logo





زایش سپیده ها

سه شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱ اوت ۲۰۱۸

ا. رحمان

نگاه کن ،
ابرها بارورند
در کرانه ها زایش سپیده ها
و رنگین کمانهای پراکنده
جلو چشمانم می درخشند

و فرزندان زمین
از پستان های آسمان
شیر می نوشند
و ستاره بر ستاره
چه تابناک می درخشند ،

من ،
همین حالا
خودم را رها کردم
و می دانم -
بین دو لنگه درِ بسته
نمی توانم بایستم
و آواز بخوانم ،

این همه آفت ،
این همه کِبر و غرور زائد
بر کدام کبریای خدایی...؟
توهمی هیچ انگاره
چشم دوخته ،

چنگ از ریسمان می بُرد
بینِ زمین و آسمان
جایِ ماندن نیست
به ورطه خاموشی راه می بَرد

من با خودم شرط بستم
این گُماشته ،
در تاریک خانه ی اشباح
راه به جایی نمی برد
طوفان در راه است
پژواک آن دمادم
به گوش می رسد .

رحمان : ۲۹ / ۵ / ۱۳۹۷


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد