logo





زوال قدرت امپریال آمریکا– بیژن باران

چهار شنبه ۹ دی ۱۳۹۴ - ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵

bijan-baran.jpg
در سده ۲۱م آمریکا ۲وجه جمهور پویای نوآور و امپریال نظامیگر خشن دارد. برخی از سیاسیون جهان باور دارند که قدرت امپریال آمریکا رو به زوال است. شاید نقطه عطف این زوال از شکست در جنگ هندوچین ۱۹۷۵ آغاز شد؛ تا به افغانستان، عراق، لیبی، سوریه کشیده شد. این افول قدرت نظامی را از ۲۰۱۱ با پیدایش داعش می توان دید: بی اعتنایی روسیه به توقعات آمریکا در یوکراین و سوریه، جزیره سازی نظامی چین در دریای جنوبشرقی، بی اعتنایی عربستان به توافقنامه هسته ای با ایران، کم محلی ترکیه در دادن حق پرواز از پایگاه اینجرلیک، عدم تسلیم داعش با بمباران هوایی.

مقولات پراکنده بالا را می توان در یک کشور آماردار مانند آمریکا در رابطه قرار داد. زیربنا طبقات مردم، 1% حاکمه، 47% طبقه متوسط و مرفه و 32% طبقه کارگر، 20% طبقه فرودست می باشد. روبنا دولت با 3 قوه مجریه، مقننه، قضاییه است؛ بودجه دولت را پرزیدنت هر سال تهیه کرده؛ به کنگره برای تصویب می دهد. درآمد دولت از مالیاتهای بر درآمد مردم و شرکتها، رهن دادن مراتع و معادن دولتی، مالیات بر تجارت با کشورهای خارج جمع می شود.

دولت در تنظیم امور شرکتها، نهادها، وزراتخانه ها شماری کمیسیون مانند تبدیل سهام، آژانس مانند حفاظت محیط، اداره مانند فضا و فضانوردی ملی NASA و اداره دارو فدرال FDA دارد. حاکمیت عموما از ثروتمندان و وکلایند که سهام در شرکتها و مستغلات داشته؛ از دانشگاههای برج عاج فارغ التحصیل شده اند. این دانشگاهها موقوفات، مستغلات، ارواق بهادار، ارثهای کلان از فارغ التحصیلان ثروتمند است. لابی ها، احزاب، نهادهای انتخابی کاندید هزینه انتخابات داده می شود. قوه مجریه کمیسیون، آژانس، اداره هم دارد. مانند کمیسیون تبدیل اوراق بهادار SEC، آژانس حمایت محیط EPA، اداره روابط کار OLR - رابطهای بین دولت و نهادهای انتفاعی و اجتماعی اند. http://georgewbush-whitehouse.archives.gov/

نظام انتخاباتی آمریکا جریمندرینگ gerrymandering داشته؛ ویژگی که بنفع حزب سرکار می توان مرزهای شهر و روستای حوزه انتخاباتی نزدیک به هم 2حزب را بوسیله مجلس محلی بنفع حزب حاکم تعیین کرد. این ویژگی برای حوزه هایست که با کمی تعداد رای دهنده نتیجه بنفع نامزد دمکرات یا جموریخواه خواهد شد. البته تصمیمگیری آن بوسیله نهادهای حزبی، دادگاههای محلی، ایالتی، فدرال بنا به سنت و قانون اساسی انجام می شود.

در ایالات جنوبی باعث می شود که شمار تعیین کننده- چند 100 تا چند 1000 سیاه را از یک حوزه انتخاباتی بیرون گذاشته؛ به حوزه نزدیک گاهی بدون مرز مشترک افزوده؛ تا معمولا سفید جمهوریخواه راست، نامزد دلخواه متنفذین پیروز شود. رسانه های درجه جریمندرینگ ایالت را پس از انتخابات تهیه کرده؛ بدترین و بهترین را در کشور اعلان می کنند. در 2015 ایالت مریلند و کارولینای شمالی در انتخابات مجلس محلی با 96.79% بدترین حوزه رایگیری بودند.

در وجه جمهور توان اقتصادی و فرهنگ مدرن آمریکا مقر نوآوری، تولید، مصرف بزرگی در جهان است. آمریکا با داشتن طبقه متوسط پرنفرات، بازار بزرگی در جهان برای تفریحات، ورزش، سرگرمی، نوآوریهای خانگی است. طبقه متوسط با 35 تا 100 هزار دلار درآمد 50% کشور یعنی 53 میلیون خانوار و طبقه متوسط بالا از 150هزار دلار بیشتر هم 40% این طبقه را دارند. طبقات اجتماعی در آمریکا بقرار زیرند: درصد، درآمد سالانه/ خانوار، 2005، برخی شناسه ها: https://en.wikipedia.org/
1% طبقه حاکم: بیش از500 هزار دلار، فارغ التحصیل 15دانشگاه برج عاج، مدیران ارشد، شهرگان/ سلبرتی، وارثان ثروت.
47% طبقه متوسط و مرفه، 100- 35 هزار دلار، فارغ التحصیلان دانشگاه ایالتی، حرفه ای، مدیران، اصناف، نیمه-حرفه ای.
32% طبقه کارگر: درآمد 16-30 هزار دلار، فارغ التحصیلان دبیرستان، یقه آبیها، منشیها.
20% طبقه فرودست: روزکارها، کمتر از 16 هزار دلار، فقیران با کمک مالی/ غذایی دولتی.

در وجه امپریال، عموما جمهوریخواهان با افزایش بودجه نظامی، حتی با قرض، ورای سازمان ملل متحد است که در جهان قلدری می کند. برنامه بوش پدر 1989-1993 برای ابرقدرتی پاکس آمریکانا بعد با خطاهای پسر 2001-2009در عراق منجر به کلنگی شدن بخشی از خاور میانه شد. بقول تاریخنویس پال کندی در کتاب طلوع و افول ابر قدرتها نوشت: با "گسترش زیاد از حد امپریال" آمریکا با جیب خالی و ضعف نظامی، همزمان چندین کشور منطقه و دورتر زیاده خواهی کردند. آنها به حرفهای آمریکا وقعی نگذاشته؛ در عمل به توهم افزایش نظامیگری خود مشغول اند. خیل جمهوریخواهان کنگره هنوز با توهم ابرقدرتی امپریال کرکری می خواند. رک منبع 1.

کنار کشیدن از خاور میانه با ابزار جنگی متعارف ارزان و توجه به چین در اقیانوس آرام غربی با فنآوری پیشرفته جنگی گزاف شاید برای منافع جناح امپریال نظامی باشد. توافق هسته ای تعامل با ایران در خدمت دکترین تعامل اوباما در چرخش لولایی از خاور میانه به چین اقیانوس آرام بود. مک کین رییس کمیته قوای مسلح سنا از جناح نظامی در مارس 2014 این دکترین را "ضعف آمریکا و غلیان پوتین" نامید.

انتخابات 2016 در باره افزایش بودجه نظامی، موضع سخت در برابر روسیه، چین، ایران، اوکراین شرقی، طالبان افغانستان، القاعده پاکستان شمال باختری، حوثیهای یمن، داعش عراق و سوریه، 2دولت در لیبی می باشد. این در حالی ست که زیربناها مانند پلها، راه آهن، فرودگاهها، تراکم ترافیک پایتخت، گرمایش در داخل آمریکا نیاز به توجه میلیاردها دلار دارند.

در ژوئن 1994 کلینتون در آمریکا می خواست به مجتمع اتمی کره شمالی حمله کند؛ پرزیدنت کره جنوبی، کیم 1927-2015، نگذاشت. کارتر پرزیدنت سابق به کره شمالی سفر کرد؛ منجر به قرارداد هسته ای شد. برنامه اتمی آنها متوقف شده؛ ولی در 2002 بخاطر برنامه اتمی مخفی کره شمالی قرارداد بهم خورد. از 2009 ببعد کره شمالی مخفیانه بمب اتم ساخت. بوش پسر 3 کشور کره شمالی، سوریه، ایران را محور شرارت خواند.

کیسینجر 89 ساله از جناح امپریال عقاب، بطنز گفت: ایالات متحده چین و روسیه را خنثی کرده؛ آخرین میخ را به تابوت ایران، دشمن اسراییل، می کوبد.. جنگ اینده چنان شدید خواهد بودکه تنها یک ابر قدرت، یعنی ما، پیروز خواهد شد.. رک به منبع 2. آمریکا یک دفعه کلک دکتر مصدق را کند، بنیانگرایان شیعی ببار آمدند؛ کلک دکتر نجیب را کند، طالبان ببار آمدند؛ کلک صدام را کند، داعش و القاعده ببار آمدند.

جامعه را می توان به 2 مقوله زیربنا یا بن infrastructure سخت افزار و روبنا یا ظاهر superstructure نرم افزار تجرید کرد. در نظام سرمایه داری ابزار، مناسبات، نیروهای تولید را بورژوازی صاحب است. نیروهای تولید کارگر، آموزگار، دانش کار خدمات اند. ابزار عناصر مادی، ماشین، روندها، طرحها، برنامه ها، افزارها یند. مناسبات کارگر با صاحب کسب در دولت یعنی بر مالکیت خصوصی است. روبنا، فرهنگ شامل زبان، باورها، آداب و رسوم اجتماعی، حکومت، قانون است. تمدن بخشی از فرهنگ است که در برگیرنده آداب، رسوم، بناها، مراودات اجتماعی می باشد.

زیربنا اقلام مادی و مناسبات حیات بوده؛ روبنا فرهنگ، قانون، سیاست، هنر می باشد. فرهنگ چنان شکل می گیرد که زیربنا تداوم و بازتولید شود. برای تغییر/ انقلاب چیزی در زیربنا تغییر کرده؛ بحران جهشی اتفاق افتاده؛ سپس روبنا تغییر می کند که بنوبه خود زیربنا را تغییر می دهد. تاریخ در باره رویدادها یعنی رفتار انسانی هم فردی هم گروهی گذشته است که از دیدگاه اهمیت انسانی گزیده و برخورد می شود. تکوین آن از تضاد نیروهای عمده درونی و بیرونی ناشی می شود. در مناسبات تولیدی شیوه mode تولید ترکیب نیروهای مولد/ کار و مناسبات تولید بوده؛ ابزار means تولید شامل وسایل، دانش، مواد، بنا، زمین، ماشین آلات است. https://en.wikipedia.org/

یوهان گالتونگ جامعه شناس نروژی، زاده 1930، بنیانگزار موسسه صلح اسلو، پس از فروپاشی اردوگاه پیش بینی کرد که بخاطر 14 تضاد امپراتوری آمریکا از مقام ابرقدرت زوال خواهد یافت. او نوشت: زوال امپریالیزم زوال جمهوری در آمریکا نخواهد بود؛ نیز جمهوری آمریکا بهتر از امروزش برای جهان خواهد شد. او گلوبالیزم / تعامل مالی جهانی در کشورهای کانون مانند آمریکا، آلمان، انگلستان رامرحله بعدی امپریالیزم از دهه 1970 خوانده؛ در2000، تضادها را در 5خوشه اقتصادی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، فنآوری بر مبنای نوع رابطه‌ بین گلوبالیزم کانون و کشور های در حال توسعه‌ پیرامون مانند بلغارستان، تایلند، عربستان تبیین کرد:
http://www.oldsite.transnational.org/

1-اقتصادی. ابزار تولید در کشورهای کانون توسعه ‌یافته؛ بدون اینکه این ابزارها در پیرامون توسعه یابند. نیویورک مرکز بانکی، بیمه، امور مالی، تبدیل ارز جهان است. آمریکا رهبری SWIFT سامانه بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول، بورس سهام نیویورک WB //IMF WTO/ NYSE، اوراق بهادار، صندوق پوششی، صندوق سهام اختصاصی، صندوق سرمایه مشترک را دارد. سامانه سویفت در تحریمهای بانکی بسیار کارآ در مورد ایران بود.

ﺳﺎزﻣﺎن توسعه ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، USAID، بانک Ex-Im، بانک مرکزی اروپا در سده 21م برای وام و مراودات مالی الکترونیک جهان اند. مراودات مالی جهانی 80% به دلار است. غرب هم نهادهای مالی مربوط به سهام، بورس، صندوق پوشش ریسک hedge fund را ایجاد کرد. صندوق پوششی مشارکت محدود سرمایه گذاران با ریسک زیاد است. مانند سرمایه گذاری در پروژه ای با پول قرضی برای تحقق نفع زیادتر. بسط معیارهای امنیت کار از کانون به پیرامون است. بنگاههای مدیریت دارایی بر بورس و اوراق بهادار مانند BlackRock با 4.6 بیلیون دلار سرمایه در 2013، بزرگترین صندوق پوششی ماکرو جهانی است.

شاخصهای اقتصادی آمریکا هر روز پیش بینی شده؛ بقرار زیرند، بنا به مساحی میانگین بلومبرگ در 22 نوامبر 2015: 5.6 میلیون فروش کل خانه ها، 498هزار فروش خانه های جدید، درصدهای GDP، اعتماد مصرفکننده، ترابری/ قصد خرید اقلام مانا، دخل و خرج شخصی. عملکرد درصدی 4بورس سهام جهانی و آسیای پاسیفیک S&P500, DowJonesStoxx600, MSCI ؛ نرخ عمده ارز: دلار، یورو، ین، پاوند انگلیس، واحد پولی برزیل، کانادا، مکزیک.

نرخ بهره صندوق بازار پول، پساندازهای موعد 6 ماهه، 1ساله، 5ساله، وام خودرو و خانه. عملکرد خزانه داری آمریکا نرخ 10ساله با 2.26 بهره، 5ساله با 1.69 بهره، 2 ساله 1بهره، 6 ماهه با 0.3 بهره. قیمت بورس هفتگی شرکتها الفبایی با نرخ بالا، پایین، نام، بهره سالانه، فروش. سبد تبدیل تجارتی با بالا، پایین، نام، بهره، آخرین تغییر.

مرکز مالی جهان نیویورک، خیابان وال استریت در منهتن، است. در عمارت فدرال این خیابان، جورج واشنگتن، نخستین پرزیدنت جمهوری ایالات متحده سوگند یاد کرد. ساختمان بازار بورس نیویورک که بزرگ‌ترین بورس جهان از نظر میزان معاملات و حجم مالی است، در خیابان وال استریت قرار دارد. بزرگ‌ترین مراکز اقتصادی ایالات متحده آمریکا، بازار بورس نیویورک NYSE، بازار بورس نزدَک NASDAQ، بازار بورس آمریکا AMEX، بازار بورس تجاری نیویورک NYMEX، میز بازرگانی نیویورکNYBOT در این بخش اند.

همانگونه که در فن آوری سلیکون ولی و تفریحات هولیوود در کالیفرنیا پیشرفتهای علمی و هنری شتابنده پیش می رود؛ در نیویورک با وال استریت و سازمان ملل امور مالی، بیمه، مالیاتی جهانی تکامل می یابند تا ریسک سهام را کمینه و سود را بیشینه کنند. در زیر 2 سبد سهام محبوب مردم می آیند.

صندوقهای‌ پوششیHedge funds ساختار مالی کاسبی سرمایه گذارانشان را در طیف وسیع تر موقعیت‌های تجاری و سرمایه ‌گذاری سهیم می‌کنند. آنها حرفه‌ای، تخصصی، بافنآوریهای رایانه-ارتباطی نوین مدیریت دارایی شرکتهای مختلط، با مسئولیت محدود، صندوقهای دیگر را انجام می دهد. مقررات نهادهای نظارتی سقفی برایشان تعیین نکرده؛ آنها با سرمایه نقدی، ریسک بیشتر از صندوق های مشترک با صندوق سهام اختصاصی متمایزند.

سرمایه گذارانشان از نهادهای صندق پسانداز اتحادیه ها، صندوقهای تقاعد، بنگاه‌های دانشگاهی، حساب ثروتمندان می باشند. به عنوان یک شبکه، پوشش سرمایه در طیف گوناگونی از دارایی‌ها با فروش استقراضی و اهرم مالی بهره جسته؛ حساب فردی سیال بوده؛ یعنی می توان به آن یا از آن برداشت کرد. بهره سرمایه بمثابه سهمی از ارزش دارایی خالص محاسبه ‌شده، با افزایش/ کاهش ارزش و هزینه، هز ماه اعلان می شود. این نوع درآمد دردسر خرید، اجاره، تعمیر مستغلات را ندارد.

استراتژی‌ آنها بازدهی مثبت چه در رکود چه در رونق بازار است. مدیران پول خود را در آنها زیر مدیریتشان بر عهده داشته؛ هدف مدیران و دیگر سرمایه گذاران همسو می شود. در ۲۰۰۹ صندوق پوششی صاحب ۱٫۱ درصد کل سرمایه‌ها و دارایی‌های مؤسسات مالی بوده؛ مقدار سرمایه اشان ۱٫۹ تریلیون دلار است.

صندوق‌های مشترک Mutual Funds ساختار مالی قدیمتر برای دریافت وجوه و تجمیع در اوراق بهادار است که سهام دار سود/ ضرر این سرمایه گذاری سهیم است. هر کدام پورتفولیو/ سبد سهام در شرکتها، اوراق بهادار، سرمایه گذاریها به مدیریت ثروت ‌پرداخته؛ که تابع سود/ زیان عناصر این سبد ‌اند. آنها برای صاحبان حساب بانکی ریسک‌گریز، غیرفعال، بدون تخصص اند؛ با مدیران کارآزموده که با اطلاعات تخصصی از کارکرد، اخبار، بیلان مالی شرکتها سبد اوراق بهادار را متنوع، کم خطر، بازمان مشخص 1 تا 5 ساله می‌کنند.

سهام یک شرکت بنا به فعل و انفعالات درونی و بازار ارزش روزانه سهم بالا/ پایین می رود. هر صندوق سرمایه‌گذاری باید چشم‌انداز، اهداف، اشکال سرمایه گذاری، هزینه‌ها، نحوه فروش، بازخرید سهام، بیلان مالی سالانه را به عموم آشکار کند. این صندوقها دو عامل سرمایه کلان، دانش و تخصص داشته؛ تا موفقیت سرمایه گذاری در بازارهای مختلف را به 100% نزدیک ‌کنند.
https://fa.wikipedia.org

شرکت در جنگها، بانک جهانی، صندوق مالی بین المللی سفر آمریکایان را بجهان در 60 سال گذشته شدید کرد. صندوق بین المللی پول 4 جنبه جهانشمولگرایی زیر را در 2000 فرموله کرد: تجارت و معاملات، حرکت سرمایه و سرمایه گذاری، مهاجرت و سیاحت مردم، توزیع دانش. سرعت اهمیت یافت؛ بیسیم، باند پهن انترنت، ماهواره، موقعیتیاب پیدا شدند.

روندهای گلوبالیزم/ جهانشمولگرا بر سازماندهی کسب و کار، اقتصاد، منابع اجتماعی- فرهنگی، زیستبوم سایه انداختند. نشریه مرور کسب هاروارد، شماره مه- ژوئن 1983، از "بازار جهانشمولگرا" نام برد. وال استریت جورنال، روپرت مرداخ فاکس نیوز چند نهاد و فرد در جناح سرمایه جهانی مالی اند. رابطه بورس سهام و مستغلات معکوس بوده؛ یعنی وقتی قیمت سهام بالا رود، بهای مستغلات پایین می آید- حرکت سرمایه از مالی به ساختمانی. سرمایه مالی و تولید صنعتی چرخه شکوفانی-افول داشته که بحرانزا ست.

تولید ناخالص داخلی GDP، مجموع کالاها و خدمات سالانه، آمریکا 18 تریلیون دلار در 2015 با مقام اول جهانی، هر خانوار 56.4 هزار دلار با مقام 8م جهانی بوده؛ که کشاورزی 1.2%، صنعت 19%، خدمات 80% در 2011 بود. نیروی کار 156 میلیون با 8.6 میلیون منفصل از کار، 15 میلیون بیکار در 2014 بود: 1% در کشاورزی، جنگل، ماهی؛ 12% در صنعت، معادن، ترابری، کاردستی؛ 38% در مدیریت، حرفه، فنی؛ 23% در دفتری و فروشنده؛ 3.3% در نصب/ تعمیر؛ 23% در بقیه خدمات؛ 5.1% منفصل از کار.

دولت با 22 میلیون شغل بزرگترین کارفرماست. باید دولتهای فدرال، ایالتی، شهری، کانتی را هم در نظر داشت. 99% کسبهای کوچک به تعداد 30 میلیون 53% شغلها را دارند. شرکتهای بزرگ 38% نیروی کار دارند. فروشگاه زنجیره ای والمارت با 2.1 میلیون شغل در جهان و 1.4 میلیون در آمریکا، بزرگتری شاغل در جهان است. مرغ سوخاری کنتاکی 19 هزار شعبه در 120 کشور جهان داشته؛ پس از مکدونالدز، در جهان دوم است. حدود 30 میلیون کسب کوچک با 700 بیلیون دلار درآمد و 5 میلیون کارگر مال اقلیتها مانند سیاهان، لاتینها، آسیایهایند. از کارگران 12% در اتحادیه ها عضوند که دولتیها اکثریت را دارند. عضویت در اتحادیه ها در حال کاهش است.

آمریکا همردیف گینه نو فقیر از معدود کشورهای عقبمانده جهان است که کارگران حق قانونی برای استفاده از تعطیلات، مریضی، امور خانوادگی بخرج کارفرما ندارند. کنفدراسیون اتحادیه تجارت بین المللی ITUC در مورد حقوق اتحادیه ای کارگران در آمریکا به این کشور نمره پایین داد. 284 هزار نفر در آمریکا 2شغل تمام وقت داشته؛ 7.6 میلیون نفر شغل دوم پاره- وقت/ پارت- تایم داشته که بیمه سلامتی یا ایمنی ندارند. https://en.wikipedia.org/

هر سال بخاطر واردات بیشتر، کسر بوجه وجود دارد. در 2014 صادرات 1.62 تریلیون دلار با 33.9% کالای سرمایه ای، 31.2% کالای صنعتی، 12.3% کالای مصرفی، 9.8% ماشین و قطعات، 8.9% غذا و نوشیدنی، 4.1%بقیه بود. در 2014 واردات 2.35 تریلیون دلار با 25.2% کالای سرمایه ای؛ 23.8% کالای مصرفی؛ 17.8% کالای صنعتی؛ 10.5% نفت خام؛ 14% ماشین و قطعات؛ 5.4% غذا و نوشیدنی؛ 3.3% بقیه بود.

در 2015 بدهی دولت 18.2 تریلیون دلار، کمبود بودجه 483 بیلیون دلار یا 2.8% GDP می باشد. در سال مالی 2014، از 1 اکتبر تا 30 سپتامبر سال بعد، درآمد فدارل 3 تریلیون دلار دارای نسبتهای زیر بود: از مالیات بردرآمد فردی 46.2%، بیمه اجتماعی 33.9%، مالیات شرکتها 10.6%، بقیه 9.3%؛ هزینه فدرال 3.5 تریلیون دلار در 4بخش زیر بود: بیمه اجتماعی 24.3%، دفاع 17.2%، بیمه تندرستی 14.6%، بیمه بیکاری 14.6%، متقاعدان نظامی 4.3%، بقیه 4.2%. کمکهای خارجی 2013 برای امور نظامی، انسانی، مالی 33 میلیارد دلار و در 2014 ذخیره خارجی 143 بیلیون دلار بودند.

2-سیاسی. وجود یک وضعیت تثبیت‌شده در کانون، ثبات نسبی در پیرامون را در پی دارد. در خاور میانه تروریزم و جنگها گسترش می یابند. واشنگتن به رتق و فتق امور جهان می پردازد- نه نیویورک مقر سازمان ملل. آمریکا مانند اسراییل خود را استثناء در سایه خدا می خواند. ثبات داخلی از 1776 تا جنگ داخلی 1865؛ تا کنون با 45 میلیون شهروند زاده در کشورهای دیگر تضمین شده. این کشور مراحل سرمایه داری، استعمار، امپریالیزم، گلوبالیزم/ ابرقدرت را در 2 قرن طی کرد.

کشورهای کانونی سرمایه گذاریهای مشارکتی فراملی، قراردادهای چندجانبه اقتصادی-تجاری مانند پ ت ت، نافتا، سازمان تجاری جهان را بنیان گذاشتند. همپیوندی/ انتگراسیون تعهدات سیاسی دولتها، ورود به قراردادهای چندجانبه نه 2جانبه باعث شده؛ اتحادیه اروپا، نفتا، کشورهای مشترک المنافع، اتحادیه کشورهای باقیماند از شوروی سابق فعال باشند.

3-نظامی. تولید ابزارهای نظامی در کانون و کاربرد مخرب آنها در پیرامون. پنتاگون بزرگترین مصرفکننده نفت با نیروهای زمینی، دریایی، هوایی، 1000 پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد. آمریکا رهبری سامانه ناتو، ت ا پ، امپو آمریکا- ژاپن NATO/TAP/USA-Japan AMPO را دارد. آمریکا 37% بودجه نظامی جهان را برای سلطه زمینی، هوایی، دریایی، فضایی داشته؛ توان جنگ همزمان در 2 صحنه گوناگون در جهان را نیز داراست.

خشونت سیاسی شدید تروریزم دولتی از 1945 تا 2000 رشد یافته؛ تهاجمات نظامی آمریکا بقرار زیرند: حمله جنگی 67 مورد، بمباران هوایی 25 مورد، تلاش به ترور رهبران خارجی و سران دولت در 35 کشور، کمک به شکنجه 11 مورد، مداخله در و سد انتخابات آزاد در 23 کشور. در کل 67+ 11+25+23+35 = 161 مداخله اند که به کمک 800 پایگاه در کشورهای خارجی، ابزار شنود حتی دوستان مانند مرکل هم، انجام شد.

بنا به اسنودن- آمریکا بیشترین ماهواره های جاسوسی، نظامی، بزرگترین ستون پنجم در کشورهای دیگر، بیشترین هزینه نظامی در جهان را دارد. حمایت از نازیهای اوکراین در قبضه قدرت سیاسی در 2014 منجر به حمله استتاری روسیه شد. اگرچه ظرف 100 سال گذشته، آمریکا 1 جنگ در خاکش نداشته؛ ولی در 150 کشور دیگر جنگ کرده است. بودجه 2015 ارتش آن 612 بیلیون دلار برای 1.4 میلیون سرباز و انبوه پیمانکاران است. https://en.wikipedia.org/

تقریبا یک/سوم بودجه ملی سالانه مربوط به امور دفاعی به مرکزیت پنتاگون است که بیشتر از جمع کل بودجه دفاعی چین، روسیه، عربستان، فرانسه، انگلیس، هند، آلمان در 2014 بود. آمریکا بیش از1000 پایگاه نظامی در جهان با 196 کشور دارد. پرسنل نظامی آمریکا در خارج 325 هزار بوده؛ در خاور میانه، بجز عراق و افغانستان، 10هزار نظامی و شخصی در قطر، بحرین، کویت، امارات، عمان، عربستان، اردن، عراق، دیگاگارسیا در اقیانوس هند، جنوب خلیج فارس اند. فروش تسلیحات به این کشور ها بعلاوه اسراییل، ترکیه و چند کشور دیگر در 2013 بیش از 27 میلیارد دلار، تقریبا برابر صدور تسلیحات روسیه در جهان بود.

کشورهای عربی خلیج 10 برابر بودجه نظامی ایران سالانه هزینه می کنند؛ این کشورها عمدتا عربستان، کویت، امارات، قطر، بحرین، عراق 196 میلیارد دلار بودجه جنگی/ هزینه تسلیحات در 2014 کردند. صادرات اسلحه آمریکا 46 میلیارد دلار در 2014 بود. موسسه پژوهشی بین الملی صلح استکهلم 2015 http://www.sipri.org/
در 2015 درآمد فروش سلاح به مبلغ 46.6 میلیارد دلار رسید. در حالی که بدون هزینه تعمیر و آموزش در 2014 تقریبا 34.2 میلیارد دلار بود. آژانس همکاری دفاعی گفت: حدود 120 تقاضای خرید اسلحه هنوز بررسی نشده اند. این آژانس همچنین گفت: برنامه کمک های نظامی به 150 کشور جهان از مبلغ 10.7 میلیارد در 2013، به مبلغ 20.1 میلیارد دلار در 2015 افزایش یافت.

نفوذ داعش، بحران یمن، همکاری امنیتی آمریکا با کشورهای عربی برای مهار کردن خطر ایران در منطقه که پس از نشست کمپ دیوید صورت گرفت، همچنین سیاست های توسعه طلبانه پوتین که با اشغال مناطقی از اوکراین و تهدید اروپای شرقی همراه بود، همه باعث افزایش فروش اسلحه شده اند. آیا شرکتهای تولید اسلحه با لابیهای خود در رسانه ها ترفندهای غلو و ترس برای فروش بیشتر بکار نبرده اند؟http://farsi.alarabiya.net/

از 1998 آمریکا پهباد در پاکستان، یمن، سومالی، اکنون در سوریه بکار می برد. این پهبادها در خاور میانه به قتل هسته های جهادی شبانه روز فعالند. پهباد ربات یعنی ماشین خودکار نبوده؛ بوسیله یک خلبان در پایگاه هدایت شده؛ در محور مختصات، نقطه هدف را منفجر می کند. برای یافتن این نقطه، جاسوسان در محل باید اطلاع رسانی کنند تا پهباد هدف را منفجر کند. گاهی این اطلاع از روی بخل یا سهو بوده؛ مانند انفجار بیمارستان پزشگان بدون مرز در افغانستان، اکتبر 2015.

جاسوس گاهی یک چشمکزن الکترونیک زیر ماشین چسبانده تا سیگنال به پهباد بفرستد. این سیگنال موشک اصابت را هدایت می کند. اغلب مختصات خانه جلسه، انبار مهمات، ماشین طالبان/ القاعده را جاسوس رله کرده؛ تا هدف منفجر شود. از اسناد درونی بدست آمده از القاعده بر می آید که اعضاء از ترس انفجار به آموزش نظامی رغبت ندارند. باید 250 ماهواره نظامی را هم به شبکه هدایت پهبادها افزود. http://www.bbc.com/

4-فرهنگی. آمریکا در اشاعه فرهنگ مدرن جهانی موفق بوده؛ نیز رهبری جهانی نخبگان را دارد. برای بقیه مردم جهان در فوروم اقتصاد جهان، داووس/ سوییس، پورتو الگره/ برزیل، بلم/ پرتغال Davos, Porto Alegre, Belem آمریکا پیشگام است. تعداد جوایز نوبل برای آمریکاییان، مقام اول در جهان است.

حوزه های زیر به آمریکای سلطه گر می افزاید: مقر سازمان ملل در نیویورک؛ سیلیکون ولی برای فن آوری سخت افزاری و نرم افزاری؛ هالیوود برای تفریحات مانند جهان دیزنی، سینما، تولید و صدور کتاب، بازیهای کامپیوتری، تلفنهای هوشمند، دی وی دی، ویدیو، امور تبلیغی، سایبری،. آمریکا برندهای جهانی تولید می کند: کوکاکولا، هیلتون، شرتون، مریات، نایکی، سیتی گروپ، ویزا، زیراکس، مایکروسافت، گوگل، فیسبوک. زنجیره غذاخوری استاندارد با عجله چون مکدونالدز، کی اف سی، استارباکس- در بسیاری کشورهای جهان شعبه دارند.

گلوبالیزم/ جهانشمولگرایی رسانه ها و ارتباطات جهانی با برنامه های خبری، تاریخی، علمی، تفریحی تلویزیون مانند سی ان ان، رئالیته شو، کمدی را دامن می زند. در آمریکا استادیومهای ورزش زنان و مردان فراوان وجود دارند. خدمات مانند مهمانداری/ یقه سفیدان از یقه آبیها/ کارگران صنعتی بیشتر اند. در جهان سالانه 1 میلیارد گردشگرند که بخش خدمات کشورهای سیاحتی را تقویت می کنند. تحکیم اعتماد به نفس و خوداتکایی در قالب برنامه‌های آموزشی در کشور کانون تقویت می شوند. احساس وابستگی و عدم اعتماد به نفس در پیرامون را بر می انگیزد. زبان انگلیسی زبان غالب در امور دیپلماسی، کامپیوتر، بانکی، علمی می باشد.

در آمریکا پژوهندگان ژنتیک برای پیدایش داروهای جدید، خوراک صنعتی، بهبود کشاورزی، تشخیص امراض گامهای بلند برداشتند. دستگاه MRI و NRI در 1971 در هاروارد بهره برداری شد. در شوروی ایوانوف 1960 اختراع تصویر ارتعاشات مغناطیسی خود را به کمیته دولتی اختراعات و اکتشافات لنینگراد برای ثبت فرستاد؛ ولی بخاطر بوروکراسی تا دهه 1970 به ثبت نرسید.

علت برخی امراض ربطی به ویروس و باکتری ندارد. پروتین های جی G در گیرنده های بینایی، شنوایی، بویایی، اندیشیدن یا آدرنالین، دوپامین، سروتونین، نور، مزه، بو دخیل اند. آنها در ترجمه رویدادهای محیط تن و ذهن به واکنش های بیوشیمی سامانه عصب کمک می کنند. ترابری زیاد یا کم پروتین جی، بر غشاء یاخته، کارکرد یاخته را مختل کرده؛ منجر به امراض سیاه سرفه، وبا، عارضه غدد اندوکراین شده؛ نیز بر اثرکرد داروهای ضد آسم/ صرع، افسردگی، تنش روحی دخیل است.

گیلمن 1941-2015 دانشمند آمریکایی، جایزه نوبل 1994 طب و فیزیولوژی اینراکشف کرد: پروتین جی یک واسطه هم در روند علامتی در بیو شیمی چند مرحله ای استکه فعالیت یاخته ای را آغاز کرده تا یاخته پیامها را دریافته؛ ترابری کرده؛ پاسخگو شود.

چالشهای سده 21م جهانی فروان اند که برخی مربوط به فرهنگهای پیشامدرن اند:
-حفظ زیستبومهای ملی، منطقه ای، جهانی.
-تهیه مواد غذایی برای جمعیت افزاینده، از 7 میلیارد نفر گذشته.
-کاربرد منابع لایزال انرژی چون باد، خورشید، امواج دریا.
-واکسیناسیون جهانی بضد ایبولا، ایدز، مالاریا، وبا، اسهال، انواع عفونتها.
-آمادگی تمام ادبیات گذشته برخط در تمام 5 قاره و شاید در هواپیما با ماهواره ها.
-رانندگی خودکار ماشین، قطار، هواپیما بدون انسان.
-کاربرد فن آوری دیجیتال در امور دولتی، تجاری، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی.
-وصل یک انسان با همه انسانها، گذشته خود، تاریخ، ادبیات، هنر.
-انجام کارهای بانکی، کتابخانه ای، خرید، فروش از خانه با اینترنت و کمک پهبادها.
-شکوفانی استعدادهای فردی در سطح جهانی برای پیشبرد فرهنگ.
-ارایه برخی خدمات پزشگی، فنی، آموزشی به اعضای خانواده.

5-فن آوری. فن آوری به صنعت تداخل کرد: چالشهای زیستبومی گرمایش زمین، آلایندگی هوا و آب فرامرزها، زیاده روی در ماهیگیری، کاهش وحوش، ایستگاه و سفر فضایی، ماهواره ها، موشکها. برای جهان آمریکا 2وجه جمهوری جذاب پویایی و امپریال نظامیگری دارد. یکی از وجوه جمهوری، سپاه صلح از زمان کندی ایجاد شد، تاکنون 220000 داوطلب به 140 کشور فرستاده است. بودجه 2015 آن 379 میلیون دلار برای خدمات با 23000 داوطلب می باشد.

پیشرفت در ترابری مانند کشتی با کانتینر، موتور جت؛ ارتباطات دور از تلگراف تا انترنت، تلفن همراه؛ روی همبستگی اقتصاد، فرهنگ، ارزشهای جهان اثر گذاشتند. گسترش فرودگاهها، راههای هوایی، آبی، بندرها، جاده ها، قطار مغناطیسی، سفر سیاحتی، مراوده دانشجویان، گسترش ابزار ارتباطی همراه دیجیتال، مخابرات بیسیم- در جهان چشمگیرند. با تقسیم تولید در جهان، چین و هند محصولات کلان صنعتی را ارزانتر می سازند. https://www.youtube.com/watch?v=kOhQrNi4HCg

کشورهای کانون با کاربرد جهانی بهینه سرمایه به بهبود فراورده ها، تفریحات، اختراعات، امور مالی و بیمه، کشف امور طبی برای تقلیل امراض و تطویل عمر می پردازند. بهینگی کشاورزی/ غذایی، فراورده های مصنوعی غذایی، افزایش گردشگری، استاندارد جهانی غذایی را درپی دارد. مراودات فراملی مانند سکایپ، فیسبوک، وایبر، توییتر، واتساب- برای تردد اطلاعات فرای مرزهای ملی اند.  

سبک زندگی شاد همراه با تفریح، نوآوری، رقص، موسیقی، ورزش، فیلم، کمدی، نمایش، مواد غذایی، آشپزیهای اقوام/ اتنیک، هنر، علم، ادبیات می باشد. در امور خیریه آمریکا مقام اول را دارد. در 2012 برای جانوران خانگی 370 میلیون دلار صرف کرده؛ فیوری/ خشم 325 در کارولینای شمالی بلندترین قطار هوایی roller-coaster می باشد.

بیل گیتز در ۲۱ سال گذشته، ۱۶ بار در صدر فهرست ثروتمندترین فرد جهان نشسته است. او خیرترین فرد جهان است که بیش از ۹۵% از ثروت ۷۹ میلیارد دلاری خود را به امور بهداشتی در آفریقا و کارهای انسان‌دوستانه در جهان داد. وارن بافت، لی کا-شینگ، سورس، زاکربرگ خیران دیگر اند. باید رالف نادر را هم در خدمت مصرفکننده ها بویژه برای ایمنی خودروها نام برد.

نقش 2گانه تاريخی و انتقادی امپرياليزم را می توان در ج ج 2 دید: 1- جهش تولید صنعتی آمریکا که جهت جهانی تاریخ را تغییر داد. 2- نابودی 57 میلیون انسان. در این جنگ نظامیگری آمریکا در 150 جنگ پس از آن در 5قاره. سرمایه بدنبال سود در یک کشور و جهان گسترش می یابد. وجه امپریال آمریکا در اقتصاد، نظامیگری، سیاست، فرهنگ در مدل کانون- پیرامون ارایه شد. فروش تسلیحات، حق وتو در شورای امنیت، موشک دور برد، ماهواره ها، 3000 کلاهک اتمی، پهباد، جنگده هوایی، دریایی قدرت آنرا تقویت می کنند. اکنون نقش آمریکا در خاورمیانه جنگ، فروش اسلحه، آموزش نظامی است؛ نه آبادانی. پس از ج ج 2 ابزار های زیر را بکار برد:
-دخالت‌های سیاسی: در انتخابات فرانسه و ایتالیا دهه 1950 سیا به احزاب راست کمک مالی می کرد.
-انجام کودتاهای نظامی: 28مرداد32 در تهران، سپتامبر 1965در اندونزی، سپتامبر 1973 در شیلی.
-ایجاد درگیری‌های مرزی و جنگ بین کشورهای پیرامونی: اعراب و اسراییل. برخی سرمایه داران یهودی آمریکا به ساختن خانه های بنیانگرایان صیهونی در کرانه باختری کمک مالی می کنند که از مالیات بردرآمد آمریکا معاف اند.
-تقویت اغتشاش‌های داخلی: ایران پیش از کودتا 28مرداد، لبنان، شیلی زمان دکتر الینده، ونزوئلای کنونی.
- تقویت در جاسوسی مرزهای کانون و حکومت‌های نامریی در پیرامون: شنود ماهواره ای NSA در ارتباطات تلفنی، اینترنتی جهان در اسناد اسنودن.
- استفاده گسترده از تبلیغات و رسانه‌های گروهی: صدای آمریکا، رادیو آزاد اروپا، فاکس نیوز.
- تدوین و استقرار نظام تعرفه‌ای و تعیین قیمت‌ها: بهای هواپیما، تسلیحات، مخابرات.
-شرکت در جنگها و اهتراز از پروژه های آبادانی در جهان.

منابع. ‏2015‏/12‏/29 https://en.wikipedia.org/
http://www.thenation.com/ روزهای ابرقدرتی آمریکا شماره می شوند- پس چه باید کرد؟ مایکل کلر، نیشن، 28مه 2015.10.24.
http://www.globalresearch.ca/ هنری کیسینجر: اگر طبل جنگ را نمی شنوی باید کر باشی. 31 ژانویه 2015.
مرگ زائو در آمریکا بخاطر فقر 15 زن در 100هزار زایمان، در جهان 5م است؛ پس از مکزیک 38 زن، شیلی 22 زن، مجارستان 17 زن، ترکیه 16 زن؛ در مقایسه با کشورهای با بهداشت عمومی مانند 3 زن در فنلاند، سوئد، یونان. WP22.11.15
This Changes Everything: Capitalism vs the Climate- Naomi Klein 2014 Simon & Schuster
In Defense of Globalization, Jagdish Bhagwati Oxford, 2004.
http://www.informationclearinghouse.info/
در جنگ و اشغال آمریکا
کشته های عراق 1.5 میلیون نفر
کشته های آمریکا 4801 نفر
کشته های آمریکا در افغان 3487 نفر
هزینه جنگ عراق و افغان 1.6 تریلیون دلار 1.6ضربدر 10 بقوه 12

هفته نامه اشترن چاپ آلمان 29.11.15 نوشت: اسکار لافونتن دبیرکل اسبق حزب سوسیال دمکرات آلمان در تلویزیون گفت: «تصاحب» نفت و گاز مفت و ارزان دلیل اصلی ایجاد ناامنی، جنگ، فرار صدها هزار تن مردم بی‌گناه و بی‌دفاع این مناطق است. آمریکا مسئول این وقایع و پاسخگوی ایجاد چنین بحران هائی در سطح جهان است. این بحران را سیاست خارجی واشنگتن در خاورمیانه ایجاد کرده است. آمریکا باید از تعویض حکومت هائی که آنها را «غیر دوست داشتنی» می داند منصرف شود. دولت اسلامی/داعش نتیجه این سیاست آمریکاست.

لافونتن همچنین گفت: توجه داشته باشید که در کشورهائی مثل سوریه، عراق، افغانستان، لیبی و حتی "کوزوو" که فراریان از جنگ از آن طریق خود را به اروپا می رسانند، کوشش شده است تا نوعی «دموکراسی آزمایشگاهی» راه اندازی شود. در سوریه، حکومت های عربستان سعودی، قطر و سازمان "سیا" می خواهند، رژیم عوض کنند. باید به گفته لافونتن افزود که دولتهای عربستان و قطر و بحرین قرون وسطایی بوده؛ آمریکا ندید می گیرد.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد