یک جای دیگر هم به این نکته اشاره کرده بودم که هنرمندان کولی از خواننده و نوازنده تا رقصنده، عموما اسامی مستعاری دارند که عملا به اسامی هنریشان بدل شده هرچند در واقع این اسمی است که از کودکی به دلائل مختلف به آنان داده شده است و ربط مستقیمی به هنرمند بودنشان ندارد.
این نامگذاریهای معمولا طنزآمیز، در خانوادههای ایرانی هم - دستکم وقتی من کودک بودم - مرسوم بود. خود من را در خانه به دلیل اینکه گوشام نسبت به سرم بزرگتر بود "خرگوش" مینامیدند! دیگر برادر خواهرهایم هم لقبهای بهتری نداشتند: "سه کله"، "دماغ بریده"، "گیس دراز" و ...!!
خواننده فقید و افسانهای کولی، "کامارون دِ لا ایسلا" که معنی لغویاش "میگوی جزیره" است، اسم اصلی اش "خوزه مونکه کروز" بود، اما موی نارنجیاش باعث شد از کودکی او را "میگو" بنامند! "پاکو دِ لوسیا"ی افسانهای هم که تکنیک نوازندگی گیتار را به اوج رساند و همین یک سال پیش درگذشت، اسم اصلیاش "فرانسیسکو سانچر گومز" بود. میگویند "پاکو" به معنی "سرخه" به خاطر رنگ صورتی پوستش به او داده شده بود، و "لوسیا" هم که اسم مادرش است. لابد در کمپ کولیهای آندلس دو تا پاکو بود که اسم مادر او را برای مشخصتر شدن به لقبش افزودند!
اخیرا در مورد درگذشت فلامنکوخوان نامدار "کانهلا دِ سان روکه" مطلبی نوشتم ولی نگفتم که نام اصلیاش "الخاندرو سگوویا کاماچو" بود در حالیکه همه او را با لقبش "کانهلا" میشناختند که معنیاش "دارچین" است!
حالا اگر حوصلهتان را سر بردم، برای رفع خستگی، شما را به یک کلیپ دیدنی و شنیدنی از خواننده خوشصدای کولی، "نینیا پاستوری" که معنی اسمش "دخترک روستائی" است در حالیکه اسم اصلیاش "ماریا روزا گارسیا گارسیا"ست، دعوت میکنم. و برای اینکه پذیرائیام را کامل کرده باشم برگردان فارسی ترانه را – چند سطری هم که شده – برایتان مینویسم!
دلم می خواد صبح بیدار شم
و از پنجره درخت بادام را ببینم
با تو بیدار بشم و به روز تازه نگاه کنم ...
ماه بر فراز آب دریا به خواب رفته است
و بازتابش در چهره ی توست ...
مرا در بازوهایت بپوشان که سردم است
و گرمای لبهایت را به من بده ...