logo





جنبش دانشجويی، دشواری ها و امکانات

پنجشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۷ دسامبر ۲۰۱۵

مهدی فتاپور

Fatapour200
دانشجويان در ايران همواره بعنوان نيروهايی که به آينده نظر دارند مورد احترام بوده و به مبارزات آنان ارج گذاشته شده. دانشجويان بعنوان نيرويی شناخته شده اند که از نارسايی ها رنج ميبرند و حاضرند در راه مقابله با نارسايی ها مبارزه کرده و هزينه بپردازند. بهمين دليل تاثير مبارزه دانشجويان در ايران همواره بيش از کميت و توان شرکت کنندگان آن بوده است

تعداد دانشجویان امروز در ایران نزدیک به چهار و نیم ملیون نفر است و این نزدیک به بیست و پنج برابر تعداد دانشجویان در زمان انقلاب است. دانشگاه ها در سراسر کشور پراکنده اند و نقش دانشجویان آنگاه که در شکل جمعی به میدان آیند قابل قیاس با سال های انقلاب نیست. امروز اگر بخش بزرگی از دانشجويان در رابطه با يک خواست سياسی به حرکت درآيند؛ قادرند تمام جامعه را تحت الشعاع حرکت خود قرار دهند.


. در این نوشته بمناسبت سالگرد شانزده آذر برخی مسائل مطرح در جنبش دانشجویی و مباحث مطرح در این زمنیه به اختصار مورد بررسی قرار میگیرد

مبارزه صنفی و سیاسی

زمانيکه ما از جنبش دانشجويی سخن ميگوييم حرکتی را مورد نظر داريم که خواست بخش عمده دانشجويان را منعکس کرده و قادر شده باشد بخش بزرگی از آنان را به شرکت و يا حمايت از مبارزه در راه آن خواست متقاعد کرده باشد. فعالیت های سیاسی دانشجویان متعلق به گرایش های مختلف سیاسی اجتماعی با وجود اهمیت آنان و نقش دانشجویان در تقویت چنین گرایشهایی را نمیتوان معادل جنبش دانشجویی فرض کرد چرا که در چنین فعالیت هایی دانشجویان به گرایش های متفاوت تقسیم میشوند و هیچ گرایشی نمیتواند خود را نماینده خواستهای مجموع دانشجویان بداند

با این مفهوم جنبش دانشجویی انعکاسی است از خواسته ها و تمایلات مجموعه دانشجویان و به این مفهوم یک مبارزه عام با خصلت صنفی. ولی خواسته های دانشجویان با خواسته های دیگر اقشار اجتماعی تمایزی بنیانی دارد. در دانشگاه خواست عمومی دانشجویان تنها به مسائل رفاهی و سطح آموزشی دانشگاه محدود نمی‏ماند. امکان دست یابی به اطلاعات و ایده ها جزیی از خواسته های عمومی دانشجویان است. ایدئولوژیک کردن دانشگاه، تنزل سطح آموزش برای تامین این نظر، اخراج و بازخرید استادان مجرب و جایگزینی آنان با استادانی با سطح دانش نازل مورد مخالفت مجموعه دانشجویان است. تامبن آزادی های فردی و مخالفت با محدودیت هایی که در این عرصه در دانشگاه ها اعمال میشود خواست مجموعه دانشجویان است. همه این خواسته ها در کشور ما در همان گامهای اولیه خود با سیاست گره میخورد. محدود دیدن مبارزه دانشجویی به خواسته های صنفی (رفاهی، آموزشی) آنگونه که امروز توسط بخش بزرگی از فعالین سیاسی اجتماعی طرح و تبلیغ میشود در کشور ما غیر عملی و نتیجه آن تضعیف تحرکات دانشجویی است همانگونه که تلاش برای تبیین و یا تبدیل جنبش دانشجویی به فعالیت سیاسی یک گرایش مشخص به رودررویی دانشجویان و تضعیف فعالیت های دانشجویی می انجامد.

اميد و جنبش دانشجويی

جوانان و دانشجويان در همه جای دنيا نيروی تغيير و تحولند. دانشجويان آينده را از آن خود ميدانند و ميکوشند آنرا به آنگونه که خود ميخواهند بسازند. دانشجويان و در مفهومی وسيعتر جوانان آنگاه در شکل توده ای بمبارزه اجتماعی روی مياورند که متقاعد شده باشند تغيير ضروريست و امکان تحول اجتماعی در راستايی که آنرا با خواست ها و آرزوهای خود همسو ميدانند وجود دارد. آنان آنگاه که متقاعد شوند ايده ها و سياست های معينی در راستای تحول مطلوب آنان است و راه اين تحول را ترسيم ميکند آماده اند که سختی های چنين راهی را تحمل کنند و آنگاه که اميد به تحول از بين برود مبارزه توده ای اجتماعی دانشجويان نيز خاموش خواهد شد.

تلاش برای متقاعد کردن دانشجویان به تبعیت از روشهای مبارزه و فعالیتی که احزاب سیاسی در سطح عمومی جامعه به صلاخ میدانند، بدون توجه به خصلت ها و روانشناسی دانشجویان و جوانان ناموفق بوده و تنها در جهت تضعیف فعالیت های دانشجویی عمل میکند. در سالهای اخیر در تفکر و روش مبارزاتی بخشی از فعالین سیاسی اجتماعی در کشور تغییراتی بوجود آمده تا حدی که بخشی از آنان هر تلاشی برای زیر سوال بردن خط قرمزها را تخطئه میکنند و منجمله از دانشجویان میخواهند که فعالیت های خود را در این چارچوب محدود کنند. چنین تلاشهایی به تبعیت دانشجویان از این ایده ها نخواهد انجامید ولی در تضعیف جنبش دانشجویی موثر بوده است

موقعیت جنبش دانشجویی

روانشناسی حاکم بر جنبش دانشجویی از روانشناسی حاکم بر روشنفکران و فعالین اجتماعی در سطح کشور تاثیر می پذیرد. تغییرات بزرگی در نوع نگاه و روانشناسی حاکم بر روشنفکران و فعالین اجتماعی بوجود آمده و علاوه بر آن در کشور ما در دهه های گذشته ما با تغییرات عمیقی در روانشناسی و نوع نگاه جوانان کشورمواجه بوده ایم. مقایسه جوانان و دانشجویان امروز با جوانان و دانشجویان سالهای قبل از انقلاب و یا حتی نسل های قبلی دانشجویی خطاست. روشها و اشکال مبارزاتی و موضوعات مورد توجه دانشجویان، امروز با گذشته تمایزات بنیانی کرده و بدون چنین تمایزاتی نمیتوان در رابطه با موقعیت جنبش دانشجویی امروز نظر داد. در هر دانشگاه دهها و حتی صدها محفل و گروه هنری ، ادبی و اجتماعی وجود دارد. محافلی که نشان میدهد بخش بزرگی از دانشجویان به مسائل اجتماعی علاقمندند. سخنرانی‏های فعالین سیاسی که توسط انجمن های اسلامی دعوت میشوند و در بسیاری موارد مورد هجوم بسیج دانشجویی قرار میگیرد با استقبال دانشجویان مواجه میشود.

از سوی دیگر ما با تشکل سرتاسری مثل دفتر تحکیم وحدت که بتواند فعالیت ها و خواست های دانشجویان را متشکل کند مواجه نیستیم. ستاره دار کردن و از این طریق اخراج وسیع فعالین دانشجویی بعنوان تهدیدی بر فراز دانشگاه ها عمل میکند وهر فعال دانشجویی با آن مواجه است.

نگاهی به فراز و نشیب های جنبش دانشجویی در ایران نشان میدهد که سکوت نسبی در عرصه فعالیت های گسترده جمعی در دانشگاه های کشور ما بدلیل وجود خواست های انباشت شده دانشجویان نمیتواند دیر پا بوده و در عین حال نباید انتظار داشت که چگونگی طرح خواسته ها و اشکال پیگیری آنان الزاما همان شیوه های گذشته باشد

مهدی فتاپور
آذر ماه ۱۳۹۴

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد