logo





چه کسی پيروز انتخابات است؟

پنجشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۴ ژوين ۲۰۰۹

م. مصطفوی

m-mostafavi.jpg
مخالفان راستين اين نظام با تاکيد بر مطالبات اصلی مردم برای احقاق حق حاکميت و حقوق ملی، نبايد لحظه ای و ذره ای ملاحظه رهبری اين نظام و ايدئولوژی ورشکسته اش را بکنند. درخواست و مطالبه اصلی، يعنی حذف ولايت فقيه و استقرار جمهوری به معنی واقعی بايد بيش از پيش در صدر برنامه های مخالفان دمکرات قرار گيرد. در اينصورت مخالفان خواهند توانست بغض گير کرده در گلوی مردم را بترکانند و با پيوند دادن جنبشهای مختلف مردم، راه را برای حرکت عمومی و سازماندهی حرکت اعتراضی هموار سازند. در اينصورت پيروز اصلی نمايش انتخابات مردم و مخالفان مستقل و آزاديخواه خواهند بود.
۴ نامزد رياست جمهوری منتصب شورای نگهبان وارد مرحله آخر فعاليت سياسی خود شده اند. مناظره تلويزيونی احمدی نژاد و مير حسين موسوی، نقطه عطف برخوردهای سياسی پيش از انتخابات رياست جمهوری شد. احمدی نژاد دوران سياه موسوی را بياد او آورد و آشکارا در چند نوبت به رهبری هاشمی رفسنجانی در مخالفت با دولت اش اشاره نمود. او با اسم بردن از رفسنجانی و فرزندانش، کرباسچی و خانواده اش و ناطق نوری و فرزندش، رنگ ديگری به جريان اين انتخابات داد. موسوی نيز ترجيح داد بجای دادن برنامه ای روشن به شمردن خطاهای فاحش دولت احمدی نژاد در سياست خارجی و داخلی و عدم کفايت او در مديريت کشور بپردازد. ديشب در رابطه با مناظره و جر و بحث انتخاباتی مابين موسوی و احمدی نژاد، پيروز جريان انتخابات، مردم ايران شدند. زير فشار مطالبات جامعه برای اولين بار از دهان مسئولان فعلی و سابق کشور انتقادات شديدی نسبت به يکديگر شنيده شد. برای کسب رای ديگر کافی نيست که انواع و اقسام بيانيه های حقوق شهروندی داده شود. جامعه تشنه حقيقت است و ميخواهد بداند که ۲۸ سال گذشته تحت نظام ولايت مطلقه بر کشور او چه گذشته است و چرا در اين وضعيت فلاکت بار و اسف انگيز بسر ميبرد. افشاگريهای مناظره ديشب برای مردم، گواه و شاهد زنده و آشکار گوشه ای از پرده پايين افتاد ه ای است از طرز رفتار و گفتار وکردار رژيمی که ديگر نميتوان آن پرده را بالا برد و روند حکومتی اين رژيم را پنهان نمود. در نگاه اول، برنده اصلی مناظره ديشب، غايب اين انتخابات، کسی است که از پشت پرده عمل ميکند. اين غايب در مناظره، رهبر کشور، سيد علی خامنه ای است که در بالا نشسته و هيچکس نمی تواند کوچکترين انتقادی به او بکند. او از ديد همه کانديدا ها در جايگاه مقدسی قرار دارد که خط قرمزش را بايد رعايت کرد!. هر دو کانديدا در مناظره، به قول خودشان هر"حرمتی“ را شکستند بجز "حرمت" خمينی و خامنه ای. اما انتقاد اين دو نفر به ۲۸ سال، يعنی يکی به ۲۴ سال و ديگری به ۴ سال اخير، با متهم کردن سران نظام، غير مستقيم زير سوال بردن رهبری خمينی و خامنه ای است. افشاگريهای دو طرف اين سئوال را به ذهن می آورد که خمينی و خامنه ای، ۲۸ سال چه ميکردند که اينهمه فساد و خرابی در زير نگاه آنها بوجود آمد و اصولا نقش آنها در اين بيلان سياه چيست؟ ديگر امروز خامنه ای نميتواند بی تفاوت باشد وقتی به استوانه نظام (تعبير او از هاشمی رفسنجانی) و حتا به رئيس کل بازرسی اش (ناطق نوری) در افشاگری ها اتهام مالی بزرگ وارد ميشود.
خامنه ای که در اصل همانند رهبر قبلی، خمينی، مسئول اول کليه فسادها، جنايتها و خيانتها و ناهنجاريهای کشور است و در راس خيمه استبداد دينی خانمانسوز قرار دارد. او که ۲۰ سال پيش با جعل نامه و بصورت غير قانونی به کمک هاشمی رفسنجانی و شرکاء، بر اريکه قدرت تکيه زد و رهبری خود را با گناه اوليه تقلب آغاز نمود، سعی دارد که برنده اصلی اين انتخابات باشد. او حتا ممکن است هر کس را قربانی کند، همانطور که شاه هويدا را قربانی کرد. او ميتواند احمدی نژاد و يا رفسنجانی را قربانی کند تا پيروز اين نمايش بزرگ باشد. مگر خمينی نگفت من عهد اخوتی با کسی نبسته ام؟. اما همانطور که شاه نتوانست با استفاده از برخی از اطرافيانش و قربانی کردن برخی ديگر به هدف خود برسد، او نيز نخواهد نتوانست بر عمر قدرت خود بيفزايد. شکست او محتوم است وديگر نوبت اوست که از طرف خود مسئولان زير بار انتقادهای شديد برود. اما زمان شکست او بستگی به حرکت مردم ايران دارد. اگر اصلاح طلبان بخاطر مصالح و منافع فردی و وابستگي های رنگارنگشان به قدرت گذشته و حال، موضع رعايت رهبر و التزام به ولايت فقيه را برگزيده اند و خود را در ضعف مفرط قرار داده اند وچنان خود را به حداقلها راضی کرده اند که حتا اگر به قدرت هم برسند نخواهند توانست کاری در راه مردم پيش ببرند، مخالفان راستين اين نظام با تاکيد بر مطالبات اصلی مردم برای احقاق حق حاکميت و حقوق ملی، نبايد لحظه ای و ذره ای ملاحظه رهبری اين نظام و ايدئولوژی ورشکسته اش را بکنند. درخواست و مطالبه اصلی، يعنی حذف ولايت فقيه و استقرار جمهوری به معنی واقعی بايد بيش از پيش در صدر برنامه های مخالفان دمکرات قرار گيرد. در اينصورت مخالفان خواهند توانست بغض گير کرده در گلوی مردم را بترکانند و با پيوند دادن جنبشهای مختلف مردم، راه را برای حرکت عمومی و سازماندهی حرکت اعتراضی هموار سازند. در اينصورت پيروز اصلی نمايش انتخابات مردم و مخالفان مستقل و آزاديخواه خواهند بود. اصرار بر ايستادگی بر اصول مردمسالاری و دفاع از حقوق بشر حتا حقوق مخالفان، دخالت ندادن قدرتهای خارجی در امور داخلی ايران و پرده دريدن از استبدادی که بنام دين با همه چيز اين ميهن و مردم بازی ميکند، شرط اين پيروزی است.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد