logo





تهاجم از سر یاس

جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۹ ژوين ۲۰۰۹

محمد اعظمی

aazami.jpg
در نماز جمعه امروز علی خامنه ای ضمن گره زدن ۴۰ ملیون رای شهروندان ایرانی به مشروعیت نظام، امکان تقلب در آن را، رد کرد. او از اعتماد خود به انتخابات توسط دولت احمدی نژاد، سخن گفت و از شاکیان خواست که از کانال قانونی شورای نگهبان اقدام کنند. خامنه ای اعلام کرد که "زیر بار بدعت های غیر قانونی" نمی رود. او در حالی که امکان بازشماری آراء را رد نکرد، اما با لحنی تهدید آمیز، گفت که رهبران سیاسی باید به تظاهرات و راهپیمایی های خیابانی خاتمه دهند و در غیر این صورت، مسئول عواقب آن خواهند بود و افزود که این نظر که راهپیمائی های خیابانی نوعی اهرم فشار بر مسئولان نظام است، تصوری اشتباه آمیز است. خامنه ای در حالی که در رابطه با حمله به دانشجویان و از شکسته شدن قلبش همچون ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ سخن گفت اما مهاجمان به مردم و دانشجویان را به حال خود رها کرد و سخنی برای پیگیری این جنایت بر زبان نراند، اما در رابطه با عواقب تظاهرات خیابانی، مسئولیت آن را به دوش اصلاح طلبان انداخت و قرار شد در صورت تداوم، بعدا هم در این باره سخنان دیگری بگوید.
در باره این سخنان، چند نکته گفتنی است:
این سخنان گر چه ظاهری تهاجمی داشت، اما کاملا تدافعی و از سر ترس است. ترس از خشم و خروش مردم، ترس از صف آرائی حکومت در برابر یکدیگر و واکنش منفی جهان به این انتخابات و نتایج آن.
امروز مردم در خیابان اند. کمیت میلیونی و وسعت سراسری مردم، خصوصا در شرایطی که تظاهرات ممنوع شده و سرکوب و دستگیری افراد شاخص سیاسی گسترش یافته است، به تنهائی، یک حکومت را در موضع تدافعی قرار می دهد و نسبت به آینده، بیمناک می کند. این مساله زمانی که با شکاف در راس هرم قدرت و در کل سیستم نظام همراه شود، حکومت را ضعیف تر می نماید. توجه کنیم که شکاف در بالا مانع بسیار بزرگی برای مقابله یکپارچه با مردم ایجاد می کند. عامل دیگری که ولی فقیه را در موضع ضعف نشانده است، پشتیبانی افکار عمومی کشورهای دموکراتیک و عموم دول جهان، از مبارزات مردم ایران است. جنبشی که امروز در خیابانها به جوش وخروش در آمده است، با این پشتوانه، دلگرم تر می تواند ارتجاع حاکم را عقب براند. حدود یک هفته پس از انتخابات و با وجود اعلام رسمی نتایج آن، توسط وزارت کشور و تائید اولیه خامنه ای، هنوز جهان نه تنها اقبالی به آن نشان نداده، بلکه منتظر ابطال آن نشسته است. هشدارهای سران اروپا و احضار سفیر ایران در انگلیس و برخورد عفو بین الملل، همه گویای شک و تردیدی است، که نهادهای جهانی نسبت به سلامت این انتخابات دارند. به این ها همه باید نقش مثبت ایستادگی برخی از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران در داخل کشور به ویژه نقش موثر موسوی و کروبی، دو کاندیدای اصلاح طلب را افزود. تا کنون، به رغم درخواست ولی فقیه برای عقب نشینی از خیابان ها، این دو کاندیدا و حامیان اصلی آن ها به چانه زنی صرف در بالا اکتفا نکرده، به تعهد خود نسبت به مردم وفادار مانده و مبارزه علنی و مسالمت آمیز خیابانی را تکیه گاه اصلی خود کرده اند. اگر حرکت کنونی ادامه یابد می تواند در عقب نشاندن ارتجاع موثر افتد و این واهمه ولی فقیه را در برخورد با جنبش مردم افزون کرده است.
سخنان خامنه ای در دفاع از احمدی نژاد تا حدودی از سر ناچاری و آمیخته با یاس است. او امروز برخی از سران روحانیت را با خود ندارد. رفسنجانی به عنوان یکی از افراد موثر نظام و مسئول مجلس خبرگان رهبری، در مقابل او ایستاده است. امروز خطر اینکه موقعیت خامنه ای به عنوان ولی فقیه به دلیل "عادل" نبودن، در مجلس خبرگان، زیر سئوال رود، چندان ناممکن نیست. در چنین شرایطی عدم پشتیبانی خامنه ای از دارو دسته احمدی نژاد منجر به از دست رفتن تکیه گاه نظامی امنیتی او شده و کنار زدنش توسط جریان معترض انتخابات، سهل تر خواهد شد. او چاره ای جز این نداشت. خصوصا این که، کودتای انتخاباتی با اجازه او صورت گرفته بود. بی جهت نیست که تنها مرجع قانونی برای رسیدگی به شکایات را، شورای نگهبان معرفی نمود. او در حالی که وانمود کرد که قلبش از تهاجم به دانشجویان شکسته شده است، اما کلامی در تحت تعقیب قرار دادن مهاجمان به زبان نیاورد. خامنه ای امروز در نماز جمعه با هدف روحیه دادن به هواداران خود سخن گفت. او بهتر از هر کسی می داند که اکثریت مردم در مخالفت با نماینده او یعنی احمدی نژاد به پای صندوق ها رفته اند.
هم چنین، مشروعیتی که خامنه ای از آن صحبت می کند و آرائی که به حساب خود و نظام می ریزد متعلق به همان کسانی است که امروز در خیابان ها طلب رای خویش می کنند و برای پس گرفتن رای خود از حکومت در حال مبارزه اند. بر خلاف ادعای خامنه ای مردم در داخل کشور و در خیابان ها، با شعارها و اعتراضاتشان مشروعیت نظام و ولی فقیه اش را معنا کردند و دول جهان نیز، با تردید و شک خود نسبت به صحت انتخابات، بطلان ادعاهای او را به اثبات رساندند.
علی خامنه ای در سخنان امروزش مردم و کاندیداهای اصلاح طلب را به آرامش دعوت نمود و از آن ها خواست که خیابان را ترک کرده به سوی قانون که از کانال شورای نگهبان می گذرد، روی آورند. او در ضمن شمارش برخی صندوق ها را نیز منتفی ندانسته است.
نخست این که اگر تمامی صندوق ها نیز باز شماری شوند باز به سود احمدی نژاد و خامنه ای تمام می شود. به این دلیل ساده که تقلبی به شیوه رایج در کار نبوده است، کودتای انتخاباتی رخ داده است. تقلب با دستکاری در آراء قابل توضیح است. در این انتخابات آراء را ساخته اند. شمارش آرای صندوق هائی که عموما توسط خودشان پر شده اند، به سود آنهاست. بنا به گفته رضائی اصولگرا ۱۷۰ حوزه یعنی نیمی از حوزه ها میزان مشارکت بین ۹۵ تا ۱۴۰ در صد واجدین شرایط رای بوده است. اگر رهبر ریگی به کفش ندارد، چرا پیش از بررسی مدعی سلامت انتخابات شده است.
دوم این که شورای نگهبان همدست کودتاگران است. این ماجرای مفتضح توسط ولی فقیه، شورای نگهبان و دارو دسته سپاه و بسیج صورت گرفته است. شکایت از دولت به شورای نگهبان، جدا از بی حاصلی اش، وقت کشی است و انرژی جنبش را هدر می دهد.
خواست ابطال انتخابات اولین هدفی است که جنبش ما تا کنون بر آن تاکید کرده و می بایست پرطنین شود. ایطال انتخابات وسیع ترین نیرو را با خود دارد. در این رو در روئی، شمار مردمی که به حرکت در می آیند، بسیار با اهمیت است. ابطال انتخابات در این شرایط شعاری رادیکال است. اگر جنبش ما بتواند این انتخابات را باطل کند، بسیاری از مسائل به دنبال آن می آیند، که به سود جنبش است. ابطال انتخابات یعنی بی کفایتی دولت و حامیان او، یعنی تعقیب کسانی که رای سازی کرده اند، یعنی برکناری و محاکمه متقلبان، یعنی عدم صلاحیت این مجموعه برای برگزاری انتخابات بعدی. ابطال انتخابات یعنی آزاد کردن کسانی که همراه مردم علیه این بی عدالتی به پا خاسته اند. یعنی ....
و بالاخره این تهاجم با ترس و از سر یاس صورت گرفته است. کافی است کسانی که در جریان این جنبش موقعیتی گرفته اند و خصوصا دو کاندیدای اصلاح طلب بدون واهمه بر خواست ایطال انتخابات پافشاری کنند. از خشونت پرهیز کرده، بکوشند اشکالی از مبارزه را پیشنهاد نمایند که هم، مردم با هزینه کم تر و لاجرم وسیع تر در آن شرکت کنند و هم در عقب راندن سریع تر حکومت موثر باشند. این حرکت ها و اعتراضات نیازمند این است که با اعتصاب در کارخانه ها، ادارات، دانشگاه ها و مدارس تکمیل شود، تا بتواند رژیم را در ایستادن بر خواست ناحق خود سست کرده به تسلیم کشاند. اتخاذ تاکتیک های زمان بر، برای جنبش مهلک است. کمیته حقیقت یاب و یا بردن شکایات به ارگانهای حکومتی، بدون ادامه دادن شکل کنونی مبارزه، جنبش را ضعیف کرده و می تواند به شکست کشاند. حکومت دعوت به مسالمت و آرامش می کند اما همزمان ارعاب و دستگیری ها را گسترش داده است. کافی است در جبهه مبارزه مردم، سستی و رخوتی بروز کند تا چهره واقعی رهبر و دارو دسته جنایت کارش بیشتر برملا شود. و اگر چنین شود قربانیان آن مردم و کسانی خواهند بود که در راس این حرکت قرار دارند.
خامنه ای در بن بستی گرفتار شده است که در صورت تدوام جنبش کنونی، اگر بر مسند قدرت هم بماند، از اختیارات و یکه تازی اش کاسته می شود. او در این انتخابات با گره زدن سرنوشت خود به سرنوشت احمدی نژاد، از طول عمر حکومتش کاست. او با این تصمیم تکیه گاه خود را باز هم کوچک تر نمود. اگر راه سرکوب را پیشه کند، موقعیت اش در داخل کشور سست شده و موجی که به راه افتاده است او را به خاک خواهد سپرد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد