logo





محدودیت های ترامپ و آغاز دوران ابهامات و تنگناها

يکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳ نوامبر ۲۰۱۶

رضا علوی

reza-alavi3.jpg
دلواپسی و نگرانی بسیارانی را فرا گرفته است . با حضور یک پوپولیست روان پریشان در فرمان روایی کاخ سفید ، آمریکاییان را نگران ، و جها نیان را دلواپس کرده است ، و بر این گمان هستند که هاله ای از سیاهی جهان را می پوشا ند . در این نوشتار با نگرشی کوتاه به ساختآر قدرت و "دموکراسی آمریکاییزه "( دموکراسی از جنس آمریکایی ) ، این نگرانی ر ا مورد ارزیابی قرا ر می دهیم .

نزدیک به دوقرن پیش "اندرو جکسون" از سال ۱۸۲۹ تا ۱۸۳۷ رئیس‌جمهور آمریکا بود. ترامپ شباهت هایی به "اندرو جکسون" دارد . هواداران جکسون "توده‌های آشوب‌گر" بودند که "بیش از حد مشروب می‌خوردند". حتی بعد از انتخابات جشنی راه انداختند و هرچه ظرف و ظروف بود "شکستند". آقای جکسو ن به سبب همین "ساختار قدرت " نتوانست مانعی بر سر راه "دموکراسی آمریکاییزه " بشود . سناتور جوزف مک‌کارتی (۱۹۰۸ تا ۱۹۵۷) در آغاز دوره جنگ سرد ، موجب شد موجی از عوام‌فریبی ، سانسور، فهرست‌های سیاه، گزینش شغلی، مخالفت با روشنفکران، افشاگری‌ها و دادگاه‌های نمایشی و تفتیش عقاید، فضای اجتماعی دهه ۱۹۵۰ آمریکا را دربرگیرد , اما نتوانست چوپ لای چرخ “دموکراسی آمریکایی ” بگذارد .

در آمریکا روسای جمهوری نقش تند شونده یا کند شونده دارند نه نقش تعین کننده . هرچند که هر دو مجلس و دیوان عالی کشور جمهوری خواه هستند ، اما آگاه هستیم که فراکسیون های متفاوتی در این حزب حضور جدی دارند . پاره ای از رهبران و الیت های حزب با ترامپ بیعت نکردند . میت رامنی , مک کین , بوش ها , ….و ( به گونه ای ) تد کروز زخمناک هستند . اصول حزب و وفا داری به آن را به هیچ و ترامپ را به پوچ انگاشتند .
اما شاهدیم که پاره ای بزرگ از رهبران حزب پشت سر ترامپ صف کشیده اند. هر چند که آنان بزرگترین پیروزی قرن را کسب کردند اما حزب جمهوری خواه فعلی تنها یک توپ توخالی است که در حال واگذاری تکه تکه خود در مناقصه ای بزرگ است. بخشی از آن به تی پارتی، تکه ای به بیگ اویل، بخشی به لابی اسلحه و به همین ترتیب هر پاره ای از این حزب به دست یک گروه افتاده است. با این رویه به زودی حزب تبدیل به پاره هایی از ایده های نامتجانس می شود که هیچ ارتباطی با جهان قرن بیست و یکم ندارد. حزب جمهوری خواه تبدیل به ائتلافی از زنان و مردانی شده است که قطعه قطعه حزب خود را به هر کسی واگذار کردند که بتواند پیروزی آنان را تضمین کند.

ترامپ با محدود یت های فراوانی باید دست و پنجه نرم کند . شعآر های انتخاباتی ترامپ نخ نما شده و اجرایی نیست , اگر هم باشد موانعی کلان بر سر راه وی قرار دارد . ادعا های ماههای پیش ( دیوار سازی -تبعیضات جنسیتی و نژادی و مذهبی - جستن هویت ملی - نوستالژی و دل تنگی برای شکوه و عظمت از دست رفته !! آمریکا و .... ) بر پایه "برند سازی " و قاعده بازی " علم "برندینگ " بود . هرچه "برند " بورنده تر باشد ماندگار تر و موثر تر است . علم "برندینگ " را ترامپ به خوبی آموخته بودو ماهرانه و زیرکانه به پیش برد و کا میاب شد . اما از سحر گاه نهم نوامبر حکایت عوض شد و کشتی بان را سیاستی دیگر واجب و ادبیات وی نیز مهربانه شد . یکسال تمام (مثلن ) پته هیلاری و اوباما را ریخته بود و پس از پیروزی همه چیز واژگون شد و از آنان تمجید و تجلیل نمود .
اجرای برنامه های جنجالی ترامپ پس از پیروزی ، دیگر برای وی ارزشی ندارد اگر هم که داشته باشد با موانع جدی در چالش قرار می گیرد . این محد ویت ها و موانع جدی کدامین است :
۱- موانع و محدودیت های ناشی از ساختار سیاسی ا مریکا ؛ نظام سیاسی ایالات متحده یک نظام ریاستی ( نه پارلمانی ) است که در آن قوای سه گانه از یکدیگر مستقل و جدا هستند . ساختار قدرت در ایالات متحده ، بر پایه یک سیستم کنترلی و نظارتی از سوی قوا و نهادها ، بر یکدیگر است . چند نمونه بیاوریم تا معنای توزیع قدرت ، چک و بالانس را بهتر دریابیم ؛
- انتصاب مقامات عالی کشور توسط رییس جمهور مورد اظهار نظر مجلس سنا قرار می گیرد .
-و اگر اقدامات و فرمان های رییس جمهور با قانون اساسی مغایرت داشته باشد دیوان عالی کشور می تواند جلو ان را بگیرد ،
- و کنگره حق اعلام جرم علیه رییس جمهور را دارد
- و نیز کنگره اختیار تصویب بودجه و مقررات مالیاتی را دارد
- و همچنین سنا در ارتباط با انتصاب قضات فدرال توسط رییس جمهور حق نظر دارد
- و .....
۲- اما در سطح بین المللی ؛ آمریکا به عنوان قوی ترین کشور جهان در راس هرم قدرت تصمیم گیری ها قرار دارد و رهبری بسیاری از حوادت جهانی در اختیار وی است . اما جهان در زمانه ای به پیش می رود که محدودیت ها و محذورات فراوانی گریبانگیر ایالت متحده را فرا گرفته است . سیاست جنگ طلبانه نیو کن ها در دوران بوش ، آمریکا را کم اعتبار و سیاست پرهیز از جنگ اوباما ، ایالات متحده را از کم اعتباری ( کم و بیش ) رهانید . دیگر جهان تحمل شیوه جنگ طلبانه نیو کن ها را ندارد . دستان ترامپ در این زمینه بسته است و نمی تواند روش بوش را به پیش ببرد . دوران بوش به سر آمده است اما آیا چشم انداز همراهی و هماهنگی میان اروپا و امریکا روشن است ؟ و آیا ترامپ و تیم مشاوران و همراهانش برای کسب همراهی اروپا در پیگیری سیاست های خارجی خود روزهای آسوده ای را پیش رو ی خواهد دا شت ؟ جهان در سمت و سوی چند قطبی و گلوبالیزاسین به پیش می رود نه تک قطبی و نه دو قطبی. رهبران اتحادیه اروپا نمی خواهد در معادلات جهانی ، از سوی ایالات متحده با مشکلات فراوانی مواجه شوند و نیز اکثر رهبران اروپا و اتحادیه از سیاست های پردردسر ترامپ پشتیبانی نخوا هند کرد . بدون تردید وجود کشور چین در این بازی بزرگان نقش مناسبی بازی خواهد کرد . نباید فراموش کرد که گفتگو و شیوه های دیپلماسی با ترامپ و تیم همراهش کاری است بس دشوار .
مایکل مور، مستند ساز معروف آمریکایی می گوید: «به هر حال این نیز تمام می شود، این جایی است که از آن شروع می کنیم.» و الکس طنز نویس با طنز تلخش ضربه آخر را می زند: «نگران ترامپ نباشید، سیاستمدارها قول هایی را که می دهند عملی نمی کنند.» .
بر این گمانم که ترامپ در دوران ریاست جمهوری با محدودیت هایی روبرو خواهد بود اما اینکه این محدودیت ها تا چه میزان در مسیر تعدیل ترامپ جنجالی و پر دردسر کا میاب خواهند بود غیر قبل پیش بینی است و زمانه و زمان این امر را آشکار می کند .
rezaalavim@yahoo.com
Nov- 13- 2016


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد