logo





استراتژی اصلاح طلبانه جنبش زنان در شرایط کنونی:
در برابر یک آزمون دشوار تاریخی

جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ - ۰۳ ژانويه ۲۰۲۰

پیمان نعمتی

جنبش زنان دارای طیف ها و اولویت مطالبات هر طیف می شود. هیچ ایدلوژی، حزب و سازمانی خارج از جنبش زنان و طیف های آن، مشروعیت نمایندگی زنان را ندارند. نفی استفاده ابزاری از زنان هدف مشترک همه طیف ها است. تنها در یک شرایط استثنایی کوتاه مدت در جامعه است که میتوان بطور موقت و داوطلبانه مطالبه یک طیف معین را عامل یک همگرایی و عمل مشترک طیف ها و کل جنبش زنان قرار گیرد.
بعد از سه دهه استراتژی اصلاح طلبانه – رفرمیستی بخش غالب جنبش زنان در ایران، این جنبش در برابر شرایط سیاسی دشواری قرار گرفته شده است که نیاز به پافشاری بر اهداف و روش های اصلاح طلبانه – رفرمیستی و انطباق آن با شرایط سیاسی کنونی، دارد.
در شرایط سیاسی کنونی جنبش زنان با یک پرسش تاریخی دشوار روبرو است:

آیا در شرایط سیاسی کنونی، جنبش زنان می باید استراتژی "مطالبه – محوری " حقوقی اصلاح طلبانه خود را بطور موقت کنار گذاشته و با پذیرش شرایط استثنایی سیاسی بر اساس یک هدف تغییرات کلان در قدرت سیاسی، فعالیت خود را سازماندهی کند؟

در بررسی و پاسخ به پرسش فوق می توان موارد زیر را مورد توجه قرار داد:

تعیین هدف سیاسی تغییرات کلان در قدرت سیاسی و پذیرش شرایط استثنایی سیاسی با ارزیابی از خواست مردم برای تغییرات کلان سیاسی و قابلیت های واقعی نیروهای گسترده مردم برای ایجاد تغییر و توازن نیروهای سیاسی به نمایندگی از مردم ، بستگی داد.

خواست گسترده مردم برای تغییرات کلان سیاسی در قدرت سیاسی وجود دارد اما قابلیت های واقعی مردم در شکل سازماندهی برای ایجاد تغییرات کلان در واقعیت وجود ندارد و هیچگونه چشم اندازی از آن در آینده نزدیک دیده نمی شود.

توازن نیروهای سیاسی به نمایندگی از مردم در شرایطی است که بوسیله سه دسته متفاوت از اپوزیسیون شناخته می شوند. دسته اول، اپوزیسیون پیرامون حاکمیت استراتژی عقب نیشنی را بر برابر تهاجم قدرت سیاسی برگزیده است و قابلیت پیشبرد هدف تغییر کلان سیاسی را ندارد. دسته دوم، اپوزیسیون دموکراتیک که از لحاظ تعیین اهداف حداقلی مشترک و سازماندهی و ارتباط با مردم در شرایط اسف انگیزی بسر می برد و دسته سوم، اپوزیسیون افراطی که با هدف یک دیکتاتوری جدید از تبهکاران بیمارگون تشکیل شده اند.

تجربه های تاریخی نشان داده اند که شورش های مردم تهیدست حتا در صورت عدم شکست و سرکوب با تغییر حاکمیت و انقلاب خشونت آمیز، نتوانسته اند یک جایگزین دموکراتیک بوجود آورند و همواره منافع زنان قربانی اهداف کلان سیاسی شده است؟

اگر جنبش زنان بخواهد که استراتژی "مطالبه – محوری " حقوقی اصلاح طلبانه خود را بطور موقت کنار گذاشته و با پذیرش شرایط استثنایی سیاسی بر اساس هدف تغییرات کلان در قدرت سیاسی، فعالیت خود را سازماندهی کند، با کدام نیروهای سیاسی اپوزیسیون که ارتباط سازماندهی شده با مردم را دارد، می باید هدف تغییرات کلان سیاسی را پیگیری کند؟

آیا به صرفه است که در شرایط کنونی جنبش زنان بخشی از نیروهای شاخص خود را بدون ارزیابی استراتژیک از شرایط سیاسی و براساس هیجان و احساسات قهرمان پروری به زندان بفرستد؟

اگر هنوز استراتژی مطالبه - محور اصلاح طلبانه جنبش زنان تغییر نکرده است و یا بطور موقت کنار نداشته شده، آیا دلیلی بر حذف سیاست دو دهه گذشته جنبش زنان مبنی بر استفاده از فضای انتخاباتی، وجود دارد؟

جنبش زنان در انتخابات گذشته بین عدم رای دادن و استفاده از فضای انتخاباتی تناسبی برقرار کرده است. در صورتی که تحریم انتخابات موجه باشد، آیا نمی توان بین تحریم و استفاده از فضای انتخاباتی تناسبی برقرار کرد؟

در شرایط کنونی جنبش زنان نیاز دارد تا استراتژی مطالبه – محور خود را با شرایط سیاسی کنونی منطبق سازد. عدم ارزیابی شرایط سیاسی کنونی، باعث سردرگمی و دنباله روی بخشی از جنبش زنان از نیروهای اپوزیسیون خواهد شد.

عقب نشینی اجباری بخشی از سیاست بر اساس واقعیت موجود است. جنبش زنان در ایران بطور طبیعی با اپوزیسیون داخل کشور پیوند دارد و منطقی است که استراتژی خود را با شرایط نیروهای داخل متناسب سازد.

اپوزیسیون خارج از کشور در بخش تبهکارانه بیمارگون دیکتاتوری خواه با دستگاههای تبلیغاتی گسترده خود باعث افزایش موانع جهت پیگیری یک استراتژی اصلاح طلبانه در ایران هستند. مقابله با سیاست های نیروهای افراطی بخشی از استراتژی جنبش زنان در شرایط کنونی جهت پا فشاری بر استراتژی رفرمیستی – اصلاح طلبانه است.

جنبش زنان ایران علاوه بر بخش کوچک "بیرونی – آشکار" که نمایندگی مطالبات کلان حقوقی – سیاسی آن را دارد و در رابطه مستقیم و برابر ارگان های اصلی قدرت سیاسی عمل می کند، دارای بخش وسیع داخلی در امور جزیی روزانه زندگی زنان می شود که رابطه مستقیمی با ارگان های اصلی قدرت سیاسی ندارند.

جنبش زنان دارای طیف ها و اولویت مطالبات هر طیف می شود. هیچ ایدلوژی، حزب و سازمانی خارج از جنبش زنان و طیف های آن، مشروعیت نمایندگی زنان را ندارند. نفی استفاده ابزاری از زنان هدف مشترک همه طیف ها است. تنها در یک شرایط استثنایی کوتاه مدت در جامعه است که میتوان بطور موقت و داوطلبانه مطالبه یک طیف معین را عامل یک همگرایی و عمل مشترک طیف ها و کل جنبش زنان قرار گیرد.

طیفی از جنبش زنان که هدف تغییرات سیاسی در قدرت سیاسی را از اولویت خود قرار داده است و بخشی قابل توجه آن زنان فعال در سازمان های سیاسی هستند، بطور یقین در شرایط سیاسی کنونی خواهان توجه هر چه بیشتر دیگر طیف های جنبش زنان برای تمرکز بر تغییرات کلان سیاسی هستند.

همچنین تمام سازمان ها و احزاب سیاسی از مردم و از جمله زنان خواستار اعتراض علیه سرکوب و کشتار و مبارزه‌‌ی همگانی علیه دیکتاتوری برای دستیابی به آزادی، دمکراسی و ‏عدالت اجتماعی، هستند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد