logo





نسل جدید زنان کنشگر اجتماعی در ایران :
فردیت در برابر خود آگاهی جمعی

جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۶ مارس ۲۰۱۸

پیمان نعمتی

فردیت در نسل جدید یک واقعیت اجتماعی است.موضوع عموعی جنبش زنان تعیین نوع مناسبات با این فردیت نسل جدید است و اینکه چه تاثیراتی لازم است بر این فردیت گذاشت؟ با پشتوانه شناخت این فردیت و انگیزه های فردی این نسل، چه گونه تاثیر و رابطه ای بین نقش و تمرکزبر فردیت در کنشگری فردی و کنشگری بر اساس حود آگاهی – وجدان جمعی باید وجود داشته باشد؟
براساس نظرات نوشین احمدی خراسانی شکل گیری فعالیت های جدیدی از زنان در ایران در چند سال گذشته که نقطه عطف خود را در پدیده "دختران خیابان انقلاب" نشان داه است، باعث ظهور "نسل جدید کنشگران اجتماعی" زنان در ایران شده است.

شناخت ویژگی های یگانه – منحصر بفرد پدیده "نسل جدید زنان" جهت ایجاد مناسبات، تاثیرات متقابل وهمچنین انتقال تجربیات "نسل قبلی" موضوعی ضروری برای استراتژی ها – راهکارهای جنبش زنان در ایران است.

برخی خصوصیات مشترک جهانی ظهور این پدیده باعث شده تا در کشورهای گوناگون پژوهش گران فمینیست با استفاده از اصول متفاوت فمینیستی در جهت شناخت نسل جدید زنان، اقدام ورزنند.

این نوشته با هدف طرح اهمیت استفاده از تئوری ها و پژوهش های موجود جهانی در شناخت پدیده نسل جدید کنشگران اجتماعی، به دو نمونه از این پژوهش ها می پردازد.

شناخت نسل جدید کنشگران اجتماعی همزمان با استفاده از تئوری ها ، نیاز اساسی بر بررسی های فعالیت های عملی – تجربی آنها دارد. درباره شناخت فعالیت های عملی نسل جدید کنشگران اجتماعی در ایران نوشته " دختران خیابان انقلاب و ظهور نسل جدید کنشگران اجتماعی" نوشین احمدی خراسانی مورد بررسی قرار می گیرد.

پژوهش لورن دانکن دکترای روانشاسی و پژوهش گر فمینیست در امریکا درباره موضوع شناخت انگیزه هایی که افراد بر اثر آنها خواهان تغییر در جامعه می شوند و پژوهش سه گانه از شهرزاد علی، داود مامون، علی عسگر از دانشگاه لاهور پاکستان درباره ی نسل جدید و پدیده جهانی کنشگران سیاسی، در این نوشته مورد توجه قرار می گیرد.

نسل جدید کنشگران اجتماعی در ایران

نوشته نوشین احمدی خراسانی را بعلت بررسی پدیده ای جدید، بطور طبیعی می باید صرفا نقطه آغاز روند پژوهش ها شناخت این نسل دانست و برای نتیجه گیری و تعیین مناسبات با نسل جدید به پژوهش ها و تجربیات بیشتری نیاز است. این موضوع با توصیف نوشته به عنوان یک "یادداشت کوتاه" از طرف نویسنده، تایید شده است.

نوشته نوشین را می توان در پنج مورد درباره شناخت پدیده نسل جدید کنشگران اجتماعی در ایران بازبینی کرد: زمینه ها - بسترهای اجتماعی رشد نسل جدید ، اهداف، انگیزه ها، شیوه های فعالیت ، تاثیرات اجتماعی و آینده این نسل.

1- زمینه ها و بستر اجتماعی رشد نسل جدید

تغییرات اساسی در جامعه ایران باعث ایجاد شرایط دیگرگونه ای شده که این نسل جدید با مختصاتی متفاوت از نسل قبلی رشد کند. تغییرات تکنولوژیک - انترنتی باعث ویژگی "جهانی شدن" این پدیده شده است. از موارد محلی – بومی می توان از شرایط امنیتی جامعه در دشواری در توقف فعالیت های آنان، نام برد.

2- انگیزه های کنشگری نسل جدید

برای این نسل انگیزه های شخصی و خواسته های فردی محرک فعالیت های اجتماعی هستند. کنشگری براساس نفع شخصی، خود محوری و فردیت قرار دارند.

3- اهداف اجتماعی نسل جدید

نوشته نوشین درباره اهداف این نسل تنها به مورد اینکه هدف مشترکی با نسل قبلی ندارند، بسنده کرده است. جدید بودن این پدیده و انگیزه های فردی و روش های فعالیت با ویژگی "فردی"، شناخت اهداف را دشوار می سازد.

4- شیوه ها – روش های کنشگری نسل جدید

این نسل با استفاده از گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی به همراه اینترنت بعنوان ابزارها، شیوه‌ی مبارزاتی را تحت تأثیر قرار داده است. روش های کنش های اجتماعی آنها بشکل منفرد، پراکنده، سیال، بی واسطه و کوتاه مدت، بدون گروه و سازمان، بدنبال پاسخ روش و سریع به خواسته های فردی اش است.

5- تاثیرات اجتماعی نسل جدید

این نسل در مدت کوتاهی توانسته است تحرک در جنبش زنان در ایران بوجود بیاورد و گفتمان حقوق برابر را در افکار عمومی بطور گسترده میسر سازد. همچنین روابط و ساختارهای کنشگری اجتماعی را در مسیر تازه ای بکشاند.

شناخت نسل جدید کنشگران زنان: یک نیاز استراتژیک

شناخت و تعیین مناسبات – هماهنگی با این نسل در میان نظریه پردازان جنبش زنا ن به تازگی مطرح شده است . تا کنون دو نظر متفاوت دیده می شود:

یک نظر که پدیده "دختران خیابان انقلاب" را اعتراض به حجاب اجباری، تبعیض و حق برابری ارزیابی می کنند که با مبارزه برای آزادی و عدالت پیوند درونی دارند. این نظربرای قشر زنان نسل جدید هویت مستقل قایل نیست و با اولویت هدف مبارزه برای آزادی و عدالت، ناچارا نسل جدید زنان را در جنبش های عمومی سیاسی ادغام می کند:

"خیزش دختران انقلاب و خیزش دی ۹۶ هر دو در خیابان معنا مییابد، اعتراض مردمانِ محروم و طردشده ... " از این‌رو انتقاداتی نظیر حق انتخاب حجاب جدا از مسئله نان و اقتصاد است، کاملاً بیمعناست .... نقطه‌ای که خواستِ حق برابر و آزادی و عدالت به میان میاید و اعتراض به تبعیض وضعیت ساختاری موجود با سوژگی رقم میخورد و کلیت سیستم حاکم به سوال کشیده میشود، ارتباط میان دختران خیابان انقلاب و قیام فرودستان آشکار میشود" ( عاطفه رنگریز – بیدار زنی ).

نظر دوم از طرف گرایشی است که همواره بعلت تجربیات گذشته برهویت مستقل جنبش زنان و خطرات انحلال و یا ادغام آن در جنبش های دیگر اجتماعی سیاسی، تاکید داشته است. خواست آزادی پوشش "دختران خیابان انقلاب" را بخشی طبیعی از مبارزات مدنی جنبش زنان می دانند. روش های جدید فعالیت و همچنین رادیکال شدن "دختران خیابان انقلاب" به معنای تغییر اولویت های مطالبات جنبش زنان و یا ادغام آن، نیست بلکه وجود نیروهای جدید با روش های جدید در جنبش زنان بطور طبیعی نیاز بازبینی شرایط جدید را می طلبد. با توجه به شناخت تحولات عمیق جاری در جنبش زنان نیاز به تغییرات استراتژیک – راهکاری را ضروری می داند :

" در مجموع، تمامی این تغییرات – از فراخوان دوباره برای تجمع‌های خیابانی در دوران فشار و سرکوب گرفته تا نزدیک کردن مطالبات جنبش زنان به خواسته‌های معترضان در خیابان، و شکستن تابوهایی همچون اعتراض به حجاب اجباری و شیوه‌های جدید فراخوان و اطلاع‌رسانی درباره‌ی آن – همگی نشانه‌هایی از پوست‌اندازی جنبش زنان و تغییر راهکارهای آن دارد، تغییراتی که البته همچنان نیازمند شناخت و هماهنگیِ بیشتر با تحولات عظیم‌تری است که در بطن جامعه در حال رخ دادن و عمیق‌تر شدن است و مشهودترین نماد آن «دختران خیابان انقلاب» هستند" ( مریم حسین خواه - راهکارهای جدید جنبش زنان در ایران).

استفاده از تئوری های روانشاسی اجتماعی برای شناخت نسل جدید

به نظر منطقی می آید زمانی که در توضیح پدیده نسل جدید بر نقش اساسی ویژگی کنشگری فردی - فردیت (ناسازمان یافتگی – غیر تشکیلاتی) آن تاکید می شود، شروع بررسی ها از روانشاسی اجتماعی و فردی مفید باشد. نوشین احمدی خراسانی در توصیف نقش عامل "فردیت" در کنشگری اجتماعی این نسل جدید خصوصیات روحی - روانی را مورد شناسایی قرار می دهد :

"فرد محوری، شخصی، خود محوری، قائم به ذات، منفرد، خواسته‌ فردی، خودنمایانه، نمایشی".

لورن دانکن استاد و مدیر بخش دانشگاه اسمیت در امریکا در پژوهش خود دو پرسش را مورد بررسی قرار می دهد : چه انگیزه هایی باعث می شوند که برخی افراد خواهان تغییر جامعه می شوند و چه انگیزه هایی باعث می شود افراد بر اساس باورهای خود علاقمند به کنشگری در سیاست و موضوعات اجتماعی شوند؟

لورن دانکن ابتدا در این باره به دو روش کلاسیک می پردازد:

"یک روش پژوهش روانشناسی فردی با تاکید بر انگیزه های شرکت در کنشگری جمعی، بطور عمومی از تفاوت های خصوصیات شخصیتی و تجربیات گوناگون زندگی برای توضیح شرکت در کنشگری جمعی استفاده می کند. این روش هر چند می تواند تفاوت های فردی بین کنشگر و غیر کنشگر را نشان دهد ولی به ما نمی گوید که چرا این خصوصیات شخصیتی گوناگون فردی با کنشگری جمعی ارتباط ندارند- شناخته نمی شوند.

روش دوم مورد استفاده بیشتر پژوهشگران روانشاسی اجتماعی، بر کنشگری – کار جمعی برموضوع هویت اجتماعی تمرکز داشته اند. آنها طرح و بیان یک انگیزه مشخص و دقیق برای شرکت فردی در کنشگری اجتماعی را مطرح می کنند. با این حال، این روش پژوهش هم بطور عمومی موضوع تفاوت های فردی گوناگون را در نظر نمی گیرد، موضوعی که می تواند به ما بگوید که چرا برخی افراد خودآگاهی – وجدان جمعی در خود بوجود می آورند و برخی دیگر فاقد این قابلیت هستند.

لورن دانکن در برابر دو روش بالا الگویی را مطرح می کند که این دو روش را با هم ادغام می کند. الگویی که نشان می دهد خصوصیات شخصیتی و تجربیات زندگی در واقعیت بخشیدن به شرکت در کنشگری جمعی بطور مستقیم و غیر مستقیم از طریق بوجود آوردن خودآگاهی – وجدان جمعی، ارتباط دارند" ( لورن دانکن -2010).

او نتیجه می گیرد که تجربیات نسلی تاثیر نیرومندی بر روی شخصیت و رفتارهای اجتماعی دارند.

ویژگی های جهانشمول نسل جدید کنشگران اجتماعی

از دیگر ابزاری که می توان در شناخت نسل جدید استفاده شود، پژوهش های جهانی دیدن این پدیده است. بطور نمونه پژوهش دانشگاه لاهور با بررسی فعالیت های نسل جدید در چندین کشور در قاره های متفاوت نتیجه می گیرند:

"نسل جدید بین سال های 1978 و 2000 به دینا آمده است، تمرکز بر ایجاد و شکل بندی رفتارهای یگانه – منحصر بفرد خود، از کنشگری سیاسی که بطور جهانی دیده می شود، دارد. ما نتیجه می گیریم این پدیده جهانی شده است. با این حال، پژوهش های دیگری با روش های علمی جهت شناخت بهتراین پدیده نسل جدید لازم است ... در وضعیت کنونی جهانی شواهد تجربی نشان می دهد که نسل جدید خواهان ایفای نقش و تاثیرگذاری در سیاست است و سیستم های سیاسی موجود از هرگونه را مورد چالش قرار می دهند "( شهرزاد علی – علی عسگر – داود مامون- دانگشاه لاهور 2017 ).

مناسبات بین نسل جدید و نسل قبلی: چه گونه رابطه ای

"یادداشت کوتاه" نوشین احمدی خراسانی بعنوان آغاز شناخت نسل جدید کنشگران اجتماعی در ایران، بطور منطقی نمی توانسته به این پرسش پاسخ دهد. با این وجود لازم است تا برخی نتیجه گیری ها در موارد پنجگانه او مورد بازبینی قرار گیرند.

فرضیه ها و نتیجه گیری ها در شناخت نسل جدید نیاز به پشتوانه های فراوانی از پژوهش ها از جنبه های متفاوت اجتماعی از این نسل دارد. بطور نمونه در بررسی عامل "فردیت" در این نسل، ضمن نیاز به پژوهش ها ازانگیزه های فردی این نسل جهت کنش اجتماعی، استفاده از تئوری ها در کشورهای دیگر بعلت جهانی بودن این پدیده، مفید خواهد بود.

پیشرفت تکنولوژیک در برخی کشورهای غربی در طول حداقل یک دهه گذشته نسل جدیدی از زنان جوان را به فعالیت اجتماعی کشانده است که بسیاری خصوصیات مشترک با نسل جدید در ایران داشته اند و عواملی مانند نقش "فردیت" را در فعالیت های نسل جدید زنان را تجربه و مورد بررسی قرار داده اند.

فردیت در برابر خود آگاهی جمعی، فعالیت فردی در برابر فعالیت جمعی

فردیت در نسل جدید یک واقعیت اجتماعی است.موضوع عموعی جنبش زنان تعیین نوع مناسبات با این فردیت نسل جدید است و اینکه چه تاثیراتی لازم است بر این فردیت گذاشت؟ با پشتوانه شناخت این فردیت و انگیزه های فردی این نسل، چه گونه تاثیر و رابطه ای بین نقش و تمرکزبر فردیت در کنشگری فردی و کنشگری بر اساس حود آگاهی – وجدان جمعی باید وجود داشته باشد؟

نسل جدید بطور عمومی از اعتماد به نفس فراوانی برخوردار است و از این جهت بر فردیت و "خود محوری" تمرکز دارد:

" برای این نسل همه چیز به موضوعی «فردی»، «شخصی‌شده» و «بی‌واسطه» تبدیل شود. اگر ما «حقوق زنان» را به «واسطه» مشکلات موجود زنان و فراتر از خواسته‌ها و مشکلات صرفاً شخصی‌مان مطرح می‌کردیم، در کنشگران و فعالان نسل جدید زن، «حقوق زنان»، بی‌واسطه و شخصی (با محوریت «خود») مطرح می‌شود؛ تا آن جا که گاه حتا مرز میان «منافع شخصی» یک کنشگر زن با «حقوق زنان» کمرنگ می‌شود"(نوشین احمدی خراسانی).

در میان موارد متنوع سود مندی و یا بازدارنده ای که فردیت دارد و نیاز به پژوهش دارند، یک نکته منفی از ابتدا قابل توجه است: این فردیت و خود محوری با دوری از خود آگاهی جمعی از امکان تاثیر پذیری از حس همدردی اجتماعی برای رشد معنوی و تحول شخصیتی، خود را محروم می سازد.

ستایش فردیت در نسل جدید : اولین قدم اشتباه

بین پذیرش نقش فردیت درکنشگری نسل جدید زنان بعنوان یک واقعیت اجتماعی و عدم نقد و یا ستایش این فردیت، تفاوت جدی است. نوشین اشاره به "نقطه ضعف های" این نسل دارد، مواردی که نیاز به بررسی آنها است:

"بی شک این نسل جدید کنشگری، نقطه ضعف‌ها و محدودیت های خاص خودش را هم دارد. از سوی دیگر هر پدیده اجتماعی که به هر دلیلی گسترش ناگهانی می‌یابد، مشکلاتی را در آغاز راه دارد که با افزایش تجربه جامعه ایرانی نسبت به سازوکار ساختارهای جدید، احتمالاً این مشکلات، با ایجاد راهکارهایی متناسب به تدریج مرتفع خواهد شد".

در جامعه ا ی که بطورهمیشگی در هیجان های سیاسی زندگی می کند، نقد از کنشگران نسل جدید کار دشواری خواهد بود، اما تعیین مناسبات نسل قبلی زنان با نسل جدید نمی تواند از نقد ضعف های نسل جدید خودداری کند.

واقع بینی در قابلیت ها، تاثیرات نسل جدید- آینده

نوشین اجمدی خراسانی درباره قابلیت ها و تاثیرات نسل جدید مواردی را نتیجه گیری می کند که نیاز به بازبینی دارند. هر چند بعلت جدید بودن موضوع نسل جدید، نوشین برخی نتیجه گیری های خود را با پیشنوند تردی آمیز " به نظر می آید" شروع می کند.

آیا نسل جدید به شکل انفجاری در حال شکل دادن به جامعه مدنی است؟

آیا " کوتاه، سیال، پراکنده " بودن شکل های کنشگری این نسل، با دوام و پیوسته خواهد بود؟

اگر" مسیر تازه‌ای" از روابط و ساختارهای کنشگری اجتماعی بوجود آمده است، چه گونه رابطه ای ( اهداف و روش های مشترک) با نسل جدید می تواند، بوجود آید؟

در کنار نظر نوشین احمدی خراسانی درباره ظهور نسل جدید کنشگران اجتماعی، توجه به نظرات دیگر درباره فعالیت های "دختران خیابان انقلاب" مفید خواهد بود. این نظرات هر چند نفی نظر نوشین نیستند، اما درارزیابی در حرکت "دختران خیابان انقلاب" بر واقعیت های اجتماعی موجود، تاکید بیشتری دارند:

"استفاده‌ی گسترده از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی – به جای رسانه‌های عمومی و مطبوعات (که همواره درهایشان به روی فعالان مستقل زن بسته بوده) یا وبسایت‌های خبری وبسایت‌ها گروه‌های زنان که قبل‌تر از جمله شیوه‌های اطلاع‌رسانی در جنبش زنان بود – نیز از دیگر نشانه‌هایی است که گام گذاشتن به دورانی جدید را نشان می‌دهد" (مریم حسین خواه).

"به نظر من از لحاظ جامعه‌شناختی این حرکت (دختران خیابان انقلاب) نه جنبش است و نه خیزشی فراگیر، بلکه کارزار یا کمپینی است دامنه‌دار و در پیوند با جنبش حق‌خواهی زنان بطور خاص و جنبش حقوق مدنی و دموکراسی‌خواهی ملی بطور عام. چنانکه یکی از این زنان مبارز،‌ نرگس حسینی، بیان کرده است، او حرکت خود را در پیوند با جنبش مدنی مردم، معروف به «جنبش سبز» می‌داند و دیگری بیان داشته است که جزیی از اصلاح‌طلبان بود، اما از آنها ناامید شده و خود به عمل جدی مطالباتی روی آورده است. این کمپین مثل سایر کمپین‌های جنبش زنان که با اشکال و مطالبات مختلف شکل گرفته است، با گفتمان‌هایش، با شبکه‌هایش، با نماد‌‌ها و ارزش‌هایی که تولید کرده و می‌کند، مثل کمپین یک میلیون امضا و سایر کمپین‌ها، بخشی از لحاف چهل‌ تکه جنبش زنان است" (نیره توحیدی -مبارزه روسری افراشته بر «حق انتخاب» تمرکز می‌کند).

منابع

مریم حسین‌خواه - راهکارهای جدید جنبش زنان در ایران – سایت آسو -16/12/1396

نیره توحیدی - مبارزه روسری افراشته بر «حق انتخاب» تمرکز می‌کند-کیهان لندن – 10 1سفند 1396

عاطفه رنگریز- خیزش دختران انقلاب (که نام همه‌ی ماست) – بیدار زنی – 1 اسفند 1396

نوشین احمدی خراسانی - دختران خیابان انقلاب و ظهور نسل جدید کنشگران اجتماعی – اخبار روز-6مارس2018

Lauren E. Duncan- Using Group Consciousness Theories to Understand Political Activism-Journal of Personality 78:6, December 2010-Smith College, Northampton, MA

Shazad Ali and Ali Asghar , Dawood Mamoon-Political Activism in Generation Y: A Global Phenomenon-University of Lahore. Pakistan.March 2017




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد