|
واپسین لبخند
تا واپسین لحظه ی یک لبخند و تا آخرین بهاری که می نوشد چشمان آفتابش گل یخین برف را میان غنچه ی گل سرخ و تا آخرین رقص برگ زرد پائیز روان و سرگشته بر بال رود و تا نخستین بوسه ی آفتاب بر تارک صبح مهربانی ترا فریاد می زنم آزادی 22/02/2020 ********* اشک سوزان و می رقصد تلخ همچنان بر گونه های اندوهم این بی پدر اشک پشیمانی که نمیدانم کجای دامنش گیرم تا بیاسایم دمی در کنج شادیها 24/02/2020 ******* بهاری دیگر غلطید بر سکوت سردم با شکوفه های سبز و نرمای بوسه هایش در آخرین روزهایی که اندوه تنهایی ام زوزه می کشید در غبار اندود ابر زمستانی، دستانش پر بود به وسعت شادی از سبدهایی که بوی عشق داشت و مهربانی و پولکهای سرخ تنش چون آذرخشی که می درخشید در شبهای بی پناهی آوازی خواند در گوشم و شاخه گلی نشاند بر موی پریشانم و من باور کردم که هست هنوز دیگر باره بهاری 29/02/2020 نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|