logo





باغ و سفر

شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰ فوريه ۲۰۱۸

فرخ ازبرى

farrokh-Azbari.jpg
بوى شكوفه مى دهد هر گذرى كه مى روى
باغ ترا صدا كند در سفرى كه مى روى

قصّه جان ما توئى روح و روان ما توئى
بى تو سحر نمى شود چون شررى كه مى روى

غنچه باغ افسرى روشنى هر سحرى
حكم گذار ما توئى تاج سرى كه مى روى

تاب زلال زلف تو هوش بنفشه مى برد
باغ به گريه مى رسد چشم ترى كه مى روى

آن همه عطر شانه ات باد برد ز خانه ات
مشك رسد ز جامه ات مشك برى كه مى روى

زخم عميق لحظه ها لاله و داس بود و بس
مرهم داغ سوسنى خوش ثمرى كه مى روى

سالك درگه توايم عابد هرگه توايم
دست نياز ما ترا سيم و زرى كه مى روى

بخت اگر جفا كند در قفسم رها كند
ياد هواى تازه اى چون سپرى كه مى روى

تلخ اگر شود زمان لب بشود كنار جان
زهر ببارد آسمان تو شكرى كه مى روى


عاشق دل شكسته ام ره بنما كه خسته ام
نور سپيده مى دهى چون ظفرى كه مى روى

فرخ ازبرى _ المان
٧ فوريه ٢٠١٨



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد