگر بوسیله "شورای روابط خارجی" (the Council on Foreign Relations) برگزار گردید که آقایان فیلیپ گوردن (Philip Gordon)، ریچارد نفیو (Richard Nephew) که هر دو از مقامات دولت اوباما بودند، نورمن رول (Norman Roule) مشاور اتحاد علیه ایران هسته ای (UANI) و لابی اسرائیل و کرن یانگ (Karen Young) از موسسه آمریکائی اینترپرایز (the American Enterprise Institute) و نئو کان جنگ طلب شرکت داشتند.(3) که خلاصه گفتگو های هر دو همایش به شرح زیر میباشد.

جرت بلانک رابط و هماهنگ کننده سابق وزارت خارجه آمریکا در مورد برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) و یا همان توافق هسته ای ایران (برجام) بر این باور است که مشکل سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران آن است که مقامات آمریکا این کشور را بطور مضحکی در رابطه با تهدید منافع آمریکا در منطقه باد کرده اند (بزرگ کرده اند). او میگوید که شما (دولتمردان جنگ طلب دولت ترامپ) لزومی ندارد به سیاست های واقعا مشکل ساز ایران متوسل شوید و آنها را بهانه قرار دهید تا حرف خود را مبنی بر اینکه ایران یک تهدید ویژه برای منافع آمریکا است (4) به کرسی بنشانید. زیرا اِعمال سیاست ها و مواضعی که تهدید منافع آمریکا در منطقه بشمار میرود در واقع بدلیل اشتباهات فاحش خود ما (سیاستمداران و دولتمردان گذشته و حال آمریکا) می باشد. مشابه این اظهارات را نورمن رول مدیر سابق بخش اطلاعات سیا (CIA) در مورد ایران و مشاور کنونی گروه جنگ طلب (hawkish) اتحاد عایه ایران هسته ای گفته است. او ضمن تائید سخنان بلانک اصولا معتقد است که باید در خلال بحران کرونا آمریکا به تمام نیازهای ایران در مبارزه با کوید 19 کمک مینمود.(5)

فیلیپ گوردن کار شناس سیاست خارجی آمریکا و هماهنگ کننده سیاست های کاخ سفید با رئیس جمهور در مورد خاورمیانه، شمال آفریقا و مناطق حاشیه خلیج فارس در سالهای 2013 تا 2015 در این مورد گفته است که مشاوران ترامپ با القاء کردن این موضوع به او که اگر ایران را به اندازۀ کافی تحت فشار قرار دهد، رژیم ایران تغییر خواهد کرد، دست به قمار بزرگی زدند. آنها بر این موضع محکم ایستاده بودند که اگر ترامپ سیاست فشار حداکثری را به ایران وارد کند آمریکا بدون برو برگرد به اهداف خود در منطقه دست خواهد یافت. این اهداف عبارت بودند از، 1- ابتدا، تغییر رژیم 2- توقف فعالیت های "نامطلوب" ایران در منطقه 3- بازگشت ایران به پشت میز مذاکره و سپس بستن قرار داد جدید و "بهتر" هسته ای با این کشور 4- ایجاد آشوب و ناآرامی در ایران. گوردن در این مورد صراحتا میگوید که: " دیدیم که تا به امروز ترامپ به هیچ یک از اهداف مذکور نرسیده است. (البته به جزء ایجاد آشوب و نا آرامی در ایران که به شدید ترین وجهی توسط رژیم سرکوب شد)

گرچه اعضای هئیت هر دو همایش نسبت به اقدامات ایران انتقاد داشتند اما با این حال هیچ کدام از آنان اعتقاد نداشتند که سیاست "فشار حداکثری" ترامپ که بعد از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام در سال 2018 اتخاذ شد، سیاستی واقع بینانه بود. به عبارت دیگر سخنرانان هر دو همایش صراحتا اذعان داشتند که سیاست "حداکثر فشار" آمریکا بر ایران کاملا شکست خورده است. آنان در مورد اتخاذ چنین سیاستی به چند نکته اشاره کردند. الف- این سیاست اقتصاد ایران را ویران ساخت ب- رژیم ایران این حق و اجازه را برای خود محفوظ دانست تا برای دفاع از خود قابلیت ای هسته ای و (موشکی ) را افزایش دهد. ج- گفتگو های دیپلماتیک میان ایران و آمریکا بمراتب دشوار شده است.

خانم مرتضوی در این مورد به نکته ای دیگر اشاره نمود است و آن اینکه سیاست "فشار حداکثری" آمریکا در واقع بی اعتبار کردن خط مشی (جناح معتدل) و طرفدار حل مشکلات دو کشور از طریق دیپلماسی است و در مقابل تقویت مواضع جناح تندرو (اصول گرا) است که آنها بر این عقیده اند که به هیچ عنوان نباید به ایالات متحده آمریکا اعتماد داشت. او در ادامه سخنان خود اظهار داشت که: " هنوز ایران میان دولت ترامپ و جانشین احتمالی او (بایدن) تفاوت قائل است ایرانیان از نزدیک سیاست خارجی آمریکا را با دقت دنبال میکنند. من هنوز فکر می کنم که تهران به این درک و استنباط رسیده است که دولت ترامپ یک دولت است و دولت بایدن دولتی دیگر که میتواند با تمرکز (حمایت) کنگره متفاوت از ترامپ عمل کند" بدیهی است که اگر بایدن انتخاب شود، او باید به سرعت در مورد ایران وارد عمل شود زیرا انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه می 2021 برگزار میگردد و ممکن است با انتخاب (انتصاب) یک عنصر از جناح تندرو ورق برگردد.

در همایش شورای روابط خارجی، آقایان گوردن و نفیو در مورد پیامد های فنی خارج شدن ترامپ از برجام صحبت کردند. گوردن خاطر نشان کرد که: "هدف این توافق در واقع جلوگیری ایران از دستیابی به تولید سلاح های هسته ای بود. زیرا در غیر این صورت و عدم توافق با ایران این کشور میتوانست روز به روز به دستیابی به سلاح های هسته ای نزدیکتر شود." او بر این نکته تاکید ورزید که: "اگر ما در آغاز دولت ترامپ بر این موضوع واقف بودیم که ایران در عرض یک سال میتواند به توانائی تولید مقدار کافی مواد جهت ساخت سلاح هسته ای فاصله داشته باشد امروز احتمالا این فاصله به شش ماه تقلیل پیدا کرده است." بنابر گفته گوردن دولت ترامپ در خواسته های خود از ایران پا را فراتر از موضوع هسته ای گذاشته است. او در واقع با اتخاذ سیاست "فشار حداکثری" می خواهد رژیم ایران را تغییر دهد. "اگر شما (ترامپ و دولتمردان کابینه او) میگوئید تا زمانیکه ایران به شرایط ما تن ندهد (شروط دوازده گانه پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا) (6) ما به سیاست حداکثر فشار خود بر این کشور ادامه خواهیم داد. این شروط غیر عقلانی و سیاستی غیر واقع بینانه می باشد. به سخن دیگر شما می گوئید تا زمانیکه رژیم تغییر نکند ما این فشار ها را ادامه خواهیم داد. شما با اتخاذ چنین سیاستی در واقع خود را در تله انداخته ائید زیرا اجازه جنب خوردن به طرف مقابل نمی دهید. بدیهی است که آنها برای حفظ رژیم خود دست به هر کاری خواهند زد."

در این همایش همچنین سخنرانان به موضوع تحریم مجدد سلاح به ایران از سوی سازمان ملل متحد اشاره کردند، تحریمی که طبق قرارداد در ماه اکتبر تاریخ آن منقضی خواهد شد. دولت ترامپ تلاش میکند تا همپیمانان خود را (اروپا) به تمدید این تحریم ها مجبور سازد. جرت بلانک بر این باور است که به احتمال زیاد تصویب تحریم تسلیحاتی جدید علیه ایران از سوی شورای امنیت با شکست روبرو خواهد شد. اما پمپئو گفته است که اگر تحریم تسلیحاتی ایران ادامه پیدا نکند آمریکا از مکانیزم ماشه جهت بازگشت تحریم های سازمان ملل متحد استفاده خواهد کرد. (7) بعید بنظر میرسد که تحریم تسلیحاتی علیه ایران ادامه پیدا کند زیرا چین و روسیه آنرا غیر قانونی و نامشروع اعلام کرده اند (و این طرح را در شورای امنیت وتو خواهند کرد) اما با این وجود چرا دولت ترامپ سعی میکند که طرح تحریم ایران را به شورای امنیت ببرد؟ بدیهی است که ترامپ می خواهد موضع بایدن را که گفته است در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به برجام باز خواهد گشت، مانع تراشی کند. به عبارت دیگر بازی تحریم تسلیحاتی علیه ایران ضمن اینکه تلاشی برای از میان بردن پوسته باقی مانده برجام است مستاصل ساختن بایدن در سیاست خارجی اش نیز میباشد. بلانک در ادامه سخنان خود در این مورد اظهار داشت که: " حتی اگر هم دولت ترامپ موفق شود بطور کلی چارچوب قانونی برجام را از میان بردارد دولت بایدن بالقوه میتواند توافق نامه جدیدی در امتداد خطوط مشابه با برجام با دولت ایران امضاء کند."

علاوه بر این مواضع که در این دو همایش در مورد آنها بحث شد سخنرانان به واکنش متحدین شناخته شده آمریکا یعنی اسرائیل و عربستان سعودی پرداختند. آنها در این مورد اشتراک نظر داشتند که این دو کشور همراه امارات متحده عربی تا آنجا که بتوانند تلاش خواهند کرد تا از احیای برجام در دولت جدید ممانعت بعمل آورند. دو کشور اسرائیل و عربستان که از متحدین نزدیک آمریکا بشمار میروند ضمن اینکه با عادی سازی روابط میان آمریکا و ایران مخالف هستند خواهان جنگ نمی باشند. ( نگارنده با این نظر مخالف است زیرا در گذشته شواهد بسیاری وجود داشت که این دو کشور با اشکال مختلف تلاش کردند آمریکا را به جنگ با ایران سوق دهند) آنها فقط سعی میکنند که روابط میان این دو کشور تیره و تار باقی بماند. زیرا رابطه تیره آمریکا با ایران بدین معنی است که آنها قادر خواهند شد در منطقه دست به هر کاری که مایلند بزنند و از حمایت آمریکا نیز برخوردار باشند. بلانک در این مورد صریحا اظهار نظر کرد که: " هر سه کشور (اسرائیل، عربستان و امارات) در سال اول ریاست جمهوری بایدن جهت اِعمال فشار به دولت او با وضعیت بسیار وخیمی روبرو میباشند. زیرا این کشورها در سال های پایانی دولت اوباما شدیدا با برجام مخالفت می کردند و از هیچ کوششی جهت از میان بردن توافق دریغ نمی ورزیدند" بلانک همچنین خاطر نشان کرد که: " این سه کشور در تعیین سیاست های داخلی حزبی آمریکا (دمکرات و جمهوری خواه) سرمایه گذاری های کلانی کرده بودند تا مانع از توافق با ایران شوند. بدیهی است آنها باید خیلی احمق باشند که از دولت بایدن همان انتظاراتی را که از ترامپ داشتند از او داشته باشند.

آقای پوزن در اتفاق نظر با دیگران مبنی بر اینکه دولت احتمالی بایدن با مشکلات بیشتری از جمله مقابله با چین در حال ظهور و یا موضوع زیست محیطی و تغیرات آب و هوا روبرو می باشد، معتقد است که: " عاقلانه نخواهد بود دولت جدید نیرو و وقت خودش را صرف ایران نماید." او در ادامه سخنانش گفت: " ما با دو مشکل اساسی روبرو هستیم یکی قارۀ آمریکا (America) و دیگری چین است و جدیدا یکی هم بر این مشکلات افزوده شده است و آن کرونا میباشد که در خفا کار خود را انجام میدهد." او سپس در آخر سخنان خود تاکید کرد که برای حل این مشکلات تنها راه رجوع به مردم است و باید به آنها صراحتا گفت که آیا ما میخواهیم حل این مشکلات اساسی و حسای را نادیده بگیریم و از کنار آنها بگذریم و یا می خواهیم ببینیم که آیا ایرانیان در هفته گذشته چه مبلغی به حزب اله کمک کرده اند؟

ن. نوری زاده
Nourizadeh.n@gmail.com

منابع:


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد