logo





پاسخ هایی به هشت پرسش

آقای آرش نظامی از بخش فارسی تلویزیون آرین

دوشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۷ - ۰۲ ژوييه ۲۰۱۸

نيكروز اعظمى

nikrouz-azami4.jpg
پرسش اول: ریشهء خیز برداشتن دور تازه اعتراضات اخیر مردم ایران در چیست با توجه به اینکه روایت های مختلف در باره آن وجود دارد؟

پاسخ: سران جمهور اسلامی از ابتداء تأسیس نظام تئوکراسی خود اعلام کردند که می خواهند اقتصاد اسلامی را در جامعه ایران پیاده کنند و برای ایرانیان «بهشت» اقتصاد اسلامی ایجاد کنند. اما پس از چهل سال می بینیم ایرانیان در جهنم اقصاد شیخ شیعی دارند دست و پا می زنند و اقتصاد اسلامی چیزی نبود جز افتضاح اسلامی. اعتراضات و تظاهرات اخیر قبل از هر چیز نتیجه بی لیاقتی این حکومت در مدیریت اقتصاد جامعه بوده که این بی لیاقتی قطعاً به بی لیاقتی مدیریت سیاسی برای اداره امور کشور مربوط می شود. اتفاقی که افتاد و از همین بی لیاقتی چهل ساله این رژیم ناشی می شود، این بوده که ارزش پول ملی ایران به پایین ترین سطح خود نزول کرده و در حال سقوط است و به تناسب همین، قدرت خرید مردم بطور چشمگیر پایین آمده و کسب و کار بازار را از رونق انداخت. اعتصاب بازاریان و پیوستن به تظاهرات خیابانی مردم ریشه اش از همین عوامل ناشی می شود.

پرسش دوم: مقامات حکومت و دولت ایران تحلیل دیگری ارائه می کنند و می گویند شوکی که در بازار ایجاد شده ناشی از اثرات روانی تحریم های امریکاست و مشکلی در بازار نیست نظر شما چیست؟

پاسخ: هفته های گذشته جان بولتون مشاور امنیت ملی امریکا گفت که در ماه آینده جمهوری اسلامی را «سوپرایز» خواهیم کرد. به حتم و یقین این سخن وی نمی توانسته بیهوده باشد و می توان حدس زد که رفتارهایی باعث شد تا تأثیر معین در شوک بازار ایران ایجاد کند. اما تأثیری چنین مهیب در اقتصاد ایران در مدت زمان بسیار کم را بایست از اقتصاد تک محصولی و کنترل همه جانبه دولتی بر تولید و فروش نفت و نیز غیبت بخش خصوصی و درنتیجه غیر رقابتی بودن اقتصاد ایران دانست که تبعات آن رانت خواری و اختلاس های نجومی بعلاوه اختصاص دادن هزینه های هنگفت مالی از سوی حکومت در حامی پروری، بوده است. بر همه اینها، اگر اختصاص هزینه های نجومی در راستای سیاست خارجی شیعه گستری جمهوری اسلامی را بدانها بیافزاییم آنگاه دلایل بحران ناعلاج اقتصادی در چهارچوب نظام دینی ایران را بهتر می توان درک کرد. نزول ارزش پول ملی ایران در برابر ارزهای خارجی، نتیجه بی کفایتی در مدیریت اقتصادی دولت ایران بوده و طبعاً تهدید به تحریم اقتصادی امریکا به شیخ شیعی حاکم بر ایران می تواند آن را دچار شوکه کرده و نهایتاً به سقوط کشاند.

پرسش سوم: دولت ایران اعلام کرد مقاومت خواهد کرد. در مورد تحریم خرید نفت آنطور که گفته می شود از نیمه آبان ماه بسیاری از کشورها به درخواست امریکا خرید نفت از ایران را متوقف خواهند کرد. حداقل از دو ملیون و دویست هزار بشکه بسیار کاهش خواهد کرد، با توجه به وضعیت اقتصادی در ایران و سخن خیلی ها در فروپاشی اقتصاد که برخی مقامات جمهوری اسلامی هم نگران آن هستند، شما فکر می کنید دولت ایران چگونه مقاومت خواهد کرد؟

پاسخ: ببینید اقتصاد همه جوامع جهان به شدت بهم وابسته اند. کشوری نظیر ایران که سیستم اقتصادش دچار بیماری مزمن است به آسانی می تواند از طریق تحریم اقتصادی جامعه جهانی فلج گردد و من فکر می کنم اگر تحریم اقتصادی امریکا علیه ایران آغاز شود که احتمالاً بسیاری از کشورهای اروپایی وغیر اروپایی که طرف معامله با ایران و مشتری نفت ایران هستند به این تحریم خواهند پیوست، هر نوع مقاومت از سوی دولت و حکومت را در هم خواهد شکست با توجه به اینکه حکومت کاملاْ مقبولیت اجتماعی خود را در داخل ایران از دست داده و به شدت ریزش کرده است.

پرسش چهارم: خامنه ای و حسن روحانی به قوای تحت امرشان دستور دادند که اعتماد مردم را جلب کنند و با شفاف سازی اجازه بدهند که مردم در امور خویش نظارت کنند و این به خاطر این است که مردم را نسبت به این مقاومت همراه کنند، سئوال من این است آیا حکومت موفق خواهد شد که حمایت اجتماع را در این مقاومت بگیرد؟

به هیچ وجه. خواسته های نسل جوان امروز ایران منعکس در سطح شعارهای اعتراضی شان که از دی ۹۶ تا کنون تداوم داشته نشان از این دارد که حکومت دینی قادر به تحقق چنین خواسته هایی نیست. این خواسته ها بیان روش ها و سبک دیگری از زندگی اجتماعی ست که توانایی تحقق آن صرفاً از عهده یک حکومت و دولت سکولار ساخته است. چنین امری بعلاوه بحران فلج کننده اقتصادی که گریبان مردم را گرفته و آنها را در تنگنای مالی و معیشتی قرار داده دو عامل مهمی هستند تا جمهوری اسلامی نتواند حمایت اجتماع را برای امیال و مقاصد بلند پروازانه اسلامی خود، جلب کرده و بدین ترتیب مردم را سپر بلای سیاست ایران بر باده کند.

پرسش پنجم: حکومت ایران می گوید دوازده شرطی که دولت امریکا برای جمهوری اسلامی تعیین کرده زورگویانه است و تسلیم نمی شود و به خاطر منافع ملی آنها را نمی پذیرد منتها بخش هایی از این شروط شامل خواست مردم ایران هم می شود، ما می بینیم که دوره تازه اعتراضات مردم سیاست خارجی جمهوری اسلامی را نشانه رفته و شعار می دهند «سوریه را رها کن فکری به حال ما کن» یا در مورد غزه و لبنان، چرا حکومت ایران نمی بیند که مردم ایران هم برخی از همین خواست ها را دارد که در آن دوازده شرط امریکایی ها گنجانده شده؟

پاسخ: با مروری بر این دوازده شرط امریکا برای جمهوری اسلامی، می توان در سطح کلان آن موضوعات و مشکلاتی را یافت که خواست اساسی مردم ایران است؛ شروط یک و دو و سه در خصوص تلاش ها و فعالیت های جمهوری اسلامی در رابطه با ساخت اسلحه اتمی و تولید موشک هایی که قادر باشند کلاهک اتمی حمل کنند بوده و امریکایی ها خواهان توقف این نوع تلاش ها هستند. بی تردید ایرانیان با هزینه کردن چنین مخارج سنگینی از سوی جمهوری اسلامی که هیچ مزیت و سودمندی برایشان نخواهد داشت سرسختانه مخالف اند. این نوع تلاش ها فقط در خدمت شیعه گستری شیخ حاکم بر ایران خواهد بود و اگر مدعی اند که چنین تلاش هایی صورت نمی گیرد خب این را برای مردم ایران و جامعه جهانی روشن و شفاف سازی کنند. شروط چهار و پنج و شش و هفت مربوط است به توقف پشتیبانی از حماس، حزب الله و جهاد اسلامی و همچنین گروهای شبه نظامی حوثی در یمن و طالبان در افغانستان. مسلم است که این هزینه های بس سنگین به قیمت فقر و فلاکت مردم ایران تمام شده و خواهان قطع آن هستند. بنابراین مهمترین شروط دوازده گانه امریکایی ها برای جمهوری اسلامی شروطی هستند که ایرانیان نیز در شعارهای اعتراضی خود به کرات آن را تکرار کردند. اینکه می پرسید چرا جمهوری اسلامی این خواسته ها را نمی بیند یا بدانها تن نمی دهد، به ماهیت اسلامی شیعه گستراش مربوط می شود. حسن روحانی این در خواست را ظالمانه دانست و محمد خاتمی مذاکره با امریکا را بدون شرط و شروط از جانب حکومت ایران را نپذیرفت. جالب است اینکه در موضع ضعف باشی ولیکن شاخ شانه هم بکشی! این جمهوری اسلامی بود که از امریکا دشمن ساخت و حال باید تاوان آن را پس دهد.

پرسش ششم: الان خیلی از دولتی ها یا اصلاح طلبان و اعتدالیون می گویند اتفاقاتی که در بازار تهران روی داد توسط عده ای از عوامل دارای زر و زور بوده که منظورشان بخش هایی از سپاه یا نزدیکان به بیت رهبری است که می خواهند با نشان دادن شکست توافق برجام که تنها دستاورد حسن روحانی بود وی را مجبور به استعفا کنند و دولت را در اختیار گیرند نظر شما در این باره چیست؟

پاسخ: در میان طیف های مختلف درون حکومت و دولت اختلاف بر سر مسائلی هر چند اگر جدی هم باشد اما بر سر حفظ نظام دینی/اسلامی که مسبب اصلی فاجعه برای ایران و ایرانی بوده کاملاً اتفاق نظر وجود دارد. در خواست استعفا‎ء حسن روحانی و دولت وی از سوی هر مرجع قدرت که باشد به منظور نفس برکناری وی نیست بلکه نظامی کردن جامعه با این بهانه و توجیه که مقصر اصلی دولت است که در توافق برجام هم با شکست روبرو شد، تا بدینوسیله دولت را قربانی حفظ کلیت نظام کنند و هم اینکه با ایجاد دولت نظامی سپاهی در دل ها ترس افکنده و وحشت ایجاد کنند.

پرسش هفتم: می دانید که در بسیاری از کشورهای نسبتاً دموکراتیک دنیا اقتدار دولت ها نسبت به اعتمادی ست که از مردم جلب می کنند شما فکر می کنید این اقتدار پلیسی و امنیتی در ایران که وارد صحنه می شود برای سرکوب، و قضایا را خاتمه می دهد؟

پاسخ: در زمینه اعتماد میان حکومت یا دولت و مردم، واقعیت اینست که در جوامع دموکراتیک اعتماد ملی از قدرتی برخوردار است که حافظ منافع جمعی مردمان سرزمین خودشان بوده و مانع فروپاشی یا هنجارشکنی می شود اما در ایران امروز، به دلیل رخداد فاجعه ملی در نتیجه سیاست اسلامیزه کردن همه آحاد و ابعاد جامعه، منافع و اعتماد ملی رنگ باخته و حفظ منافع اسلامی

جایگزین آن شد. این منافع اسلامی، سیاست خارجی ایران جمهوری اسلامی را نیز در بر گرفته و با مداخله در منطقه و کمک رسانی به تروریست ها و شبه نظامیان و دشمنی با امریکا و اسرائیل موجبات دشمنی ها را فراهم نموده و منافع ملی را به خطر انداخت. اقتدار جمهوری اسلامی اقتداری ست که اعتماد داوطلبانه ملی را مخدوش کرده و آن را از بین بُرد. اقتداری که با زور سرنیزه علیه تمایلات اجتماعی مردم و انتخاب روش های زندگی آنها باشد، چنین اقتداری علیه آزادی است و جمهوری اسلامی از روز نخست پایه گذاری اش تا کنون بر ضد آزادی و آزادمنشی بوده است.

پرسش هشتم: بسیاری معتقدند که پس از به اجرا گذاشتن تحریم ها علیه ایران در صورتیکه میزان خرید نفت ایران بطور چشمگیر کاهش پیدا کند باید منتظر طوفان های سهمگین اجتماعی بود آیا شما فکر می کنید در این فرصت کوتاه هیچ امیدی هست که با مداخله مردم یا تغیر نگاه حکومت این وضعیت به سمت و سوی دیگر برود؟

پاسخ: بنظرم با آغاز تحریم های اقتصادی که اگر قطع خرید نفت ایران نیز آن را شامل شود وضعیت وخیمی پیش خواهد آمد. اگر فرض را بر این گیریم که ایران از هم نپاشد اما حکومت نمی تواند دیگر به شکل سابق اِعمال قدرت کند با توجه به اینکه مردم به معنای واقعی از کلیت این نظام عاصی شده اند. روند رویدادها می تواند بگونه ای پیش رود که حکومت را کاملاً ساقط کند یا سپاه بر علیه مردم کودتا کند و یا به مردم بپیوندد و به مطالبات مردم تمکین کند؛ اگر سپاه و نظامیان تمکین کنند دیگر نیازی به تشکیل دولت سپاهی یا نظامیان نیست و اگر کودتا کنند با وجودی که کودتاگران می توانند هر شورشی را سرکوب کنند اما شورش گرسنگان را نه، مگر اینکه با خلع ید از روحانیون حاکم و تمکین به خواست امریکا و جامعه جهانی و برخی اصلاحات اقتصادی در کشور، جامعه را به سمت و سوی سیاست چینی زاسیون پیش ببرند. راجع به عملی بودن هر یک از این سناریوها نمی توان حکمی صادر کرد. در هر حال اوضاع در شُرف تغیر است بدون حضور یک نیروی سکولار نیرومند، که این نیرو می توانست در حضور پُررنگ سیاسی اش روند را با کمترین هزینه پیش ببرد و اوضاع را بنفع مردم و آزادی تمام کند.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد