logo





تقویم سرمایه داری ایران

چهار شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰ فوريه ۲۰۱۶

بیژن باران

bijan-baran.jpg
دانش را می توان مبادله کرد؛ ولی خرد را نه. خرد را می توان یافت؛ با آن زندگی کرد، مجهز به آن شد، به کمک آن به شگفتیها دست یافت. ولی هیچ کس نمی تواند آنرا مبادله کند و یاد بدهد. هرمان هسه

چرا خاور میانه در 4 قرن گذشته در رشد صنعت، کشاورزی، شهرها، دانشگاه، بنادر، طب ضعیف بوده؟ چرا در قرن 16م، سرمایه داری در ایران مانند ایتالیا پیدا نشد؟ عقبماندگی با استعمار، جنبشهای رهایی بخش، گذار دولت در یک قرن باید بررسی شود. آیا شریعت با امت می تواند بنا به مدرنیزم با فردیت رایج در بقیه جهان انطباق یابد؟ در تاریخ کشورهای سکولار یک گام جلوترند.

می توان کشورهای الجزیره، مصر، ترکیه، عربستان، ایران، پاکستان، امارات، عمان را در 50 سال گذشته از دید سیاسی، قیاسی، تقویمی، موازی با الگوی غربی مثلا ایرلند کاتولیک، هلند سلطنتی، یونان جمهوری بررسی کرد؛ تا نفوذ مدرنیزم را در خاورمیانه ارزیابی کرد. نمونه: داستان کودکان آلمانی سفید برفی و 7کوتوله بخاطر "آلوده به تصاویر شهوت آلود" با اعتراض پدر دانش آموزی در دبستان قطر در 2016 ممنون شد. ایرانیان، ش 775، ص 32. در این کشورها در سده 20 سرمایه داری با روبناهای مختلط چیره شد.

روبنای کشورهای سرمایه داری می تواند تک حزبی، چندحزبی، خلافت/ سلطان سنی، ولایت مطلقه شیعی، جمهوری موروثی، سلطنتی موروثی، امارت/ ملک مطلقه، دمکراسی، دیکتاتوری، نظامی، دینی باشد. در همه کشورهای خاورمیانه یک رجل مطلقه، دائم العمر در قدرت، غیرانتخابی راس دولت است؛ قدرت سیاسی مسالمت آمیز تفویض نمی شود. شاخصهای جامعه سرمایه داری قرن 21 رواج پول، بازار کالایی، گسترش شهرنشینی، مناسبات کالایی، گستردگی انگیزه سود، قراردادهای تجاری، ارزش اضافی، صادرات، واردات، گمرک، نهادهای دولت مدرن، دولت، بانکها، نهادهای اجتماعی، انباشت سرمایه اند.

در ایتالیا 2عامل در رشد سرمایه داری دخالت داشتند. 1- بین شهر و روستا جدایی بود که این تضاد به خیزش شهر/ برگرها بضد روستا/ فئودالها و پیدایش سرمایه داری منجر شد. 2- دریانوردی در قرن 16م در انباشت سرمایه، رسیدن به قلمروهای جدید، رقابت بین کشورهای غربی دخیل بود. نیروی دریایی قاره های نو را یافته که به انتقال سرمایه در جهان منجر شد.

اصناف در شهر خودمختار فعالیت می کردند؛ میان صنعت، بازرگانی، کشاورزی جدایی بود. ملاکان در دژها، پیشه وران، دیوانیان، اشراف، بازرگانان در شهر بودند. از تجزیه شوروی و یوگسلاوی کشورهای سکولار پدید آمدند: بوسنی با 45%، کوسوو با 96%، آلبانی با 59% مسلمان سنی. اقلیتهای دینی بزرگ هم به مدرنیزم حکومتی یعنی سکولاریزم کمک می کنند- آذربایجان شیعی، سوریه علوی، تونس سنی، تاجیکستان 95% سنی. دمکراسی نیاز به نهادهای مدنی دارد- نمونه تونس.

چرا هیچ کشور خاورمیانه نتوانسته دولت ادواری، انتخابی، قانونی مانند اروپای شرقی پدید آورد؟ در خاور میانه تبلیغ همه ادیان موجود، ترویج نظرات غیر اسلامی، نشر آرمانهای مادی، عقلانی، تجربی جرم اند. چگونه می توان در خاورمیانه کشوری مدرن تشکیل داد؟ در امارات هم قوانین کارگری جهانی اعمال نمی شوند.

مسایل عمده زنان، حقوق مدرن شهروندی برای ادیان دیگر، بیخدایان، نقد اسلام، برابری بین سنی، شیعی، بهایی، سکولارها، طبیعیون می باشند. آیا دولت می تواند ازمیان همه شهروندان باشد؟ چرا حاکمیت فقط برای رجل سنی، شیعی، اسماعیلی، یک خانواده سعودی، یک خط بیت، دودمان بحرینی باید باشد؟

نوآورانی چون اسدآبادی 1838-1897ایران، محمد عبدو 1849- 1905مصر، رشید رضا 1969-1935 مصر، محمد اقبال 1877-1938 هند/ پاکستان، اخوان المسلمین حس البنا در مصر، وانگ چینگشای چین، احمد داحلان اندونزی، چراغ علی هند، محمود طرزی افغانستان- اصلاحات دینی و سیاسی را مطرح کردند. وزارت امور مذهبی/ سنی ترکیه در 2008 احادیث نبوی را گردآوری کرده تا عقلانی کند. باید بررسی شود تا چه اندازه این آثار مدرن به بطن جامعه، قوانین دولتی، نهادهای مدنی رسوخ کرده اند؟

در سده 21 انتخابات آزاد در غزه، لبنان، الجزیره، ترکیه، ایران، مصر، عراق، افغانستان، پاکستان منجر به غلبه اسلامگراها، بنیان گراها شده؛ برخی به کودتای نظامی سکولار مانند الجزیره و مصر انجامیدند. لذا دمکراسی هم رشد مدرنیزم را تسهیل نمی کند. بیکاری، فقر، مریضی با تظاهرات و سقوط دولت دمکراسی به جنگ داخلی می انجامد- نمونه: یمن، سوریه. رشد صنعتی و مردم سالاری در یک کشور باید موزون باشند. بین روبنا/ نهادهای مدنی، زیربنا/ نهادهای صنعتی با کشاورزی، تجارت، دولت باید همآهنگی باشد- نمونه ناموزونی در عربستان. https://en.wikipedia.org/

جامعه ایران را در سده 20 می توان در مقولات زیر بررسی کرد: کشاورزی 80% جمعیت، بازار، دولت، اصناف، صرافیها، ایلات، دستفروشها، مغازه ها؛ اجناس خارجی، بانکها. موانع سرمایه داری در ایران از قرن 16م یا حتی آغاز قرن 20م را می توان بقرار زیر تلخیص کرد: 1- اقلیمی. فلات ایران با کویر لوت و دشت کویر، سلسله جبال البرز و زاگرس، رودهای کم آب بدون قایقرانی، کمی باران سالانه، دمای استوایی، دره های سبز با کشاورزی آبیاری، قنات، جویها می باشد. با این شرایط، کشاورزی خودکفایی به انباشت ارزش اضافی نمی انجامد. ابریشم گیلان به کارگاه نساجی و قالی یزد و کاشان، پنبه و پشم به پارچه بافی اصفهان رفت.

2- شهرها جزیره هایی در فلات ند که از هم جدا بوده؛ لذا تجارت ضعیف بوده؛ سرمایه مالی انباشت نشد. اصفهان، شیراز، قم، کاشان، مشهد، رشت، تبریز، سنندج، همدان، خرمشهر، آبادان، یزد، کرمان- جزایر جدا از هم، با تولید پراکنده، شهرهای مرکزی منفصل از هم بودند- ناامنی ناشی از ملوک الطوایفی، خانخانی، حمله های خارجی پیدرپی- انباشت ثروت را ناممکن کرد. اگر هم مقداری ثروت پدید می آمد؛ در گنجهای زیرخاک، بصورت امامزاده مسکوکات دفن شد؛ یا در حمله اقوام مجاور غارت شد. 3- فرهنگ درویشی رایج بوده؛ عرفان، تصوف، خاکی بودن- ثروت قابل احترام نبوده؛ تظاهر به فقر اهمیت داشت.

4- باز بودن فلات حمله اقوام بدوی برای تخریب تمدن، کشتار نخبگان، غارت اقلام تولیدی را ساده کرد. ظرف 5هزارسال در موجهای هجوم همسایگان چون آشوریان، مقدونیان، رومیان، تازیان، ترکان، مغولان، عثمانیان- تمدن آن چندین بار بازسازی شد. عدم امنیت، مرکزیت استبداد شاه، خشگی آب و هوا، ذهن مردم فقیر را خرافاتی، دمدمی مزاج، نقلی، تقلیدی، مهماننواز، تعارفی، تقدیری کردند. 5- وجود خانها، ایلهای پراکنده، قبایل کوچی منجر به عدم انباشت سرمایه شده؛ احترام به خان، معیشت بخور و نمیر، مبادله پایاپای، دامداری حیات را در 3 هزار سال یکنواخت کردند.

ادوات کشاورزی از زمان هخامنشیان تا قرن 20م بخاطر عدم خلاقیت و بیسوادی فلاحین ثابت مانده؛ تولید کشاورزی خودکفایی بوده؛ محصولات قابل صدور نبودند. 6- جنوب فلات با کمبود باران، نبود جنگلها، عدم صنعتی شهرها- کشتی سازی را ناممکن کرد. لذا در آغاز قرن 15م نداشتن جهاز بحری تجارت، سیاحت/ زیارت بقا عتبه، سفر به قاره های جدید و جزایر دور را ناممکن کرد. بندرهای بزرگ پدید نیآمدند؛ بر خلاف اروپا با بنادر ناپل، ونیز، لیسبون، بارسلونا، لیورپول، مارسی، استانبول، آمستردام.

بهنگام پیدایش سرمایه داری قرن 16م اروپا، اوضاع 3قاره دیگر بقرار زیر بودند: در قرن 15م تیمور دمشق و بغداد را گرفته؛ دودمان مینگ چین "آغا مسلمانی" را برای سفر دریایی به مکه فرستاد تا اخبار غرب هم را بیآورد. او باروت، کاغذ، مسواک را به غرب ارمغان آورد. در 1431 دریاسالار ژنگ با 52 کشتی و 30 هزار سرباز به شرق آفریقا رسید. در غرب نظریه بطلمیوس زمین مرکز کائنات رایج بود. گوتنبرگ از 1436 در 20 سال بعد با چاپ کتابها، عصر روشنگری را گسترش داده؛ ترجمه انجیل به انگلیسی، آلمانی، فرانسوی- دین را فهمپذیر کرد.

بمرور هلند، پرتغال، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا جهاز دریایی خود را بهبود دادند. سفرهای دریایی دور آغاز استعمار و رشد سرمایه داری بود. ژاندارک فرانسوی انگلیس را مه 1429 شکست داد؛ ولی 2سال بعد او را سوزاندند. در ژاپن عبادت ذن ادبیات چینی رایج شد. همزمان آزتکهای مکزیک پس از 3سال جنگ پیروز شدند. در شهر فلورانس مدیچی با بانکهای خود سلطه سیاسی یافت. قسطنطنیه رو به زوال اقتصادی، نظامی رفته؛ ترکهای عثمانی روم شرقی را فتح کرده؛ آتن و صربستان را گرفتند.

در 1468 مملوک مصر از عثمانیها 46 هزار برده قفقازی خرید. در 1480 تزار مسکو از دادن خراج به مغولها روی گرداند. پرتغالیها در ساحل طلای آفریقا به تجارت ابزار فلزی، تفنگ، خوراک در مبادله با طلا، برده، خشگبار پرداخته؛ مستعمره ای در کناره آتلانتیک آفریقا در 1500 ساختند. پادشاه اسپانیا به قرناطه اسلامی حمله کرد؛ کلمبوس را به چین و دریای کاراییب فرستاد. واسکو دا گاما به هند رسید؛ در 1498 کلمبوس برای بار 3م به آمریکا رسید. http://www.fsmitha.com/

جمعیت زمین قرن 16م 435 میلیون نفر، شبه قاره هند با جمعیت 105 میلیون نفر بود. مقاومت صفویان صوفی و شیعی با پایتخت تبریز در مقابل تیمور لنگ در 1501 مهم است. پرتغالیها در بندر گوآ برای سفر زوار به مکه، تجار به اندونزی و چین برای ادویه و ابریشم مستقر شدند. با مرگ کوپرنیک 1543کتاب گردش اجسام سماوی- بدور خورشید، بضد منظومه بطلمیوس چاپ شد. مارتین لوتر 95تز الهیات را برای اصلاح مذهب کاتولیک تدوین کرد. در فرانسه جنگ کاتولیکها با پروتستانها آغاز شد. در 1559 پوپ کاتولیک کتاب شاهزاده ماکیاولی را در لیست کتب غدغن گذاشت.

در نیمه قرن 17م میسیونرهای پرتغالی به چین، برزیل، ژاپن رفتند. ساعت عقربه دار را یک سویسی اختراع کرد. تلسیو انسانگرای ایتالیایی متافیزیک ارسطو را با دانش تجربی و آزمایش رد کرد. گالیله دوربین، دماسنج را اختراع کرد. شکسپیر نمایشهای شخصیتهای گوناگون عرفی را نوشت. برونو فیلسوف ایتالیایی را کلیسا در 1600 سوزاند. کمپانی هند شرقی در انگلیس برای رقابت با تجارت هلندیها پدید آمد.

سلطان سلیم کبیر سنی عثمانی شاه اسماعیل شیعی را شکست داده؛ دیاربکر و کردستان را گرفته؛ سپس مملوک مصر را برانداخته؛ حوالی بوداپست ارتش لویی2م فرانسه را هم شکست داد. شاهزاده هندی همایون بکمک صفویان کابل را گرفته؛ تا غرب هند پیشروی کرد. پسرش اکبر از مادر ایرانی در 1556 شاه شد؛ او بین اسلام و هندویزم بیطرف مانده؛ به اشاعه هنر، تعامل، فرهنگ پرداخت.

در زمان دولت شاه عباس 1571-1629 با رفرم ارتش، کنار گذاشتن قزلباشان، ساختن 33پل، رابطه با غرب در اصفهان با زاینده رود رونق یافت. با معاهده قصر شیرین/ ذهاب 1639 جنگ 150 ساله با عثمانیها پایان یافت. سپس نادر و کریمخان زند آمدند. در 1794 آغاخان قاجار شاه شد؛ ثبات را به کشور آورد. با دولت قاجار پایتخت اصفهان از قرن 17 به تهران در 1796 عوض شد. این تعویض پس از امتناع چین از کاربرد جاده ابریشم برای تجارت چین، هند، ایران، اروپا در کند کردن سرمایه داری ایران دخیل بود.

رابطه ایران و پرتغال را می توان در وامواژه های نارنج و لیمو دید که به اروپا رفته به ارنج و لیمون تبدیل شدند. برای نوعی نارنج هم اسم پرتغال در ایران جا افتاد. توپ مروارید صادق هدایت از توپخانه پرتغال بجامانده؛ دخیل بستن زنان ایران را باید نام برد. در موزه مهمات لیسبون، توپخانه قرون 17 و 18 پرتغال وجود داشته که شبیه آنها در جنگ خلیج فارس عصر صفوی بکار رفتند.

از قرن 17م عهد صفویان با پرتغال، فرانسه، انگلیس، روسیه، عثمانی، هند مراوده را آغاز کردند. در اصفهان، تبریز، مشهد، تهران، بوشهر کالاهای غربی با محصولات داخلی عرضه شدند. اقلیتهای یهودی، ارمنی، آشوری، زرتشتی در تجارت برتر بودند. آنها بمرور نمایندگی انحصاری کالاهای خارجی را گرفتند. سفیران، مستشرقین، سیاحان، کارشناسان ابنیه تاریخی، باستان شناسان، عالمان تاریخ سلسله ها، ویراستاران متون، محققین ادبیات- با روابط شبه-سیاسی با حاکمیت ایران همراهی کردند.

در عهد صفویه برادران شرلی– بساط تجارت با انگستان را باز کرده؛ با کمک این کشور، ایران پرتغالیها را از خلیج بیرون کرد. ولی انگلیس وارد شد تا قرارداد دارسی در حفاری نفت مسجد سلیمان، انقلاب مشروطیت ایران 1906، سپس با قرارداد 1919 در تقسیم ایران به 3منطقه نفوذ روسیه، مرکزی، انگلیس، جنوب ایران را اشغال کرد؛ بکمک ایران عثمانی را سرجایش نشاند. بعد هم در ج ج 1 این امپریالیزم زوال یافت. استقلال هند 1948، حمله ناوگان انگلیس به آبادان در شهریور 20 ، ورود ارتش سرخ در شمال- پس از ج ج 2 نفوذ انگلیس در ایران افول کرد.

جنبش تنباکو ضد قرارداد1890 رژی، توشیح 1907 مشروطیت از بیداری سیاسی ایرانیان خبر داد. 3کودتا، اولی محمد علی شاه، دومی رضاخان 1299، سومی 28مرداد 1332، دستآوردهای مشروطه را عقیم کردند. ج ج1 از 1914- 1918، انقلاب اکتبر، ورود متفقین در ج ج 2، وامهای بانکهای آمریکایی برای ساختن سدها پس از کودتای 28 مرداد- به مدرنیزاسیون کمک کردند. نتایج انقلاب سفید بهمن 41 با اصلاحات ارضی، جامعه را از دید سیاسی به جنبش تنباکو به رهبری اسدآبادی و میرزای شیرازی رجعت داده؛ تا در انقلاب بهمن 57 کشور با روبنای شریعت شیعی مانند چین با حزب کمونیست مدرنیزه شود.

رفرم ارضی/ داغانی کشاورزی ایران، گسیل دهقانان به حلبی آبادهای حومه شهرها، حضور 92 هزار مستشار خارجی، سرکوب سکولارها، تز کمربند سبز برژنیسکی در پر و بال دادن به بنیانگرایان شیعی، ریچار هلمز رییس سابق سیا بعنوان سفیر در تهران، بحران نفتی 1977 و تفرقه در حاکمیت–به انقلاب جمهوری و کودتای 30 خرداد 60 به ولایت فقیه منجر شد. با انقلاب اسلامی ایران، تیم امنیت ملی به رهبری برژینسکی تز کمربند اسلامی بدور شوروی دوره ریاست ایزنهاور 1953-1961 را پیاده کرد. در تاریخ 3انقلاب کبیر فرانسه 1789 در غرب، اکتبر 1917 روسیه در شرق، فوریه 1979 ایران در خاورمیانه- اثرات فراسویی گذاشتند.

واسطگی آمریکا برای خروج 3 نیرو از مصر در دکترین آیزنهاور 5 ژانویه 1957نمود یافت: هر کشوری که با خطر حمله کشوری دیگر روبرو شود؛ می تواند از آمریکا تقاضای کمک اقتصادی و نظامی کند. کشور مهاجم با نام شوروی تصریح شده بود. ولی با حمله اسراییل، فرانسه، انگلیس به کانال سوئز مصر در 29 اکتبر 1956 آمریکا- مجبور به اخطار آتش بس فوری به 3کشور مهاجم شد؛ تهدید شوروی هم برای عقب نشینی آنها موثر شد. http://www.processphilosophy.org/

منابع. ‏16‏/02‏/07

http://en.wikipedia.org/wiki/Colonialism
Rudi Matthee, Iran & Beyond: Essays in Middle Eastern History in Honor of Nikki R. Keddie, Mazda Publishers, 2000.
عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوره صفویه تا پایان قاجاریه؛ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی.
بررسی بخشی از نظريات در مورد امپرياليسم، محمد سوداگر. http://www.kargaran-iran.com/

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد