majidsedghi@yahoo
همانگونه که سینمای ایتالیا را پایه گذار سینمای نئورئالیسم درجهان می دانند به نظرمی رسد سینمای جمهوری اسلامی نیز دراین سالها صاحب سبکی خاص درسینما شده است که من آن را سینمای séparation می نامم ( این عنوان فرانسوی فیلم جدایی سیمین از نادر ساخته ی اصغرفرهاد ی به هنگام نمایش آن درفرانسه است که به معنای جدایی است ) . به هرحال با توجه به رشد فزاینده ساخت فیلمهایی برمحوراختلاف های خانوادگی در جمهوری اسلامی ایران میتوان نتیجه گرفت که دلیل اصلی پیدایش و گسترش این موج نو ( !! ) درسینمای ایران بی خطرتربودن آن برای فیلمساز , درمقایسه با ساخت فیلم مثلا سیاسی است که الزاما صحبت کردن و بحث درباره سیاست و یا مردان سیاسی درسینمای جمهوری اسلامی ایران یک خط قرمزبشمار می رود .
فیلم ( ناهید ) جدید ترین محصول سینمای جمهوری اسلامی به کارگردانی آیداپناهنده که اتفاقا دربعضی موارد فیلم بدی هم نیست پس ازموفقیت در چند جشنواره سینمایی واز جمله در جشنواره کن سال پیش اینک برپرده سینماهای فرانسه در آمده است . ناهید نیزهمانند فیلم فرهادی به مساله جدایی و مشاجره های خانوادگی می پردازد با این تفاوت که درفیلم ناهید کارگردان تلاش می کند تا بیش از هر چیز زن را درجامعه ای که همه جدا از جنسیت فردی قربانی هستند مظلوم نشان دهد ولی آنچه که کارگردان بیشتر برروی آن انگشت میگذارد جانبداری ازنیاز ناهید ( ساره بیات ) برای یک زندگی بهتر با مردی است که دوستش دارد. او که از همسرمعتادش جدا شده حضانت پسرش را برای نگهداری ازاو برعهده گرفته به شرط آنکه اگر ازدواج مجدد کند پسرنوجوانش را به همسرسابق بسپارد. ناهید که اکنون عاشق مرد دیگری به نام مسعود ( پژمان بازغی ) است در برزخی از تردیدها و نگرانی ها گرفتار می شود از طرفی نمی خواهد از پسرش جدا باشد واز سویی دیگراو که به لحاظ مالی درتنگنا قرار دارد و تنها با تایپ کردن امرار معاش می کند دوست دارد هرطورشده با مرد دلخواه خود که به لحاظ مالی کم و کاستی ندارد ازدواج کند.
شخصیت ناهید بگونه ای است که درعین مادربودن و عشق به فرزند مانند هرزن جوان دیگرنمی خواهد نیازهای طبیعی خود را سرکوب کند . کارگردان بارها درگفتگو با خبرنگاران به این نکته اشاره کرده که درفیلمش قصد به تصویرکشیدن دشواری های زن ها در سراسر جهان داشته و هرگز نمی خواسته فقط زن را درجامعه امروزایران نشان دهد که به نظر نوعی خودسانسوری بیانی از سوی کارگردان است . این نوع گزینش برای ممیزی کردن , متاسفانه سالهاست در میان قشر فرهنگی ایران و به ویژه هنرمندان کشور ریشه دوانیده است حتی در مطبوعات نیز رواج دارد و بسیاری از نویسندگان وخبرنگاران برای درج نوشته های خود به خودسانسوری می پردازند و صد البته آنها یی که این قانون را نمی پذیرند جایشان یا درزندان است و یا درخارج از کشور.
کارگردان یکبار دیگر نیزگفته بود که فیلمش یک درام عاشقانه درمورد فقط یک زن ایرانی است و نه همه زن های ایرانی ولی حتی اگربپذیریم زن در جامعه ایران از رفاه برخورداراست نمی توان به سادگی از قوانینی که برضد زن است و درواقع رفاه زن را زیرسئوال می برد به سادگی گذشت :
ناهید فیلم خانم پناهنده برای اینکه به مردمجبوبش برسد می پذیرد که صیغه او – آنهم به شکل پنهانی – شود یعنی یک نوع بردگی زن در پوشش شرعی . پرسش این است که آیا زن ها در دنیا وقتی در چنین موقعیتی قرارمی گیرند تن به خفت صیغه شدن می دهند . بنابراین خانم پناهنده بپذیرید که این شکل بهره وری از زن تنها در ایران و برخی از کشورهای اسلامی رواج دارد و همین که دربخشی از فیلمتان به مساله صیغه اشاره کردید به عقیده من یک نوع اشاره مستقیم به دشواریهای زن ایرانی درجامعه سرکوبگر جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود که خواه نا خواه می تواند نقدی بر شیوه ی عصرحجری این جکومت به اصطلاح الهی باشد .
فیلم به لحاظ دیگری می تواند قابل تعمق باشد آن هم بها دادن زن در تقابل با موضوع ( عشق ) درجامعه ای که با این مقوله در تضاد است و همه چیز را از دریچه ی مذهب می بیند . البته کارگردان به دلیل چارچوب های اسلامی درنشان دادن عشق قهرمانان فیلم جانب احتیاط را درنظرمی گیرد و با پرهیز از نشان دادن صحنه های عشقی ( که سالهاست درسینمای جمهوری اسلامی ایران به مثابه کمربندعفت برای این سینماست ) به دیالوگهایی نظیر : (امروز چقدر خوشگل شدی ) و یا ( دوستت دارم ) – که سالها پیش از ظهورجمهوری اسلامی توسط سوسن خوانده می شد - بسنده می کند !!
کارگردانی و بازیگری
فیلم به رغم همه معایبی که برخاسته از شرایط دیکته شده فیلمسازی در جمهوری اسلامی است از کارگردانی و بازیگری سنجیده ای برخورداراست . کارگردان ,مدرک کارشناسی ارشد در رشته کارگردانی دارد و در پروژه های دانشجویی فیلمسازی کوتاه را تجربه کرده واین نخستین فیلم بلند اوست که درحاشیه بندر انزلی ( بندرپهلوی سابق و بندرانزلی اسبق ! ) فیلمبرداری شده است .به این دلیل که داستان فیلم درشمال اتفاق می افتد و نیز شخصیت های فیلم شمالی هستند بازیگران به هنگام صحبت ته لهجه شمالی دارند که کم وبیش خوب از آب درآمده است هرچند دربرخی لحظه ها لهجه شمالی از سوی بازیگران به لهجه تهرانی تبدیل می شود. پناهنده فیلمنامه را به همراه ارسلان امیری نوشت و گویا تکمیل فیلمنامه دوسال به طول انجامید .
ساره بیات که بیش از این درفیلم ( جدایی سیمین از نادر ) بازی قابل قبولی کرده بود دراین فیلم نیز به خوبی از نقش یک زن مستاصل و گرفتار که می خواهد یک زن آزاد در یک دایره بسته باشد برآمده است . یک زن جسور که نمی خواهد بارسنگین سنت ها رابردوش خود بپذیرد .
نوید محمد زاده در فیلم نقش همسرسابق ناهید راکه بیکارومعتاد است برعهده دارد . او به رغم جدایی از همسرش همچنان عاشق اوست و خواستار ازدواج مجدد با اوست . بازی محمد زاده از موارد مثبت فیلم بشمار می رود . او دراین فیلم نماینده مردانی است که به قانون مردسالاری در جامعه ایران امروز اعتقاد دارند واز سویی دیگر خود قربانی جامعه ای هستند که به رغم شعارها ی سردمدارانش فساد را ترویج می دهد و البته هرزمان هم که مناسب دید آنان (معتادان واوباشان ) را با غل و زنجیر درخیابان ها می گرداند . او پسرنوجوانش را به قهوه خانه و یا مراکزدیگرقمار می برد بدون آنکه درک درستی از موقعیت سنی پسرش که درمرحله بلوغ قراردارد داشته باشد .
پژمان بازغی درنقش مسعو د , مردی که عاشقانه ناهید را دوست دارد واز طرفی نمی خواهد ناهید به خاطراو از فرزندش بگذرد تلاش می کند تا بازی خوبی ارائه دهد ولی به نظرمی رسد درمقایسه با نوید محمدزاده دربرخی صحنه ها بسیار منفعل است . بازغی که بازیگری را سالها پیش با بازی درفیلمهای جنگی شروع کرد با به سررسیدن دوره ساخت چنین فیلمهایی به بازی درفیلمهای خانوادگی پرداخت .