logo





دو داستانک

چهار شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۷ مه ۲۰۲۰

نیلوفر شیدمهر

Nilofar
داستانک: کعبُ‌الالی

اوایل ورودم به کانادا با خانواده‌ای مهندس دوست بودم و با جمعی از مهاجرین دورهمی داشتیم. خانمی در این جمع‌ها بود که از مسائلِ همه خبر داشت و خبرها را از این به آن می‌رساند. پدرِ این خانواده اسم او را گذاشته بود: کعب‌ُالاخبار.

چندین سال قبل، من و همسرم که اهل جمهوری چک است سریالی تاریخی به نام روم تماشا می‌کردیم و شخصیتی در آن بود که در میدان شهر می‌ایستاد و خبرها را جار می‌زد. به همسرم گفتم: این کعب‌ُالاخبار است. مثل رسانه‌های امروز. او از این اصطلاح خیلی خوشش آمد و از آن به بعد در دهانش افتاد.

از چند سال پیش، همسرم به شوخی بعضی کلمات را خلاصه و به حرفیِ «ی» ختم می‌کند. زبانِ رمزی او را تنها من می‌فهمم و به آن زبان با او صحبت می‌کنم. برای مثال به تلفن دستی یا سِل فون می‌گوییم: سِلی. به عکس یا پیکچر می‌گوییم: پیکی.

همسرم از این هم فراتر رفته و به خامنه‌ای چون از نظر او آیت الله است می‌گوید: آیی. به ترامپ می‌گوید دُنی و به پوتین پوپی (در داستانی دیگر شرح می دهم چرا پوپی و نه پوتی). اواخرِ دوران احمدی نژاد زمانی که محمود گندِ بسیار زده بود به او می‌گفت: اَحی و من گفتم: البته با ه دو چشم نه ح جیمی.

آسانسورِ ساختمانِ ما، همانطور که در تصویر می‌بینید، مانیتوری دارد که سمتِ راستش اخبارِ روز را می‌گذارد. ما اگر هر کداممان از بیرون بیاییم، آن دیگری می‌پرسد: اخبارِ جدید به روایت آسانسور چیست؟

اگر می‌خواهید بدانید مهاجری هنوز کانادایی شده یا نه یک روش این است که ببینید چقدر اخبارِ هوا را دنبال می‌کند و چقدر از آب و هوا و باد و باران و رطوبت حرف می‌زند و چقدر مترصدِ اوضاع جوی است. فکر کنم من و همسرم بالاخره کانادایی شده ایم چون مرتب به گوشی یا همان سِلی برای گرفتن اخبارِ هوا مراجعه می‌کنیم. روزی چند بار.

منبعِ خبری دیگر ما برای اطلاع از درجه حرارت و اوضاع جوی آسانسور است. اسمِ آسانسور در زبان رمزی من و همسرم اِلی است. خلاصه‌ی اِلِویتور.

به نام این داستانک رسیدیم و داستان رمزگشایی شد: کعبُ ال اِلی یا کعبُ‌الالی همان کعب‌ُالاخبارِ دوره‌ی روم باستان من و همسرم ساکنِ آسمانخراشی در مرکز شهر ونکوور در کاناداست.

******

داستانک: مجادله بر سرِ مرجع تقلید: اِلی یا حُجی؟

من و همسرم که اهل جمهوری چک است زبان رمزی داریم که او اختراع کرده است. زبانی که کلماتش از خلاصه کردنِ برخی کلمات و اضافه «ی» به آخر کلمه ساخته می‌شوند.

برای مثال به عکس یا پیکچرمی‌گوییم: پیکی و به تلفن دستی یا سِل‌فون می‌گوییم: سِلی.

همسرم از این هم فراتر رفته و نام‌های جدیدی برای بعضی شخصیت‌های سیاسی جهان ساخته است. برای مثال به ترامپ می گويد دُنی.

او به خامنه ای چون از نظر او آیت الله است می گوید: آیی. من اما وقتی این نام را اعلام کرد به او گفتم: درست نیست. خامنه ای در واقع آیت الله نبود و حُجت‌الاسلام بود. زمانی که می‌خواستند رهبرش کنند، چون از شرایطِ رهبری مرجعیت شیعه بود او را آیت ‌لله کردند. اسمِ درستش در زبان تو می‌شود: حُجی.

او ولی حاضر نشد عنوان خامنه ای را عوض کند. گفت: آیی سرِ زبانم افتاده، کارم را دشوار نکن. هر چه اصرار کردم چند بار حُجی را مثل آدامس در دهانش کش بدهد راحت می‌شود، قبول نکرد. این شد که موضوع آیت‌اللهی و حُجت‌الاسلامی بین ما موضوع مجادله شد و باقی ماند.

این موضوع را این جا داشته باشید تا به آن برگردیم.

اگر می خواهید بدانید مهاجری هنوز کانادایی شده یا نه یک روش این است که ببینید چقدر اخبارِ هوا را دنبال می‌کند و چقدر مترصد اوضاع جوی و وضعیت باد و باران است. فکر کنم من و همسرم بالاخره کانادایی شده‌ایم چون مرتب به گوشی یا همان سِلی (خلاصه سل فون) برای گرفتن اخبار هوا مراجعه می‌کنیم. روزی چند بار.

آسانسورِ ساختمان ما، همانطور که در تصویر می‌بینید، مانیتوری دارد که سمتِ راستش اخبار روز را می‌گذارد. ما اگر هر کداممان از بیرون بیاییم، آن دیگری می‌پرسد: اخبار ِجدید به روایتِ آسانسور چیست؟

آسانسور تا مدت ها مرجعِ تقلید ما برای اطلاع از اوضاع آب و هوا بود و بنابراین برایمان جایگاهِ آیت‌الله‌ی داشت. پس به او می‌گفتیم: آیی اِلی. اِلی خلاصه‌ی اِلویتور و همان آسانسور در زبان رمزی ماست.

تا این که یک روز مانیتورِ آسانسور از کار افتاد و صفحه‌اش سیاه شد. چند روز بعد که دوباره به کار افتاد، تازه متوجه شدیم فقط آیی اِلی فقط درجه حرارت و هوای همانروز را نشان می‌دهد، نه تمام هفته را.

پس از آن روز به بعد به رساله‌ی سِلی مراجعه می‌کنیم که درجه حرارت و باد و باران و رطوبتِ هوا را در ونکوور در طولِ هفته ای که درش بودیم نشان می‌دهد و قابل اعتمادتر هم هست. تازه از وضعیتِ جوی شهرهای دیگر دنیا از جمله تهران و داتیچسه شهری که پدر شوهرم آنجا ساکن است هم خبر دارد.

این تغییرِ مرجع باعث شد که فکر کنیم اِلی بیخود شده آیت‌الله. همان حُجت‌الاسلامی از سرش هم زیاد است.

با این که ما هر دو بر سر ِ آیی سِلی و حُجی اِلی توافق داریم، موضوعِ آیی یا حُجی خامنه ای هنوز بینمان موردِ مجادله است.

با همه مجادلات کلامی بر سر زبانِ مشترکمان اما ما را از هم سر جدایی نیست.
/

/
نیلوفر شیدمهر
تارنما:
https://nilofarshidmehr.com
کانالِ شعرخوانی در یوتیوب (از شما دعوت می شود مشترک شوید):
https://www.youtube.com/



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد