logo





تاریخ چیست؟

دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۶ ژانويه ۲۰۱۷

بیژن باران

bijan-baran.jpg
گذشته را بررسی کن اگر می خواهی آینده را ببینی. کنفسیوس
تاریخ چیست؟ افسانه ای که مورد توافق قرار گرفته. ناپلئون

در باره تاریخ گزینه گویی زیاد شده است. دن بروان در کتاب کد/ راز داوینچی نوشت: تاریخ را همیشه فاتحان می نویسند. وقتی 2فرهنگ تصادم می کنند؛ بازنده نابود می شود، فاتحان کتب تاریخ را می نویسند. یعنی که آرمان خود را شکوهمند جلوه داده؛ دشمن را ناچیز جلوه می دهند. فاتحان توجه دارند که گفتار و کردار آنها در تاریخ برای اخلاف یادگار می ماند.

گاهی هم در غیض کنترل را از دست می دهند. کنفسیوس تاریخ را در بعد زمان برای پیشگویی فردا انگاشت. ناپلئون تاریخ را پدیده اجتماعی در نقطه ای خواند. آیا تاریخ بازتاب واقعیات بطن جامعه است که ضبط نمی شوند یا نظرات تاریخنگار بنا بر تجارب و دیدگاه او ؟ گارسیا مارکز، 2015- 1328 کلمبیا با جایزه نوبل 1982، گفت: زندگی آنچه زیسته ایم نیست، بلکه همان چیزی است که در خاطرمان مانده؛ که به یادش می آوریم تا روایتش کنیم.

در تاریخ حافظه راوی و عموم نقش داشته؛ البته این حافظه تابع زمان خدشه پذیر است. گابریل لاوب، ترجمه ستاره بهرنگی، گفت: آینده آن زمانی است، که آدمی در خلالِ آن همۀ گذشته را خواهد شناخت. تاریخ سیر حوادث گذشته در زمان است که دیگر به آنها دسترسی نیست. گاه تاریخ، در باره خود علوم یا خود هنرها است؛ در برخی موارد "تاریخچه" برای یک حوزه مشخص بکار می رود. مانند علوم، طب. تعزیه، مینیاتور، رقص، تار هم تاریخچه یعنی سیر تطور خود را دارند.

برخی حوادث تاریخی در چند منبع یکسان ضبط می شوند: کوروش بابل را در 537 ق م مسالمت آمیز فتح کرد. در 1285 فرمان مشروطیت توشیح شد که قدرت مطلقه شاه را به سلطنت و حکومت را به 3قوه مستقل مجریه، مقننه، قضاییه تقسیم کرد. پدیده یعنی رخدادی عینی مانند فصول سال، ایده یعنی پنداری ذهنی مانند ترس از مرگ است. حوادث اجتماعی و طبیعی در عصر رسانه های مدرن دقیق ضبط می شوند. نمونه ها: قحطی، شیوع مرض عفونی، زلزله، سفر رسمی رجال.

تاریخ یک راوی، موضوع، سند بجا مانده/ کتاب، درجه ایقان محتوا دارد. راوی تاریخنگار یا شاهد شفاهی است. نگارش تاریخ بر راستگویی، روش علمی، عدم ممیزی استوار است. تاریخ متن یک نوشته است که برای خواندن و درک گذشته؛ اهمیت یک رخداد اعمال بزرگان است. موضوع اعمال مهم شخصیتها، حوادث مهم، حیات اجتماعی می باشد.

حیات اجتماعی شامل زبان، فرهنگ، سازمان سیاسی، اقتصادی، دینی، ساختار طبقات، خانواده، نهادهای جامعه شیوه تولید، شغلها، نیروهای موثر در جامعه اند. اکنون تاریخ روزانه در خبر نوشته شده که رسانه ها ترابری می کنند. مفسر، تحلیلگر، ستون نویس روزنامه ها این اخبار را حلاجی می کنند. اسناد طبقه بندی اخبار پس از 30 سال در غرب برای تاریخنگار علنی شوند.

تحلیلگر، نقاد، خواننده، مترجم کتب تاریخ را مرور کرده؛ تا درک درستی از سیر حوادث بیآبند. در نشریات پایان سال، رئوس اخبار بنا به فاکتهای سال نوشته شده؛ پیش بینیهایی برای سال جاری بنا به تجربیات نویسنده در هم می شوند. آنها نوعی کاربرد قوانین ناشناخته تاریخ اند. تحلیل خبر مانند تحلیل تاریخ، حادثه در گذشته است.

خبر می تواند جنایتی در یک کلانشهر باشد؛ چرایی، انگیزه، جوانب رخداد روشن نیستند. معقول Normativity انجام چیزی بنا به روش نرمال/ عادی است. یعنی استاندارد یا مدل ایده آل در انجام کاری مانند صحیح بودن در رفتار، سخنگویی، نوشتن است. سعه صدر/ بردباری سرمشق قرار دادن در اجرای وظیفه ای با کاربرد اصول، قوانین، آداب است.

معمولا شکل موضوع، کتاب است که گاهی اغلاط آنرا مولف ویراست می کند. درجه ایقان محتوای کتب تاریخی را نقادان با قیاس با منابع دیگر تعیین می کنند. اهمیت انسانی هم در دید هر تاریخنگار فرق داشته که در داوری او در باره اعمال رهبر، قبضه قدرت سیاسی، رجال سیاسی موثر است.

کتاب تاریخ می تواند منبع تتبعات بعدی باشد. ادیبان بعدی می توانند یک اثر تاریخی را با منابع مختلف مقایسه کنند. آن را بطور عینی با شواهد، حوادث، اقلام تاریخی، گاهی از پیران بطور شفاهی، در عصر مدرن با اسناد غیرطبقه بندی شده از کشورهای غربی، اسناد دولتی راستی آزمایی کنند. پس تاریخ نویس می تواند بر اساس آثار قبلی یا خود شاهد حوادث- تاریخ را بنویسد.

گاهی روایتها تاویلی بوده؛ با ذهنیات، تخیل، بایس/ تعصب نویسنده آغشته اند. گاهی تاریخ آینده نگر بوده؛ یا در زمانی بعد تر از حادثه نگاشته شده؛ لذا برخی اشارات آتی در آن برای زمان گذشته درج می شود. نسلهای بعدی آن را پیشگویی قلمداد کرده که بوقوع پیوسته اند.

تاریخ با عبرت از حوادث، تکمیل قراردادها، ایجاد قوانین فیمابین انسانها به سده 21 رسید. قراردادهای زیر معمولا پس از گسترش نظامی در بستر تاریخ خاص وضع شده؛ مدتهای مدید انسانها آنها را بکار برده اند. می توان هر کدام از این تعهدات انسانها را تلخیص کرد؛ با قوانین بومی، بین المللی، تخصصی مانند صنفی، تجاری، دریایی مربوط کرد.

این قوانین جهان شمول بوده؛ در جهان کنونی حکمفرمایند. مهمترین قراردادهای مانا تشکیل سارمان ملل متحد، ایجاد ناتو، سازمان تجارت جهانیWTO، سازمان همکاری شانگهای اند. غیر از اعمال رجال، قراردادها و حوادث هم جنبه تاریخی دارند.

رکن اصلی قوانین مدنی یکسانی اجرای آن بوسیله انسانهاست. تخطی از آنها حاوی جزاست. در اصول ادیان، قوانین عرفی، موارد اخلاقی؛ جزای تمرد از آنها را هم می توان در نظر داشت. دمکراسی یونانی آزادی بیان، فلسفه تبیین قوانین جهانشمول در طبیعت را بجا گذاشت. قوانین روم برای حکومت بر مستعمرات، حفظ ثروت، سنای مشورتی، اصول جمهوریت بودند.

قوانین زیر در کشور های عضو سازمان ملل بکار می روند: حق مالکیت، سفر، حیات. 10فرمان موسی یا حمورآبی؛ حق اقلیتها، فتح بابل، آزادی بردگان یهودی در منشور کوروش 538ق.م. کشف 1879 در بابل، قانون سنای روم و مگناکارتا/ میثاق بزرگ 1260م برای تحدید استبداد مطلقه فردی انگلستان، قرارداد صلح، حقوق رعایا.

قرارداد صلح 1919 ورسای برای پایان جنگ؛ دادگاه نورنبرگ و بعد لاهه برای جرایم ضد بشری جنگ بودند. یاسا/ فرمان چنگیز برای تجارت با کشورهای بیگانه، جنگ، مراتب ارتش، چاپار/ نامه رسانی، مالیات، وراثت، روابط خانوادگی بود. این تجربه قانون مندی به حقوق بشر سازمان ملل تعالی یافت. برجام هسته ای بین ایران و جامعه ملل در رفع تحریمها و راستی آزمایی صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران است.

تاریخ روایت، تاویل، تفسیر حوادث است. تاریخ در علوم اجتماعی مجموعه متنی، بصری، فیلم، عکس، اقلام موزه ای، دروس دانشگاه است. از دهه 1970 ببعد چرخش های زبانشناسی و فرهنگی پسامدرن در تاویل ادبیات رخ دادند. فوکو مناسبات انسان با قدرت، دریدا متنیت، لیوتار و وایت روایت را مطرح کردند. در دولت استبداد، بقول فوکو "قدرت همه جاست."

دانش را می توان به علوم و ادبیات تقسیم کرد. علوم به طبیعی و انسانی بخش شده؛ طبیعی رشته های فیزیک، شیمی، نجوم، ژنتیک، بیولوژی را دارد. علوم انسانی حقوق، جامعه شناسی، اقتصاد، انسانشناسی، روانشناسی، باستانشناسی بوده؛ که آنها را مانند زمینشناسی یعنی تاریخ زمین می توان بررسی کرد.

ادبیات به تخیلی مانند شعر، داستان، سناریو؛ غیرتخیلی مانند نقد ادبی، نظریه ادبی، تاریخ، بیوگرافی، گزارش، ژورنالیزم تقسیم شد. ادبیات و هنر تخیلی بوده؛ لذا می توانند غیرواقعی، موهوم، تجریدی باشند. این را در موسیقی و نقاشی مدرن انتزاعی از نوع شونبرگ و اندی وورهال می توان یافت. هنر حسی مانند موسیقی، اجرایی مانند رقص، تزیینی مانند جواهرات است.

علم به طبیعی مانند بیولوژی و انسانی مانند روانشناسی تقسیم می شود. لذا تاریخ اگر علم باشد در علوم انسانی شامل علوم سیاسی قرار دارد نه علوم طبیعی. پس تاریخ چون واقعه نگاری است در ادبیات غیرتخیلی قرار می گیرد. تا اینجا می توان گفت: تاریخ ادبیات غیرتخیلی و یکی از علوم انسانی است. شیوه علمی در علوم طبیعی و انسانی بکار رفته؛ در ادبیات غیرتخیلی هم می توان بکار برد.

تاریخنگاری بررسی نظامند و نقادانه برای فهم حوادث فراگیر گذشته است که نگارنده بنا به اهمیت آنها را برگزیده؛ تلاشی است با کاربرد استاندارد، مشاهده، استقراء، پراتیک، خردگرایی. شیوه تاریخی شامل باستانشناسی، محل، زمان، فاعل، مواد کاربردی، ارزش شواهد، اعتبار اسناد، پژوهشها، تقویمگذاری، فلسفه، شناخت تاریخ می شود.

تاریخنگار به تقریر حوادث گذشته پرداخته؛ گاهی خود شرکت کننده در حوادث اجتماعی بوده؛ همزمان یا بعد، از حافظه و یادداشتها، تاریخ را می نویسد. تاریخ ضبط رخدادهای عینی از دریچه یک راوی در بستر جامعه است. تاریخنگار آن را با منابع دیگر محک زده؛ مطالب را می نویسد. نشر آن نیز با ممیزی دولتی، تعصبات نویسنده، ملاحظات دیگر تصادم می کند.

شرح حال نویسی/ آتوبیوگرافی هم بر اساس کتب تاریخی، نامه ها، شواهد دیگر تحریر می شود. نمونه: این نوع تاریخنگاری، تاریخ ادبیات ایران در 4جلد ادوارد براون به انگلیسی ترجمه مجتبایی به فارسی می باشد. کار ادبی دیگر در سده 20 تصحیح متون ادبی گذشته با مقایسه نسخ آنها در کتابخانه های غربی و شخصی است.

تاریخنگار 2نوع است: 1- شاهد عینی با همزمانی راوی و رویداد مانند احمد کسروی در باره قیام تبریز، ابراهیم فخرایی در باره قیام جنگل، برخی چریکها مانند چه گوارا و حمید اشرف خاطرات و شنیده های خود را نگاشته. 2- پژوهشگر مطالعاتی پسارویدادی مانند رژی دبره، یرواند آبراهامیان، پیمان وهاب زاده در باره سازمان چریکی کنکاش کرده؛ اسناد، خاطرات، کتب کشورهای مشابه در باره تجارب چریکی را قیاس و تحلیل می کنند.

نوع 2 شامل تحلیل هم می شود. نمونه: آرین پور از صبا تا نیما-سرگذشت شعر فارسی در عصر مدرن. در این جا علوم دیگر مانند حقوق/ قانون، اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی تداخل در تاریخ می کنند. نیز تاریخنگار نوع 2 به بازجوی دادگاه شباهت دارد که با شواهد به استنتاج برائت یا حکم می رسد.

تاریخنگاری سوای خواننده، مترجم، نقاد می تواند ضعف، تعصب، سهو هم داشته باشد- بویژه در تاریخ ادبیات فارسی که نیاز به چند زبانی نگارنده است. او باید اشتباهات، تناقضات، صدق منابع، اعتبار نقل قولها را محک زند. کتب خطی پیشاصنعت چاپ را ناسخان، کاتبان مغلوط تکثیر کردند. در عصر مدرن سانسور و نسخه رسمی تبلیغی حاکمیت در متن تغییر ایجاد کردند. البته تاریخ نگار در ویراست بعدی می تواند برخی سهوها، اغلاط، اشتباهات، نواقص، دروغها را تصحیح کرده؛ با منابع بهتر آنها را تکمیل کند.

صِرف نقل قول از منابع تاریخ گاهی غلط انداز است. زیرا ردیه یک مخالف شخصیت تاریخی دلیل درستی نظر نمی شود که تاریخنگار از او نقل قول می آورد- حرفهای دکتر بقایی در مورد دکتر مصدق در کتابی. روشن است که با نقل قول ردیه در باره فرد نتیجه گیری منفی بدست می آید. گاهی هم منابع در مورد تقویم، افراد، محل، گفته، رویداد، در تضاد اند؛ عقل سلیم بی تعصب یکی را باید بگزیند. در خبرنگاری قاعده براین است که در تایید یا تکذیب 3 نظر در باره موضوع مورد مناقشه را بکار برد.

البته منقدان کتب تاریخ این نارسایی، آسیب شناسی، تعصبات را گوشزد می کنند. آیا گزارش رویداد غیرمحتمل است؟ آیا بر خلاف ذات بشر، در تضاد است با آنچه می دانیم. نمونه: برخی شایعات در باره راسپوتین یا قدیسان. برخی اطلاعات برای شاهد و گزارش ساده تر ند. آیا تضاد درونی در گزارش است؟ مثلا شاهد روایت کجا قرار داشت؟ گاهی خود داده درست است؛ ولی گزارشگر منبع، زمان را غلط آورده.

بسیاری اطلاعات از شاهدان غیرمستقیم است یعنی کسانی که در محل وقوع نبودند. گاهی شایعه بکار می رود. تاریخنگار چاره ای ندارد که شایعه در باره مافیا با کردار پنهان را بکار برد. این را فردی از کسی دیگر شنیده؛ یعنی تخیلی نیست. او آن را با داده های دیگر موافق و مستند می کند. اصولا زورمندان کار غیرقانونی خود را مخفی می کنند. در تاریخ شفاهی 3پرسش زیر را باید مراعات کرد:

1-شاهد اولی کی بود که شاهد دوم اظهارش بر شاهد اول قرار دارد؟ 2-آیا شاهد دوم گزارش کامل داد. 3- اگر نه، شهادت اولی کجایش نقص دارد؟ پاسخ رضایت بخش به پرسش 2 و 3 به تاریخنگار کمک می کند؛ تا صحت و سقم شاهد اولی را تعیین کند. برای تاریخنگار منبع دوم منبع اصل می شود. این امر در احادیث نبوی مهم است.

باید چند نمونه آثار تاریخی، ادبی-تاریخی، علمی، علمی-تخیلی را بررسی قیاسی کرد. تاریخ 9فصلی هرودوت 440 ق م، کوروش کبیر 576-530 ق م، شاهنامه فردوسی 1010م، کسروی 1890-1946 در نظر گرفت. هر 3پدیده از ویکی پیدیا خلاصه می شوند. در اینجا 3نمونه تاریخنگاری هرودوت، فردوسی، کسروی می آیند.

هرودوت با کمی بایس/ تعصب ملی سنتها، سیاست، جعرافیا، تضادهای باستان در غرب آُسیا، شمال آفریقا، یونان را برای "یادبود" نوشت. با اینکار ژانر واقعه نگاری بمثابه بررسی تاریخ را بنیان گذاشت. او شاهد طلوع امپراتوری هخامنشی بود که آنرا در کتاب "تاریخ" نوشت. او در سفرهای پیاده یا با قاطر با کمی کارمزد روایتها شنیده؛ با تخیل، این اشارات، اعلانها، قصص، احادیث را تنظیم کرد؛ اغلب در امپراتوری ایرانیان. او زمانبدنی تقویمی در تاریخ را رایج کرد.

نخستین نکات دانستن زبانهای رایج در قلمرو شاهنشاهی هخامنشی- چه گفتگویی چه خطی میخی یا آرامیک- و نزدیکی او به دربار و منابع شفاهی اند. چون او 100 سال پس از کورش کتابش را نوشت. سپس سر نوشت کتابش به یونانی باستان در 1- 2 نسخه اصل و کپی های بعدی بخواست شاهان و تجار تا عصر روشنگری و چاپ را باید پی گرفت.

برای او امکان قیاس با آثار دیگران در باره یک موضع وجود نداشت. زیرا او نخستین تاریخنگار غرب بود. لذا امکان تصحیح سهو، غلط، تعصب در "تاریخ" او ناچیز است. نسخه اصلی آن نابود شده؛ تکه هایی از سده 2م روی پاپیروس در موزه اند. آیا او روش علمی در نگارش شنیده ها، شایعات، مصاحبات بکار برد؟ او در سفرهایش مشاهدات، خوانده ها، شنیده ها، تخیلات، افسانه ها را یاداشت کرده؛ وقتی به موطن خود رسید آن را بصورت کتاب در 9فصل درآورد.

کتاب "تاریخ" از سده 19 به زبانهای زیرا مانند انگلیسی و در سده 20 به فارسی ترجمه شد. نیز رمان تاریخی، تحقیق تاریخی، ملحقات هم در عصر باستان نبودند. آیا او سواد بابلی داشت تا در کتابخانه های درباری یا دینی بین النهرین از 700 ق م در شکل الواح گلی سومری، بابلی، آشوری تاریخ را بخواند؟ اصل کتاب هم در 800 سال بعد بازنویسی شده؛ امکان پاک شدگی برخی واژه ها از پاپیروس وجود دارد.

لذا در متون تاریخ، بخاطر عدم امکان آزمایش علمی، صرفا بخاطر رونویسی، امکان سهو و غلط در چند هزار سال زیاد است. برعکس، علم غلطها را بدور انداخته؛ هر مطلب را به روز می کند. تاریخ غلطها را تکرار کرده؛ ولی در دوره مدرن مچگیری با قیاس با اسناد دیگر، منطق، اقلام باستانی، کتب تاریخ تصحیح شدند.

فصل1 در باره جنگ تروا/ ترکیه 1260 ق م، شورش اسپارت، مادها، حمله کوروش به بابل، فرهنگ پارسها و آشوریان است. تمام اطلاعات مربوط به سده ها پیش از سفرش به ایران اند. یعنی او وقایع را بطور شفاهی از تجار ، موبدان، سرداران، ریش سفیدان شهر و روستا شنید. فصل2 جغرافیا، مذهب، جانوران، شاهان، موبدان مصر را در بر دارد که با اقلام باستانی راستی آزمایی می شوند. فصل3 به کامبیز2، قیام مغان، مرگ کامبیز/ کمبوجیه، کودتای داریوش کبیر، 20ساتراپ/ ایالات ایران، فرهنگ هند و چین، ادویه عربستان، قیام بابل و آشور پرداخت.

فصل4 تاریخ، جغرافیا، رودها، حمله داریوش به سکاها، لیبی آفریقا است. کتاب5 حمله اسکندر به ایران، جاده شوش-ساردیس، پیدایش خط فینیقی/ لبنان در یونان است. فصل6 در باره جنگ پارسها با یونانیان، نبرد ماراتون، فتح حبشه بوسیله ایرانیان است. فصل7 حمله داریوش به ماراتون یونان و مرگ او در 486ق م، خشایار، حمله و فتح یونان، نابودی 400 کشی ایرانی بخاطر طوفان است. فصل8 نابودی آتن بوسیله ایرانیان، فصل9 شکست ایرانیان کمی بعد است.

کوروش کبیر 46 یا 70 سال عمر کرد. مزار سنگی او در پاسارگاد نزدیک شیراز است. در مورد مرگ او روایتها مختلفند: رویدادهای میکاییل سوری، کتسیاس، هرودوت، زینوفون، یروسوس با هم فرق دارند. لذا تاریخ روایتهای گوناگون در باره تولد و مرگ کوروش دارد. البته در علم هم نظریه ها گاهی متضادند؛ مثلا در باره بعد پنجم، کیهان موازی، جنس ماده تاریک.

نام او در کتب تاریخ یونان، انجیل-تورات عبری هم آمده؛ منشور ملل کوروش در موزه بریتانیا- لندن، در باره آزادی ادیان، شیوه فرمانروایی و باورهایش به میخی است. از کارهای او آزادی بردگان یهودی در بابل بود که در کتاب انجیل، باب عذرا 2:1 ذکر شد. بخش عمده بردگان به ایران- همدان آمده؛ در ادبیات عبری دین یهود فرقه فریسیان/ فارسیان مرتد خوانده شد. لذا دخول تاریخ در الهیات را می توان دید.

به غیر از تاریخ یهودیان، از فریسیان به دفعات در انجیل عهد جدید هم یاد شده‌؛ به اختلافات آنها با یحیی و عیسی اشاره شده‌. نیز در عهد جدید این مطلب یاد شده‌ که پولس طرسوسی نیز یک فریسی بود. کوچ یا تبعید شماری از یهودیان بدست بختنصر در ۵۹۷ ق م و تخریب تندیس سلیمان در ۵۸۷ ق م تغییرات چشم گیری در آیین یهود پدید آوردند. در 539 ق م ایرانیان با تسخیر بابل و آزاد کردن یهودیان دوباره تغییری در این دین پدید آمد. در کل 4 سوار سرنوشت/ آخرزمان Apocalypse فتح، جنگ، بلایا، مرگ- بخاطر گناه انسان از سرپیچی از عبادات تورات ناشی می شوند.

اثر حوادث و رجال تاریخی در جامعه را می توان دید. استادانی چون ریچارد فرای و پوپ عمری در باره تاریخ باستان غور کرده اند؛ جنبه های عینی، فاکت، قیاسی آنرا تبیین کرده اند. جفرسون با خواندن 2نسخه کتاب کیرودیا نوشته زینوفون 430-354 ق م در اعلامیه استقلال ایالات متحده 1776 در بخش فدرالیسم از مدیریت 20ساتراپ هخامنشیان آگاه بود.

شاهنامه فردوسی در 1010م پس از 30 سال به پایان رسید؛ نسخه های متعدد در جهان از آن تا 10 هزار بیت از سده های بعد اند. این کتاب نظم در باره اساطیر و پهلوانهای ایرانی از کیومرٍث، تا کاوه، سهراب، رستم؛ برخی اطلاعات تاریخی عهد اسکندر، اشکانی، ساسانی تا حمله تازیان اند. تاریخ نویسی فردوسی بیان گذشته های دور از روی منابع، نظم عروضی، تخیل شاعرند.

این نوع تاریخ شاعرانه بوده؛ کلیات شکسپیر، نمونه ریچارد3 را دارد. او این نمایش تاریخی را از روی برخی وقایع تاریخی در کتب گذشتگان، تخیل شاعر، تفریح حضار نمایشخانه در 1592 نوشت و اجرا کرد. در این نوع تاریخنگاری شخصیتهای تاریخی/ واقعی، دیالوگ تخیلی/ غیرواقعی، رخدادهای شبه حقیقی در زمانبندی تقویمی می باشند.

کسروی نجوم، شیمی، فیزیک، ریاضی، عربی، ترکی، فارسی، انگلیسی، ارمنی، زبانشناسی را آموخته؛ 70 کتاب منجمله تاریخ 500 ساله خوزستان، تاریخ مشروطه ایران، تاریخ 18ساله آذربایجان، تاریخ طبرستان را نشر کرد. کتب تاریخی او سندیت هم داشته؛ یعنی از مشاهدات، مناظرات، مصاحبات با بازیگران تاریخ ناشی شده اند. او در جنبش آزادیخواهی تبریز شرکت داشته؛ در 1919 از دمکراتهای خیابانی انشعاب کرد. او نمونه تاریخنگار برای تعبیر حوادث و کنشگر اجتماعی برای "تغییر جهان" بود که در این راه بقتل رسید.

او سفرهای فراوان به شهرهای دیگر ایران و عراق، مقامهای دولتی در دادگستری، مذاکرات با رهبران جداسری در آذربایجان، خوزستان، گیلان کرد. او چندین بار امراض عفونی گرفت؛ نیز سانسور دولتی هم نشر اثار او را محدود می کرد. نشر تاریخنوسی را دولت تنظیم می کند. تاریخنگاری خرج هم دارد؛ لذا او روزها کار دیوانی کرده؛ با حافظه قوی مراوده با دولتمردان، کتابخوانی تاریخ نوشت. ولادمیر مینورسکی نوشت: کسروی روح تاریخ‌نگار راست‌گو را دارا ست. او در جزئیات دقیق و در ارائه شفاف است.

منابع. ‏2017‏/01‏/15
تاریخ اجتماعی ایران. مرتضی راوندی. ۱۳۵۴ تهران.
تاریخ ماد. ایگور م دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر.
تاریخ ایران باستان. دیاکونوف، میخائیل م. روحی ارباب. انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۸۰
سهم ایرانیان در پیدایش و آفرینش خط در جهان، دکتر رکن الدین همایونفرخ، انتشارات اساطیر.
کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹
تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی، م. آ. داندامایو، ترجمه کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد