logo





مسئول فجایع جاری در ترکیه، اسلام گرایی طالب "نئو عثمانیسم"!

چهار شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵

بهزاد كریمی

behzad-karimi.jpg
آخرین جوشش انفجاری دیگ بخار ترکیه، عملیات انتحاری صبح شنبه در آنکارا بود با پیامد قتل بیش از هشتاد انسان صلح خواه و زخمی شدن نزدیک به دویست نفر از جمعیتی که در کمال آرامش فقط و فقط خواستار قطع جنگ بین دولت ترکیه و حزب کردی پ.کا.کا بودند. چند روز پیش از این فاجعه نیز، در شبکه های اجتماعی ترکیه و سپس جهان یک تصویر ویدئویی تکاندهنده به نمایش درآمد که در آن چند پلیس تحریک شده ترکیه با انداختن طناب بر گردن یک فیلمساز و مدافع حقوق بشر طرفدار این حزب، او را بگونه بس سفاکانه ایی بر روی خیابان های شهر کردی نشین شرناق کشیدند و زجر کش اش کردند. قبل تر از آن نیز، واقعه های به خون کشیده شدن تظاهرات مسالمت آمیز سازمان دهی شده توسط حزب دمکراتیک خلق علیه سیاست های دولت ترکیه در سوروچ و استانبول اتفاق افتاد با دهها مورد قتل و زخمی شدن راهپیمایان. اکنون از جنگ مجدد آغاز شده دولت ترکیه علیه حزب مسلح پ. کا. کا و در واقع از سیاست سرکوب و فشار حزب حاکم بر این کشور علیه همه جریان های مدافع حقوق کردها و نیز آزادی و دمکراسی در کل ترکیه، نزدیک به سه ماه می گذرد. طی این مدت حاوی سلسله حملات هوایی و زمینی علیه پایگاه های پ. کا. کا و نیز مناطقی از شهرها و روستاهای شرق این کشور و همچنین انواع تعرضات نظامی و امنیتی و سیاسی علیه دفاتر حزب دمکراتیک خلق و پارلمانترهای متعلق به این حزب از یکسو و انواع شبیخون های چریکی از سوی چریک های پ.کا.کا به مواضع دولتی ها از سوی دیگر، بیش از چند صد نفر کشته شده‌اند که بخشی از این قربانیان نه به نیروی نظامی دولت تعلق داشته‌اند و نه به شبه نظامیان کرد؛ آنها افرادی بوده‌اند مطلقاً بی دفاع و بکلی بی سلاح. ترکیه فقط در بیرون از خاک خود نیست که می جنگد - در درون خاک سوریه و در کوه های قندیل شمال عراق- بلکه در درون خود نیز درگیر جنگ است؛ جنگی که جز ادامه سیاست های دولت و حزب حاکم نام دیگری بر آن نمی توان نهاد. سیاست و رفتارهای سیاسی این جریان مصداق دقیق آتش زدن قصر قیصر است بخاطر یک دستمال! تولید بحران برای مصالح ملی ترکیه جهت عروج و تثبیت نئو عثمانیسم!

امروز در باره اینکه جنگ داخلی تازه در ترکیه را دولت حاکم بر این کشورشروع کرده و توطئه قطع سیاست مذاکرات با کردها همانا پیش درآمد نقشه سیاسی حزب حکومتی "عدالت و توسعه" اردوغان بوده است برای جبران ناکامی انتخاباتی این حزب، دیگر کمتر کسی تردید دارد. در واقع این حزب که طی انتخابات پارلمانی چند ماه قبل ترکیه در پیشبرد نقشه‌اش برای کسب اکثریت مطلق پارلمانی و تغییر قانون اساسی به نفع تقویت و تثبیت موقعیت اسلامگرایان خواهان احیای عثمانیسم در شرایط امروزین منطقه و ترکیه شکست سختی خورد، از ورود فراکسیون قدرتمند حاصل ائتلاف دمکرات های کرد و ترک در این کشور به پارلمان بشدت خشمناک است و در صدد احیای موقعیت از دست رفته قبلی طی انتخابات زودرس آتی این کشور در ماه نوامبر پیش روی. این جریان بخاطراز دست دادن اکثریت فائقه خویش در مجلس، به بازی با برگ ناسیونالیسم ترک رو آورده و البته به آن نوع از ترک گرایی که در خدمت حاکمیت اسلام سیاسی بر ترکیه باشد. راه انداختن جنگ علیه کردها، نمایش چهره کثیفی است از ناسیونالیسم ترکی در ترکیه؛ زیرا که ناسیونالیسم مسلط در ترکیه تاریخاً و در حال حاضر پیش از همه در نفی و سرکوب کردها معنی داشته و دارد. از پی قتل عام دهشتناک ارامنه توسط ترک های جوان در یک صد سال پیش، در مراکز تدوین فکر و سیاست آنکارا و استانبول دشمن مقدم ترک ها همواره و همانا کرد ها تعریف شده اند که تا همین چندی پیش توسط پان ترکیسم رسمی از آنها فقط و فقط با نام "ترک کوهستانی" یاد می شده است. میدان دادن دوباره به ناسیونالیسم ترک توسط حزب اسلام گرای اردوغان، ناسیونالیسمی که برخوردار است از پشتوانه محافل و کانون های افراطی در این کشور و بویژه درون صفوف پلیس و ارتش آن، و متقابلاً مکمل الزامی آن یعنی تضعیف موقعیت سیاسی صلح خواهان مسالمت جوی کرد و باز شدن میدان برای آن جناح از ناسیونالیسم کرد که عمدتاً بر جنگ تاکید دارد، اگر هم نگوییم هدف حکومتگران ترکیه است دستکم باید تاکید و تصریح کرد که نتیجه منطقی و گریز ناپذیر سیاست های آنهاهم نمی توانسته جز این باشد.

ماجراجویی باند اردوغان در سیاست داخلی ترکیه که اکنون در چهره جنگ و نقار شدید درون کشوری خود را نشان می دهد، البته مکمل ماجراجویی همین دار و دسته است در سیاست خارجی آن که در تقویت جریانی چون داعش در سوریه خود را نشان داد. اردوغان متحد اخوان المسلمین مصر و اعراب، درست بر زمینه رسیدن به اهداف جاه طلبانه خود در منطقه بود که در سیاست برکناری بشار اسد دیکتاتور تا آنجا پیش رفت که بگونه غیر مستقیم و تا چندی پیش حتی بطور مستقیم داعشی ها را پر و بال داد و به آن برای ایجاد حکومت داری در شامات یاری بزرگی رساند. داعشی که اکنون در پی تثبیت خود از موضع تند ترین بنیادگرایی اسلامی بر روی همین اخوان المسلمین ترکی چنگ می کشد و اردوغان- داوود اوغلو را در سیاست کردن هایشان مفلوج و کشور ترکیه را دچار بحران ملی و منطقه‌ایی. اگر ترکش های سیاست خارجی ماجراجویانه باند اردوغان از چندی پیش منافع ملی ترکیه را هدف گرفته و علیه خود این کشور برگشته است، سیاست ماجراجویانه آن در عرصه داخلی نیز ترکیه را در کلافی از بحران های عمیق فرو برده و خواهد برد. دولت اسلام گرای ترکیه بجای اعتراف به ماجراجویی فزون خواهانه خود در قبال بحران سوریه که اکنون آن را با بی حیثیتی سیاسی و شکست خوردگی مواجه کرده است و بجای درس آموزی از آن، بر آنست تا با خلق بحران درون کشوری در فرار از عوارض آن سیاست بگریزد.

اینک در این کشور حتی آن دمکراسی نیم بندی که وجود داشت وهنوزهم البته پتانسیل خود را بکلی از دست نداده است - همان دمکراسی که به همین این جریان امکان داد تا از طریق دمکراتیک نردبان قدرت را بالا برود- در معرض تهدیدهای جدی قرار دارد. این کشور که تا چندی پیش در منطقه ضد گردش اطلاعات ما از نظر داشتن آزادی نسبی مطبوعات جزو قابل قبول ها بوده است، هم اکنون از برکت سر این جریان اسلام گرای نا متحمل در برابر انتقادات به یکی از بزرگترین زندان های روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در دنیا و حتی خود منطقه ما بدل شده است. سندیکاها و نهادهای مدنی سابقه دار و نوین این کشور با انواع محدودیت ها و نیز اقسام دسیسه های مراکز رسمی و غیر رسمی حکومت اردوغان مواجه اند. زیر نظر و سازماندهی اندیشه و سیاست حاکم بر این کشور، روند چپ ستیزی سازمان یافته ایی جریان دارد. علوی های ترکیه در معرض بدگمانی های روز افزون حکومتگران اسلامی به سر می برند. درون اسلامگرایان نیز پدیده کاریسماتیسم به نفع اردوغان جاه طلب پیش می رود که نتیجه منطقی آن چیزی نیست و نخواهد بود جز حذف مرحله به مرحله رقیبان و منتقدان درونی در صفوف اسلامگرایان؛ یعنی اضمحلال شبه دمکراسی درون این نهضت اسلام گرا، که خود لازمه و موخره‌ایی است برای از بین برداشتن دمکراسی در ترکیه!

هم از اینرو در فضای تنش آلود پدید آمده بر اثر عمل انتحاری اخیر در آنکارا، سئوال اصلی این نیست که پشت این عمل انتحاری چه جریانی قرار دارد بلکه اینست که پرسیده شود که بر زمینه کدام سیاست جاری است که آنکاراچنین منفجر می شود و دهان باز می کند تا گروه زیادی از انسان های خواهان صلح و دمکراسی را در کام خود بکشد؟ مسئولیت اصلی همه زنجیره حوادث در ترکیه کنونی را پیش از همه و بیش از هر چیز می باید در ایدئولوژی و سیاست های حزب "عدالت و توسعه" باند اردوغان جستجو کرد که در پی جاه طلبی "نئو عثمانیسم" خود و تثبیت کاریسمای خاص خویش، نه فقط ترکیه را در کام جنگ داخلی می برند که در منطقه پر از تنش ما چون عامل شر دیگری سربرآورده‌اند در کنار انواع منابع شر و جنگ درخاورمیانه برای متشنج تر شدن هر چه بیشتر آن.

اسلام گرایی سیاسی در همه جا، علیه دمکراسی است؛ نرمی و سفتی آن، صرفاً موضوعی است ثانوی و مسئله‌ایی جانبی و حاشیه‌ایی!

جمهوریت سکولار ترکیه ولوکه نه دارای سابقه درخشان در دمکراسی، اما به سادگی تسلیم اسلامگرایان نخواهند شد. اسلام گرایانی که، هر چه پیش تر آمده‌اند چهره واقعی خود را بیشتر نشان داده‌اند و می دهند. امید که جمهوری خواهان سکولار با هژمونی نیروی دمکراسی، راه را بر این پدیده شوم در ترکیه سد بکنند. آرزوی نیروی دمکراسی در ایران و منطقه همین است.

کار آنلاین


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:


2015-10-15 14:30:53
تعجب میکنم که شما با تمام فکتهای درستی که از عملکرد رادوغان داده اید چشم بر تناقضات سیستم لاییک ترکی بسته اید. مگر کشتار سیستماتیک ارامنه و سپس کردها توسط نظامیان حاکم بر ترکیه، و سپس انجام چندین کودتا توسط همین نظامیان که اخرین آن کودتای کنعان اورن بود و در دوران هم او بود که کشتار کردها بیشترین قربانیها را به آن ملت تحمیل کرد، توسط همین حکومت سکولار انجام نشد؟ متأسفانه از سکولاریسم دیکتاتور در کشورهای اسلامی چنان صحبت میشود که گویی تنها چاره برای استقرار دمکراسی برانداختن دین است و نه ریشه کن کردن استبداد و دیکتاتوری؟

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد