گلبانوی صدای سوختهای تو
ترانهی لبهای دوختهای تو
قامتِ عشق و طاقتِ رفاقت
تابانتر از ماهِ افروختهای تو
بخوان تو از دنیای بستهی ما
همپایی کن با پای خستهی ما
همراز و همآواز هر "ندایی"
بخوان تو با ساز شکستهی ما
قدر نفسهای تو را میدانم
زخمه بزن بر رگِ واژگانم
تو از حریق بیدریع صدات
آتش زدی بر سرخیِ زبانم
بالابلند! طلایهدارِ آواز!
خنیاگرِ خروشِ زن از آغاز
بیبال و پرِ منِ بیبال و پر باش
که زندهام به عشقِ روزِ پرواز
ای بانوی شکوفهی آزادی!
رهآوردِ عشقی و نور و شادی
سپیدهی حضور تو گلباران
تو "ویدا"ی "ندای"ی هر فریادی
باید به آشیانهام برگردم
به ایرانِ ویرانهام برگردم
بسازماش اندازهی روزگار
به شعر عاشقانهام برگردم.
اول فوریه 2018