logo





سیاست‌های ارضی سازمان چریک‌های فدایی خلق‌ ایران
در روندِ انقلاب (۱۳۵۷-۱۳۵۹)

فصلی از یک کتاب آماده انتشار

چهار شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۱ اوت ۲۰۱۸

انوش صالحی

مجموعه سیاست‌های سازمان و سایر گروه های چپ نشان می‌دهد که آنها علی رغم مانور بسیار برروی مسایل ارضی و روستایی موفق به جذب این نیروی دیر پیوسته به اردوگاه انقلاب نشدند. توده‌های روستایی درپایان سال ۵۸ در حالی که طبقه متوسط شهری کم‌کم از شرایط انقلابی فاصله می‌گرفت به حاکمیت تازه برآمده از انقلاب نزدیک شدند. سیاست‌های خدماتی و حمایتی حاکمیت به کمک جهاد سازندگی در مناطق محروم و روستایی، این بخش از مردم را در سال‌های بعد از جمله دوران جنگ به پشتیبانان مهم حاکمیت تبدیل کرد.از سوی دیگر سیاست‌های سازمان همانند بسیاری از گروه‌های دیگر سیاسی وقت در آن برهه در حوزه برنامه‌ریزی کلان کشاورزی فاقد هرگونه مبنای علمی و کاربردی بود.
سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به عنوان بزرگترین تشکل چپ ایران نقش مهمی در فرایند تحولات سیاسی و اجتماعی سال‌های نخست انقلاب داشته است.این مقاله فصلی از یک کتاب آماده انتشار است که در آن مولف به مناسبت چهلمین سالگرد انقلاب به بررسی سیاست‌ها و مواضع این سازمان در حوزه‌های مختلف سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی از روزهای انقلاب تا مقطع انشعاب می‌پردازد. در این فصل سیاست‌های سازمان در حوزه مسایل ارضی و دهقانی مورد بررسی قرار گرفته است . این فصل از کتاب اولین بار در شماره44/بهار97 نشریه باران چاپ سوئد منتشر شده است.

پاییز 1357 در حالی تبِ انقلاب در شهرهای بزرگ و کوچک ایران اوج می‌گرفت که اکثریت مردم ساکن در روستاها با نگاهی آمیخته به بدگمانی و عدم اعتماد ناظر آن تحولات بودند. اگر قشرِ جوان ساکنِ برخی از روستاها در اواخر پاییز 57 به جنبش انقلابی شهری پیوستند اما اقشار میان‌سال ومسن‌تر که از برنامه‌های اصلاحات ارضی ذینفع شده بودند همچنان فاصله خود را با تحولات جاری در بستر شهرها حفظ ‌کردند و گاه نیز به عنوان اهرم فشار در حمله به تظاهرات مردم مورد استفاده قرارمی‌گرفتند.«هجوم روستاییان سازماندهی شده به تظاهرات شهرهای سقز، کرمانشاه، بوکان، خوی، خرم آباد، ارومیه و نجف‌آباد تصویر نامطلوبی از دهقانان در ذهن نیروهای جوان شهری برجا گذاشت».[1] با اوجگیری روند انقلاب در برخی از روستاها به خصوص روستاهای شمال کشور تظاهراتی در حمایت از جنبش انقلابی برگزار شد که در نشریات گروه‌های چپ انعکاس ویژه‌ای داشت به طوری که اخبار انقلاب[2] از برگزاری تظاهرات در تعدادی ازروستاهای اطراف آمل خبر می‌دهد. همزمان با شکل‌گیری اولین موج اعتراضی در برخی از مناطق روستایی خواسته‌های صنفی در تظاهرات آنها برجسته شد. خواسته‌های روستاییان مورد استقبال گروه‌های چپ قرار گرفت و به منزله طبقاتی شدن روند مبارزه در تحلیل‌های‌شان تعبیر شد. راهپیمایی پنج هزارنفره در ترکمن صحرا، اعتراض و اعتصاب کارگران کشت‌وصنعت اهواز، راهپیمایی روستاییان اطراف قزوین با شعار لزوم واگذاری اراضی دولتی از جمله آن اعتراضات به شمار می‌رود.[3]

در چنین شرایطی سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در تاریخ 16 آذر 1357 اعلامیه آموزشی شماره6 سازمان را با عنوان «جنبش مقاومت خلق علیه حکومت نظامی» منتشر کرد[4]‌ این رهنمود با عنوان آغازین«با شکوفان ساختن نیروهای انقلاب در روستاها راه رشد جنبش انقلابی را هموار سازیم» به نقش روستاییان در پروسۀ انقلاب و چشم‌انداز آتی حضور آنان می‌پردازد.

تحلیل سازمان با این نوید آغاز می‌شود که حضور بخش‌های عظیمی ازکارگران توانسته است «ضمن برهم‌زدن آرایش نیروها به سود خلق، با طرح دعاوی اقتصادی – اجتماعی نیروی کار جنبش را به مسیری کمال‌پذیر سوق دهد» به عبارتی دیگر حضورِ کارگران و سپس دهقانان به مبارزه ماهیتی طبقاتی می‌دهد.در تحلیل سازمان تاکید می‌شود که « از میان انبوه‌ترین توده‌هایی که هنوز رشته‌های اسارت و تسلیم را کاملا نگسسته و یکپارچه با طوفان انقلابی در نیامیخته‌اند زحمتکشان روستایی» قرار دارند بنابراین ازروستاییان می‌خواهد در شرایطی که«از یک طرف نیروهای سیاسی- نظامی دچار پراکند‌گی و آشفتگی شده‌اند و از طرف دیگر سایر نیروهای انقلابی جنبش آمادگی دارند تا با تمام قوا از هر مبارزۀ عادلانه حمایت کنند پا به میدان مبارزه نهند و از مساعدترین شرایط تاریخی برای حرکت انقلابی در روستاها استفاده کنند تا زحمتکشان شهری و در محور آنان کارگران صنعتی از همراهی وفادارترین و فداکارترین متحد خود بی‌نصیب» نمانند. فراخوان سازمان در حالی منتشر شد که جامعه روستایی ایران با تردید و بدگمانی حوادث جاری در شهرها را نظاره می‌کرد. موضوعی که مقاله بر آن تاکید کرده و «بیطرف ماندن روستاییان را در مرحله حساس پاییز 57 کمال مطلوب»حکومت وقت ارزیابی می‌کند. به نظر نویسنده اعلامیه آموزشی« بقا و پیروزی نهایی جنبش انقلابی مشروط به گسترش تصاعدی قهر انقلابی و توسعۀ طبقاتی قلمروهای مبارزه» است تا این دو شرط راه سازش سیاسی و سازش طبقاتی در روند مبارزه را مسدود کنند که آن هم تنها درصورت بسیج طبقاتی قشرها و توده‌های زحمتکش امکان پذیر خواهد بود.

دشواری جذب دهقانان به جنبش انقلابی مساله‌ای نبود که از دید تحلیل‌گر سازمان پنهان بماند. او از«دانشجویان و کارگران آگاه و مبارز روستایی که در شهرها به کار یا تحصیل اشتغال » دارند می‌خواهد تا هسته‌های انقلابی را در روستاها سازماندهی کنند و«نقش ارزنده‌ای دراعتلای سیاسی - فرهنگی توده‌های زحمتکش روستایی» برعهده بگیرند. البته بایستی به خاطر داشت که نقش اصلی در سازماندهی اعتراضات اولیه درمناطق روستایی را نه دانشجویان و کارگران مبارز بلکه معلمان شاغل در روستاها و دانش‌آموزانی که برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان‌های شهرستان‌ها شده بودند برعهده داشتند.

از آنجایی که هدف اصلی از نگارش اعلامیۀ آموزشی ارائه رهنمودهای لازم و ضروری به کسانی بود که بایستی کار ترویجی- تبلیغی در روستاها را برعهده بگیرند بنابراین سعی بر آن بود تا در اعلامیه آموزشی شماره 6 به اجمال مهمترین موارد مربوط به زمین و روستا برای آنان توضیح داده شود تا مخاطبان شناختی هرچند مختصر از مباحث مرتبط به مسایل ارضی و روستایی پیدا کنند.

بر اساس تحلیل سازمان درابتدایِ امر« تشخیص درست حرکت انقلابی در روستاها وباطبع اتخاذ شعارها‌ و سیاست‌های درستِ مبارزاتی، مستلزم وقوف بر ستم‌ها، نارضایی‌ها و مطالبات روستاییان است و این وقوف خود در گروِ تشخیص دقیق و هوشیارانه تضادهای حاکم بر مناسبات تولیدی و اجتماعی روستاهاست»[5]. تضادهایی که به طور عمده در سه تضاد دهقانان با نمادهای سرمایه‌داری انحصاری جهانی[6]، مالکان بزرگ و دولت دیده می‌شود. تضادهایی که به باور تحلیل‌گر توجه به آنان به هنگام کار توجیهی در روستاها در شکل‌گیری روحیه تعرضی برای گرایش هر چه بیشتر بسوی قهر اتقلابی موثر است. این«روحیه تعرضی می‌تواند با تصرف مجدد زمین، آب و مرتع تا مبارزه علیه بانک‌ها، موسسات بازرگانی، شرکت‌های کشت‌وصنعت و رویارویی با وزارت کشاورزی،بخشداری،ژاندامری و شرکت‌های تعاونی روستایی قهر انقلابی در روستاها را شعله‌ور سازد و به جنبش شهری یاری رساند»[7]. به باور تحلیلگر از آنجایی که مبارزه در روستاها سرشتی اقتصادی دارد می‌توان با تلفیق حرکت‌های اقتصادی،سیاسی و نظامی وسیع‌ترین توده‌ها را به میدان مبارزه جلب کرد. برنامه پیشنهادی سازمان برای گسترش جنبش انقلابی در روستاها عبارت است از:

راهپیمایی، اجتماعات اعتراضی، اعتصابات مطالباتی، تصرف قهری اراضی مالکین و دولت، در اختیار گرفتن اداره شرکت‌های سهامی زراعی و بیرون ریختن عمال دزد دولتی، تصرف قهری اراضی و تاسیسات شرکت‌های کشت‌وصنعت، اجتناب از پرداخت اقساط و مطالبات دولتی، عملیات کوچک تخریبی علیه ستمگران و تاسیسات دولتی و شبیخون به نیروهای گشتی مسلح رژیم.[8]

برای سازماندهی دهقانان در این مرحله از مبارزه بر تشکیل "شوراهای دموکراتیک منتخب دهقانان، شرکت‌های تعاونی مستقل و بالاخره تشکیل اتحادیه‌های دهقانی منطقه‌ای اشاره شده و همچنین به تشکیل هسته‌های مقاومت مسلحانه در روستاها به مثابه ضرورتی غیرقابل اجتناب و تعیین کننده تاکید می‌شود.

هدف سازمان چریک‌های فدایی خلق از صدور این اعلامیه آموزشی "گسترش مبارزه انقلابی به عرصه‌های نوین، اعتلای هر چه بیشتر مضمون طبقاتی جنبش و فشرده‌تر ساختن پیوند عناصر آگاه و انقلابی با توده‌های زحمتکش »[9]بود. سه ماه پس از اعلام مواضع سازمان در حوزه مسایل ارضی و دهقانی در حالی انقلاب به پیروزی نزدیک می‌شد که دهقانان در برخی از مناطق ایران از جمله کردستان و گنبد اقدام به باز پس‌گیری زمین‌هایی کردند که مدعی بودند قبلا به آنها تعلق داشته است. تخریب تاسیسات شرکت‌های سهامی زراعی، هجوم روستاییان به زمین و بعضا خانه و کاشانه مالکان و منابع طبیعی از وقایع جاری در برخی از مناطق روستایی در همین دوره بود. تلاقی مبارزات انقلابی روستاییان با خواسته‌ها و تحرکات صنفی‌شان مورد استقبال سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران قرار می‌گیرد و چنین تعبیر می‌شود که «روستاییان ما در بسیاری از نقاط برای احقاق حقوق از دست رفته بپاخاسته و می‌روند تا با متحدین خود (کارگران) نیروی عمده انقلاب را تشکیل دهند»[10].

با پیروزی انقلاب، روستاییان هر چند دیر پا به عرصه مبارزه سیاسی گذاشته بودند ولی برای رسیدن به اهدافی که جامع عمل پوشاندن به بسیاری از آنها در کوتاه مدت امکان‌پذیر نبود بی‌تاب‌تر از سایر اقشار اجتماعی بودند که نقشی به مراتب بیشتر از آنها در عرصۀ انقلاب داشتند. سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران که از بدو تاسیس، تحولات ارضی و دهقانی نقش مهمی در روند موضع گیری‌هایش داشت و در اعلامیۀ آموزشی شماره شش نیز بر آن تاکید کرده بود با موج اعتراضاتی که جامعه دهقانی کشور را فرا گرفته بود همگام شد. سازمان به عنوان بزرگترین نیروی چپ موثر در روند انقلاب خیلی زود همانند سایر عرصه‌ها وارد منازعات ارضی و دهقانی پس از انقلاب نیز شد و با آغاز انتشار نشریه کار به انعکاس رخدادها و وقایعِ روز مرتبط با تحولات ارضی پرداخت.

اولین شماره نشریه کار بازتاب مسایل ارضی و دهقانی را با یک پیش درآمد آغاز می‌کند و در آن به طور اجمال به وضعیت دهقانان در رژیم گذشته می‌پردازد که با یک « برنامه‌ریزی حساب شدۀ بیگانگان کشتزارها را به بیابان‌های بی‌آب ‌وعلف تبدیل کرد و روستاها را به ویرانی کشاند»از نظرِ نویسنده مطلب :

اجرای برنامه خانمان‌برانداز اصلاحات ارضی، برنامه باصطلاح ملی کردن جنگل‌ها و مراتع، بازکردن پای عمال رژیم به روستاها و ایجاد و تقویت انواع سازمان‌های پلیسی‌ و ژاندارمری ‌و دولتی در دهات، تاسیس شرکت‌های زراعی و به دنبال آن به بردگی کشاندن دهقانان، ایجاد شرکت‌های کشت‌وصنعت در بهترین زمین‌های مزروعی (زمین‌های پشت سدها) واگذاری هکتارها زمین مزروعی و باغات به وابستگان دربار و اربابان سابق و سرمایه‌داران و ارتشیان و همه و همه در جهت سرکوب دهقانان زحمتکش و نابودی کشاورزی ایران بود.[11]

نشریه کار از همان شماره نخست توجه ویژه‌ای به مجموعه وقایعی دارد که از روزهای منتهی به انقلاب همچون موجی گسترده روستاهای ایران را دربرگرفته بود. کار در شماره نخست از اجتماع 150 هزار نفری روستاییان گنبد کاووس به همراه دیگر طبقات اجتماعی خبر می‌دهد که خواستار«بازپس‌گیری زمین‌های غصب شده، ایجاد اصلاحات ارضی واقعی و دموکراتیک، جلوگیری از ورود محصولات کشاورزی خارجی، تشکیل شوراهای روستایی ‌و صیادی و مصادرۀ زمین‌ها و اموال عوامل رژیم سابق در گنبد»هستند.[12]

انتظارت مردم گنبد به همراه بخشی از خواسته‌های روستاییانِ شمال ایران سمت و سوی تحرکات دهقانی در روزهای آتی را نشان می‌دهد. روستاییان شمال نیز تقاضا دارند تا «زمین‌های مزروعی کافی در دسترس کشاورزان قرار گیرد و کارخانه‌های فصلی در جوار روستاها ساخته شود تا در فصول بیکاری روستاییان در آن مشغول به کار شوند». کار همچنین گزارش می‌دهد که مردم دو روستای استان لرستان پیش دستی کرده و زمین‌های تحت اختیار شرکت سهامی شیروان را بین خود تقسیم و انبار و تاسیسات شرکت را نیز مُهروموم کردند تا پس از بررسی و صورت برداری میان خود تقسیم کنند.[13]

در شماره‌های بعد نشریه، انعکاس اخبار و گزارش‌های مربوط به روستاها در صفحه‌ای با عنوان «اخبار شهرها و روستاها» پیگیری می‌شود. تلاش دهقانان برای بازپس‌گیری زمین‌‌هایی که متعلق به خودشان می‌دانستند، درگیری با مالکان زمین‌ها و یا نیروهای نظامی برآمده از انقلاب، خواسته‌های عمرانی و خدماتی، تشکیل شوراها و اتحادیه‌های دهقانی از مهم‌ترین رئوس اخبارِ منتشر شده در این صحفه به شمار می‌رود. در گزارش‌های منتشر شده رویدادهای منطقه ترکمن صحرا از موقعیت ویژه‌ای برخوردار است. نشریه ازدرگیری افراد کمیتۀ اسلامی درترکمن‌قلا (بندرشاه) با راهپیمایان در روز 19 اسفند خبر می‌دهد و قطعنامه راهپیمایان را منتشر می‌کند. در این قعطنامه «کانون فرهنگی–سیاسی خلق ترکمن» به نیابت از طرف راهپیمایان بر بازپس‌گیری زمین‌هایی که در رژیم سابق از کشاورزان غصب شده بود و همچنین ممانعت از ورود محصولات کشاورزی خارجی تاکید می‌کنند. روستاییان لاهیجان و فومن نیز با ارسال نامه‌هایی به دولت و انتشار نسخه‌ای از آن در نشریه کار «خواستار پرداخت وام بدون بهره به کشاورزان، لغو کلیۀ بدهی‌های قبلی کشاورزان به بانک‌ها و لغو باقیماندۀ قروض بازخرید زمین و دادن سند زمین‌های مربوط به اصلاحات ارضی» شده‌اند. روستاییان اطراف بوکان ،شهرکرد، تنکابن و رودبار نیز در نامه‌های‌شان علاوه بر تکرار همین درخواست‌ها تشکیل شوراهای دهقانی و احداث راه‌هایی در مناطق کشاورزی برای حمل آسان‌تر محصولات کشاورزی را نیز مطرح کرده‌اند.[14] روستاییان منطقۀ شفتِ گیلان در کنار سایر خواسته‌های مشابه از دولت بازرگان خواسته‌اند تا«قبل از رفراندم قانون اساسی جمهوری اسلامی را برای کارگران، کشاورزان و دامداران تشریح کرده چرا که از نظرشان تنها با مطلع شدن از محتوای جمهوری اسلامی است که می‌توانند آگاهانه به آن رای بدهند.[15] روستاییان کهریز رضاییه، فشتال لاهیجان و باغبانان فومن هم با برگزاری نشست‌هایی در روستا و آبادی‌های خود خواهان اقداماتی سریع و فوری بوده تا همزمان با دادن وام‌های طویل مدت و بی‌بهره به آنها کلیه بدهی‌های قبلی به بانک‌ها و شرکت‌های تعاونی نیز بخشوده شود آنها همچنین بر اصلاحات ارضی دموکراتیک تاکید داشتند.[16]

بخشی از اخبار و گزارش‌های نشریه به درگیری‌هایی اختصاص داشت که در ارتباط با تصاحب زمین‌های کشاورزی اتفاق می‌افتاد. از جمله اینکه روستاییان دو روستا در اطراف بهشهر با اقدام انقلابی و برحق خود زمین‌های شاهپور غلامرضا را بین خود تقسیم کردند ولی بعد افرادی بنام کمیته امام به محل آمده و دهقانان را از زمین‌ها بیرون کردند.[17] روستاییان قریه قیام آباد ( شاه محله) آمل اقداماتشان برای بازپس‌گیری زمین‌های‌شان با مقاومت مالکان روبرو می‌شود کشاورزان اعلام می‌کنند: زمین‌های خود را که اکنون تصرف کرده و می‌کنیم به هیچ قیمت از دست نخواهیم داد. در شیراز دهقانان ده رباط در بیست کیلومتری بابا شیر توانستند زمین‌های یک تاجر بزرگ آهن در شیراز و مالک 400 هکتار از اراضی مرغوب ده را از او پس بگیرند.[18] در دشتِ مغان درگیری‌ها ابعاد خشونت‌باری به خودش می‌گیرد حمله خوانین به روستاهای «مهمدان» و «تازه کند» منجر به آتش سوزی و چپاول خانه‌های روستاییان می‌شود. در همین ایام روستاییان منطقه حاصل خیز وردشت در غرب سمیرم که قبلا مبارزات پراکنده آنها سرکوب شده بود این بار متحد و مصمم به تصرف زمین‌های غصب شده دست می‌زنند و حقوق پایمال شده خود را پس می‌گیرند در آستارا نیز یکی از خوانین با ایادیش به روستاییان حمله مسلحانه می‌کنند و زمین‌هایی را که تقسیم اراضی شده بود به زور بازپس می‌گیرند.[19]

با تشدید درگیری‌ بین زارعان و مالکان در روستاها آرایش قوا نیز در جوامع روستایی بخصوص در مناطق بحران زده غرب و شمال شرقی دچار دگرگونی ‌می‌شود به طوری که برخی از مالکان توانستند به کمک کمیته‌های مستقر در شهرستان‌ها جلوی تقسیم زمین‌های‌شان را بگیرند. در این ارتباط از عجب شیر گزارش می‌شود که منوچهر ملک قاسمی یکی از کاندیداهای سابق مجلس شورای ملی که در کمیته تبریزعضویت داشت توانست با اعزام افرادی از کمیته به روستاها، روستاییانی را که زمین‌های او را غصب کرده بودند دستگیر ‌کند. ادامه درگیری‌ها به تحصن و تظاهرات روستاییان کشیده شده و دستگیر شدگان آزاد می‌شوند.[20]

مواضع سازمان

تا شماره 8 نشریه (6 اردیبهشت 1358) گزارش‌ها و اخبار حوزه مسایل ارضی و روستایی مورد توجه قرار می‌گیرد و اعلام مواضع سازمان در این حوزه خبری نیست. با بحرانی‌تر شدن شرایط روستاها دست‌اندرکاران نشریه کار به ارائه تحلیل‌هایی در ارتباط با مسایل ارضی و روستایی اقدام کردند. بحران زمانی شکل حادتری پیدا کرد که در مناطقی تلاقی مسایل ارضی با مساله ملی به رودررویی نیروهای سازمان با حاکمیت برآمده ازانقلاب کشیده شد.

مقاله «تعیین سرنوشت در روستا به دست روستایی است» در شماره 8 نشریه از اولین مواضع سازمان در حوزه مسایل ارضی و روستایی محسوب می‌شود که در آن ضمن اشاره به ماهیت رژیم‌ گذشته عمده هدفش غارت و استثمار روستاییان تحلیل شده و از اصلاحات ارضی به عنوان برنامه‌ای به منظور«نابودی و خانه خرابی بیشتر دهقانان و بهره‌کشی و غارت بیش از حد سرمایه‌داران و زمین‌داران وابسته» سخن به میان می‌آید.[21] نویسنده با تشریح وضعیت مشقت‌بار روستاییان در دوره قبل وبعد از اصلاحات ارضی و با توجه به وقوع انقلاب براین گمان است که « دهقانان می‌خواهند زمین‌های غصب شده‌شان را به آنان باز گردانند، آنان می‌خواهند خود حاکم سرنوشت خویش باشند. آنان دیگر به هیچ وجه حاضر به بهره‌دهی به زمین‌داران و سرمایه‌داران گذشته نیستند»[22]

در شماره بعد نشریه (شماره9) درمطلبی با عنوان «دولت حامی اربابان است یا دهقانان؟» نویسنده انتظار دارد که با توجه به نقش دهقانان همگام با سایر طبقات در جریان انقلاب به خواسته‌های آنها جوابی انقلابی وعاجل داده شود ولی به نظرش در عمل دولت موقت، دهقانان را دعوت به صبر کرده و«اعلامیه پشت اعلامیه صادر می‌کند که دولت به مالکیت زمین احترام می‌گذارد و زمین‌داران بدون نگرانی می‌توانند از زمین‌های خود استفاده کنند».[23]

نویسنده این گونه برخوردهای دولت به خصوص سخنگوی آن-عباس امیرانتظام- را در راستای فرونشاندن شور انقلابی مردم و تحکیم مناسبات غارتگرانه دانسته و به مناطقی از جمله ارومیه و ترکمن صحرا اشاره می‌کند که در آنها، مالکان تحت لوای کمیته‌های انقلاب به روستاها بازگشته‌اند ویا درپی تصرف زمین‌های‌شان اقدام به تحصن کرده و دولت برای پایان دادن به تحصن آنها گروهی را به منطقه اعزام کرده است بدون‌ آنکه به درخواست‌های دهقانان نیز به همین سرعت ترتیب اثر داده شود.

در مقاله«انقلاب و دهقانان» ارسال شده توسط هواداران سازمان که در شماره 11نشریه منتشر شده است انقلاب زمینه‌ساز دگرگونی‌های وسیع وبنیادی دانسته می‌شود، دگرگونی‌هایی که در بخش کشاورزی می‌بایستی به کوتاه شدن دست زمین‌داران بزرگ بیانجامد و زمین به کسانی سپرده شود که روی آن کار می‌کردند ویا به تصرف خود در آورد‌ه‌اند. مقاله بازهم به وضعیت روستاها در قبل از انقلاب اشاره دارد که از نظربهداشت، آموزش، مسکن و دیگر ضروریات حیاتی هیچگونه تامینی برای روستاییان وجود نداشت و امروزه به یمن انقلاب می‌بایست وجود داشته باشد.[24]

در غیبت کارشناسانی که بتوانند مسایل ارضی و دهقانی کشور را با توجه به تجربه و دانش خود تحلیل کنند[25] نشریه کار به انتشار نقطه نظرات هواداران خود در نقاط مختلف کشور ادامه می‌دهد در کار شماره 12 نیز مطلبی به نقل از نشریه «پیام روستا» آمده است که توسط هواداران سازمان در خرم‌آباد منتشر می‌شد. مقاله ضمن تکرار موقعیت روستاییان در رژیم گذشته و انتظار آنها از انقلاب به شوراهای روستایی می‌پردازد و آن را یکی از اشکال عمده حاکمیت توده‌ها می‌داند که محوری‌ترین وظیفه‌اش مدیریت زمین‌های مصادره شده توسط مردم است.

سه ماه پس از پیروزی انقلاب در همین شماره نشریه در مطلبی با عنوان« انقلاب باید زندگی مردم را از پایه دگرگون کند» در کنار بررسی وضعیت سایر اقشار اجتماعی در روزهای پس از انقلاب وضعیت روستاییان مورد توجه قرار می‌گیرد و با طرح این سوال که «آیا دهقانان به خواسته‌های خود رسیده‌اند؟» در ادامه مطلب می‌آید:

حل مشکلات کشاورزی نیاز به راه‌حل‌های انقلابی دارد. باید درعمل از دهقانان حمایت شود نه در حرف. چرا تاکنون این خواست دهقانان که زمین متعلق به کسانی است که روی آن کار می‌کنند عملی نشده است؟ چرا هنگامی که دهقانان با ابتکار خود برای بازپس‌گرفتن زمین‌های غصب شده خود اقدام می‌کنند، دولت شدیداً به مقابله با آنها برمی‌خیزد و حتی آنها را غاصب قلمداد می‌کند و برای آنها خط و نشان می‌کشد. چرا وام‌های کمرشکنی که دهقانان را خانه خراب کرده است لغو نشده و وام‌های بدون بهره در اختیار آنها قرار نگرفته است؟[26]

«قدرت شوراهای دهقانی فقط در اتحاد زحمتکشان روستاست» عنوان مقاله‌ای است در صفحۀ نخست شماره 17نشریه که دیدگاه‌های رسمی سازمان در ارتباط با مسایل دهقانی را بازتاب می‌دهد.

نویسنده مقاله در باره چرایی وقوع اصلاحات ارضی در دهه چهل معتقد است که « مناسبات ارباب رعیتی سدی در راه توسعۀ نفوذ هرچه بیشتر امپریالیست‌ها و سرمایه‌داران وابسته بود. به همین جهت به منظور ایجاد نیروی کار بیشتر در جهت رشد صنایع وابسته امپریالیستی و گسترش پیش‌ازپیش بازارِ مصرف در سطح روستاها به اصلاحات ارضی فرمایشی در سطح روستاها اقدام کردند»[27] مقاله نتایج حاصل از اصلاحات ارضی را بسیار فاجعه بار ارزیابی می‌کند که به بی‌خانمانی بسیاری از روستاییان منجر شد. تا اینکه با وقوع انقلاب« کشاورزان بی‌خبر و ستمدیده دریافتند که موفقیت کامل آنها در راه دفاع از منافع خود تنها با وحدت کلیه زحمتکشان و در راس آن کارگران بدست خواهد آمد.» به باور نویسنده برای رسیدن به این هدف در ابتدا لازم است آنها به تحکیم و تقویت صفوف یکپارچه خود بکوشند تا در مرحله پیروزی قطعی با تشکل اساسی‌تری به کسب حقوق خود موفق شوند. مقاله تشکیل شوراهای روستایی را مقدمه‌ای برای تحکیم و تقویت صفوف روستاییان ارزیابی می‌کند که اعضای آن می‌بایست از میان زحمتکش‌ترین و محرومترین افرادی که در عین حال دارای آگاهی و تجربه نیز هستند انتخاب شوند. محتوای این مقاله مدتی بعد در رئوس حداقل برنامه‌های سازمان به مناسبت نخستین سالگرد انقلاب و نیز اولین انتخابات ریاست جمهوری تکرار می‌شود که مهمترین بندهای آن عبارت است از:

- زمین‌های زمین‌داران بزرگ فورا مصادره شود وبه طور رایگان در اختیار شوراهای دهقانی قرار گیرد.

- دهقانان و خرده مالکین در اتحادیه‌های تعاونی تولید کشاورزی گرد آیند و با توزیع بذر مرغوب، کود شیمیایی، کمک‌های مالی و تامین ماشین‌آلات کشاورزی و همچنین تضمین خرید محصولات به قیمت مناسب و منع ورود کالاهای مشابه خارجی مورد حمایت قرار گیرند.

- تمام بدهی‌های دهقانان باید فورا لغو شود.[28]

پاییز 1358 حاکمیت برآمده از انقلاب نیز در پی راه حلی برای فایق آمدن بر بحران‌هایی بود که در زمینه مسایل ارضی بوجود آمده بودند. اگر چه بخشی از این بحران‌ها نتیجه فعل‌وانفعا‌‌‌‌لات گروه‌های مختلف سیاسی در مناطق بحران زده بود امّا اقدام خودانگیخته روستاییان برای تصرف زمین‌های ملاکان، تحت تملک دولت و منابع طبیعی در خلاء قانونی حاصل پس از انقلاب در اقصی نقاط کشور به چشم می‌خورد. کداخداها، انجمن‌های خانه انصاف و نیروهای ژندارمری که قبل از انقلاب در مناطق روستایی ذی‌نفوذ بودند دیگر از قدرت سابق برخوردار نبودند و برخورد نیروهای نظامی برآمده از انقلاب نیز با اعتراضات روستاییان از قاعده یکسانی برخوردار نبود. تصویب تشکیل جهاد سازندگی در 27خرداد 1358 توانست تا حدی خلاء قدرت حاکمیت را در روستاها جبران کند. گام بعدی حاکمیت تصویب قانون «زمینداری و احیای اراضی» بود که در شهریور 1358 توسط علی‌محمد ایزدی وزیر کشاورزی دولت مهندس بازرگان تهیه شده و از تصویت شورای انقلاب گذشت. این طرح بر دو هدف عمده استوار بود یکی به رسمیت شناخته شدن حق مالکیت بر زمین و دیگری حفظ و توسعه بخش کشاورزی صنعتی ( شرکت‌های سهامی زراعی و زمین‌های بزرگ مکانیزه و غیرمکانیزه) که تقریبا نیمی از محصولات کشاورزی در سال‌های پیش از انقلاب توسط این بخش تولید و به بازار عرضه می‌شد. نشریه کار در شماره 35 نسبت به تصویب این طرح واکنش نشان می‌دهد و آن را قانونی « ضد دهقانی و ضد انقلابی» ارزیابی می‌کند. از نظر نویسنده مقاله این قانون نشان دهنده آن است که «چگونه حاکمیت فعلی دست‌دردست مرتجع‌ترین و واپس‌مانده‌ترین طبقات و قشرهای جامعۀ ایرانی یعنی زمین‌داران و فئودال‌های سابق گذاشته و چگونه حق زحمتکشان روستا و دهقانان را که سال‌ها زیر سلطه زمین‌داران و بزرگ ‌سرمایه داران وابسته به ظالمانه‌ترین شکل مورد بهره‌کشی قرار داشتند را پایمال می‌کند"[29]

واکنش سازمان به خصوص به زمین‌های کشت‌وصنعت و زمین‌های زیر سدها اشاره دارد که علی محمد ایزدی قطعه قطعه کردن آنها را آسیبی جدی به بخش کشاورزی صنعتی و تولید محصولات کشاورزی دانسته و مخالف تقسیم آنها بود ولی تحلیلگران سازمان مُصر بودند که بایستی این زمین‌ها تفکیک شده و به کشاورزان سپرده شود. اقدامی که حتی بخشی از کارشناسان حوزه کشاورزی دارای تمایلات چپ هم چندان میانه خوشی با آن نداشتند و تقسیم زمین‌های کشت‌وصنعت را در ضدیت با صنعتی شدن کشاورزی وتشکل‌یابی کارگران صنعتی می‌دانستند.[30]

در مقاله«جمهوری اسلامی ومسئله دهقانان» در شماره بعد نشریه دوباره به همین موضوع پرداخته و به مصاحبه علی‌محمد ایزدی با روزنامه جمهوری اسلامی اشاره می‌شود که گفته بود «با تصویب قانون رفع تصرف عدوانی معروف به قانون هیات پنج نفره و ابلاغ آن از بی‌نظمی و تصرفات عُدوانی اشخاص طماع و متجاوز جلوگیری می‌شود».[31]

نویسنده مطلب افراد طماع و متجاوز مورد اشاره وزیر مستعفی[32]را کشاورزانی می‌داند که «سال‌ها مورد استثمار زمین‌داران بزرگ بوده‌اند و اکنون خواهان حاکمیت بر زمین‌های خود هستند اما این خواست منطقی آنها با گلوله پاسخ داده می‌شود همانند گنبد و کردستان که حاکمیت از مالکان بزرگ در مقابل دهقانان حمایت می‌کند». نویسنده سیاست همیشگی سازمان در این زمینه را تکرار می‌کند که «مالکیت زمین از آن کسی است که روی آن کار می‌کند در حالی که وزیر کشاورزی مالکیت را از آن احیا کننده زمین می‌داند و احیا کننده زمین همان مالکان کوچک و بزرگ هستند که در گذشته با داشتن سرمایه و به کار گرفتن زحمتکشان توانستند زمین‌ها را احیا کرده و به تصرف خود در آورند».[33]

قانون اصلاحات ارضی پیشنهاد شده توسط وزیر کشاورزی وقت یک بار دیگر مورد بازبینی قرار گرفت و مسئولیت بازبینی و تدوین دوباره آن بر عهده معاون وزیر کشاورزی- رضا اصفهانی- گذاشته شد که در سال‌های اولیه انقلاب یکی از اقتصاددانان مورد وثوق حاکمیت محسوب می‌شد. طرح معروف به رضا اصفهانی با تصویب شورای انقلاب جایگزین طرح قبلی شد. بر اساس این طرح هیاتی مرکب از نمایندگان وزارت کشاورزی، وزارت کشور، جهاد سازندگی، دادگستری یا دادگاه انقلاب و شورای ده مامور اجرای این لایحه بودند و کشاورزان بی‌زمین یا کم زمین و فارغ‌التحصیلان رشته کشاورزی در اولویت دریافت زمین‌هایی بودند که قرار بود از اراضی مصادره شده، اراضی بایر و دایر مالکان بزرگ و منابع طبیعی تامین شود.[34]

تصویب این طرح بر خلاف طرح قبلی با مخالفت سازمان روبرو نشد و نشریه کار با اعلام این که «به دنبال یک سال پیکار شوراهای دهقانان بالاخره قانون اصلاحات ارضی از تصویب گذشت» از آن استقبال کرد.[35] نویسنده مقاله تصویب طرح در شورای انقلاب را نتیجۀ مبارزات دهقانان ایران به خصوص روستاییان ترکمن صحرا با تشکیل شوراهای انقلابی ارزیابی کرده تا شعار «زمین از آن کسی است که روی آن کار می‌کند» محقق شود.

هرچند طرح معروف به رضا اصفهانی از حمایت طیفی از نیروهای چپ همانند سازمان چریک‌های فدایی خلق برخوردارشد امّا در خود ساختار حاکمیت با مخالفت‌هایی روبرو شد و به بحث‌های دامنه‌داری در محافل سیاسی و مذهبی دامن زد نیروهای طرفدار طرح عموما انقلابیون جوانی بودند که در ارگان‌های انقلابی همچون سپاه پاسداران و جهاد سازندگی مشغول به کار بودند و مخالفان طرح نیز متعلق به بافت سنتی‌تر مذهبی بودند که بیشتر روحانیون بلندپایه قم و مشهد را در برمی‌گرفت. درشماره 51 نشریه از موج مخالفت‌های پس از تصویب این طرح سخن به میان می‌آید و گفته می‌شود که روحانیون با استفاده از احساسات مذهبی مردم از منافع طبقاتی مالکان دفاع می‌کنند. در نشریه از مخالفان طرح به عنوان روحانیون مرتجعی نام برده می‌شود که در مقابل روحانیون ضدامپریالیست و ترقیخواه همواره از منافع فئودالها و طبقۀ سرمایه‌دار دفاع می‌کنند.[36]

شوراها

از آنجایی که تشکیل شوراها یکی از مهم‌ترین اعمال قدرت مردم در سیاست‌های سازمان ارزیابی می‌شد تلاش و سیاست‌گذاری برای تشکیل این نهاد نقش مهمی در شعارها و برنامه‌های حوزه روستایی سازمان داشت. درتحلیل سازمان شورا به عنوان نهادی مطرح می‌شود که در آن «جمعی از نمایند‌گان واقعی روستاییان که مستقیما به وسیلۀ زحمتکشان روستا و برای مدت محدود انتخاب می‌شوند تا به مسایل و مشکلات روستا توجه داشته باشند».[37] وظایفی که در رهنمودهای سازمان برای یک شورای پنج نفره روستایی در نظر گرفته شده بود در واقع بیان همان خواسته‌های قبلی روستاییان بود که به طور مرتب در صفحات نشریه انعکاس می‌یافت و مهّمترین آنها عبارت بودند از:

- حل صحیح مسئلۀ ارضی زمین‌داران بزرگ در جهت حمایت از منافع دهقانان.

- نظارت و کنترل در استفاده منطقی از آب روستا برای کشاورزی.

- کوشش در جهت دریافت وام بدون بهره و کود و بذر از دولت.

- ایجاد درمانگاه‌ها و تامین پزشک و امکانات از طریق دولت و خود یاری مردم.

- درخواست ایجاد مدارس و تهیۀ آب آشامیدنی و برق و حمام و راه برای روستاییان.

- حل و فصل اختلافات بین روستاییان مانند آب و زمین و دام.

- تنظیم و ترتیب دیگر مسایل روستاییان از قبیل عقد و عروسی و عزاداری.

چگونگی کارکرد شورا در نوشته‌های هواداران سازمان نیز انعکاس می‌یابد به طوری که در متن ارسالی توسط این هواداران از آمل علاوه بر تاکید بر موارد قبلی به ناکارآمد بودن واحدهای کوچک اقتصادی در حوزۀ کشاورزی اشاره می‌کنند و راه حل آن را در بهره‌برداری داوطلبانه و گروهی همچون تشکیل «شرکت‌های تعاونی تولید و مصرف» می‌دانند تا با ادغام واحدهای کوچک و مدیریت واحد راندمان کار بالا رفته و استفاده از نهاد‌های کشاورزی به شکل درست انجام پذیرد.[38]

بحث شورا در کار شماره 21 بار دیگر مورد توجه قرار می‌گیرد. در مقاله «شوراهای دهقانی گامی است در جهت بهبود زندگی روستاییان» تاکید می‌شود که تاکنون دولت هیچ‌کاری برای دهقانان انجام نداده است. نه تنها از آنها در برابر هجوم بزرگ مالکان به روستاها برای باز پس‌گیری زمین‌های‌شان دفاعی نکرده بلکه درخواست روستاییان در زمینۀ لغو بدهی‌ها و تهیۀ کود، سم و بذر را نیز بدون پاسخ گذاشته است بنابراین روستاییان بایستی با تشکیل شورا و اتحادیه‌های دهقانی از پس این کارها برآیند ونمایندگان دهقانان در تصمیم- گیریهای مرتبط با خود حضور داشته باشند. با این همه در جمعبندی پایانی مقاله تاکید می‌شود که «نباید از این مهم غافل بود که تنها و تنها از طریق رهبری کارگران است که در میهن ما مشکل اساسی دهقانان حل خواهد شد و فقط با حاکمیت طبقۀ کارگر است که حل مسئلۀ زمین و سایر مشکلات کشاورزان به طور کلی از بین خواهد رفت».[39]

شرکت‌های سهامی زراعی و شرکت‌های تعاون روستایی

وضعیت شرکت‌های سهامی زراعی[40] از جمله مسایل بحرانی حوزه کشاورزی در ماه‌های ابتدایی انقلاب محسوب می‌شد. خط مشی سازمان در باره سرنوشت این شرکت‌ها بر این محور استوار بود که انتظار داشت دولت هرچه سریع‌تر این شرکت‌ها را منحل و زمین‌های آنرا بین کشاورزان پیرامون تقسیم کند و یا اگر امکان تقسیم‌شان وجود نداشت مدیریت‌شان را به شوراهای منتخب دهقانان بسپارد.

سازمان عمران دشت قزوین یکی از اولین شرکت‌هایی بود که بحران جاری در آن مجموعه مورد توجه گردانندگان نشریه کار قرار گرفت. این شرکت زراعی پس از زلزله شهریور 1341 بویین زهرا تشکیل شد. هدف از تاسیس « عمران دشت قزوین» ایجاد باغ‌های میوه مکانیزه با بهره گرفتن از زمین‌های روستاییان بود به طوری که پس از چند سال نزدیک به دو هزار هکتار باغ‌های میوه توسط شرکت به بهره‌برداری رسید.[41] بر اساس توافق اولیه قرار بود پس از 5 سال باغ‌های میوه به روستاییان برگردانده شود ولی وزارت کشاورزی و سازمان عمران دشت قزوین از همان ابتدا مخالف روند واگذاری‌ها بودند. بر اساس گزارش مندرج در نشریه کار پس از انقلاب روستاییان انتظار داشتند تا موانع واگذاری برطرف شود ولی مسئولان جدید سازمان نیز از واگذاری زمین‌ها طفره می‌رفتند تا این که خود روستاییان باغ‌ها را مصادره و ماموران سازمان را اخراج کردند.[42] اقدام روستاییان برای بازپس‌گیری باغ‌های میوه موجب اختلاف و دسته‌بندی‌های تازه‌ای شد. نخست آنکه وضعیت کارگران شاغل در شرکت مبهم بود و دیگر اینکه روستاییانی که از این تقسیم بی‌نصیب مانده بودند همچنان معترض باقی ماندند. سمت و سوی دیگر این اختلاف روسای دولتی و کارشناسان وزارت کشاورزی بودند که از مخالفین اصلی انحلال شرکت‌های زراعی از جمله دشت قزوین محسوب می‌شدند. با تشدید اختلافات هیاتی از طرف وزارت کشاورزی مامور رسیدگی شد. گزارش هیات در اردیبهشت 58 حقانیت روستاییان و واگذاری زمین‌ها را تایید کرد ولی عملا واگذاری به شکل قانونی مسکوت ماند. در مقاله نشریه کار درخواست می‌شود تا زمین‌ها به صاحبان اصلی آن واگذار و خسارت سال‌های قبل نیز به کشاورزان پرداخت شود. باغ‌ها به صورت شورایی اداره شود و سازمان عمران نیز تمام خدمات لازم را در اختیار شورای اداره کننده که منتخب روستاییان و کشاورزان است قرار بدهد.[43]

یکی دیگر از مراکزی که وضعیت آن در جریان روزهای انقلاب بحرانی شد شرکت کشت و صنعت کارون بود که با چند هزار نیروی کار در 13 هزار هکتار زمین در زمینه تولید نیشکر فعالیت داشت. بر اساس گزارش شماره 24 نشریه کار با وقوع انقلاب کارگران شرکت با انتخاب شورایی به کارهای شرکت سروسامان دادند. آنها در اولین کار اقدام به شناسایی و تشکیل پرونده برای عوامل رژیم قبلی کردند، برای حفظ و نگهداری اموال شرکت با ادارات دولتی وارد مذاکره شده و با تامین اعتبار اقدام به پرداخت حقوق، مطالبات و عیدی پاداش کارگران و کارمندان در سال 57 کردند. با ورود مهندس قلی‌زاده منتخب دولت اختلاف او با شورای منتخب کارگران شروع شد. قلی‌زاده شورا را متهم به خرابکاری و ضرر و زیان به شرکت نموده و پس از چند روز با دستور انحلال شورا تعدادی از عوامل رژیم گذشته را مسئول هماهنگ کردن کارهای شرکت نمود. دولت نیز از منصوب خود در برابر شورا دفاع کرد و خواستار پیروی کلیه کارکنان و کارگران از دستورات مدیر عامل جدید شد.[44] مشکلات کشت و صنعت کارون پای افراد ثالثی را نیز به میدان می‌کشد. بر اساس گزارشی از روستای جلگون در اطراف شوشتر دو تن از مالکان قبلی آن ناحیه به کمک نیروهای مسلح خود تصمیم می‌گیرند تا صدها هکتار از زمین‌های تحت کنترل کشت و صنعت کارون را به زیر کشت ببرند که با مقاومت روستاییان روبرو می‌شوند.[45]

وضعیت شرکت‌های سهامی زراعی این بار در منطقۀ گرمسار توسط هوادارن سازمان مورد بررسی قرار می‌گیرد.[46] هواداران سازمان بر خلاف نوشته‌ها وموضع‌گیری‌های رسمی سازمان مندرج در نشریه کار با تفکیک زمین‌های تحت مدیریت شرکت‌های زراعی و سپردن آن به کشاورزان مخالف هستند و کار برروی آن را حتی برای خود کشاورزان مقرون به صرفه نمی‌دانند. آنها بروز مشکلاتی در زمینه آبیاری، استفاده از ماشین‌آلات کشاورزی، سمپاشی، جمع‌آوری و رساندن محصولات به بازار و تامین هزینه اولیه را از جمله مخاطرات و مشکلات پیش روی این واگذاری‌ها برمی‌شمارند. در پایان گزارش، گردانندگان نشریه بر آرای هواداران خود این انتقاد را وارد می‌کنند که چرا از از ارائه رهنمود غافل هستند و اگر قرار شود این زمین‌ها تقسیم نشوند پس چگونه بایستی اداره شوند؟ و چرا بر مساله تشکیل شوراهای دهقانی تاکید نکرده‌اند.

در تحلیل‌ها و نوشته‌های بسیاری از گروه‌های سیاسی در فردای انقلاب شرکت‌های تعاونی روستایی[47] یکی دیگر از نمادهای باقی‌مانده از رژیم گذشته بودند که بایستی تکلیف آنها هرچه زودتر روشن شود. گزارش «روابط غارتگرانه شرکت‌های تعاون روستایی باید از بین برود» در کار شماره 26 به این موضوع می‌پردازد. گزارش یکی از راه‌های نفوذ اقتصاد بورژوازی کمپرادور در روستاها را از طریق عرضه منابع اعتباری توسط بانک‌ها و شرکت‌های تعاونی روستایی ارزیابی می‌کند. به نظر نویسنده مقاله، این شرکت به همراه سایر سوداگران شهری جای فئودال‌ها را گرفته‌اند و روستاییان شرکت‌های تعاونی را تنها به عنوان یک مرکز قرض دهنده می‌شناسند و در مرحله بعد فروشنده کود شیمیایی، نفت، قند و شکر.

نویسنده ضمن برشمردن مواردی از اساسنامه شرکت تعاون روستایی و تطبیق آن با نمونه‌های عینی که در روستاهای ایران دیده است به این نتیجه می‌رسد که « شرکت‌های تعاونی از بالا به روستاییان حاکم گشته است. شرکت‌های تعاونی نه تنها باری از دوش روستاییان بر نداشته بلکه عامل مهمی در ورشکستگی و استثمار آنان بوده است». گزارش سپس به بخشنامه جدیدی اشاره می‌کند که چون اکثریت وام گیرندگان سابق نتوانستند بدهی‌های معوق خود را پرداخت کنند مقرر گردید که «بدهی‌های سررسید و معوقه اعضای شرکت‌های تعاونی با 6 درصد بهره تمدید شوند» به نظر گزارش‌گر در این بخشنامه نه از لغو بدهی‌های رژیم پیشین سخن گفته شده و نه از دادن وام بدون بهره که خواست همه روستاییان است. گزارش مدعی است که «زندگی زحمتکشان روستا در صورتی بهبود می‌یابد و سطح تولیدات کشاورزی در صورتی بالا می‌رود که با آثار و عواقب ناشی از رژیم گذشته مبارزه کرد و برای این کار اولا اداره امور روستاها باید به شورای‌های دهقانی که در آن نمایندگان واقعی روستاییان با انتخابات آزاد و دموکراتیک انتخاب می‌شوند سپرده شود و در ثانی باید تمام مظاهر وابستگی در روستاها از قبیل رابطه غارتگرانه شرکت‌های تعاونی از بین برود»[48] به موضوع شرکت‌های تعاونی روستایی به طور جسته و گریخته در خلال مقالات و نوشته‌های دیگر نیر پرداخته می‌شود که وجه مشترک همه آنها درخواست برای لغو بدهی‌های قبلی روستاییان و پرداخت وام‌های بدون بهره جدید است.

خبر

در غیبت گزارش‌های کارشناسانه و تحلیل‌های جامع از اوضاع کشاورزی و بحران‌های ارضی که کمبود آن در نشریه کار از همان شماره‌های نخست مشهود بود و در ادامه نیز برطرف نشد. گردانندگان نشریه سعی وافر داشتند تا مسایل کلان کشاورزی و ارضی ایران از جمله فاجعه تکه تکه شدن زمین‌های کشاورزی، تخریب سیستم‌های مکانیزه، دست‌اندازی به منابع طبیعی، بحران آب و بالاخره هجوم روستاییان به حاشیه شهرها را تا سطح شعارهای نازل سیاسی پایین بیاورند وهمچنان به انتشار خبرهایی بپردازند که توسط هواداران سازمان گزارش می‌شد.

وقوع حوادث و نحوه انعکاس آن نسبت به موقعیت جغرافیایی از ویژگی‌های متفاوتی برخوردار بود. در میان مناطق مختلف ایران دو منطقه کردستان و ترکمن صحرا به دلیل تلاقی مباحث دهقانی با مسایل ملی و قومی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند ولی سمت وسوی مطالب منتشر شده در زمان‌های مختلف با توجه به شدت ناآرامی‌ها و درگیری‌هایی که در آن مناطق به وقوع می‌پیوست دارای جهت‌گیری‌های متفاوت بودند تا جایی که با تسلط نسبی حاکمیت بر کردستان و ترکمن صحرا از حجم گزارش‌ها و خبرهای مرتبط با آنها نیز کاسته شد.

در بخش‌هایی از مناطق شمالی کشور اعتراضات روستاییان به سطح شهرها کشیده می‌شد به عنوان مثال در آمل روستاییان قریه قیام آباد اقدام به تصرف زمین‌های مالکان مقیم در شهر می‌کنند در عوض مالکان هم خزانه شالی آنها را مورد هجوم قرار می‌دهند. لاجرم روستاییان به آمل رفته و با برگزاری تظاهرات اقدام به دادخواهی از دستگاه‌های دولتی و سپس مردم می‌کنند.[49] در نوده بابل نیز درگیری بین روستاییان و مالکان به شهر و کمیته امام کشیده می‌شود.[50] در مناطق خشک و کم آب مساله زمین با کمبود آب گره می‌خورد. شورای دهقانی سرآسیاب فرسنگی ( کرمان) از استانداری می‌خواهد تا اجازه استفاده از آب تلمبه خانه‌هایی که آب آشامیدنی مردم کرمان را فراهم می‌کنند برای امور کشاورزی و زمین‌هایی که به تصرف درآورده‌اند به آنها بدهند.[51] پا به پای ایجاد شوراهای روستایی در کردستان مالکان آن مناطق نیز در پی ایجاد سازوکارِ مشابه‌ای برای انسجام و یافتن جای پایی در فضای سیاسی وقت هستند. دفتر هواداران سازمان در سنندج خبر از تشکیل «اتحادیه ایلات و عشایر کشاورزی کردستان» می‌دهد که توسط برخی از سران عشایر کرد و زمین‌داران منطقه تشکیل شده بود. این افراد ضمن تشکیل این انجمن با حکومت وارد مذاکره شده و برای کسب موقعیتی در منطقه تلاش می‌کنند. آنها حتی با ایادی خود به روستاها هجوم می‌برند و گاه روستاییان را از خانه و کاشانه خود بیرون می‌کنند.[52]

بر اساس گزارش‌های ارسالی برای نشریه، گاه عملیات مالکان ابعاد وسیعتری به خود می‌گرفت و آنهایی که در جریان اصلاحات ارضی زمین‌هایی را از دست داده بودند به کمک ایادی مسلح خود به روستاهای دور افتاده حمله می‌کردند و در تبانی با نیروهای ژاندرمری و کمیته‌ها زمین‌های‌شان را پس می‌گرفتند به طوری که هجوم ایادی مالکی به روستای قزل‌آباد هشترود با دخالت آیت‌الله مدنی به سود روستاییان خاتمه می‌یابد.[53] کار شماره 18 از تسلیح فئودال‌های پیرانشهر توسط دولت، گسترش همکاری میان ارتش و قیاده موقت [54] ، وارد شدن ارتش به میدان برای دفاع از فئودال‌ها و هجوم پاسداران وژاندارم‌ها با تانک به روستا به درخواست مالک کرندِ غرب خبر می‌دهد.[55]

در نزدیکی کردستان،استان کرمانشاه نیز دستخوش درگیری است. روستاییان و چادرنشینان منطقه کرندِ کرمانشاه اقدام به تصرف زمین‌های مالکان و کشت آنها می‌کنند و همزمان به دولت هشدار می‌دهند که «خطر به وجود آمدن گنبدی دیگر در این منطقه هر روز نزدیکتر می‌شود چرا که به نظرشان، دولت و کمیته‌ها این بار جانب اربابان را گرفته و علیه دهقانان و چادرنشینان زحمتکش روستا بسیج شده‌اند» آنها اعلام می‌کنند که « مسئولیت هرگونه درگیری و خونریزی در منطقه مستقیما متوجه دولت وعواملش خواهد بود»[56] دهقانان روانسر در کرمانشاه نیز در اعتراض به عملکرد «برادران اردلان» خواستار بازپس‌گیری زمین‌های‌شان از این مالکان هستند.[57] دهقانان سروآباد مریوان نیز در نامه‌ای از نخست وزیر می‌پرسند که «موضع دولت در برابر یورش فئودالها چیست.»[58]

با افزایش موج اعتراضی روستاییان درخواست‌های متعدد آنها نیز رنگ و بوی متنوعی به خودش می‌گیرد. دهقانان ساران دماوند نسبت به بهره برداری معادن نزدیک روستا توسط شرکت ذوب فلزات وابسته به وزارت صنایع و معادن معترض هستند و خواستار شرکت در مدیریت معادن و دریافت 10 درصد از درآمد معادن به نفع روستا هستند.[59] روستاییان شهرستان فومن هم به جلوی استانداری گیلان رفته و در اعتراض به کمبود وام پرداختی توسط شرکت‌های تعاونی روستایی و لغو بدهی‌های قبلی تظاهرات می‌کنند.[60] روستاییان حسین آباد زرند ساوه نیز می‌خواهند زمین‌های مرتع متعلق به شخصی به نام احمد اعتمادی را زیر کشت ببرند. حفر چاه آب با مخالفت ژاندارمری و سازمان آب روبرو می‌شود. آنان در اطلاعیه‌ای اعلام می‌کنند که «اصولا حق طبیعی هر کسی است که برای آبیاری زمین خود آب تهیه کند».[61]

از آنجایی که مالکان و خرده مالکان مناطق مختلف با دوایر رسمی و غیر رسمی حکومت قبلی رابطه سیاسی و کاری داشتند در گزارش‌ها و اخبار مندرج در نشریه به عنوان عوامل رژیم گذشته معرفی می‌شوند به طوری که شوراهای دهقانی «نورسفید فراخی» در گنبد در اطلاعیه‌ای از تحرکات سرهنگ عبدالرشیدی از عوامل رژیم گذشته سخن به میان می‌آورد که دوباره به ترکمن صحرا بازگشته و ادعای مالکیت زمین‌های غصب شده قبلی را دارد. به دلیل تکرار وقایعی از این دست گروهی از مردم ترکمن صحرا طی نامه‌‌ای از دادستان کل انقلاب اسلامی می‌خواهند تا به مزدوران اجازۀ بازگشت و توطئه داده نشود[62] در شهرکرد نیز تشکیل «انجمن مرکزی بختیاری» توسط برخی از سران ایل بختیاری به محل درگیری و مناقشه بین سران ایل و گروهی از مخالفان‌شان تبدیل می‌شود. مخالفان، بانیان این انجمن را وابستگان به رژیم سابق می‌دانند که در پی مصالحه با حاکمان جدید هستند.[63]

در گزارشی از بلوچستان در بارۀ وقایع و درگیری‌های ایرانشهر بر این مسئله تاکید دارند که خوانین منطقه که بسیاری از آنها با رژیم گذشته همکاری داشته‌اند با سلاح‌هایی که از دولت گرفته‌اند به سراغ دهقانان و کشاورزان منطقه رفته و همین زمینۀ درگیری‌ها را تشدید کرده است.[64] توجه به مناطق شرقی در شماره بعد نشریه نیز پیگیری می‌شود و در مقاله‌یی از«هجوم مالکان به روستا‌های جیرفت» خبر داده می‌شود و اینکه « پیرو هجوم مالکان به روستاها در کردستان و گنبد این بار در جیرفت نیز مالکان به روستاها هجوم برده و زمین های خود را طلب می‌کنند».

بر اساس گزارش منتشر شده در نشریه کار بسیاری از زمین‌های منطقه جیرفت مشمول برنامه اصلاحات ارضی نشد. پس از انقلاب روستاییان با تصور اینکه حکومت برآمده از انقلاب از آنها حمایت خواهد کرد از پرداخت بهره مالکانه سرباز زدند و همین زمینه درگیری بین ایادی مالکان و روستاییان را فراهم می‌کند. در پی درگیری ‌و کشته شدن یکی از خان‌ها به دست نیروهای ژاندارمری ابعاد درگیری تشدید می‌شود. ایادی خانِ متوفا اقدام به گروگان‌گیری از روستاییان می‌کنند روستاییان به امام جمعه جیرفت و کمیته جیرفت متوسل می‌شوند.[65] پیرو این وقایع دانشجویان پیشگام بلوچستان نسبت به سیر نگران‌کننده حوادث در نقاط شرقی کشور واکنش نشان می‌دهند و در اعلامیه اعتراضی‌شان بر این نکته تاکید می‌کنند که در پی خلاء قدرت پس از انقلاب در منطقه بلوچستان خان‌ها به کمک ژاندامری و با حمایت عوامل حکومتی بر اوضاع مسلط شده و در پی احیا روابط فئودالی قبلی هستند به طوری که حتی بهره مالکانه پس از اصلاحات ارضی را نیز طلب می‌کنند. اعلامیه دانشجویان، از شهرها و آبادی‌هایی در بلوچستان نام می‌برد که مسئولیت هر بخش آن را نیروهای ژاندامری به خانی سپرده‌اند و آنها نیز به کمک ایادی‌شان به قتل و غارت روستاییان مشغول هستند.[66]

با وجود انتشار گزارش‌ها و اخباری از سایر نقاط ایران همانند کرمان، چهارمحال و بختیاری، بلوچستان و گیلان سمت و سوی اصلی مباحث ارضی نشریه کار همچنان معطوف به دو ناحیۀ کردستان و گنبد است. مرداد 58 به موازات تشدید درگیری درکردستان که منجر به جنگ دوم کردستان شد درگیری دهقانان و مالکان ابعاد حادتری پیدا می‌کند. در شماره 23 نشریه گزارشی به نقل از دفتر هواداران سازمان در سنندج منتشر می‌شود که بر اساس آن روستاییان باغچه در اطراف سنندج قصد تصاحب زمین‌های فردی به نام یحیی‌خان را داشتند که مالک به کمک ایادی خود به روستا حمله کرد ولی کار تقسیم زمین ادامه یافت و روستاییان و خوش‌نشینان برای دفاع از خود حتی دور زمین سنگربندی کردند. هواداران سازمان در سنندج دفاع مسلحانه را حق روستاییان دانسته و می‌نویسند:

زحمتکشان باغچه قاطع و پیگر مبارزه خود را چه به شکل قانونی از طریق ادارات دولتی چه به شکل دفاع مسلحانه و چه به شکل افشاگری سیاسی (از طریق اعلامیه‌ها، قطعنامه‌ها) به پیش بردند. اگر آنها مبارزه را فقط به شکایت بازی و کاغذ پراکنی محدود می‌کردند و به دفاع مسلحانه از خودشان نمی‌پرداختند نمی‌توانستند درمقابل توطئه‌ها و حملات یحیی خان مقاومت کرده و پیروز شوند. [67]

تشدید درگیری‌ها درکردستان به ارومیه کشیده می‌شود مالکان ضمن ارتباط با مسئولان حکومتی و حجت‌الاسلام ملاحسنی امام جمعه ارومیه با طرح مسئله ترک و کرد به همراه او در جبهه ترک‌ها قرارگرفته و به روستاها حمله می‌کنند.[68] اواخر تابستان 1358 با تشدید درگیری‌ها در کردستان و حمله به دفاتر و گردهمایی‌های سازمان در تهران و شهرستان‌ها و بحرانی شدن فضای سیاسی از توجه به مباحث روستایی در نشریه کار کاسته می‌شود. پس از چند شماره که کمتر خبر یا گزارشی در این ارتباط منتشر می‌شد گزارشی از هفتمین گردهمایی ستاد مرکزی شوراهای ترکمن صحرا ارائه می‌شود موضوع اصلی گردهمایی چگونگی روند تقسیم محصول پنبه بود که ستاد مرکزی شوراهای ترکمن صحرا موفق به تثبیت سهم مساوی برای دهقانان و زمین‌داران شده و پنبه را به نسبت مساوی تقسیم کردند.[69] سازمان همچنین چند ماه بعد در پیامی به دهمین گردهمایی شوراهای روستایی ترکمن صحرا تاکید می‌کند که تلاش دهقانان آن سامان در اعمال حاکمیت مردم و مصادره زمین‌های زمین‌داران بزرگ زمانی به «رهایی کامل دهقانان و زحمتکشان ترکمن صحرا و سراسر ایران خواهد انجامید که اتحادی رزمنده بین کارگران با دهقانان و زحمتکشان سراسر ایران برقرار شود.»[70]

در جلسه‌ای که پیام سازمان قرائت شد سخنرانان به مسایلی از قبیل لزوم تشکیل شوراها، ملاقات با نماینده آیت‌الله خمینی در منطقه (حجت‌الاسلام نورمفیدی) سیاست‌های جاری مملکت، انتخابات ریاست جمهوری و وضعیت مبارزه دهقانان و کارگران در انقلاب صحبت کردند. مسئله مهم در این جلسه بررسی وضعیت کسانی بود که کار بر روی زمین‌های مصادره‌ای به صورت شورایی را نمی‌پذیرفتند و خواستار دریافت زمین‌های شخصی برای کشت بودند.[71]

از بهمن ماه 1358 اخبار منطقه گنبد نیز سمت و سوی تاز‌ه‌ای پیدا می‌کند. با حمله به مراسم برگزاری سالروز واقعه سیاهکل که منجر به کشته و مجروح شدن بیش از چهل تن شد یک بار دیگر آتش جنگ و آشوب در آن منطقه شعله‌ور می‌شود. سازمان در بخشی از تحلیل خود در باره دلایل موج تازه درگیری‌ها زمین‌داران بزرگ و عوامل جنگ طلب را مسئول آن فاجعه معرفی می‌کند با این هدف که در سایه حمایت‌های دولتی به تصرف دوباره زمین‌های خود اقدام کنند.[72] در ادامۀ موج تازه درگیری‌ها، دستگیری و کشته شدن چهار تن از مسئولان «ستاد فرهنگی- سیاسی خلق ترکمن» و حضور نیروهای نظامی در منطقه، فعالیت شوراهای دهقانی نیز به محاق توقیف گرفتار شد. نشریه کار با نگاهی به اعلامیه‌ها و قطعنامه‌های قبلی ستاد به این جمعبندی می‌رسد که «مبارزات دهقانان ترکمن صحرا علیه زمین‌داران بزرگ که با هدایت و سازمان‌دهی کانون فرهنگی سیاسی- خلق ترکمن گسترش یافته بود با دسیسه‌های زمین‌داران بزرگ روبرو شد که حامیان آنها در ارتش، سپاه، شورای انقلاب و دولت نفوذ زیادی داشتند».[73] نشریه کار در شرایط تازه ای که در کردستان و گنبد حاکم شده بود همچنان به انعکاس اخبار پراکنده دهقانی این دو منطقه و سایر مناطق کشور ادامه می‌دهد امّا در روند تغییر سیاست‌های سازمان( از آبان 1358) مقاله «دهقانان می‌پرسند امپریالیسم را چطور بشناسیم و چگونه با آن مبارزه کنیم؟»[74] که خطاب به دهقانان ترکمن صحرا نوشته شده است مواضع تازه سازمان در زمینه مسایل ارضی و دهقانی را آشکار می‌کند. در این نوشته پس از تاکید بر نقش دهقانان ترکمن صحرا همانند سایر مردم ایران در مبارزات قبل و بعد از انقلاب، در بارۀ پس از انقلاب براین نکته تاکید می‌شود که «آنها پس از انقلاب دست به کار شده و زمین‌های زمین‌داران را بین خود تقسیم کردند و سپس اقدام به تشکیل شورا و شورای سراسری نمودند. در مقابل زمین‌داران نیز بیکار ننشستند و با فراهم کردن جنگ‌هایی مثل جنگ گنبد زمینۀ درگیری و سرکوب دهقانان را فراهم آوردند».

مقاله، زمین‌داران را همان کسانی می‌داند که در شهر نیز کارخانه دارند و زمین‌دار و کارخانه‌دار در کنار یگدیگر و به کمک سرمایه‌داران خارجی در پی چپاول مردم هستند. بنابراین نویسنده، مبارزه با امپریالیسم را مبارزه برای نابودی سرمایه‌داری وابسته می‌داند و می‌نویسد:«مبارزه با سرمایه‌داران و زمین‌داران یعنی مبارزه با طبقه سرمایه‌دار ایران یعنی مبارزه با سرمایه‌داران خارجی که منابع و ثروت‌های میهن ما از جمله نفت را به غارت می‌برند».

نویسنده با توجه به فضای سیاسی روز بر این اعتقاد است که: « مبارزه با امپریالیسم یعنی مبارزه با همه عناصر و افرادی که از منافع سرمایه‌داران و زمین‌داران حمایت می‌کنند. یعنی مبارزه با خلق مسلمان، حزب ایران، حزب پان‌ایرانیست مبارزه با امپریالیسم یعنی مبارزه برای نابود کردن سرمایه‌داری وابسته».این نوشته یکی از آخرین نظرگاه‌های سازمان در حوزه مباحث روستایی محسوب می‌شود.

پس از تثبیت نسبی قدرت حاکمیت در ترکمن‌ صحرا نشریه کار از بازگشت پیروزمندانه مالکان به زمین‌های‌شان با اجازه نامه کتبی فرمانداری[75] و حضور پر رنگ جهاد سازندگی برای تشکیل شوراهای اسلامی و تحت فشار گذاشتن دهقانان برای تشکیل این شوراها خبر می‌دهد.[76] در ادامه از تلاش دولت برای سیطرۀ کامل بر منطقه از انحلال شوراها توسط رئیس جمهور و شورای انقلاب به دلیل «غیر اسلامی بودن» سخن به میان می‌آید تا با فشار و زور به کمک سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و ژاندامری شوراهای فرمایشی را با نام شوراهای اسلامی جایگزین آنها کنند .[77]

گزارشی از یازدهمین اجلاس «اتحادیه سراسری روستایی ترکمن صحرا» در شماره 59 نشریه نشان می‌دهد که با همه تلاش صورت گرفته حاکمیت نتوانسته بود کاملا بر شرایط منطقه مسلط شود.در این گزارش به چگونگی برداشت محصول، تقسیم کار به هنگام برداشت، حفاظت، جلوگیری از اقدام خرابکارانه رابطه ترکمن‌ها با غیر ترکمن‌ها بحث و تبادل نظر شد.[78]

سازمان نیز در پیام خود به اتحادیه به مناسبت همین گردهمایی نسبت به خرابکاری مالکان و عوامل آنها و تشدید بحران و جنگ افروزی در فصل برداشت محصول هشدار داده و متذکر می‌شود که «محصولات کاشته شده توسط شوراها باید فقط ‌وفقط توسط شوراهای روستایی جمع آوری شده و طبق ضوابط مورد تایید مردم نگه‌داری و یا فروخته شود» در ارتباط با منطقه گنبد در شماره بعد نشریه نیز اطلاعیه روابط عمومی سپاه پاسداران گرگان منعکس می‌شود که نسبت به اقدامات فئودال‌های وابسته به رژیم منفور پهلوی در منطقه ابراز نگرانی کرده‌ و همه افراد اعم از ترکمن، سیستانی و غیره را به هوشیاری فرا می‌خوانند.[79] تلاش دهقانان دو منطقه اوچاک و تشبدان برای تصرف زمین‌های جواد سعید سناتور سابق[80]، اعلامیه پاسداران مستعفی از سپاه فارس در اعتراض به شیوه عمل پاسداران در دفاع از مالکان، کشته شدن مشکوک دو نفر در اطراف کرمانشاه که در تقسیم زمین مالکان نقش داشتند[81] مقابله پاسگاه زیاران آبیک با دهقانانی که زمین‌های تیمسار اخوان را کشت کرده بودند، اجیر کردن عده‌ای در عراق و فردستادن‌شان به ایران توسط باند بختیار – اویسی برای آتش زدن خرمن‌ها[82] از آخرین خبرهای مرتبط با مسایل دهقانی در این دوره از نشریه کار محسوب می‌شود

با انشعاب در سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و تقسیم آن به دو گروه اکثریت و اقلیت نشریه کار نیز به سرنوشت مشابهی دچار شد و هر کدام نشریه‌ای با همین نام و با سیاست‌های تازه منتشر کردند که تغییر این سیاست‌ها مباحث ارضی را هم دربرگرفت.

مجموعه سیاست‌های سازمان و سایر گروه های چپ نشان می‌دهد که آنها علی رغم مانور بسیار برروی مسایل ارضی و روستایی موفق به جذب این نیروی دیر پیوسته به اردوگاه انقلاب نشدند. توده‌های روستایی درپایان سال 58 در حالی که طبقه متوسط شهری کم‌کم از شرایط انقلابی فاصله می‌گرفت به حاکمیت تازه برآمده از انقلاب نزدیک شدند. سیاست‌های خدماتی و حمایتی حاکمیت به کمک جهاد سازندگی در مناطق محروم و روستایی، این بخش از مردم را در سال‌های بعد از جمله دوران جنگ به پشتیبانان مهم حاکمیت تبدیل کرد.از سوی دیگر سیاست‌های سازمان همانند بسیاری از گروه‌های دیگر سیاسی وقت در آن برهه در حوزه برنامه‌ریزی کلان کشاورزی فاقد هرگونه مبنای علمی و کاربردی بود. وضعیت فعلی کشاورزی و بحران در منابع آبی ایران نشان می‌دهد نه گروه‌های چپ بلکه زمامداران حکومت نیز دید روشنی از این مساله نداشتند و همه امور با حالت آزمون و خطا به چنین وضعیت دهشتباری رسید.
______________________________

[1]- اسکندری، منصور، مسئله ارضی، جنبش دهقانان و سیاست ما، از انتشارات سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران (اقلیت)،1363، ص 42 .

[2]- اخبار انقلاب، ارگان خبری سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، شماره3 ، 7 دی ماه 1357.

[3]- مسئله ارضی، جنبش دهقانان و سیاست ما، ص 40 الی 42 .

[4]- این جزوه در بهمن 1357 با عنوان« جنبش انقلابی در روستاهای ایران» توسط انتشارات حسن ضیاظریفی منتشر شد.

[5] - اعلامیه آموزشی شماره6 .

[6]- در این جزوه از شرکت‌های کشت‌‌وصنعت، واحدهای کشاورزی و دامپروری مکانیزه، شرکت‌های بازرگانی، واحدهای تولید صنعتی و بانک‌های خصوصی و دولتی به عنوان نمادهای سرمایه‌داری جهانی و شرکای داخلی آن نام برده می‌شود.

[7]- اعلامیه آموزشی شماره6 .

[8]- همان‌جا.

[9]- اعلامیه آموزشی شماره6 .

[10]- خبرنامه شماره 4 سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، 17 بهمن 1357.

[11]- نشریه کار ارگان سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، شماره 1، 19 اسفند1357، ص6.

[12]- نشریه کار شماره 1، ص6.

[13]- همان‌جا.

[14]- کار شماره 2، 25/12/1357.

[15]- کار شماره 4، 9/1/1358.

[16]- ک. ش4.

[17]- ک. ش3،2/1/58.

[18]- ک. ش6،23 /1/58.

[19] -ش7،31/1/57.

[20]- ش 8، 6/2/58.

[21]- ش 8 ،6/2/58.

[22]- همان‌جا.

[23]- ش9، 13/2/58.

[24]- ش11، 27/2/58

[25]- قابل توجه است که در همان دوره تعداد زیادی از صاحب نظران و کارشناسان حوزه مسایل کشاورزی و روستایی با گرایش چپ در عرصه مطبوعات و کتاب حضور فعال داشتند. مجموعه نوشته‌ها و آثاری که از آنها به یادگار مانده است نشان دهنده وقوف و احاطه آنها به بحث‌هایی است که کمبودهای آن در صفحات نشریه کار به طرز فاحشی به چشم می‌خورد.از آن منابع به طور گذرا و از باب نمونه می‌توان به نشریه مسایل کشاورزی ایران، مسایل ارضی و دهقانی از مجموعه کتاب آگاه و نشریه تئوریک اندیشه نام برد.

[26]- ش12.

[27] - ش17،11/4/58 .

[28]- ش43،3/11/58.

[29]- ش 35، 21/8/58.

[30]- نشریه اندیشه، شماره5، اردیبهشت 1359، صفحات 7 الی 59 ( میزگرد جمعی از صاحبنظران حوزه مسایل ارضی و روستایی).

[31]- ش36 ، 5/9/58.

[32]- در این زمان علی محمد ایزدی از مقامش استعفا داده و عباس شیبانی جایگزین او در وزارت کشاورزی شده بود.

[33]- ش36.

[34] - روزنامه کیهان، شنبه 11 اسفند1358.

[35]- تنی چند از صاحب‌نظران حاضر در میزگرد نشریه اندیشه این طرح را نسبت به طرح قبلی ارتجاعی ارزیابی می‌کردند و بر این اعتقاد بودند که این طرح به دنبال بازگشت به شیوه تولید ماقبل سرمایه‌داری است و از سوی دیگرتقسیم زمین به قطعات کوچک آسیب جدی به بخش کشاورزی صنعتی و نیز امنیت غدایی مردم وارد می‌کند. ( نشریه اندیشه شماره 5، صحفات6 الی 59).

[36]- ش 51 ،29/12/58.

[37]- ش6، 23/1/58.

[38]- ش10، 20/2/58.

[39]- ش20، 28/4/58.

[40]- قانون شركت‌های سهامی زراعی در سال 1346 به تصويب رسيد و در سال 1351 اساسنامه آن مورد بازبینی و تصویب مجدد قرار گرفت. طی سال‌های 1347 تا 1356 حدود 93 شركت سهامی زراعی تشكيل شد كه در جريان انقلاب تعدادی از آنها که هنوز وارد مراحل اجرایی کار نشده بودند منحل اعلام شده و تعدادی نيز در سال‌های بعد به شركت‌های منحل شده پيوستند . بطوری‌كه بعد از انقلاب تنها 4 شركت از آن مجموعه باقی ماندند. ولي در حال حاضر 36 شركت سهامی زراعی در 11 استان كشور فعاليت دارند. از مهم ترین دلایلی که سیاست‌گذاران بخش کشاورزی در گذشته و حال برای راه‌اندازی این شرکت‌ها برمی‌شمردند می‌توان به موارد مهم زیر اشاره کرد:

1- استفاده از روشهای پيشرفته كشاورزی و اعمال سياستهای عمومی در مسائل كشاورزی

2- جلوگيری ازخرد شدن و تقسيم اراضی مزروعی به قطعات كوچك غيراقتصادی

3- افزايش راندمان آبياری با استفاده از كشت‌های يكپارچه

4- ممانعت از تبديل اراضی كشاورزی برای فعاليت‌های غيرتوليدی

5- افزايش سطح زيركشت و افزايش توليد در واحد سطح ، نگهداری و بهره برداری صحيح از منابع طبيعی، آب وخاك

( منبع سایت سازمان مرکزی تعاونی روستایی ایران )

[41]- ش 15، 24/3/58 "کشاورزان دشت قزوین " نامه‌ای از طرف عده‌ای از کشاورزان دشت قزوین خطاب به سازمان عمران قزوین.

[42] شماره 38،28/9/58.

[43]- همان‌جا.

[44]- ش 24، 1/5/58 .

[45]- ش 40، 11/10/ 58.

[46]- ش22، 4/5/58.

[47]-‌ سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران در سال 1348 با ماهیت شرکت سهامی دولتی ( 2/77% سهم دولت و 8/22% سهم تعاونی‌های روستایی و کشاورزی) و به صورت نامحدود تأسیس شد و اساسنامه آن در سال 1348 به تصویب کمیسیون‌های مجلسین سابق رسید و شکل قانونی به خود گرفت و هیأت دولت مأمور اجرای آن گردید. با توجه به مفاد ومواد اساسنامه قانونی این سازمان، وظیفه توسعه روستایی وبخش کشاورزی از طریق تعاونی‌ها و تشکل‌ها بر عهده این سازمان قرار گرفته است. ( منبع سایت سازمان مرکزی تعاونی روستایی ایران)

[48]- ش26،18/5/58.

[49]- ش 9،13/2/58.

[50]- ش10،20/2/58.

[51]- همان‌جا.

[52]- ش 14، 17/3/58 .

[53]- ش 16، 31/3/58.

[54]-این گروه توسط تنی چند از جمله ادریس بارزانی پسر مسعود بارزانی در پی اختلاف در بین جناح‌های مختلف کردهای عراقی در سال 1354 تاسیس شد. در ادبیات چپ ایران قیاده موقت نقش مهمی در تحرکات کردستان ایران در پی بحران‌های پس از انقلاب داشته است. (نگاه شود به کتاب قیاده موقت چماق امپریالیسم و ارتجاع در کردستان منتشر شده توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران- شاخه کردستان، تیرماه 1358).

[55]- ش 18 ،14/4/ 58.

[56]- ش ویژه کردستان، 18/4/58.

[57]- ش19،21/4/58.

[58]- ش20، 28/4/58 .

[59]- ش16،31/3/58.

[60]- ضمیمه ش16.

[61]- ش27، 22/5/58.

[62]- ش20 ، 28/4/58 .

[63]- همان‌جا.

[64]- ش23، 8/4/58.

[65]- ش24،11/5/58.

[66]- ش26،18/5/58 .

[67]- ش 23، 8 /5/ 58.

[68]- ش29،29/5/58.

[69]-ش 34 ، 7/7/58 .

[70]- ش 45،17/11/57.

[71] -همان‌جا.

[72]- ش46، 24/11/58.

[73]- ش 47 ، 1/12/58.

[74]- ش 46، 24/11/58.

[75]- ش 54 ، 27/1/59.

[76]- ش 53 ، 20/1/59 .

[77]- ش 56، 10/1/59 .

[78]- ش59 ،31/2/59.

[79]- ش 60 ، 7/3/.59

[80]- ش56 ،10/2 /59.

[81]- ش 58، 24/2/58.

[82]- ش60 ،7/3/59.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد