logo





ترس

دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸ اکتبر ۲۰۱۸

امید همائی

ژنِ ترس وجود ندارد. پس ترس ژنتیک نیست. امّا ساختار ژنتیک که ارثی است بر آن تاثیر دارد. انتقال دهنده هایِ عصبیِ اسید گاما آمینو بوتیریک butyric ­amino و گیرنده هایِ آن میتوانند بر حسب ساختارِ ژنتیک فرد کم یا زیاد باشند و این عامل در ترسو بودن یا نبودن تأثیر گذار است. موشهایِ آزمایشگاهی که فاقد گیرنده هایِ کارکردیِ اسید گاما آمینو بوتیریک هستند از موشهایِ دیگرترسو ترند. این اسید توسطِ نواحیِ فوقانیِ مغز برایِ تخفیفِ واکنشهایِ بخشهایِ پائینی مورد استفاده قرار میگیرد و گاه از شدّتِ عکس العملِ وحشت زدهٔ ما در برابر پدیده هایِ ترس آور محیط میکاهد.
ترس از جملهٔ حالات و احساساتِ انسان است و مثل هر پدیده ای میتواند بسته به مورد گاه مثبت و گاه منفی باشد.

احساسِ ترس ما را از به آب و آتش زدن و در کام خطر قرار گرفتن باز میدارد و به نوعی ادامۀ غریزۀ حفظِ نفس است.

احساسِ ترس ما را از تغییر و نو آوری، کشف و آموختن، سفر به سرزمینهایِ ناشناخته و آشنائی با افراد میتواند مانع شود و بصورتی منفی عمل کند.

ترس در فرهنگ دهخدا اینچنین معنی شده است:

خوف و بیم.

فرهنگ روانشناسی آکسفورد آن را احساسی ناشی از مواجه شدن با خطر میشمارد. این حس با تجربیات نا خوشایند ذهنی

و تغییراتِ جسمانی از قبیل افزایشِ ضربانِ قلب و فشار خون و عرق کردن همراه بوده و از این طریق تشخیص داده میشود.

تغییراتِ فوق ناشی از ترشّحِ آدرنالین است که به دستور مغز و برایِ آماده شدن در مقابل خطر انجام میگیرد.

برای مارک تواین، شهامت، مقاومت در برابر ترس و تسلط بر آن است ونه ققدان آن.

افلاطون کسی را با شهامت میداند که میداند از چه نباید بترسد. برایِ ارسطو ترس دردی است که از پیش بینیِ شرایط بد احساس میکنیم.

آیا ترس ارثی است یا اکتسابی؟

پاسخ این است:

ژنِ ترس وجود ندارد. پس ترس ژنتیک نیست. امّا ساختار ژنتیک که ارثی است بر آن تاثیر دارد. انتقال دهنده هایِ عصبیِ اسید گاما آمینو بوتیریک butyric ­amino و گیرنده هایِ آن میتوانند بر حسب ساختارِ ژنتیک فرد کم یا زیاد باشند و این عامل در ترسو بودن یا نبودن تأثیر گذار است. موشهایِ آزمایشگاهی که فاقد گیرنده هایِ کارکردیِ اسید گاما آمینو بوتیریک هستند از موشهایِ دیگرترسو ترند. این اسید توسطِ نواحیِ فوقانیِ مغز برایِ تخفیفِ واکنشهایِ بخشهایِ پائینی مورد استفاده قرار میگیرد و گاه از شدّتِ عکس العملِ وحشت زدهٔ ما در برابر پدیده هایِ ترس آور محیط میکاهد. ژن مشخّصی بنام ژنِ ترس وجود ندارد که از نسلی به نسلِ دیگر به ارث برسد. ژنهایِ مسئولِ انتقال و گرفتنِ اسید گاما آمینو بوتیریک به خاطرِ ساختارِ ژنتیک ارثی در افراد فرق میکنند. پس تعدادِ انتقال دهنده ها و گیرنده ها متفاوت بوده و واکنش افراد در برابر شرائطِ ترسناک به یک گونه نیست.

نترسیدن آموختنی است.

به گفتۀ اِلیٔانور روزولت توانائی ، تهّور و اعتماد به خویش آنگاه بدست می آید که چشم در چشم ترس میدوزید و با آن رویارو میشوید.

شهامت را میتوان همانند هر عادتی از طریقِ تکرار آموخت. باید با ممارست با ترسهایِ خود روبرو شویم و بر آنها فایٔق آییم. به این ترتیب نوعی تهّور در ما زاده میشود که مارا قادر به رویارویی با فراز و نشیبهایِ زندگی میسازد.

گام آغازین در فایٔق آمدن بر ترس پی بردن به عواملی است که مارا ترسو ساخته اند. ریشۀ بیشتر ترسها در دورانِ کودکی و در ارتباط با سرزنشهایِ ویرانگراست. این عوامل دو ترسِ عمده را در ما ایجاد میکنند:

ترس از شکست.

این ترس سبب میشود که فکر کنیم "من نمیتوانم، من نمیتوانم، من نمیتوانم."

ترس از طرد شدن از طرف دیگران.

این ترس باعث میشود که فکر کنیم "من باید، من باید، من باید." این کار یا آن کار را برای رضایتِ دیگران انجام دهم.

هرچه بیشتر بدانیم ترسمان بیشتر فرو میریزد.

ترس میتواند ناشی از ندانستن باشد. وقتی اطّلاعات ما کافی نیست و نمیدانیم کنشِ ما چه نتایجِ احتمالی در بر دارد شکّ و تردید برما مسلّط میشود. هیجان زده میشویم و از نتیجۀ عمل خود نامطمیٔنیم. ندانستن ما را از تغییر، از ناشناخته ها میترساند و سبب میشود از هر آزمونِ نوی اجتناب کنیم. بر عکس کسب اطّلاعات بیشتر و بهتر در بارۀ مسئله، یارائی و اعتمادِ ما را افزایش میدهد. این را ما در زندگی روزمره بدفعات تجربه کرده ایم.

ترسِ خود را بر رسی کنید.

وقتی که عوامل عمده ای را که سبب ترسِ شما میشوند شناختید به تعریف و بررسیِ عینیِ ترسهایِ شخصیِ خود بپردازید. آنها را رویِ یک صفحه از بالا به پایُین بنویسید.

به یاد داشته باشید که هر فردِ هوشمندی ترسهایی دارد. این طبیعی است که نگرانِ وضعِ جسمی، حالاتِ روانی و شرایٔطِ مالیِ خود و نزدیکانمان باشیم.

تمرینِ عملی

کاغذی را که رویِ آن ترسهایِ خود را نوشتید پیشِ رو بگذارید. کدامیک واقعاً مانعِ پیشرفت یا آرامشِ شماست؟ وقتی آن را مشخّص کردید ببینید به کدام دسته تعلّق دارد:

-ترس از شکست:

شکست بخشی از زندگیست. تجارب حاصل از آن ما را برایِ گامهایِ بعدی آماده تر میکند. پس از آن باکی نداشته باشید.

-ترس از طرد شدن:

آدمهایِ پیرامونِ ما همیشگی نیستند. ضمنِ قدردانی و تلاش در نگاهداشتنِ دوستانِ واقعی نباید بخاطرِ حرفِ آدمها یا رفتنشان از اهداف و اصولِ خود چشم بپوشید.

-ترس ناشی از نشناختنِ نتیجهُ کار:

با کسب دانش، با تجاربِ گام به گام و بویژه پیش بینیِ راهِ بازگشت به عقب این ترس را میتوان تا اندازۀ زیادی کاهش داد.

راهی دیگر

گاه برایِ فایٔق آمدن بر ترسها راهِ زیر پیشنهاد میشود:

اگرعاملِ ترس در شما درد و تغییراتِ جسمی ایجاد میکند با تصّور آن اجازه دهید که دوباره آن درد ها تکرار شود و تا حدِّ ممکن افزایش یابد. وقتی درد به نهایتِ خود رسید به محیطِ پیرامون باز گردید. این کار را چند بار تکرار کنید. میبینید که قادرید از پسِ تحمّلِ آن بر آئید. پس از چندی این ترس و درد ها و تغییراتِ ناشی از آن از زندگیِ شما رخت می بندند.

گردآورنده از دریافت نظرات شما خرسند خواهد شد.
homaeeomid@yahoo.fr

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد