logo





بزم در آسمان

شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶

مرضیه شاه بزاز

marzie-shahbazaz.jpg
بر مژگان تو باز امشب
فرزانه ای
آتشِ همهمه افروخته است
تا دلِ شب اگر این آتش بپاید،
حلقه از حلقه ی زنجیر پاره خواهد شد
دُردانهٔ از بند جسته! خوش آمدی
مردمکهای دلدادگان
بر سینه ریز الماست
یکپارچه،
چه زیبا می درخشند
خوش آمدی
که این بزم
با ضربِ هیچ ساعتی به پایان نمی رسد
برقص!
چرخی بر پاشنه بزن تا از دامن فاخرت
آسمان خشک را بارانِ بابونه لبریز کند
چندان پای کوب
تا تالارِ عبوسِ
پایه اش فرو ریزد
اما
ازعطر وحشی چال گلوگاهت سخن مگو
که از جفتگیری گستاخِ آهوان بر چمنزار ممنوع سر در نمی آرند
از اسرار پریانِ اروند رودت به کس مگو
که ماهیان سیاه کوچک
چگونه کوسه های سرخ شدند
از شدن های پیچیده سر در نمی آرند
امشب که بر مدارِ هموارت، شیفتگی اسبان می تازد
و کالسکه ران خود شده ای
آسمان حسود را بپا
رختخواب دخترانِ کودنش را در راه شیری پهن کرده
عزم آن دارد که در آینه ی شمشیر و اوهام
جامه ات پاره کند
و به بردگی دخترانِ کودنش
باز باره ترا،
ای زمین دلربا
به قعرِ چاهی در آسمان افکند.

آتلانتا، سپتامبر ۲۰۱۶
divanpress.com



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد