logo





آرمي تيس شفيعي

كريسمس و يلدا: دو شاخ از يك بن

پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵ - ۲۲ دسامبر ۲۰۱۶



همزماني نسبي دو جشن از دو فرهنگ به ظاهر جدا، اين ترديد را به وجود مي اورد كه شايد ريشه هاي مشتركي بين اين دو اتفاق مهم فرهنگي، يلداي ايراني و كريسمس مسيحي وجود داشته باشد.

اين تحقيق تلاشيست براي پاسخ به اين سوال كه ايا در متون و اسناد موجود ارتباط حقيقي و ماهوي و نه ظاهري و شكلي بين اين دو جشن وجود دارد يا خير. اميد است كه اين متن پاسخگوي برخي از سوالات باشد.

زمان برگزاري:

کریسمَس یا نوئل جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامیداشت زاد روز مسیح برگزار می‌شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم، کلیساهای ارتودوکس و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می‌کنند برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس (ناحیه تاریخی فلسطین) و دیگر مکانها، به سبب پیروی از گاهشماری یولیانی، جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می‌دارند.

ريشه لغوي:

واژه كريسمس به معناي مراسم عشاي رباني (مس) در روز مسيح در حدود سال 1050 ميلادي به صورت واژه به معني جشن مسيح وارد زبان انگليسي قديم شد. محققان معتقدند، گونه كوتاه تر آن يعني شايد براي نخستين بار در قرن سيزدهم به كار رفته باشد.

واژه قديميتر يول از واژه آلمانی یا انگلوساکسونی كه به جشن انقلاب زمستاني اشاره دارد، گرفته شده است.

در ایتالیایی ،در اسپانیایی در فرانسوی همگي معناي ميلاد را تداعي مي كنند. واژه الماني به معني "شب تقديس شده" مي باشد.

تاريخچه برگزاري

این جشن احتمالاً پیش از 200 بعد از میلاد برپا نمی شده است و تا قرن چهارم هم گسترش چندانی نداشته است.نخستین اشاره به جشن کریسمس در تقویم فیلوکالوس که در سال ۳۵۴ در روم گردآوری شد بر مي گردد. .

به این ترتیب سابقه کریسمس به عنوان یک جشن مردمی و همه گیر در اروپای غربی از قرون وسطی آغاز مي شود.

اوایل دوران قرون وسطی، روز کریسمس تحت تأثیر جشن تعمید مسیح بود و بر دیدار سه مرد موبد ایرانی كه با توسل به علم ستاره شناسي به زادگاه مسيح رسيدند، متمركز بود. برجستگی کریسمس پس از امپراطوری شارلمان تقویت شد، چرا که مراسم تاجگذاری وی در روز کریسمس سال ۸۰۰ انجام شد. پس از او ویلیام اول، پادشاه بریتانیا روز کریسمس سال را براي تاجگذاري خود برگزيد..

در اواسط قرون وسطی تعطیلات کریسمس به قدری پررنگ بود که وقایع نویسان و مورخان به کرات اشاره کرده اند که بسیاری از نجیب زادگان و اشراف کریسمس را جشن میگرفتند. ریچارد دوم پادشاه انگلستان در سال ۱۳۷۷ جشن کریسمسی برگزار کرد که ۲۸ گاو و ۳ هزار گوسفند به عنوان غذا سرو شد. سرود خواندن در جشنهای کریسمس نیز از قرون وسطی شکل گرفت، اما بسیاری از نویسندگان آن زمان این گروه های موسیقی را تقبیح کرده و اظهار داشتند که این شیوه ممکن است به ادامه یافتن سنتهای ساتارنولیا و یول منتهی شود..

در طول دوره اصلاحات مسیحیت، پروتستانها جشن کریسمس را به عنوان تجملات کلیسای کاتولیک و پاپها محکوم کردند. کلیسای کاتولیک نیز به واسطه افزایش مؤلفه های دینی این جشنها به انتقاد پروتستانها واکنش نشان داد. طی جنگ داخلی بریتانیا، در سال ۱۶۴۷ پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سخت گیری مذهبی کریسمس را ممنوع کردند اما طرفداران کریسمس در چندین شهر تظاهرات کرده و به مدت چند هفته کنترل کانتربری (مقر اسقف اعظم انگلیس) را در دست گرفتند. در سال ۱۶۶۰، دوران بازگرداندن چارلز دوم به سلطنت این ممنوعیت از بین رفت..

در آمریکا که مستعمره انگلستان بود، پیوریتنها (پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سختگیری مذهبی) با کریسمس مخالفت کردند و جشن کریسمس از سال ۱۶۵۹ تا ۱۶۸۱ در بوستن غیرقانونی تلقی میشد. در همان زمان ساکنان ویرجینیا و نیویورک مراسم کریسمس را آزادانه برگزار میکردند، پس از انقلاب آمریکا به علت نسبت دادن کریسمس به رسوم انگلیسی جشن کریسمس محبوبیت خود را از دست داد.

طی دهه ۱۸۲۰ که تنشهای فرقه ای در انگلستان آرام شده بود، نویسندگان بریتانیایی نسبت به از بین رفتن و کمرنگ شدن جنش کریسمس ابراز نگرانی کردند و تلاشهایی در راستای احیای این سنتها صورت گرفت. در سال ۱۸۴۳کتاب "ترانه کریسمس" نقش مهمی در خلق مجدد کریسمس با محور خانواده، حسن نیت و مهربانی ایفا کرد.

اوایل قرن نوزدهم علاقه به کریسمس در آمریکا به واسطه چند داستان کوتاه احیا شد. مهاجران آلمانی و آمریکایی هایی که پس از جنگ داخلی آمریکا به کشور بازگشتند سهم مهمی در آوردن سنتهای کریسمس اروپایی به قاره آمریکا برعهده داشتند. کریسمس در سال ۱۸۷۰ به عنوان یکی از تعطیلات فدرال ایالت متحده اعلام شد..

اواخر قرن بیستم ایالات متحده با مناقشه ای برسر ماهیت کریسمس و جایگاه آن به عنوان جشن دینی یا سکولار مواجه شد، چرا که برخی به رسمیت شناختن کریسمس را به عنوان تعطیلات فدرال نقض قانون جدایی کلیسا و دولت میدانند و این امر چندین بار در دادگاه های مختلف مطرح شد. دادگاه عالی ایالات متحده روز ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰ حکم داد که به رسمیت شناخت روز کریسمس به عنوان تعطیلات رسمی و عمومی نقض کننده قانون جدایی دین از حکومت نیست چرا که این روز یک هدف واضح سکولار در پی دارد.

نگرانی هایی که در رابطه با ترکیب ماهیت سکولار با کریسمس مسیحی وجود داشت در قرن بیست ویکم نیز ادامه دارد. در سال ۲۰۰۵ برخی از مسیحیان همراه محافظه کاران آمریکایی علیه سکولار شدن کریسمس تظاهرات کردند. برخی اعتقاد دارند که کریسمس با روندهای سکولار یا اشخاص و سازمانهای ضد مسیحی مورد تهدید واقع میشود

سابقه برگزاري:

بیشتر محققان معتقدند که این روز به عنوان جایگزینی برای جشن «روز میلاد خورشید شکست ناپذیر» یا سول که به هنگام انقلاب زمستانی و نماد نوزایی خورشید، به دور افکندن زمستان و ندای تولد دوباره بهار و تابستان، در امپراتوری روم برگزار می‌شد، رایج شد. به روايت بهتر، کریسمس، صورت «مسیحی شده» این جشن بود كه يادگاري از ايين پگنها بود. کلمه پگن يا پاگان در مسیحیت به ‌معنای کافر، مشرک و دور از دین ‌است. ادیان پاگانی به ادیان چند خدایی پیش از مسیحیت اطلاق می شود که در زمان ظهور مسیحیت رقیبی جدی برای مسیحیت محسوب می‌شدند و تا قرون وسطا به طور مخفی به حیات خود ادامه دادند.

از طرف ديگر، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساتورن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می‌نهادند. این جشن هفت روز ادامه داشت و انقلاب زمستانی را که طبق گاهشماری یولیانی باستان حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع می‌شده را هم شامل می‌شده است.

تمام موارد بالا نشان از آن دارد كه اين جشن ارتباط مستقيمي با طبيعت، گردش زمين، اعتدال زمستاني و بخصوص خورشيد دارد. با توجه به اين كه در اناجیل چهارگانه و در عهد جدید، تولد حضرت عیسی با جزئیات شرح داده شده است، ولی در هیچيك اشاره اي به تاریخ نكرده اند و از طرف ديگر با ياداوري اين مطلب كه بزرگان مسيحيت، توجه بسيار به تاريخ درگذشت قديسين داشتند و تولد را گرامي نمي داشتند، مي توان با اطمينان بسيار گفت كه به ياد داشتن روز تولد و تولد گرفتن، بي شك ريشه در آيين هاي پيش از مسيحيت دارد.

بررسي ها نشان مي دهد كه اييني كه پيش از مسيحيت داراي بيشترين گسترش در خطه امپراطوري روم داشته است و بيش از ايين هاي ديگر نشان هاي كريسمس با انها نزديكي دارد، ايين ميترائيسم است.



ميترائيسم

يكي از دو انديشه ايراني كه امكان جهاني شدن يافت مهرپرستي و يا ميترائيسم است.

آئین مهر حدود چهار هزار قبل، پیش از ظهور زرتشت، توسط نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران وسرزمین هند به وجود امد و رونق گرفت. زمان اشکانیان از مرزهای ایران گذشت و به سرزمین آسیای صغیر گسترش یافت و به هند رسيد. پس از مدتي سراسر اروپای آن زمان را فرا گرفت تا جایی که در چند دوره میترائیسم آئین رسمی امپراتوری عظیم " روم " بود و تا قرن چهار میلادی همچنان به حیات خود ادامه داد. پس از فرمان تئودوس یکم در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیش ها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد و همه اروپاییان مجبور بودند یا مسیحی شوند یا اینکه از تمام نعمات زندگی محروم باشند. در این زمان، آیین مهر پرستی کم کم از اروپا رخت بر میبندد گرچه نمادها و پرستشگاه های آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقی ماند.

اساس آيين، " میترا " ایزد مهراست. او ایزد محبت، مهر و پیمان است و به همین سبب پیمان شکنی نزد پیروان آئین مهر بزرگترین گناه بوده است. زرتشت به سبب اینکه مردم ایران بسیار به آئین مهر وابسته بودند در مقابل آن نایستاد بلکه آن را وارد دین خود کرد، تنها تفاوت آن شد که میترا جاي خود را به اهورامزدا داد ولی پیروان میترا پس از زرتشت چه در ایران و چه خارج از ایران، هیچگاه این مسئله را نپذیرفتند و همچنان میترا برایشان ایزدبزرگ و یکتا بود .

نماد میترا خورشید است كه با علامت ساده علاوه در نقاشي هاي مانده بر روي كاسه و گلدان ديده مي شود. صلیب شکسته که به "گردونه مهر" معروف است نیز یکی از علائم پیروان این آئین است. مهرپرستان هر روز هنگام طلوع خورشید در مقابل آن می ایستادند و به گناهان روز گذشته ی خود اعتراف کرده و از میترا طلب بخشش میکردند . در آئین مهر هیچ کس حق نداشته کسی را که پیرو این آئین نیست کشته و یا آزار دهد به همین دلیل در هیچ کجای تاریخ نمی بینید که پیروان این آئین بخاطر دین خود پیروان آئینهای دیگر را کشته باشند

ميترا، مهر و خورشيد همه يك نفر هستند و تولد او پس از طولاني ترين شب سال است، بر آمدن افتاب به معناي تولد ميتراست. بنابراين تولد او كه در ايين ميترائيسم گرامي داشته مي شود آيين شب يلدا و جشن بلندترين شب سال را در فرهنگ ايراني رقم مي زند. نفوذ و حضور آيين ميترا در غرب با وجود عبادتگاههاي متعدد در جاي جاي اروپا تاييد مي شود. علي رغم تلاش بزرگان مسيحيت براي تكفير آن، شواهد تاثير آيين ميترا بر آيين مسيحيت و حتما بر هم خواني ميترا بر مسيح غير قابل انكار است، آنچنان كه مي توان شك كرد، ميترا همان مسيح است.

تولد: در اعتقاد مهر پرستان ميترا یک بار به صورت انسانی در یک غار ظهور کرد و شبانانی که در آن مکان به چرانیدن گوسفند مشغول بودند، به وی ایمان آوردند. آنگاه خدای مهر، گاو نری را کشت و خون او را بر روی زمین افشاند. هر جا که قطره ای از خون او افتاد، سرسبز و بارور شد.

در داستانهاي مربوط به مسيح نيز او فرزندي زميني و همچون فرزندان ديگر نيست، اولين كساني كه به او ايمان مي آورند شبانهاي كنار محل تولد او هستند.

همراهان: حواريون مسيح 12 نفر هستند كه در شام آخر همراه وي هستند.

ميترا نيز 12 يار دارد (با توجه به آن كه مهر يا ميترا خورشيد است گمان مي رود كه 12 يار او 12 ماه باشند).

شام آخر: هر دوي اين شخصيتها آخرين شام و ضيافت خود را با همراهانشان صرف ميكنند. در اين ضيافت ميترا خون گاو، گوشت او را مي خورند كه در ايين مسيحيت به شراب و نان تعبير مي شود.

مرگ: هيچيك از اين دو نمي ميرند؛ ميترا سوار بر ارابه خورشيد(روز يكشنبه) به اسمان عروج مي كند، همچنان كه مسيح.



درخت هميشه سبز: سرو

امروزه در تمام جهان درخت سرو نماد مهم کریسمس است. عقاید گوناگونی در مورد سرو وجود دارد، در اساطیر یونان سرو را نشان سوگواری و از دست دادن یار می دانستند. چوب این درخت را جاودان تصور می کردند و در ساختن مجسمه ها،معابد و کشتی ها از آن بهره می بردند. مطابق روايت تورات، کشتی نوح از چوب سدر یا سرو ساخته شده است.

نخستين بار استفاده از درخت کاج در مراسم عيد کريسمس از جنوب آلمان گزارش داده شده‌ که تاريخ آن به حدود سده‌ي 16 مي‌رسد. شايد دليل انتخاب درخت کاج را براي اين مراسم، بتوان در شباهت زياد آن به درخت زندگي دانست که نوعي درخت در بهشت بوده و در انجيل نيز آمده‌است. عده‌اي آن را درخت نجات‌بخش نيز ناميده‌اند.

در سوئد، زمينداران و فئودالها اولين بار در قرن 18 از اين درخت در مراسم بزرگداشت کريسمس استفاده کردند. پس از آن شايد يک قرن ديگر به طول انجاميد تا وجود اين درخت در اين روزها و استفاده ازآن به صورت همگاني درآمد و زينت‌بخش اين ايام شد.

به تدریج رسم استفاده از درخت کریسمس در بخشهای دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا کرد. در سال 1841درانگلستان، شوهر ملکه ویکتوریا پرنس آلبرت،با آوردن درخت کریسمس به کاخ ویندسور و تزیین آن با شمع، شیرینی، میوه و انواع آب نبات، استفاده و تزيين درخت را به مد روز مبدل کرد.

مهمترين تزيين درخت وجود ستاره اي بر سر درخت است كه نماد همان ستاره ايست كه موبدان زرتشتي را به زايشگاه مسيح رهنمون شد و از ان مهمتر نشان نور و خورشيد و برامدن مهر است.

و اما درخت سرو در آئینهای پاگان و فرهنگ قدیم ایران، از جمله ايين مهر و زرتشتي نیز بسیار مهم بوده و درخت جاودانگی تلقی می‌شده است. هنوز در بسیاری از نقاط ایران به درخت سرو با نگاه تقدس نگریسته می‌شود. درخت سرو سمبل اهورا مزداست و به علت همیشه سبز بودنش نشان جاودانگی تلقی می شود.طبق روایات گذشته روزی زرتشت سروی در ناحیه ربونه سبزوار کاشت. این درخت بهشتی و فنا نا پذیر شد و به عنوان سرو کاشمر شهرت یافت. زرتشت این درخت را بهشتی می داند که برگش دانش و خرد است و هر کس میوه آن را بچیند جاودانه خواهد ماند. نكته ديگري كه ذكر آن در اينجا مهم به نظر مي رسد روايتيست كه در ان ميترا از شاخه سروي مي رويد. آيا قرار دادن كاج ، مي تواند ياد آور اين اسطوره باشد؟



بابا نوئل

بابانوئل در واقع یک کشیش مسیحی به نام "سنت نیکولاس" بوده که در در حدود سده ی چهارم میلادی در منطقه ی ترکیه ی امروزی زندگی می کرده است . او به دلیل اینکه با کودکان رفتار بسیار مهربانی داشت در آن زمان شهرت پیدا کرد و همین رفتار او باعث شد تا در میان مسیحیان این اعتقاد به وجود بیاید که شب سال نو سنت نیکولاس که امروز او را با نام بابانوئل می شناسند بیاید و برایشان هدیه هایی بیاورد . در میان کودکان این عقیده با قوت بسیاری وجود دارد و آن ها شب سال نو جوراب های بلندی را به درخت کریسمس آویزان می کنند و بعد می خوابند به امید این که صبح کریسمس این جوراب ها از هدیه پر است …

اگر نگاهی به دفاتر تاریخ بیندازید می بینید که سنت نیکولاس در نقاشی های دوره ی رنسانس و قرون وسطایی به شکل پیر مرد قد بلند و نجیبی تصویر شده است. همین هم ایده ای بود برای بابانوئل های امروزی تا ظاهری شبیه به او داشته باشند .

جشنی که مخصوص بابانوئل یا همان سنت نیکولاس بود تا قرن شانزدهم در همه جای اروپا در روز ۶ دسامبر برگزار می شد و بعد از مدتی این جشن را بنا به دلایلی تنها به روتستان‌های هلند نسبت دادند , تا اینکه مهاجران هلندی به آمریکای شمالی رفتند و این رسمشان را به آمریکا بردند و همین شد که بابانوئل امروزی برای اولین بار در قرن نوزدهم در آمریکا محبوب شد .

تصوير بازسازي شده از جسد موميايي او صورتش را قابل تصور ميكند.




يلدا

يکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی كه مصادف با انقلاب زمستانی است و آيين آن عبارتست از بيدار ماندن در بلندترین شب سال، به منظور گراميداشت نورو بلند شدن روزو روشنايي، يلدا نام دارد.

شب به خوردن ميوه هاي خشك، هندوانه و انار و گفت و گو با بزرگان و قصه شنيدن و حافط خواندن طي مي شود. خوردن ميوه هاي سرخ، اشارتي به خورشيد است و انتظار بر آمدن آن.

روز پس از شب يلدا (روز اول دي) را"ديگان"يا "خور روز" (روز خورشيد) مي گفتند. اين روز تعطيل بود و در ان روز هيچكس امري نمي كرد و همه حتي پادشاه لباس ساده مي پوشيد. كشتن و جنگ و خونريزي ممنوع بود. تلاش بر آن بود كه گناهي مرتكب نشوند تا خورشيد تازه برآمده را آلوده كنند. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خورروز در برابر آن می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.

ناميدن چله بر اين ايام به علت آن است كه خورشيد را نو و تازه مي دانستند، چهل روز پس از اين تاريخ در ده بهمن، نيم بلوغ اورا جشن مي گرفتند و در آغاز بهار، خورشيد بالغ را گرامي مي داشتند و به استقبال سال جديد مي رفتند.

آرمي تيس شفيعي
آذر 1395 / دسامبر 2016

منابع

https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%B3.

http://www.beytoote.com/art/city-country/santa-christmas1-customs.html

http://www.akairan.com/maghalat-persia/ainha-marasem-iran-word/5726.html

http://www.funpatogh.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F.html

http://www.kalam.se/t-jul-gran.htm

http://020.ir/%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1/%D8%AC%D8%B4%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%B3-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D8%AF%D8%9F

http://karnaval.ir/%D9%87%D9%85%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AC%D8%B4%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%B3-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%B3-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1/

http://anjomanafraz.com/?p=2982

http://www.savepasargad.com/2010-July/kashfi-jadid-az-mehrparasti.htm

http://cr.middlebury.edu/public/russian/bulgakov/public_html/fertility.html

http://alkman1.blogspot.co.uk/2006/12/sun-gods-as-atoning-saviours.html

http://www.narengesabz.blogsky.com/1395/05/01/post-112

http://www.truthbeknown.com/mithra.htm

http://www.sacred-texts.com/cla/mom/mom07.htm

http://iranpoliticsclub.net/culture-language/mythology2/

http://parssea.org/?p=5292

http://www.narengesabz.blogsky.com/1395/05/01/post-112

http://www.ancient-origins.net/news-general/ancient-tradition-iranians-celebrate-winter-solstice-001146

http://www.asemooni.com/event/yalda

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A8_%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A8_%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7

http://ancienthistory.about.com/od/holidaysfestivals/a/solsticeceleb_4.htm

http://www.akairan.com/maghalat-persia/ainha-marasem-iran-word/5578.html

http://www.hamshahrionline.ir/details/193214

http://www.irandeserts.com/content/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87_%DA%A9%D9%88%DB%8C%D8%B1/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF_%D9%88_%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%83%D9%88%DB%8C%D8%B1/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7_%D8%A8%D8%A7_%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C_%DA%A9%D9%88%DB%8C%D8%B1/%D8%B4%D8%A8_%DB%8C%D9%84%D8%AF%D8%A7.htm

http://hamshahrionline.ir/details/194402

كريسمس و شب چله/ دكتر سيروس شميسا/ كيهان فرهنگي سال ششم، شماره 9، سال 1368/
http://tarikh1.com/charlemagne-empire/



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد