|
بحران اقتصادی، سیاسی، اخلاقی، محیط زیستی،آبی و بین المللی کنونی ایران و برخوردهای خشونت آمیز منطقه و سیاستهای مداخله جوی خارجی، شرایط انفجاری خطرناکی را در ایران بوجود آورده است خیزش مردمی دیماه و نامه ۱۵ شخصیت سیاسی ایران(ساکن داخل و خارج از ایران) درباره لزوم همه پرسی درباره نظام آینده ایران وضع حساس کنونی را نشان می دهد و همه ما را به تفکر در باره آینده ایران و چه باید کرد می خواند.
نگاهی به وضع کنونی جامعه ایران حاکی از وجود حد اقل سه جریان سیاسی تاریخی با سه نظام پیشنهادی مشخص می باشد: ۱ – جریان هوادار جمهوری اسلامی ولایی، ۲ - جریان هوادار جمهوری عرفی مردم سالار ۳ - جریان هوادار سلطنت مشروطه. در هریک از این سه جریان اساسی چند جناح مختلف وجود دارد.در جریان هوادار جمهوری اسلامی ما دو جناح مهم طرفداران حکومت اسلامی ولایی (ولایت مطلقه فقیه) و هواداران جمهوری اسلامی مردمسالار را داریم. در جریان جمهوریخواه عرفی (سکولار، لائیک) جناحهای راست، چپ، تحوّل خواه، برانداز، انقلابی، ملی دموکرات، ملی مذهبی یا چپ توتالیتر را داریم. در جریان سلطنت طلب ما شاهد وجود جناح پهلوی خواه برانداز و جناح مشروطه طلب دموکرات هستیم. بنظرم ما ایرانیهای دموکراسی خواه، با ملاحظه تجربیات گذشته، چند عامل مهم زیر را، برای تعیین نظام آینده و انتخاب راه گذر از نظام استبدادی کنونی، باید در نظر بگیریم. *روش براندازی همراه خشونت را اکثریت مردم ایران نمی خواهند چون منجر به خونریزی، جنگهای داخلی، آنارشی، احتمال دخالت دشمنان خارجی، استقرار نظام آینده غیر قابل پیش بینی و یا استبدادی دیگر خواهد شد. در نتیجه در شرایط کنونی، روش مناسب برای گذار، روش خشونت پرهیز و مبارزات مردمی مسالمت آمیز بنظر میرسد. *روش مبارزات مسالمت آمیز را جناح محافظه کار ولایت خواه جمهوری اسلامی فعلا بسته یا محدود کرده است. در نتیجه مردم هوادار تغییر و تحول نظام کنونی، باید با مبارزات سیاسی و اقتصادی، هیئت حاکمه را مجبور به پذیرش یکی از سه راه دموکراتیک انتخابات آزاد، تشکیل مجلس مؤسسان انتخابی برای تدوین قانون اساسی نو و یا همه پرسی برای تعیین نظام حکومتی آینده و تصویب قانون اساسی نو، بکند. *روش دموکراتیک و واقع بینی ایجاب می کند که سه جریان اصلی موجود در جامعه ایرانی بتوانند طرح های خود را در باره نظام حکومتی آینده به مردم پیشنهاد کنند و مردم با رأی آزاد خود یکی از سه نظام مذکور در بالا را برای آینده در یک همه پرسی انتخاب نمایند.و پس از آن مجلس مؤسسان انتخابی قانون اساسی نو را بر پایه نظام انتخابی اکثریت مردم تدوین کرده و با همه پرسی به تصویب مردم برساند. *عامل مهم دیگر قبول اصل تغییر پذیری نظام آینده پس از چند دهه می باشد. نظام سیاسی هرگز نمی تواند ابدی باشد.یعنی نسلهای جدید حق خواهند داشت بطور قانونی مثلا هر ۲۵ سال نظر خود درباره ادامه و یا تغییر نظام و قانون اساسی آن را در یک همه پرسی ابراز کنند.این اصل امکان پذیرش یا تحمل نظام انتخابی اکثریت مردم توسط اقلیتهای مخالف آن را بوجود می آورد.چون همه می توانند امید تغییر در آینده را حفظ کنند. قابل ذکر است که هواداران نظام جمهوری اسلامی نمی توانند با این اصل مخالفت کنند چون بانی جمهوری اسلامی، با تکیه به این اصل و حق نسلهای جدید به تغییر نظام، در انقلاب بهمن موفق شد (اظهارات آیت الله خمینی در روز برگشت به ایران) .۴۰ سال بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی ولایی، نسلهای قدیم و جدید ایران ، بعد از مشاهده عملی نتایج آن، حق دارند که در باره ادامه و یا تغییر و یا تحول آن تصمیم بگیرند.و این امر با همه پرسی جدید امکان پیدا میکند. *مسأله حقوق جامعه ها ی (ملیت، خلق و یا اقوام) تشکیل دهنده ملت و کشور ایران و تقسیم اختیارات حکومتی بین حکومت مرکزی و نواحی ایران (استانها و ایالت ها) در نظام آینده توسط مجلس مؤسسان باید مورد تصمیم قرار گیرد چون در هر سه نظام دموکراتیک مذکور امکان انتخاب نظام داخلی متمرکز، غیر متمرکز، فدرال یا کنفدرال وجود خواهد داشت.جمهوریخواهان مردمسالار و عرفی، قبل از همه پرسی در باره نظام آینده، شایسته است که تعهدی در این باره را در برنامه خود قرار دهند و از همکاری و هم بستگی همه جمهوریخواهان جوامع ایران برخوردار شوند. *سه راهبرد و امکان برای گذار به نظام دموکراتیک در ایران، در شرایط بخصوص، قابل تصور است: انتخابات آزاد، همه پرسی در باره نظام آینده و انتخاب مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی نو. زمان و تحولات سیاسی آینده را نمی توان با دقت پیش بینی کرد. در شرایطی هر یک از این راهبرد ها میتواند مفید و راهگشا باشد.جمهوریخواهان بهتر است که برای هر سه امکان خود را آماده کنند. *اگر تا انتخابات آینده ریاست جمهوری شرایط سیاسی تغییر نکند و امکان راهبرد رفراندم و یا مجلس مؤسسان بوجود نیاید و نظام کنونی پایدار بماند، شعار و راهبرد انتخابات آزاد و شرکت مستقیم ائتلاف جمهوریخواهان دموکرات و عرفی در آن منطقی و مفید و ممکن بنظر می آید (بعلت شرایط بحرانی ایران). در صورت مخالفت نظام با شرکت مستقیم جبهه جمهوریخواهان عرفی ،دو امکان در پیش خواهد بود: پشتیبانی از کاندیدای اصلاح طلبان تحول خواه به شرط قبول چند درخواست اساسی جمهوریخواهان مردمسالار از جمله انجام همه پرسی در باره نظام سیاسی آینده ایران و گرنه تحریم فعال انتخابات غیر آزاد نظام. بنظر من همه پرسی با سه سؤال، درباره تعیین نظام مورد قبول اکثریت مردم، مزایا و امکان های بیشتر از تشکیل مجلس مؤسسان قبل از رفراندم را دارد.چون در همه پرسی با سه سؤال (اوپسیون) رأی دهندگان توافق خو درا با یکی از نظامهای مطرح زیر بیان میکنند. * جمهوری اسلامی ولائی * جمهوری عرفی و مردم سالار ایران * سلطنت مشروطه *همه پرسی با یک سؤال امکان انتخاب نظام دلخواه بخشی از مردم (در وضعی که بیش از دو نوع نظام سیاسی مطرح میباشد) را حذف می کند در نتیجه کاملا دموکراتیک و واقع بینانه نیست. *رفراندم با سه پرسش امکان شرکت و سازماندهی مسالمت آمیز و پیشنهاد روشن اصول نظام سیاسی هر سه.جریان را میدهد. *هواداران نظام اسلامی موجود، که ادعا دارند اکثریت مردم با نظام موافق هستند، نمی توانند مخالفت جدی و مقبول مردم با این نوع همه پرسی بکنند چون امکان پیروزی و یا شکست را دارند. در صورت شکست بطور مسالمت آمیز و قانونی کنار میروند و جامعه روحانیت اسلامی مشغول مسائل دینی مردم مؤمن میشود. *هواداران سلطنت مشروطه که میخواهند نظام سلطنتی را دوباره برقرار بکنند امکان معرفی نظام خود و رأی دموکراتیک مردم برای پذیرش و یا رد آن را بدست می آورند و در صورت شکست مجبور به قبول نظام انتخابی اکثریت میشوند.البته در صورت انتخاب نظام سلطنتی مشروطه مردم باید حق انتخاب شاه آینده و خانواده سلطنتی جدید را داشته باشند. یعنی خانواده پهلوی فقط اگر اکثریت مردم رأی به بازگشت این خانواده را داد به سلطنت برمیگردد. *هواداران جمهوری عرفی میتوانند همه نیروها و جناحهای جمهوریخواه مردمسالار را در یک جبهه متحد کنند و در صورت پیروزی در همه پرسی بطور مسالمت آمیز نظام جمهوری عرفی مردمسالار ایران را جانشین نظام اسلامی ولایی بکنند. بنظر من کوشش ما طرفداران جمهوری عرفی دموکراتیک باید متوجه ایجاد این آلترناتیو با تشکیل جبهه جمهوریخواهان و تهیه برنامه آن برای آینده نزدیک و دور باشد. همایش همبستگی جمهوریخواهان در مونترآل میتواند در باره آن مطالعه و اقدام نماید. شخصأ استمرار نظام استبدادی کنونی و بازگشت نظام سلطنتی ارثی را به نفع اکثریت مردم ایران نمیدانم و اطمینان دارم که در شرایط دموکراتیک اکثر مردم نظام جمهوری مردمسالار و عرفی را انتخاب خواهند کرد.اما باور دارم که همه مردم باید حق انتخاب آزاد نظام دلخواه خود را داشته باشند به شرطی که نظر اکثریت را قبول کنند. فریدون بابائی خامنه استاد بازنشسته دانشگاه مونترال(کبک، کانادا) ۲۱ ماه اوت ۲۰۱۸ نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|