نادیده و نا چیز گرفتن آراء مردم
و سیر تکاملی شعارها و خواست ها

دولت هر مملکت در اختیار ملت است
آخر ای ملت به کف کی اختیار آید ترا*

من بعنوان یک ایرانی تبعیدی همانند بسیاری دیگر از هموطنان خارج از کشور ، این حق را به خودم نمیدهم که "کنار گود ایستاده بگویم لنگش کن" ! چون تنها سرمایه گزاری ام در این مورد "حرف" است. ولی نمی توان منکر شد که اگثریت مان به این امید هستیم که هموطنانمان در ایران ، از این فرصت تاریخی استفاده کرده حقوق پایمال شده ی سی ساله شان را بگیرند.

پافشاری کن ، حقوق زندگان آور بدست
ورنه همچون مرده تا محشر فشار آید ترا*

مروری به گفته های کاندیدهای ریاست جمهوری طی مبارزات انتخاباتی در کشورمان ، نمایانگر فساد گسترده ، شهوت ثروت و حفظ قدرت دست اندرکاران رژیم ، به هر قیمتی است. با در نظر گرفتن اینکه ، کاندیدها از غربال شورای نگهبان گذشته و مورد تأئید "رهبر عالیقدر" می باشند و سالها نیز در اریکه قدرت با هم بوده اند ، افشاگری هایشان در مورد یکدیگر بسیار قابل توجه و حائز اهمیت است.
با استناد به اقرار این آقایان ؛ دروغ ، ریا و تزویر(1) قانون ستیزی و قانون گریزی (2) فساد گسترده و عوام فریبی (اشاره به هاله نور) (3) شیوۀ کار سی ساله ی این رژیم (4) بوده است. آیا باز هم نیاز به افشاگری و سند و مدرک است؟
اکنون زمان همصدائی با معترضین و همگامی با مبارزات ضد کودتای ولایت فقیه و نیروهای سرکوبگر رژیم فرا رسیده است. در این راستا اعلامیه ای در سراسر کشور توزیع گردیده که از دانشجویان ، معلمان ، کارگران ، کارمندان و تمامی ایرانیان دعوت شده اند که با اعتصابات گسترده و مستمر ولی فقیه و احمدی نژاد را وادار به عقب نشینی و گردن نهادن به خواست و ارادۀ ملت بزرگ ایران برای دست یافتن به آزادی و حقوق بشر کنند.

دفع این کفتارها ، گفتارها نتواند نمود
از ره کردار باید ، دفع این کفتارها*

پس از یک هفته تظاهرات پیوسته و خستگی ناپذیر ملت که زنان ایرانی نقشی برجسته در آن داشته و حماسه آفرین بودند ، روز جمعه علی خامنه ای به عنوان امام جمعه تهران در مراسم نماز جمعه که در صحن دانشگاه تهران برگزار شده بود ، از مردم خواست که نتیجه رأی گیری را بپذیرند. خامنه ای راهپیمائی های خیابانی را محکوم کرد و گفت "دشمن" در نظر دارد اعتماد مردم را با شبهه افکنی در مورد نتیجۀ رأی گیری تضعیف کند ؛ رهبران سیاسی باید به تظاهرات و راهپیمائی خیابانی خاتمه دهند و در غیر اینصورت ، "فرماندهان پشت صحنه" عواقب آن را خواهند شد و افزود که این نظر که راهپیمائی نوعی اهرم فشار بر مسئولان نظام است ، تصوری اشتباه آمیز است. (5)
جمعه شب ، مردم بی اعتنا به سخنان خامنه ای در مورد تقبل نتیجۀ آرا و توقف اعتراضات ، در پشت بام ها با فریادهای اله اکبر و مرگ بر دیکتاتور شب را به صبح رساندند. شنبه صبح ایرانیان در سراسر جهان در انتظار حرکت بعدی بودند و می خواستند بدانند: آیا موسوی و کروبی به حرکتشان معتقد و در تصمیمشان مصمم هستند؟ آیا استوار می ایستند یا پشت بمردم کرده و به آغوش ولی فقیه بر میگردند؟ اگر جا بزنند ، آیا مردم ادامه می دهند؟ البته آرزو و امید عاشقان ایران و آزادگان آن بود ، که چه با موسوی و کروبی و چه بدون آنان مردم برای تحقق حقوق شان به مبارزه ادامه دهند.
شنبه از ساعت شش صبح همانند هزاران ایرانی ضمن اینکه سایت های مختلف را برای اخباراز ایران مرور می کردم مشغول زنگ زدن به دوستان در تهران نیز بودم ؛ موبایل ها کار نمی کردند ؛ ده ها ایمیل فرستادم ولی جوابی دریافت نکردم. تلفن های منازل و محل کار دوستان نیز همه بوق اشغال می زدند. با سه نفر از دوستان به گرد هم آئی شهر که برای حمایت از هموطنانمان در ایران برپا شده بود رفتیم. دوستان همه پر از سئوال و مضطرب بودند که چه سرنوشتی در انتظار مردممان و کشورمان است؟
بالاخره تلفن یکی از دوستانم در ایران جواب داد. او که یک دانشجواست گفت که صبح با چند تا از دوستانش رفتند بیرون ولی به سر چهار راه نرسیده مورد تهاجم بسیجی ها قرار گرفتند ، کتک خوردند و مجبور به فرار شدند. حالا از روی پشت بام مشغول تماشای وقایع و منتظر فرصت اند که دوباره بروند خیابان و به بقیه ی معترضین بپیوندند. او اضافه کرد که بجای پلیس ، پاسدار و بسیجی خیابانها را قرق کرده ؛ سر چهار راه ها کامیون های مجهز به فشار آب تظاهرکنندها را مورد حمله قرار می دهند. صدای شلیک اسلحه نیز از دور و نزدیک بگوش می رسد.
بلافاصله اطلاعات دریافتی را به دوستان و اطرافیان که مشغول شعار دادن بودند دادم. از طریق تلفن موبایل از سایت های دیدن کردم و گزارش بی بی سی که امروز صبح میر حسین موسوی در جمع هواداران خود حاضر شد واز آنها خواست تا در صورتی که توسط مقام های دولتی بازداشت شد ، دست به اعتصاب سراسری بزنند را در اختیار دوستان گذاشتم. آقای موسوی همزمان در بیانیه ای خطاب به مردم گفته "همواره در کنار شما خواهم بود. هرگز اجازه نخواهم داد بر اثر عمل من جان کسی در معرض خطر قرار گیرد و در عین حال بر اعتقاد راسخ خویش مبنی بر باطل بودن انتخاباتی که گذشته و استیفای حقوق مردم پای می فشارم." (6)
نیویورک تایمز نوشته بود که تند روهای مذهبی و دست راستی های افراطیِ جنگ طلب آمریکا که بنام نئوکنسرواتیو مشهورند از پشتیبانان پرو پا قرص احمدی نژاد می باشند. انتخاب و یا انتصاب او را به ریاست جمهوری جشن گرفته اند ، می گویند که احمدی نژاد بهترین جانشین برای لولو خور خوره ی همیشه مورد نیاز آنان می باشد و مانند استالین در اتحاد جماهیر شوروی ، مائو در چین کمونیست ، قذافی در لیبی ، صدام در عراق است.
دانیال پایپ ، یک استراتژیست نیوکنسرواتیو می گوید انتخاب احمدی نژاد در سال 2005 هدیه ی بزرگی برای آنان بوده تا خلاء ناشی از نابودی صدام را پٌر کند. پایپ می گوید: "وجود دیکتاتورهائی مانند احمدی نژاد برای ما حربۀ لازم را فراهم می کند تا بتوانتم با احساس مافوقی و برتری ، پرهیزکاری و نیکوکاری ، برای دسترسی به منافع خود و دخالت مستقیم در کشورهای خاورمیانه قدم برداریم. هرچه این نوع دیکتاتورها بیشتر عرض اندام کنند و هر چه ما آنان را خطرناک تر جلوه بدهیم ؛ آسان تر می توانیم از بودجه های عظیم برای تسلیحات نظامی برخوردار بوده بهره برداری نمائیم و حتی برای دفاع از خودمان ، بکشورهای دیگر حمله کنیم.
دانیال پایپ قبل از انتخابات ریاست جمهوری در ایران گفت که اگر او میتوانست ، به احمدی نژاد رأی میداد. جالب تر آنکه جنگ طلبان تند روی اسرائیلی نیز احمدی نژاد را به دیگران ترجیح میدهند و میگویند احمدی نژاد "آس" یا "تک خال" اسرائیل برای متحد کردن کشورهای دیگر در مقابله با ایران می باشد. اسرائیل معتقد است که احمدی نژاد هر چه بیشتر با اسرائیل خصومت نشان دهد ، کار آنان را آسان تر میکند. بنابراین احمدی نژاد غیر از تند روهای مذهبی ، خامنه ای ، شورای نگهبان و بسیج پشتیبانان دیگری نیز دارد.
گفتارهای ابلهانۀ احمدی نژاد در داخل کشور نیز به حرکت اعتراضی مردم نیروی بیشتری داد. او معترضین را ناچیز شمرده "خس و خاشاک" خواند. خامنه ای با کمال بی شرمی معترضین را اقلیتی کوچک و عوامل خارجی و تروریست اعلام کرد. حکومت غاصب و غیرقانونی اعتراضات مسالمت آمیز مردممان را با ضرب و شتم ، اسارت و شکنجه و حتی کشتار معترضین بی دفاع جواب داد. بدستور "رهبر عالیقدر"روی بام ساختمان های بلند و برج ها در تهران "تیراندازهای ماهرِ" نیروهای ویژۀ سپاه پاسداران در کمین نشسته بودند. طبق برآورد سازمان های صلح طلب ، تعداد دستگیرشدگان بیش از 3250 نفر و شهدایِ راه آزادی 170 الی 175 نفر میباشند. حکومت تعداد کشته شدگان را 20 نفر و دستگیرشدگان را 1070 نفر اعلام کرده است.
ناچیز شمردن و نادیده گرفتن خواسته های ملت و اعمال خشونت وحشیانه از طرف رژیم باعث شد که شعار ها و خواست های مردم در ایران سیر تکاملی به پیمایند: دو سه روز اول "رأی من کجاست؟" ، بعد "رهنورد رهنورد تساوی حقوق زن و مرد" و بعد مرگ بر دیکتاتور و حالا "مرگ بر دیکتاتوری" است یعنی خود رژیم زیر سئوال گرفته شده ، در معرض خطر است. بیانیه ی زیر در راهپیمایی روز دوشنبه بین مردم پخش شده است
1- خلع ید از خامنه ای بخاطر دارا نبودن شرط رهبر عادل
2- خلع ید ازاحمدی نژاد بخاطر غصب غیر قانونی مقام ریاست جمهوری
3- رهبری موقت آیت اله العظمی منتظری تا تشکیل کمیته بازنگری به قانون اساسی
4- آزادی فوری وبدون قید وشرط همه زندانیان سیاسی با هر گونه مرام و عقیده
5 - انحلال فوری کلیه ارگانهای علنی و مخفی سرکوب نظیر گشت و ارشاد

بی جهت نیست که "رهبر عالیقدر" برای حفظ جاه و مقام و بیظه های اسلام و ولایت فقیه دستور قتل عام صادر کرده و سگ های هارِ بسیج و نیروهای ویژه سپاه را برای دریدن جوان های مملکت رها کرده است.
مهدی کروبی روز دوشنبه 25 خرداد در نامه ای اعتراض آمیز به صدا و سیمای ایران می نویسد:
"عملکرد صداوسیما در چگونگی انعکاس موج عظیم اعتراضات آرام مردم در سطح کشور به خصوص مردم شریف و قهرمان تهران پس از انتخابات بی نظیر ۲۲ خردادماه هر بیننده و شنونده منصف ... را به تحیر واداشت. آیا آنچه که مردم شریف ایران در این چند روز خواستار آن بوده و هستند جز احقاق حق و صیانت از آرای خود بوده است؟"
"عدم اطلاع رسانی مناسب از خواست واقعی ملت و انتشار اخبار تجمعات آرام میلیونی به خصوص در روز دوشنبه ۲۵ خردادماه که همگان آن را با راهپیمایی ایام انقلاب مقایسه نموده و حتی قابل قیاس با راهپیمایی های مرسوم ۲۲ بهمن نبوده با رسالت رسانه ملی سازگار است؟"
"آیا ضرب و شتم و کشتار مردم بی گناه که غالبا توسط نیروهای لباس شخصی انجام می شود و انعکاس وارونه آن در صداوسیما جزو رسالت رسانه ملی است؟"
"جناب آقای ضرغامی، به خوبی می دانید که آنانی که امروز از دولت آقای احمدی نژاد حمایت می کنند کسانی هستند که مروج اسلام تحجر و اسلام طالبانی هستند که نقطه مقابل تفکر حضرت امام قرار دارند و مردمی که معترض به نتایج انتخابات هستند به نتیجه انتخاباتی معترضند که در یک فرایند مهندسی شده و تقلب های فراوان، فردی را به عنوان رئیس جمهور آینده اعلام کرده است که بتواند مجری تفکر متحجرانه و تفکر نشات گرفته از مکتب آقای مصباح یزدی باشد."
باید خاطرنشان کرد که انقلاب سی سال پیش ملت ایران ، که در اثر ندانم کاری ها ، کمبودهای ساختاری و عدم وجود پایه های دمکراسی ناشی از حکومت های خودکامه که بوسیلۀ ملاها از دست مردم خارج و منحرف شد ، یکسال در شرف انجام بود. بنابراین باید پابر جا و استوار بود. کاملاً طبیعی است و نمیتوان انتظار داشت که هر روز ده ها هزار نفر در خیابان ها راهپیمائی و تظاهرات کنند. دوران انقلاب نیز در شهرهای مختلف در زمان های متفاوت راه پیمائی می شد ، زد و خورد می شد ، مردم زخمی و زندانی و شهید می شدند ؛ شب هفت و چله شان در شهر های دیگر برپا می شد و این سیکل دوباره تکرار می گردید. اعتراضات کنونیِ مردم ما در حال حاضر فقط سه هفته از عمرش می گذرد.
یک ایرانی آمریکائی که متخصص تعلیمات پلیس شورشی در آمریکاست برای کمک به هموطنانش در ایران یک پیشنهادهای تاکتیکی برای مقابله و خنثی کردن آدمخوارهای رژیم داده است. او می گوید باید با صبر ولی مصمم ؛ شجاع ولی مجهز بود. این ایرانیِ متخصص پس از بررسی ویدیوهای تاکتیکی بسیج ، پیشنهادهای زیر را ارائه داده می گوید: "اينها يک سری آموزش های ساده برای دفاع از خودتان است هنگامی که نيرو های بسيجی به شما حمله می کنند." (7)
اکنون کمیته ای در ایران مشغول بررسی امکان برقراری یک "اعتصاب یکروزه ی سراسری" است. اهداف این اعتصاب: اول ، یکپارچگی و قدرتمند بودن ملت بزرگ ایران در مقابل زور ، زنجیر و زندان ؛ دوم ، بیزاری عموم مردم از رژیم غیرقانونی و غاصب و سوم ، ادامۀ اعتراضات تا برآورد خواست های ملت هستند. از ایرانیان برون مرزی خواسته شده که برای پشتیبانی از اعتصاب مردممان و نشان دادن نا مشروعی رژیم و غیرقانونی بودن رئیس جمهور ، در شهرهای محل اقامتشان دست به حرکت های دسته جمعی بزنند: از جمله ؛ یک روز اعتصاب غذا و یا تجمع در مقابل شهرداری ، استانداری ، اتحادیه های کارگری و امثال آن که کشورهای میزبان و مردم محل اقامتشان را تحت تأثیر قرار دهند ، از اتحادیه ها بخواهند که از جنبش آزادیخواهانه ی ملت ایران حمایت کنند.
جنبش آزادیخواهانه ی ملت ایران ، نه تنها سرافکندگیِ ناشی از حکومت خودکامۀ ملاها را از چهرۀ ایرانیان در ایران بلکه در سراسر جهان پاک کرده است. این حرکتِ خود جوش حتی دشمنان ایران را مات و مشتشان را باز کرده است. اکنون وظیفۀ هر ایرانی با شرف و آزایخواه است که با تمام قدرت از این برپاخیزی بر علیه زور و استبداد پشتیبانی کرده و نشان دهد که لایق حکومتی دمکرات و مردمسالار هست.

امیر حسین لادن
ahladan@earthlink.net

_____________________
* فرخی یزدی
(1) محسن رضائی: "اگر مسیر آقای احمدی نژاد ادامه پیدا کند ما به سمت پرتگاه خواهیم رفت."
(2) احمد توکلی: "در دولت آقای احمدی نژاد قانون گریزی و قانون ستیزی افزایش یافت."
(3) مهدی کروبی احمدی نژاد را به خلاف گوئی متهم کرد: "از ابتدای مسئولیت آقای احمدی نژاد ، اگر از سوی بزرگان نظام برخوردهای معقول ، منظقی و حساب شده با ایشان می شد ، به این مسیر کشیده نمی شد." اشاره به "هاله نور" و ادعای احمدی نژاد که آمریکائی ها می خواستند او را بدزدند و ببرند! "آنقدر دروغ گفته شده که ممکن است دیگر حرف های راست نیز برای عده ای غیر قابل باور باشد."
میر حسین موسوی: "احمدی نژاد مملکت را به جائی کشیده که پر از دروغ و پر از نفاق است. چگونه دولت می تواند چشم در چشم دوربین سیاه را سفید بنامد و به مردم دروغ بگوید." او گفت یکی از مشکلات کشور "گسترش فساد در چهار سال اخیر است." آقای موسوی گفت "سیاست های غلط دولت از عوامل مهم فساد است."
(4) ناظق نوری: "احمدی نژادسوگند ریاست جمهوری را نقض کرد." او در مورد حقوق شهروندی گفت که در این سال ها دیده است که "چه بلائی توسط جمعی خودسر در این سالها بر سر این ملت آمده است."
(5) بی بی سی
(6) بی بی سی
(7)
مقابله و دفع حملۀ موتور سوار ها
- حمله بسيجی ها و نيروهای ديگر با موتورسيکلت بيشتر جهت ايجاد رعب و وحشت تا چيز ديگری است. همين تاکتيک توسط پليس اسب سوارِ آمريکا در تظاهرات مبارزات مدنی بکار گرفته شده است. امتياز استفاده از موتور سيکلت در محيط شهری بسيار روشن است: موتورسيکلت به جاهائی می رود که اتومبيل نمی تواند.
با وجود اين موتورسيکلت اشکال و شرائط نا مساعد خود را هم دارد که براحتی می تواند نيروی بکار گيرنده را فلج هم بکند.
- بهترين وموثرترين روش فلج کردن موتورسيکلت ها استفاده از سیستم ميخ ها که بنام "آیرون کلتراپ" مشهورند می باشد. با وجود آنکه لاستیک های بسیج از کاربون کرانتون ساخته شده در مقابل يک چنين ابزاری قدرت مقاومت ندارد. ساخت خانگی این وسیله در ظرف چند دقيه با پيچيدن دو عدد ميخ بهم با زاويه 65 درجه می ساشد. با ريختن يک مشت از آن روی زمين چرخ موتورسيکلت ها را می توان پنچر کرد. اگر شما موتور سوار باشيد می دانيد که کنترل موتور وقتی چرخ باد ندارد چقدر سخا است.

مقابله با گاز اشک آور
- يک پارچه که در سرکه خيس و مرطوب شده باشد می تواند شما را از گاز اشک آور محافظت کند. بينی و دهان خود را با اين پارچه مرطوب بپوشانيد مقداری آب همراه داشته باشيد و چشمان خود را با آب بشوئيد.
اشتباه مردم برای مقابله با گاز اشگ آور ، اینکه سوزاندن لاستيک ، اثر گاز اشک آور را پائين می آورد!

مقابله با باتون پلیس
- پليس ضد شورش برای استفاده از باتون آموزش ديده است. آنها می دانند چطور يک هدف ثابت را بزنند و هدف متحرک را حتی آسان تر مورد حمله قرار می دهند. ضربه زدن با باتون فقط مسئله زمان بندی است.
- بدترين چيزی فرار از باتون های نيروهای امنيتی است زيرا به آنها اجازه می دهد زمانبندی کنند و ضربه کاری را بزنند. بهترين روش مقابله با باتون این است که ناگهانی به دل ضربه زننده برويد. اين زمان بندی اورا بهم می زند. بهترین روش آنستکه چند قدم بدويد و سپس ناگهانی برگشته و به او حمله کنيد. هنگاميکه شما مستقيم به سمت گارد ها می رويد فاصله او با شما کم می شود و با اينکار شما کاملا زمانبندی و فاصله های اورا بهم می زنيد. يک بوکسور نمی تواند حريف را هدف قرار دهد وقتی بالا و پائين میجهد و فقط دو سه سانتيمتر از صورت او فاصله دارد. برای همين است بوکسور مرتب بالا و پائين می پرد. يک باتون زننده نیز نماد بوکسور را دارد او به زمان مناسبی نياز دارد تا ضربه را بزند. با رفتن به دل او بطور مستقيم و کم کردن فاصله شما زمان و موقعيت اورا بهم ميزنيد و حتی ممکن است فرصتی به شما بدهد که اورا نقش زمين کنيد.
نظم در صفوف فشرده برای مقابله با تاکتیک پلیس برای متفرق کردن مردم در تظاهرات
بسيج و پليس های امنيتی وقتی می توانند خوب عمل کرده باشند که جمعيت را متفرق کنند (همان مثالی که ماهی ها در مقابل نهنگ رفتار می کنند) بدترين سناريو برای پليس ضد شورش اين است که جمعيت بهم متصل و انبوه است و غير قابل تفکيک. در تظاهرات کارگران کره جنوبی درسال 90 که بهترين و منظم ترين نوع آشوب در تاريخ بوده است هزاران نفر از آنها بازو به بازو (بازوها را حلقه کرده بودند) کنار هم ايستاده بودند ودر هرشرائطی بازوها را رها نکردند مثل زنجير بهم پيوسته بودند. برای پليس بسيار دشوار بود تا آنها را متفرق کند.