|
امروز در دوران قرنطینۀ کرونا بسیاری از اندیشمندان به سوء استفاده ی "آنها" از شرایط بعد از کرونا التفات دارند. و نگرانی های خود را از به درازا کشیدن شرایطی ابراز میکنند که اقدامات فعلی دولتها در جهت پیشگیری گسترش ویروس اتخاذ کرده اند. "آنها" به کنترل مردم از طریق تلفن هایشان ادامه خواهند داد."آ نها" مرز ها را بسته نگاه خواهند داشت. "آنها" مردم را از هم خواهند ترساند. آنها، آنها آنها...
اما من از راه این پرسش وارد نمیشوم بلکه می پرسم "ما" چکار خواهیم کرد؟ مائی که آنها نیستیم و نمیخواهیم به ضرر انسان و سیاره زمین وارد تبادلاتی شویم. برای پاسخ به این سوال ازین روش شروع میکنم که ببینیم چه زمینه ای دارد ایجاد میشود. چون نوع این زمینه ها و تعریف و شناخت آنهاست که اجازه میدهد بدون آنکه بخواهیم پیشگوئی کنیم آینده چگونه خواهد بود، بیندیشیم که روی این زمینه، اجازه و امکان چه نوع مانور هائی خواهیم داشت. در درجه اول آنچه می بینیم انتقال پزشکان و کادر درمانی به حیطه تازه ای از تاثیر گزاری در تصمیم گیری های سیاسی دولتهاست. روسای جمهور و هیئت دولت با مشورت با هیئت علمی است که بسیاری تصمیمات را اتخاذ میکنند. بطور مثال موضع گیری و جایگاه پزشکان در قبال حل مشکلات ناشی از ویروس و تاثیر این گروه بر تصمیم گیری های سیاسی در طول شکل گیری بحران کرونا در فرانسه بسیار چشمگیر بوده است. یا در روسیه پوتین اعلام میکند درکشورش شرایط چون باقی کشور های اروپا حاد نخواهد شد چون از چندین ماه پیش در سطح وسیعی متخصصین بسیار شایستۀ اپیدمی کار پرفشاری داشته اند و همه توصیه ها و تقاضاهای آنها باید بدون بحث و گفتگو رعایت شود. یعنی سیاست در حال حاضر بدون تصویب دانشمندان پزشکی، مستقل عمل نمیکند. میشود گفت جایگاه پزشکان یا علم در تعیین برنامه های اجتماعی سیاسی بالا آمده. یا نمونه پروفسوردیدیه رائول فرانسوی ست که توانست تشخیص خودش را در مورد استفاده از یک دارو برای بیماران کرونا به کرسی بنشاند و گروههای کثیری را به حمایت از خودش به نوعی رودر روئی با وزیر بهداشت سوق دهد. آیا میشود با این مقدمات آینده ای را تصور کرد که درآن دانش و دانشمندان بر سیاست تسلط داشته و حال و هوای سیاست از ترکیب فعلی بهم بخورد؟ هر چند در ایران این به هم خوردن کفه سیاست و علم اتفاق نیفتاد. جهانگیری با تاکید بر تعطیل بودن بخش اصلی دولت میگوید جاهائی مثل انستیتو پاستور نه تنها تعطیل نیست بلکه دوستان گاهی سه شیفت و بیست و چهار ساعته کار میکنند و حتی به دلیل نیاز به خانه هم سر نمیزنند. جا هائی مثل بهداشت و درمان و جاهائی که برای زندگی مردم ضروری ست فقط انها فعال نگه داشته میشوند. لحن صحبت جهانگیری از موضع مافوق بخش کادر درمانی ست و آنها را فراتر که قرار نمیدهد هیچ، به سطح خود هم نمی آورد و اطلاق واژه ی" دوستان" خطاب به آنها "کارفرمایانه" است و ازینکه دارند کاربیشتری در این مدت، که حتی دولت تعطیل است ازین دسته میکشند، خرسند است. اما در هر صورت در بحث ترقی جایگاه دانشمندان نزد سیاستمداران ممکن است گفته شود این شرایط و جایگاهی که پزشکان را بالای سیاست می پذیرد از "ترس" است و بمحض بهم خورد ن شریط فعلی و حصول نسبی اندکی امنیت، باز کادر درمانی ، پزشکی و علم و دانش را با فشار به زیر سیاست خواهند کشاند. در این مورد من سوال اولم را تکرار میکنم.: پزشکان و دانشمندان و هواخواهان تفوق دانش بر سیاست، چرا دست روی دست خواهند گذاشت؟ چرا آنها نمیتوانند از همین امروز موقعیت خود را با همبستگی و تشکل جهانی چنان نیرومند کنند که نظر دادنشان در مورد سیاست جهانی حتی به سطوح بسی فراتر برود اوج بگیرد؟ مثال میزنم:. نظرسنجی انجام شده توسط ایفوپ برای بنیاد "ژان ژورس" فرانسه نشان داده که کماکان علیرغم تمام مقالاتی که عدم صحت ساختِ آزمایشگاهی ویروس را تشریح کرده اند، بیست وشش درصد فرانسوی ها یا یک چهارم آنها فکر میکنند این ویروس در آزمایشگاه ساخته شده است. ازینها برخی معتقدند که عمداً آنرا ساخته اند و برخی فکر میکنند بطور تصادفی و از دستشا ن دررفته. از آنطرف وزارت خارجه روسیه هر چند اطلاع از "ردپای آمریکا" در ظهور و شیوع کرونا را رد کرد اما نگرانی خود را از فعالیت های بیولوژیک امریکا در کنار مرز هایش به چالش کشید و گفت در کشور های قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی آزمایشگاه های بیولوژیکی وجود دارند که با پول امریکا و متخصصان آنها اداره میشوند. و حتی مقامات محلی ا زآنچه در این بلوک های مخفی اتفاق می افتند مطلع نیستند. لازم به یاد آوری ست که محل های ذکر شده توسط وزارت خارجه روسیه تنها موارد وجود آزمایشگاههائی ازین دست نیستند و در کشور های متعدد از جمله خود ووهان چین وجود دارند. وقتی خوب فکرش را بکنید که آزمایشگاههایی دارند تحقیقات بیولوژیک پنهان و سرّی انجام میدهند و برای سلاح های بیولوژیک که کارش جز کشتن دسته جمعی انسانها با درد و رنج چیزی نیست، مواد اولیه میسازند، و یکروز ممکن است از یکی ازآنها تصادفی ویا به اشتباه ویروسی به بیرون لیز بخورد، آیا نمیشود از خود پرسید که دانشمندان و از جمله پزشکان تا بحال چند اطلاعیه جمعی و جهانی و کمپین علیه تولید سلاح های میکروبی تهیه، و افکار عمومی را علیه چنین اعمال شریرانه و ضد انسانی در عصری که مدال مدرنیته به سینه دارد، شورانده اند؟ برای "ما" کار کم نیست اگر وقت را به شکایت از "آنها"تلف نکنیم. یک دوست پزشک می گفت :اگر "آنها" حاضر شده اند امروز بودجه مهمی را به کار تحقیق تصویب کنند، از فرط استیصال است. فقط وقتی شرایط به حال انفجاری برسد دولتها یا حتی خود آدمها تغییر میکنند والّا ما مدتهاست، سالهاست، نداشتن بودجه حتی برای تعمیر آسانسور را به آنها گوشزد کرده ایم. بله می پذیرم چه در مورد فردی و چه جمعی، متاسفانه تا کارد به استخوان نرسد، نیاز به تغییر، به اراده به تغییر، مبدل نمیشود. اما حالا این شرایط پیش آمده ببینیم چه استفاده ای میتوانیم ا زآن برای برگرداندن روال گردش غلط و ناهماهنگ مسائل انجام دهیم. به قول JEREMY GHEZ اقتصاد دان و متخصص سیاست های تصمیم گیری در این زمینه، جهان به چنان عدم تعادلی رسیده بود که دیگر سیستم های سابق نمیتوانست بپاید. اگر این ویروس نبود چیز دیگری باید موجب میشد که تصمیم تغییر سیستمها به اجبار مبدل شود. همین دوست پزشک میگفت، پزشکی هم یک شغل است و مکتب انسان سازی و وارستگی نیست. در واقع با این نظر میخواست بعضی رقابت ها را میان افراد این قشر که مانع همکاری های نزدیک و بی چشمداشت میشود توجیه کرده باشد. می پذیرم که پزشکان و محققان نیز تربیت شده ارزش های حاکم از سوی سیستم فعلی هستند. اما بازبه قول دیدیه رائول "ارزش پول نباید بالاتر از ارزش انسان قرار بگیرد" شاید مشاهده درد و رنج بیمارانی که بخاطر بالاتر قرار گرفتن ارزش پول نسبت به انسان، امروز از داشتن حتی ماسک در کشور های معتبر اروپائی محروم بوده اند، باعث شود عده بیشتری از همین غیر وارستگان، مصرانه به سیاستهائی که پول را فراتر از ارزش انسان قرار میدهد، اعتراض کنند. بپذیریم که این شرایط پیش آمده است. خوشبختانه برای صدر نشین شدن دانش در جهان ِبعد از کرونا، علائم دیگری در پس زمینه وجود دارد که در مقاله های بعدی به آن خواهم پرداخت. نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|