|
از بیش از دو هفتۀ پیش تهران و شهرهای بزرگ ایران صحنۀ اعتراض میلیون ها نفر به آنچه "تقلب بزرگ انتخاباتی" می نامند شده که در نتیجۀ آن قرار است محمود احمدی نژاد برای دومین بار بر کرسی ریاست جمهوری کشور تکیه بزند.
سی سال پس از انقلاب اسلامی این اعتراض ها بقول وزیر امور خارجۀ فرانسه از حیث عمق، دامنه و تداوم پدیده ایست در خور توجه که عالیترین شخصیت ها و نمادهای سیاسی-مذهبی نظام جمهوری اسلامی ایران را نشانه گرفته که از سوی اکثریت جامعه به تقلب و عهدشکنی و عدم صیانت از آرای مردم آنهم به نامزدهای باصطلاح "خودی" نظام متهم شده اند. آنچه به این اعتراض ها تعّین بیشتری بخشیده خشونت سامان یافته ای است که حکومت برای خاموش کردن صدای معترضان به کار برده تا آنجا که خطیب نماز جمعه تهران، آیت الله احمد خاتمی، تظاهرکنندگان را محاربان با خدا و امام معصوم و نماینده اش آیت الله خامنه ای نامید که به گفتۀ او "بیرحمانه" سزوار مرگند. صرف نظر از شمار کشته شدگان و زخمی ها و دستگیر شدگان روزهای اخیر، پرسشی که ذهن هر ناظری را این روزها به خود مشغول می کند این است که سرانجام این جنبش چه خواهد شد و چه تاثیری تاکنون بر مناسبات نظام اسلامی و جامعه واقعی گذاشته است؟ روحانیان شیعه چه نقشی در این بین ایفا خواهند کرد؟ آیا آنان جانب حکومت مذهبی را خواهند گرفت که به مقابلۀ مستقیم با مردم معترض روی آورده یا بالعکس با رجعت به سنت تاریخی خود بدعت گذار موضعی انتقادی در قبال فشارهای قدرت دینی علیه مردم خواهند شد؟ نقش زنان در تحولات جاری چیست که عملاً و از خلال مظلومیت زنی به نام ندا آقا سلطان – دختر جوانی که در یکی از تظاهرات خیابانی تهران به ضرب گلوله افراد نظامی کشته شد – عملاً به نماد حق طلبی های جاری بدل شده اند؟ این ها از جمله مسائلی است که در زمینه ها و زمانه های امشب در گفتگوهای جداگانه با آقایان فرخ نگهدار، فعال سیاسی مقیم لندن، سعید رضوی فقیه، سخنگوی ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در تهران، و خانم پروین اردلان، از فعالان جنبش برابری طلب زنان در ایران، به بحث گذاشته ایم. پیش از هر چیز از فرخ نگهدار پرسیده ایم : ویژگی های جنبش اعتراض اجتماعی جاری در ایران کدام هاست و چه سرنوشتی برای آن می توان پیش بینی کرد؟ فرخ نگهدار : در وهلۀ اول باید گفت که یک تحّول کیفی در صحنۀ سیاست ایران رُخ داده است. مضمون این تغییر شکافته شدن و دو پاره شدن جمهوری اسلامی ایران است. از نظر حکومت سیزده میلیون و از نظر نامزدهای اصلاح طلب بیش از بیست میلیون رأی وجود دارد که به آقای احمدی نژاد و سیاست ها و بستگی هایش "نه" گفته اند و خواهان تغیّیر و تحّول هستند. در طول تاریخ معاصر ایران از مشروطه تا امروز، تاکنون یک چنین قدرتی در مقابل حُکام هرگز وجود نداشته که توانسته باشد نیمی از جامعه را - و بیش از آن را حتا - با مطالبات روشن و مشخص به صحنه بکشاند. تنها در انقلاب بهمن بود که ما با یک موج اجتماعی بالای نود درصد مخالفت با حُکام وقت روبرو بودیم. تفاوت آن موج با موج فعلی این بود که می دانست چه نمی خواهد، ولی نتوانست خواسته ها ومطالبات روشنی را به منصه ظهور برساند تا بر اساس آن مفاهیم و مقوله های دموکراسی، استقلال و جمهوری اسلامی را معنا کند و بگوید در چه قالبی می خواهد آنها را پیاده نماید. تحّول جاری، اولین تحّولی است که جامعۀ ایران را به دو نیمه تقسیم کرده و نیمۀ فعّال و معترض را در صحنۀ عمل نگه داشته است. بر اساس این تحلیل می توانم با ضمانت کامل بگویم که این جنبش رشد پیدا خواهد کرد و در چارچوب رهبری عملاً موجود آن نیز به ثمر خواهد رسید. ار اف ای : آقای فرخ نگهدار شما فرمودید که جنبش اعتراضی امروز در قیاس یا در اختلاف با جنبش انقلاب اسلامی سال ٥٧ می داند که چه می خواهد. اما، اگر به صحبت های رهبری کنونی این جنبش، آقای موسوی، رجوع کنیم می بینیم که تنها خواستۀ ملموس طرح شده همان شمارش واقعی آرا یا ابطال انتخابات صورت گرفته است. آیا این خواسته فی نفسه کافی است تا چشم انداز روشنی برای این جنبش تصور بکنیم یا بر اساس آن به تفاوت کلیدی در قیاس با گذشته قایل شویم؟ فرخ نگهدار : امروز وقتی شما به صحنۀ رویدادها نگاه می کنید، موج سبز و رنگین می بینید، زنان و مردان را در هم آمیخته در صف تظاهرکنندگان می بینید. روش های مبارزه، روش های مدنی و مسالمت آمیز است. کنترل فکری بر رفتار عاملان سیاسی است. شناخت و آگاهی سیاسی به طرز قابل توجه ای در ایران بالا رفته که به طور مشهود در رفتار تظاهرکنندگان نمودار می شود. بنابراین، من اصلاً توان این جنبش را به آقای موسوی موکول نمی کنم که قبل از برآمد مردمی می گفتند که یک اصولگراست و بعد از برآمد و به ادعای کیهان ایران و نیروهای تندرو گفته می شود که او خارج از نظام است. آنچه آقای موسوی در عمل نمایندگی می کند موجی است که از پائین فشار می آورد. تنها خصوصیت مثبت و قابل اتکای آقای موسوی این است که آدمی است بسیار جدّی که روی حرف خودش می ایستد. همانطور که بیست سال سکوت کرد و یک قدم از حرف ها و مواضعش عقب ننشست، امروز هم تجربۀ من از روش و منش شخصی ایشان این است که روی خواسته اش ایستاده است. ار اف ای : آقای نگهدار یکی از مواردی که در جنبش جاری جلب توجه می کند استفادۀ تظاهرکنندگان از مضامین و شعارهای بعضاً مذهبی است که در جریان انقلاب بهمن از آنها استفاده می شد. اما چگونه می توان توضیح دهد که این شعارها امروز علیه حکومتی سر داده می شوند که نه تنها ثمرۀ نهایی انقلاب بهمن است، بلکه نیز رنگ و هویت دینی اش بر هیچکس پوشیده نیست؟ فرخ نگهدار : انقلاب اسلامی ایران از آغاز برآمد خود و در نخستین ماه ها و سال های پس از پیروزی اش در مقابل یک تناقض قرار گرفت : کدام راه را باید در پیش گرفت؟ اسلامیت مهمتر است یا جمهوریت؟ بخشی از جامعۀ مذهبی ما و سیاستمداران دینی ما معتقد بودند که درآمیزی اسلام و آزادی و حقوق بشر و نیز جمهوریت و تجددگرایی ناگزیر و دلخواسته است و مفید. در مقابل بخش دیگری از نیروهای مذهبی ما به دیدۀ تردید به این مفاهیم مُدرن نگاه می کردند. در کشاکش این نیروهای در قدرت طی نخستین ماه های پس از انقلاب گرایش لیبرال و متمایل به تجدد از صحنه بیرون انداخته شد و یک موج تندروی اسلامگرایی افراطی همراه با اعمال خشونت قدرت را به دست گرفت. به گمان تحلیلگران که در اینباره نیز من با آنان موافقم آرمان های سترون شدۀ دستۀ نخست نیروهای مذهبی آغاز انقلاب دوباره در اثر تحولات اجتماعی جان گرفته و با تمایلات بخش سکولار و متجدد جامعۀ ما در آمیخته و یک جنبش نیرومندی را به وجود آورده که جامعه را از میان شکسته است... ار اف ای : گذشته از استثناء آیت الله منتظری به نظر می رسد که جنبش اعتراضی مردم ایران واکنش درخوری در نزد شخصیت های مهم روحانیان شیعه نیافته تا آنجا که برخی معتقدند که شاید برای نخستین بار از مشروطه تاکنون روحانیان شیعه از متن به حاشیه تحولات جاری رانده شده اند، هر چند رهبری این تحولات در شخصیتی نظیر میرحسین موسوی تبلور یافته و مضامین مذهبی نیز در شعارهای تظاهرکنندگان مشهود است. سعید رضوی فقیه در این مورد می گوید : سعید رضوی فقیه : من فکر می کنم که پیش از هر چیز باید در نظر بگیریم که برخورد هستۀ اصلی روحانیت سنتی شیعه با تحولات اجتماعی معمولاً یک برخورد محتاطانه و میانه روانه است. در مواجهه با تحولات اجتماعی، نگاه آنان در وهلۀ اول معطوف به حفظ ساختار روحانیت و میراث فرهنگی شیعه است. از آنجایی که قدرت مستقر در ایران یک قدرت اسلامی و روحانی است، طبیعتاً برخورد روحانیت شیعه در قم برخوردی است محتاطانه تا شکافی در درون سازمان روحانیت شیعه ایجاد نشود. فراموش نکنیم که در زمان رویارویی آیت الله خمینی و آیت الله شریعتمداری در دهۀ اول انقلاب اسلامی، بخشی از شاگردان قدیمی آیت الله شریعتمداری به خلع مرجعیت ایشان تن دادند تا سازمان روحانیت و مرجعیت دچار شکاف و انشقاق نشود. الان هم فکر می کنم که برخورد روحانیت شیعه با اتفاقات جاری برخورد محتاطانه ای باشد، اما در عین حال از آنجا که آنان خود را حافظ شرع می دانند، اگر بدعتی دینی و مذهبی مشاهده بکنند و اگر خلاف شرع بَیّنِ و آشکاری مشاهده بکنند، قطعاً اگر نه آشکارا، ولی در خفا اعتراض خود را به نحوی منتقل و دیدگاه های خود را بیان می کنند. در مورد جاری نیز به نظر می رسد که مراجع طراز اول شیعه با اتفاقاتی که افتاده خیلی موافق نیست و از وقوع برخی مسائل نظیر ریختن خون مردم بیگناه، نظیر تقلب در انتخابات که خلاف شرع است نارضایتی دارند. به همین خاطر هم هست که بخشی از اعضای شورای نگهبان به نمایندگی از این نهاد مذهبی و فقهی به قم رفتند تا در ملاقات و گفتگو با مراجع طراز اول روحانیان شیعه بتوانند به قول خودشان ذهن آنان را نسبت به تحولات جاری کشور "روشن بکنند." اظهارات آشکار و پنهان آیات عظام جوادی آملی و صافی گلپایگانی در نوع خود بی سابقه است و من فکر می کنم باید منتظر تبعات ملموس تر این موارد در آینده بود، به خصوص اینکه بخشی از روحانیت شیعه موسوم به "روحانیت مبارز" موضع جدّی وقاطع در قبال مسائل جاری کشور گرفته اند. از دیگر نمونه ها موضع آیت الله العظمی منتظری است که بیانیه صریحی منتشر کرد و نیز مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و نیز روحانیان شناخته شده ای نظیر حجت الاسلام عبدالله نوری که مواضع صریحی گرفتند ... با این همه، من فکر می کنم که در نهایت مشروعیت دینی جمهوری اسلامی تا حد زیادی در چشم روحانیون طراز اول شیعه کاهش پیدا کرده است. ار اف ای : حضور زنان در اعتراض های مدنی امروز ایران نه الزاماً از نظر کمّی، که دست کم از دو زاویه حائز اهمیت است : اول اینکه برای نخستین بار سی سال پس از انقلاب اسلامی زنان و مردان ایران در صف مشترک و دوشادوش یکدیگر خواستار حرمت انسان و آزادی و به رسمیت شناختن حقوق برابر خود هستند و دوم اینکه نماد جنبش اعتراض جاری عملاً ندا آقا سلطان زن جوانی شده که در تظاهرات خیابانی تهران به ضرب گلولۀ نیروهای نظامی از پا درآمد. پروین اردلان از فعالان جنبش زنان ایران در مورد وزن و انتظارات زنان در جنبش اعتراضی جاری چنین می گوید : پروین اردلان : آنچه در ایران امروز می بینیم هم حضور چشمگیر کمّی زنان، به ویژه زنان جوان، در اعتراض های خیابانی است و هم حضور کیفی و برابر آنان در همۀ زمینه ها. سی سال گذشته، برغم همۀ مشکلات و مسائلش، سال های بیهوده ای در تجربه آموزی و تاثیرگذاری جنبش زنان بر تحولات ایران نبوده است. در این مدت یکی از دلایل پیدایش فضای سیاسی جاری کشور، نقض پیوستۀ حقوق زنان و همزمان مقاوت و تلاش آنان در مقابل انواع تبعیض ها و بی عدالتی های جنسیتی بوده است. حضور پُررنگ زنان در اعتراض های مدنی جاری هم نقطۀ اوج فعالیت آنان و هم ثمرۀ مقاومت و حضوری مداوم در سه دهۀ اخیر به شمار می رود. در واقع، جامعه امروز پی می برد که زنان ایران در این سال ها مظهر حق خواهی بوده اند. نماد این امر نیز ندا آقا سلطان است که به نظر من ماندنی ترین نماد در تاریخ مبارزات حق طلبانۀ نه فقط زنان، بلکه کلیه مردان و زنان ایران شده است. در واقع از خلال این نماد می توان پی برد که نوعی آگاهی جنسیتی در ایران شکل گرفته که نه فقط زنان، بلکه نیز مردان را دربرگرفته و در گیر تلاش ها و مقاومت های اجتماعی کرده است. در واقع این حق طلبی و برابری خواهی را ما بیش از همه مدیون جنبش زنان ایران هستیم. دلیلش هم ساده است وقتی شعار محوری زنان حق طلبی و برابری خواهی است قطعاً آنان منتقدترین نیروی اجتماعی جامعه هم می شوند. صرف نظر از اینکه آیندۀ اتفاقات جاری چه خواهد بود، من فکر می کنم که زنان ایران نقش خود را بر صفحۀ روزگار و این دوران زده اند. این نقش حاکی از این است که این مقاومت در جریان زمان رشد کرده و بالیده و اکنون ایستاده و عقب نیز نخواهد نشست. اگر سنتاً مردان نقش حامی زنان را ایفا کردند، تحولات جاری نشان داد که اینبار زنان نقشی برابر با مردان بر دوش گرفتند و این گام بسیار مثبتی است در ترسیم آینده ای روشن برای کل جامعه. میزگرد: ویژگی های جنبش اعتراضی ایران نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|