logo





اعتراضات کارگری درنیشکر هفت تپه و فولاد اهواز:
نتایج بلافصل و دستاوردها

چهار شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۹ ژانويه ۲۰۱۹

رضا سپیدرودی

ادامه مقاومت رژیم در برابر مطالبات اخص کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز در کنار دستاوردهای درخشان عمومی این اعتراضات، مطالبه آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شده گان و کارگران زندانی، و برافراشته نگاه داشتن پرچم مبارزه جنبش مطالباتی علیه همه انواع شکل های غارت دارایی های عمومی و خصوصی سازی در هر بخش و زیر هرعنوان با الگوگیری از تلفیق مطالبات اصلی در مبارزات کارگران هفت تپه را، در کانون تمرکز اولویت های موقعیت کنونی قرار داده است
اعتراضات ۲۸ روزه کارگران نیشکر هفت تپه و ۳۸ روزه کارگران فولاد اهواز از درخشان ترین و برجسته ترین نبردهای موضعی طبقاتی و مطالباتی طبقه کارگر است. تحلیل درهم تنیده از نتایج بلافصل وعمومی این مبارزات حائز اهمیت است و می تواند با غنی بخشیدن به نبردهای موضعی نوین در مسیر سراسری شدن مبارزات کارگری، چشم انداز شکل گیری همگرایی های بزرگ و سرنوشت ساز را تقویت نماید.
در نمای نزدیک و در حوزه نتایج بلافصل، رژیم تاکنون به جز پرداخت بخشی از دستمزدهای معوقه، در برابر پذیرش سایر مطالبات کارگران هفت تپه و فولاد اهواز مقاومت کرده است. آنها اسماعیل بخشی را بشدت شکنجه کردند تا صدایش را خاموش کنند، علی نجاتی از فعالآن برجسته سندیکای نیشکر هفت تپه را با وجود عمل جراحی قلب به زندان کشاندند و برایش پرونده سازی کردند، خانه کارگر را در شوش به عنوان دلال سیاست های وزارت کار و اهرم انحراف اعتراضات کارگری فعال کردند تا نقش توطئه گرانه اش در راه اندازی شورای اسلامی کار و تحمیل آن به کارگران را ایفا کند. آنها تا حدی پیش رفتند که حتی چند نفر از اعضای «مجمع کارگری» را فریفتند. به جای مطالبه «اداره شورایی» کارخانه و لغو خصوصی سازی، شکنجه، سرکوب، تهدید، زندان، شوراهای اسلامی کار، ادامه ساختار بحران زده مالکیت در نیشکر هفت تپه و ادامه سلطه مافیا در فولاد اهواز را در برابر کارگران گذاشتند. اما همه این فشارها و سرکوب ها نه توانست اراده پیکارجویانه کارگران را درهم بشکند، نه پرچم مطالباتی آنها را پائین بکشد. در حالی که مبارزه کارگران برای دستیابی به مطالبات شان همچنان ادامه دارد، در نمای عمومی اعتراضات ۲۸ روزه نیشکر هفت تپه و ۳۸ روزه فولاد اهواز تا همین جا نقش مهمی در جنبش کارگری ایران ایفا کرده و توانسته است این جنبش را در مسیر عمومی شدن گامی به جلو ببرد.
اصلی ترین و مهم ترین دستاورد اعتراضات نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز آن است که به ورود قدرتمند مسایل و مطالبات مزدبگیران به سپهر سیاست کلان یاری رسانده است. نامه اسماعیل بخشی، به عنوان یکی از نمایندگان اعتراضات کارگران هفت تپه، در امتداد اعتراضات این کارگران، از این جهت خصلت نماست.
از استاندار تا نماینده گان مجلس، از سخنگویان قضایی تا رئیس قوه قضاییه و معاون رئیس جمهور، از روزنامه نگار و وکیل و نویسنده و شاعر تا فعالان کارگری و کنشگران حقوق صنفی، از حامیان جنبش کارگری در خارج از کشور تا احزاب و سازمان های اپوزیسیون، از دختران خیابان انقلاب تا زخم خورده گان شکنجه های چهل سال حاکمیت استبداد، همه از نامه نماینده کارگران نیشکر هفت تپه در باره شکنجه و خواست مناظره اش با وزیر اطلاعات سخن می گویند. اسماعیل بخشی مثل علی نجاتی، رنج ها، آرزوها و مطالبات کارگران نیشکر هفت تپه را بازتاب می دهد و این کارگران در کنار همکاران شان در فولاد اهواز با پیگیری مطالباتی خود و دادخواهی علیه مظالم حاکمیت، نه فقط توجه مردم، رسانه ها، جریانات داخلی؛ که توجه هم سرنوشت تان شان در کشورهای دیگر را هم به خود جلب کرده اند. این ارکستر عمومی باشکوهِ دادخواهیِ علنیِ مشحون از مظلومیت، و این مطالبه خواهی پیگیر، رزم جویانه و مستقل پائینی ها اگر دوام و قوام یابد و در شکل دادن به هسته سفت مرکزی همگرایی های پایدار موثر واقع شود، می تواند بخشی از خلا ناشی از فروریزی عریان پایه های مشروعیت هر دو جناح اصلی حاکمیت را پرکند و برای تغییر توازن قوای پیکار سیاسی و طبقاتی اردوی بزرگ کار و زحمت بسترسازی نماید. به سوی شرایطی می رویم که تعیین روش و رویکرد نسبت به کنش های طبقات و لایه های دیگر در برابر مطالبات و مبارزات کارگری، به عنصری مهم در پیکارهای موضعی طبقاتی برای فرادستی هژمونیک و جذب همدلی و همسویی هم سرنوشتان تبدیل می شود.
اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز علاوه بر این که خوزستان را به پیشتاز اعتراضات کارگری تبدیل کرد و موجی از همبستگی طبقاتی برانگیخت، با گره زدن سه مطالبه پرداخت دستمزدهای معوقه، الغا مالکیت خصوصی کارخانه ها و واگذاری مسئولیت کارخانه ها به دولت، همچنین مبارزه علیه مافیا، در درجه اول مبارزه علیه خصوصی سازی و در درجه بعدی تا حدودی مبارزه علیه فساد و غارتگری و نابکاری دستگاههای حاکمیتی مافیایی را هم در کانون توجه مردم و بویژه جنبش مطالباتی قرار داد. زخم خورده گان خصوصی سازی در بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و مخالفان واگذاری ها، برون سپاری ها، ریاضت کشی ها در همبستگی با نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز همدیگر را پیدا کردند. مبارزه علیه خصوصی سازی خط سرخ ممتدی شده است که پرستار و بهیار را با معلم رسمی و حق التدریسی و دانشجوی معترض به «دانشبنگاه» را که «فرزند کارگر است» با کارگران به هم گره زده است. مبارزه علیه خصوصی سازی هم اکنون در اعتراضات کارگران برخی بنگاههای مهم دیگر نظیر ماشین سازی تبریز و کشت و صنعت مغان تاثیر گذاشته و شکل های عمومی تر اعتراض را در این واحدها برانگیخته است.
در جریان اعتراضات شاهد بودیم که تداوم تصرف روزانه خیابان ها و فریادهای حق خواهی نمایندگان و سخنوران کارگری و بازتاب های رضایت بخش این فریادها در شبکه های اجتماعی و رسانه های پر بیننده ماهواره ای، شرایط مساعدی برای جلب سایر بخش ها و لایه های ستم دیده فراهم ساخت. در کنار حمایت های کارگران، معلمان، بازنشستگان، رانندگان از اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز حمایت های گروهی نظیر حمایت قربانیان ستم ملی و مدافعان حقوق ملی، حامیان محیط زیست و کسبه محلی، حمایت های وسیع فردی با طیفی از ابتکارات نیز شکل گرفت؛ سیمای الگویی پرشکوه ازهمبستگی طبقاتی بود که در عمل به نمایش درآمد.
پیگیری مطالباتی کارگران نیشکرهفت تپه و فولاد اهواز بستری برای تحرک بیشتر فعالین دانشجویی و همگرایی چپ ها در دانشگاهها فراتر از مسائل اخص صنفی دانشجویی پدید آورد که از جمله در شعار« فرزند کارگرانیم! کنارشان می مانیم!» و شعار «نان، کار، آزادی، اداره شورایی» متجلی شد.
طرح شعار «اداره شورایی» و تبلیغ وسیع آن به عنوان الگوی اداره جامعه که در پیوند با اعتراضات کارگری خوزستان طرح شد، محملی برای طرح بدیل مستقل کارگران و اکثریت عظیم هم سرنوشتان اعماق در برابر آلترناتیوهای ضد انقلابی سلطنت و مجاهد، دسته بندی های حکومتی و حاشیه حکومت و راهکارهای نیم بند دیگر، فراهم کرد.
توجه به این نکته هم مهم است که همبستگی شکل گرفته بر محور حمایت از مطالبات هفت تپه و فولاد اهواز به سهم خود بستری برای کشاندن مدافعان سرمایه داری و خصوصی سازی ها و آلترناتیو آنها به انزوای نسبی و برکشیدن فعالان سوسیالیست و همسویی میان آنها ایجاد نمود.
از دیگر دستاوردهای مهم اعتراضات نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز آن است که این مبارزات تصویر روشن تری از رابطه میان جنبش کارگری و جنبش سوسیالیستی در شرایط کنونی ترسیم کرده و نشان داده است که اوج گیری جنبش کارگری پایه برآمد جنبش سوسیالیستی است که می تواند به سهم خود به پروژه های همگرایی در میان نیروهای سوسیالیست شتاب بدهد. در واقع پس از اعتراضات کارگری در نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز، دیگر جای تردیدی نمانده است که پاسخگویی به الزامات حیاتی و واقعی تقویت جنبش کارگری از سوی چپ، خاصه کنشگری های غیرفرقه ای و حمایتگرانه در نبردهای موضعی طبقاتی، اهرمی کلیدی برای تقویت همگرایی در جنبش سوسیالیستی است.
اعتراضات نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز آزمونی هم بود برای گرایش فرقه گرا در جنبش کارگری؛ گرایشی که استقلال جنبش های مطالباتی مزد و حقوق بگیران را برنمی تابد و با نگاه مصادره جویانه و عینک «مجامع عمومی» به اعتراضات کارگری فقط دنبال یارگیری فرقه ای از درون این اعتراضات به قیمت ازهم پاشاندن تشکل های مستقل است. موفقیت بهره برداری فرقه ای از رشادت های فعالان کارگری و مصادره مبارزات شان معنایی جز تضعیف همگرایی و برکندن سنگربندی های مستقل طبقاتی ندارد. شاهد بودیم که همین گرایش فرقه گرا برای تضعیف سندیکای نیشکر هفت تپه، اعتصاب این کارگران را مختومه اعلام کرد. کسانی که در یک همسویی شرم آور با جریان تفرقه افکنانه با هدف راه اندازی شورای اسلامی کار در نیشکر هفت تپه، هم زمان با بازداشت های گسترده فعالین هفت تپه و دستگیری اسماعیل بخشی و سپیده قلیان، یکی از – به گفته جمعی از فعالان مستقل کارگری هفت تپه- کانال های تبلیغاتی وابسته به خود را در اختیار تفرقه افکنان قرار دادند، بعد از نامه اسماعیل بخشی خطاب به وزیر اطلاعات، او را به نام این که چرا تشکیل شورای اسلامی کار در هفت تپه را در نامه اش محکوم نکرده، مورد انتقاد قرار داده اند. البته تجربه دور اخیر اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز نشان می دهد که کارگران از این توانایی و ظرفیت برخوردارند که گرایش های فرقه گرا را شناسایی کرده و از آنها فاصله بگیرند. نبردهای موضعیِ طبقاتی/مطالباتی برای همه آنان که اهمیت حیاتی استقلال تشکل های سندیکایی و صنفی را درک می کنند، در عین حال جدالی است بر سر منزوی کردن فرقه گرایی و مقابله با برخوردهای تفرقه افکنانه.
ادامه مقاومت رژیم در برابر مطالبات اخص کارگران نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز در کنار دستاوردهای درخشان عمومی این اعتراضات، مطالبه آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شده گان و کارگران زندانی، و برافراشته نگاه داشتن پرچم مبارزه جنبش مطالباتی علیه همه انواع شکل های غارت دارایی های عمومی و خصوصی سازی در هر بخش و زیر هرعنوان با الگوگیری از تلفیق مطالبات اصلی در مبارزات کارگران هفت تپه را، در کانون تمرکز اولویت های موقعیت کنونی قرار داده است



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد