logo





هندسه‌ی نااقلیدسی مدیران شهرداری تهران

چهار شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۶ مه ۲۰۱۸

س. حمیدی

مدیران شهرداری تهران هندسه‌ی نااقلیدسی خود را جدای از تونل توحید در مکان‌های دیگری از شهر هم به کار می‌گیرند. به اتکای آموزه‌های همین نوع از هندسه، موتورسواران می‌توانند در سطح شهر از تمامی موانع ترافیکی بگذرند. حتا چراغ قرمز چندان به کارشان نمی‌آید. پیداست که پلیس راهنمایی هم به این عرف عمومی گردن می‌گذارد. سوای از این موتورسواران می‌توانند در مسیری خلاف مسیر اتومبیل‌ها به راه خود ادامه دهند. در همین هندسه‌ی ابداعی، پیاده‌روهای شهر تنها به عابران پیاده اختصاص ندارند بل‌که موتورسوران هم می‌توانند از هرسویی که بخواهند در پیاده‌رو تردد نمایند.
تونل توحید تهران با طی مسافتی حدود دو هزار و دویست متر، اتوبان چمران را به اتوبان نواب صفوی پیوند می‌‌زند. این تونل در مردادماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت از سوی محمدباقر قالی‌باف افتتاح گردید. او این موفقیت را به پای توان مدیریتی تیم سپاهی خود می‌نوشت. اما مدیران شهرداری تهران پس از راه‌اندازی تونل متوجه شدند که برای مسیر این تونلِ دو کیلومتری، برق اضطراری پیش‌بینی نکرده‌اند. جدای از این همراه با بارش باران، آب سرتاسر سطح تونل را در بر می‌گرفت. چیزی که پیمانکاران یا مهندسان خودمانی شهرداری تهران هرگز به آن نیندیشیده بودند. در ضمن برای تهویه‌ی تونل هم از نصب تجهیزات لازم خودداری شده بود. چنانکه آلودگی هوای تونل در نهایت به بی‌هوشی عابران سواره می‌انجامید. اکنون هم که قریب نه سال از افتتاح این تونل می‌گذرد، مشکلات پیش‌آمده همچنان به قوت و اعتبار خود باقی مانده است.

تونل توحید در آن موقع حدود دویست میلیارد تومان هزینه روی دست شهرداری تهران گذاشت. تأمین تمامی این مبلغ را به پای عوارضی نوشته‌اند که شهرداری بدون حساب و کتاب از مردم دریافت می‌کند. اما همین مردم از نقش‌آفرینی و مشارکت در تدوین برنامه‌های شهرداری کنار گذاشته شده‌اند. مدیران شهرداری خیاطان کارآمدی نموده می‌شوند که خودشان می‌برند و خودشان هم می‌دوزند. چون تنها پس از پایان کار تونل دریافتند که با نصب پل هوایی می‌توانستند هزینه‌ی آن را به کم‌تر از نصف آن کاهش دهند. افتضاحی که این ماجرا به بار آورد باعث شد تا پس از آن از پل هوایی به جای احداث تونل استفاده به عمل آید.

با این همه تونل توحید از هدف‌هایی که جهت آن تعیین شده بود، برای همیشه جا ماند. چون هرگز نتوانست گرهی از گره کور ترافیک تهران بگشاید. اکنون تونل توحید در طول روز ترافیک پرازدحامی را تجربه می‌کند که رهایی از آن برای مدیران شهری تهران ناممکن می‌نماید. جدای از این روی تونل درست در فضای میدان توحید نیز نابسامانی ترافیکی از بام تا شام بدون کم و کاست ادامه دارد. همچنان که در همین میدان، هندسه‌ای نااقلیدسی از مسیر عابران سواره و پیاده فراهم دیده‌اند که بدون تردید توضیح علمی آن تنها از مدیران شهرداری بر می‌آید. چنانکه عابران سواره اصل را بر آن می‌گذارند تا با سبز شدن چراغ راهنمایی بتوانند به مسیر خود ادامه دهند. اما به محض اینکه حرکت می‌کنند، درست در وسط میدان از چند سو با اتومبیل‌ عابران مقابل روبه‌رو می‌شوند. به واقع مدیران شهرداری تهران در میدان توحید به گونه‌ای جدید از هندسه و چیدمان شهری دست یافته‌اند که تا کنون در جایی از دنیا سابقه نداشته است. در این نوع از هندسه‌ی ترافیکی، کنارگذر، روگذر و زیرگذر هرگز به کار مدیران نمی‌آید. چون سازه‌ای شلخته را نیمه‌کاره رها کرده‌اند تا کار تونل سازی خود را تمام شده بپندارند.

مدیران شهرداری تهران هندسه‌ی نااقلیدسی خود را جدای از تونل توحید در مکان‌های دیگری از شهر هم به کار می‌گیرند. به اتکای آموزه‌های همین نوع از هندسه، موتورسواران می‌توانند در سطح شهر از تمامی موانع ترافیکی بگذرند. حتا چراغ قرمز چندان به کارشان نمی‌آید. پیداست که پلیس راهنمایی هم به این عرف عمومی گردن می‌گذارد. سوای از این موتورسواران می‌توانند در مسیری خلاف مسیر اتومبیل‌ها به راه خود ادامه دهند. در همین هندسه‌ی ابداعی، پیاده‌روهای شهر تنها به عابران پیاده اختصاص ندارند بل‌که موتورسوران هم می‌توانند از هرسویی که بخواهند در پیاده‌رو تردد نمایند.

شهرداری با بهانه نهادن آلودگی هوا و تردد بیش از انتظار اتومبیل‌ها در مرکز شهر تهران "طرح ترافیک" ویژه‌ای را اعمال نموده است. چنانکه کلیه‌ی اتومبیل‌ها از تردد روزانه در همین محدوده منع شده‌اند. اما همه‌ی شهروندان تهرانی می‌توانند ضمن خرید طرح ترافیک در همین منطقه‌ی ممنوع هم رانندگی کنند. گفتنی است که بخشی از بودجه‌ی سالانه‌ی شهرداری از همین راه تأمین می‌گردد. شهرداری حتا برای درآمدزایی خود از این طریق، به حد کافی قانون در اختیار دارد. تازه قرار است به اتکای قانون‌هایی از این دست، هم از آلودگی هوای تهران بکاهند و هم اینکه مشکل ترافیک را در سطح شهر تهران حل و فصل نمایند.

مدیران شهرداری گونه‌هایی از هندسه‌ی نااقلیدسی را در تنظیم و تدوین بودجه‌ی سالانه‌ی شهرداری هم به کار می‌گیرند. چون چندان لازم نمی‌بینند تا ردیف‌های بودجه‌ی شهرداری در همان موارد پیش‌بینی شده هزینه گردد. مدیران ارشد شهرداری تهران با استفاده از ترفند جابه‌جایی بودجه، هزینه‌ی پرداخت بخشی از پاداش‌های نجومی دوستان اداری خودشان را نیز تأمین می‌کنند. این پاداش‌ها هرگز در جایی از اسناد مالی انعکاس نمی‌یابد. گفتنی است که در مراسم تودیع مدیران شهرداری قالیچه‌هایی به ایشان اهدا می‌شود که همه را از بودجه‌ی شهرداری می‌خرند. اما باز در اسناد مالی شهرداری هیچ نام و نشانی از خرید قالیچه به میان نمی‌آید. روشن است که تنها با سندسازی و جابه‌جایی ردیف‌های بودجه‌ی سالانه می‌توان به چنین خریدهایی دست یافت. محمدعلی نجفی شهردار اطلاح‌طلب شهرداری تهران هم از برکت همین تردستی‌ها بر کنار نمانده است. چون به او نیز در مجلس تودیع‌اش قالیچه‌ای اهدا شد. این قالیچه تصویری از او را به نمایش می‌گذاشت. پیداست که قالیچه‌ی یادشده را اهداکنندگان آن از پول شخصی خودشان خریداری نکرده بودند. خرید و تهیه‌ی تمامی این‌ها همواره ضمن سندسازی‌های اداری توجیه می‌پذیرد. در نتیجه ردیف‌ها جابه‌جا می‌شوند و آن وقت در جاهایی خودمانی به مصرف می‌رسند. جاهایی که هرگز کسی انتظارش را ندارد. برای نمونه از پول عوارض شهرداری تهران برای امامان و امامزادگان شیعه در عراق و سوریه گنبد و بارگاه می‌سازند یا هزینه‌ی پروژه‌های عمرانی را در شعرهای نجف و کربلا تأمین می‌کنند.

شهرداری تهران به جای ساماندهی حاشیه‌نشینان و بی‌خانمان‌های شهری همواره به سکنای مدیران خود در مجتمع‌های مجلل شمال شهر می‌اندیشد. این هم نوعی هندسه‌ی مدیریتی است که مدیران شهرداری هرگز از آن غافل نمی‌مانند. چون به جای آنکه به رفع مشکل شهروندان تهرانی بیندیشند بیش از همه به برآوردن نیاز فردی و شخصی خود فکر می‌کنند.

بخشی از درآمدهای شهرداری هم خودمانی بین مدیران ارشد آن دست به دست می‌گردد. کارگزاران شهرداری از همین پول‌ها به عنوان تنخواهی همیشگی سود می‌برند. پول‌های یادشده در انتخابات‌ها و فعالیت‌های سیاسی به کار گرفته می‌شود. شگردهایی از این دست را چه‌بسا در مجموعه‌ی حکومت هم به کار می‌گیرند. چون بخش‌هایی از درآمدهای نفت یا سایر درآمدهای عمومی همواره حساب‌های رسمی دولتی را دور زده‌اند. بالادستی‌های نظام اجرای آن را برای فعالیت‌های پنهانی خودشان لازم می‌شمارند. ولی اکنون پایین‌دستی‌های نظام هم از این ابتکار ویژه در راستای اهداف شخصی و یا گروهی خویش بهره می‌گیرند.

هندسه‌ی نااقلیدسی هندسه‌ی چندان پیچیده‌ای نمی‌تواند باشد. چون به اتکای آن می‌توان تمامی آنچه را که روزی و روزگاری اقلیدس در دل می‌پرورانید، دور زد. حتا دانش امروزی پشتوانه‌ای برای وجاهت چنین هندسه‌ای شمرده می‌شود. با این رویکرد می‌توان از نقطه‌ای در خارج از یک خط بی‌نهایت خط به موازات آن رسم کرد. حتا دو خط موازی را می‌توان مجبور کرد که قهر و دشمنی را کنار بگذارند و سپس در جایی همدیگر را در آغوش بگیرند. به واقع همراه با سودجویی از هندسه‌ی نااقلیدسی برخی از ناممکن‌های دیروزی در جهان امروز ممکن شده‌اند. همچنان که مدیران شهرداری تهران از چند و چون این ماجرای علمی چندان غافل نمانده‌اند. چون در شهرداری تهران هم امروزه هر ناممکنی ممکن می‌شود. آیا نشستن محمدعلی افشانی بر کرسی شهرداری چیزی از این هندسه نااقلیدسی خواهد کاست؟/



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد