logo





گفتار خیابانی ۲

(متن گفتاری در روز شنبه چهارم جولای ۲۰۰۹ در گردهمائی بزرگ ایرانیان در شهر بروکسل. بلژیک )

يکشنبه ۱۴ تير ۱۳۸۸ - ۰۵ ژوييه ۲۰۰۹

نسيم خاكسار



You will not defeat the people
Crying Neda in the street
You will not defeat the people
Crying Neda in their sleep

شکست نخواهید داد مردمی را
که در خیابانها فریاد می کنند ندا را
شکست نخواهید داد مردمی را
که در خواب هایشان فریاد می کنند ندا را

این چند خطی را که خواندم تکه هایی بود از ترانه ای که جانی مودلین، خواننده و آهنگساز کانادائی آنرا در پیوند با کشته شدن ندا در جنبش مردمی ایران خوانده است. ترانه ای که شما هم مثل من بارها آنرا شنیده اید.
هموطنان، می دانم هنگام اندیشیدن به این حرکت حماسه وار بزرگی که چند هفته ای است در ایران جریان دارد، در ذهن تک تک شما پرسشهای فراوانی ایجاد شده است. این پرسشها زیباترین بخش وجود شماست. این پرسشها را گرامی بدارید. هرکس به شما بگوید که این پرسشها را از ذهن و زبانتان پاک کنید، حتا اگر این کس خود شما باشد، بدانید با این کار خیانتی است که او به آینده می کند.
پرسشها می تواند از این نوع باشند:

آینده این جنبش چیست؟
این جنبش با این رهبران اکنونی اش وقتی هنوز آنها در درون این نظام و وفادار به آن صدای اعتراضشان را علیه بیداد و دیکتاتوری بلند کرده اند به کجا می رود؟ اینها تا کجا و چگونه با مردم خواهند بود؟
مردم تا کی می توانند در خیابانها دوام بیاورند؟ و این حرکتهای خود جوش و پراکنده تا کی دوام خواهد داشت؟
چه کنیم که نهال نورس امیدی که در جان همه ما روییده به درخت سرما زده ای بدل نشود؟
از این نوع پرسشها می توانیم فراوان بیاوریم و زنجیره پرسشها را طولانی تر کنیم. این پرسشها را جدی بگیریم.
فیلسوفی می گوید: اندیشه های بزرگ به آرامی گامهای کبوتر می آیند.
این حرکت مردمی به همه‌ی ما این فرصت بزرگ و تاریخی را داده است که از خانه هامان بزنیم بیرون. بیائیم اینجا و در میدانهای بزرگ شهر دور هم جمع بشویم. سعی کنیم با مهربانترین واژگان که به حذف هیچ پرسشی نیانجامد با هم سخن بگوییم. با آرامترین و سنجیده ترین واژگان. این کار، بلوغ ما را نشان می دهد. این فرصت بزرگ را به فضائی برای کشف دانائی و نوشیدن از چشمه دانائی تبدیل کنیم و آنرا گرامی بداریم.
هیچ پرسشی را حذف نکنیم. این جنبش مردمی در ایران خود با این پرسش زاده شد: رای ما چه شد؟
دامنه‌ی این پرسش و پرسشهای بعد از آن را باید گسترده کرد. این اولین بار است که در ایران دانش و مبارزه از همان ابتدای حرکت با هم یکی شده اند.
حذف هر پرسش یعنی پذیرش زندان، یعنی زندانبان، یعنی توابسازی، تیرباران کردن زندانیان سیاسی. یعنی حزب پادگانی و نظامی، یعنی ولایت فقیه، یعنی همین حکومت نکبتی که برقرار است. پس دفاع کنیم از مردمی که طرح این پرسش کرده‌اند. و این مهم است.
ندا کشته شد چون در وجود او، در بیرون زدن او از خانه و پاگذاشتنش به خیابان ، حتا اگر به تماشا از خانه بیرون زده باشد، ذات پرسشگری نهفته بود. او کشته شد، اما جان پرسشگر او در وجود ما زنده است. و باید از گلوی هر دختر و هر پسر ایرانی، از گلوی هر انسان ایرانی، زن و مرد، فریاد شود. ذات پرسشگری را زنده نگه داریم تا گوهر دانش و خرد ورزی، در این مبارزه ای که با این پرسش آغاز شد- رای من چه شد؟ - کمرنگ و پژمرده نشود.
در هر شمعی که برای ندا روشن می کنید به پرسش وجود او بیاندیشید. و به پرسشهائی که در ذهنتان ایجاد می شود. و به آرامی گامهای کبوتر با هم سخن بگویید.
هم میهنان! اکنون در ایران رهبران همین جنبش مردمی در بیانیه‌های تازه شان اعلام کرده اند که دولت مشروعیت ندارد. دولت وجاهت قانونی ندارد. و ما می خوانیم که حکومت دیگر در پیشگاه مردم مشروعیت ندارد. مردمی که به گفته ی یکی از رهبران همین جنبش از پیش می دانستند انتخابات آب در هاون کوبیدن است. و درست می گفتند، اینان، این مردم هنوز برای برقراری دمکراسی و آزادی در ایران, علیه استبداد حاکم بر پا ایستاده اند و هنوز نیز بر ابطال همین انتخابات دروغین و از پیش باطل پای می‌فشارند. آنها هنوز هستند؛ هشیار و همدل ، و به راهشان ادامه خواهند داد.
من در گردهمائی مردم در شهر دلفت در هلند گفتم و اینجا نیز تکرار می‌کنم که:
ایجاد افکارعمومی وسیع در دفاع از آنها در جهان، کاری است که برای انجام دادن آن باید همه ما متحد و یکپارچه برخیزیم.
هنوز از وجود خود آنهاست که افکار عمومی ساخته می شود. نگاه کنید به تصویر ندا که در صفحه اول تمام نشریه های معتبر جهان چاپ شده است. آنها هنوز دارند با رفتار خودشان و با مرگ و میلادشان در خیابانهای میهن افکار عمومی می سازند. کار ما باید سازمان دادن گردهمایی هایی گسترده باشد. زیرا هر چقدر گردهمائی های ما گسترده تر و زیادتر باشد خبرنگاران و دولتها بیشتر به ما و حرفهای ما اهمیت می دهند. این اجتماع بزرگ وقتی ساخته می‌شود که ما رفتارهای سنجیده ای برابر هم پیشه کنیم. پس در اینراه بکوشیم تا آتش شور و همبستگی به این جنبش مردمی در دل هامان شعله ورتر شود. آخرین نگاه ندا را پیش چشم بیاوریم و دست در دست هم جنبشی بزرگ را سازمان دهیم.
از یاد نبریم که ما هنوز در آغاز راهیم. راهی که کوتاه نیست. خیابانهای میهن امروز در پناه گاردهای خیابانی رژیم و نیروهای مسلح خاموشند. اما خورشیدهای جوان ناگاهان طلوع خواهند کرد و همه جا را روشن خواهند کرد. می دانم.

پیروز باشید
چهارم جولای ۲۰۰۹

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد