رمان: اسم من نیلی
نویسنده: مهشید شریف.
سال انتشار: ۲۰۱۴
ناشر: .......
"اسم من نیلی" نوشته مهشید شریف رمانی است خواندنی و پرسش برانگیز. این رمان بر بنیاد روایت دختری به نام نیلی ساخته میشود. نیلی، راوی ماجراهای زندگی خود و خانوادهاش است. بعد از خواندن چند فصل، کششی در خواننده ایجاد میشود که دلیل و علت روحیه عصبی و ناآرام این دختر را بداند. و همین امر سبب کنجکاوی او میشود و برمیانگیزد او را که با میل و کنجکاوی، ماجرا و حوادث رمان را دنبال کند. مصدوم شدن ناگهانی پدر و بعد کوچ اجباری خانواده به سوئد و رابطهی پر تنش نیلی با مادر و خویشان و نزدیکان مادر، نقش به هم پیوستهای در رمان دارند. در این پیوستگی، جهانی ساخته میشود که برای خواننده، هم غریب است و هم آشنا. و همین امر نقش دیگری در ایجاد آن کشش دارد. مجموعهی این ها و زبان عصبی و سرکشی که نیلی غمگین و سرگشته برای شرح روایتش برگزیده واقعیت های درون رمان را چند لایه کرده است. این حُسن رمان است و باعث میشود که رمان تفسیرهای گونه گونی به خود بگیرد. در شکل ساده و بیرونی آن، اسم من نیلی، روایت دختری است که به اجبار شرایطی که به خانواده آنها تحمیل شده، مجبور به زندگی در سوئد میشود. از این نظر روایت او روایت مهاجرت است. نیلی دختری است که میخواهد به پدرش وصل شود. نیلی هنگامی که سه چهار ساله بوده، پدرش در ایران به علت انفجار یک پل، مجروح، سپس فلج میشود. بیماری پدر با همه تلاش و پرستاری مادر نیلی و دکترها معالجه پذیر نیست. مادر نیلی که جوان است بعد از تحمل رنج و زحمت های بسیار در پرستاری از شوهر بیمار و بچههایش در ایران، سپس در سوئد، در نهایت تسلیم این نظر میشود که بهتر است شوهر بیمارش را به ایران بفرستد تا عمه زری و شوهرش نگهداری او را به عهده بگیرند. نیلی نمیتواند این کار مادرش را درک کند. حس میکند به پدرش بیمهری روا شده. از همان کوچکی علیه مادرش و علیه هر کس دیگری که میخواهد جدائی او و پدر، و دوری از او را توجیه کند، طغیان میکند. کتاب شرح این طغیان است. آن هم با زبانی سرکش علیه مادر و علیه خانواده مادر و خالهها و مادر بزرگ که مادر را به این کار تشویق کرده بودند. آن ها را آدم هائی تهی از عاطفه میداند و همه فکر و اندیشهاش این است راهی پیدا کند نزد پدرش بازگردد. اما یک مشکل بزرگ سر راه اوست. تا زمانی که به سن هیجده سالگی نرسیده، نمیتواند پاسپورت مستقل برای سفر کردن به ایران بگیرد. طغیان نیلی از نتوانستن است. از گیر کردن در موقعیتی که میداند نمیتواند از آن بیرون بیاید. جهان پیرامون برای او چهرهای دشمنانه دارد. نیلی اما از جنبه وجودی، دختری کینه ورز نیست. با سال به سال نزدیک شدن نیلی به سن قانونی برای گرفتن پاسپورت مستقل و نزدیک شدن زمان دیدار با پدر، روح و جان او نیز آرام تر میشود. آشنائی بعدی او با گیو، پسری ایرانی در محل مراقبت از کودکان ناآرام، و جهان معصومانهی گیو، دریچه دیگری به سوی جهان در زندگی نیلی میگشاید. دوستی او با گیو یک دوستی شگفت انگیز و جالب است. گیو وضعیتی شبیه او دارد. با پدر و نامادریاش ناسازگاری می کند و به آن ها هیچ الفتی ندارد. هشت سال بیشتر نداشته که مادرش دیناش را عوض میکند و بعد از مسیحی و تارک دنیا شدن از پدرش جدا میشود و به کشوری دیگر میرود. پس رمان میتواند روایت طغیان بچهها علیه جدائی پدر و مادرها باشد. و از طرف دیگر میتواند طغیان علیه جدائی و دوری از وطن و زبان مادری نیز باشد. گیو به نیلی فارسی یاد میدهد و کلمات فارسی را از حرف زدن بازیگران فیلم های فارسی یاد گرفته است. اصطلاحات آن ها را حفظ کرده و لحن کوچهای و زبان نخراشیده و نتراشیده همان ها را در گفتگوهایش به کار میبرد. آن ها ساعت های زیادی با هم مینشینند و فیلم های فارسی تماشا میکنند. دوستی آن ها، از یک جور بدویتی برخوردار است. سرشار است از حس و عاطفه و تخیل هائی کودکانه. گریختن آن ها از جائی که برای مراقبت مجبور به اقامت در آن بودند. برنامه ریزی ها و نقشههای کودکانه گیو برای کسب و کار و بعد زندگی مشترک آن ها در زیرزمین خانه پدری گیو در استکهلم و رابطه نامادری انگلیسی گیو با آن ها، فضاهائی در رمان ساختهاند که بسیار تازهاند و دست اول در داستان های ایرانی. و همین ها رمان را از فضاهای کلیشهای و زنجمورهای برخی از داستان هایی که از مهاجرت روایت می کنند، دور میکند. از این نظر رمان زبان و ساختاری مستقل دارد.
زمان رمان از وقتی شروع میشود که نیلی از هواپیما پیاده شده و در فرودگاه تهران نشسته است و منتظر است عمه زریاش با ماشین بیاید و او را که آن همه سال از ایران دور بوده است، به خانه ببرد. عمه زری نمیتواند بیاید و او با تاکسی به خانه عمه و به نزد پدر بر می گردد. رمان در کلیت خود ساختاری نگر به گذشته(فلش بک) دارد و با رجعت به زمان گذشته ماجراها نقل میشود. نیلی به نزد پدر بازگشته و دارد وقایع سال های دوری از پدر و مهاجرت را روایت می کند. خواننده همهی ماجراهای نیلی و خانواده و دوستان او را در زمانی دنبال می کند که او به ایران بازگشته است. آیا پدر و عمه همان ها هستند که آن همه سال آرزوی زندگی در کنار آن ها را داشته؟ و همان صورت آرمانیشان را که او در ذهن داشته، حفظ کردهاند؟ آیا پدر و عمه و خانه پدری که در رمان، تمثیلی از وصل به زادگاه و وطن پیدا می کند، همان وطنی است که نیلی آرزو می کرد روزی در آن زندگی کند؟ نیلی چیزی از این ها به ما نمیگوید. ولی با همان زبان تند و تیزش سعی می کند با دادن تصویری از ماچ و موچ های فامیل پدری که به زور از دستشان خلاص میشود و یا تصویر دخترهایی که با عمل جراحی دماغ هایشان را نوک تیز کردهاند و از تازه های موسیقی پاپ میپرسند، تصویری زمینی از وطن به ما بدهد.
"هاج و واج وسط جمعی که مرا میشناختند و من آن ها را نمیشناختم، دست و پا میزدم. از ماچ و موچ های پشت هم که خلاص شدم، یک دفعه متوجه دخترهای زیبای فامیل پدرم شدم. عین هنرپیشههای هالیودی، خوشگل و آرایش کرده با دماغ های نوک تیز و شیک دور و برم میپلکیدند. دخترها هم من را زیر ذره بین گرفته بودند. شلوار جین کهنه و تیشرت رنگ و رو رفتهای تنم بود. موهای سیاه آویزان روی شانههایم و ابروهایی که هنوز دست نخورده بود. مثل دخترهای بینوا در مقابل زیبایی با شکوه آن ها احساس حقارت میکردم. چیزی نگذشت که مرا به رگبار سئوال بستند. میخواستند از تازههای پاپ برایشان بگویم. مانده بودم چطور دست به سرشان کنم. من از این چیزها بلد نبودم. چه میدانستم پاپ دارد توی دنیا غوغا میکند. گیو الاغ، شب و روز حرف های لات و لوت های خیابان های تهران را پخش میکرد و تمرین فرهنگ ایرانی میکردیم، این ها فرهنگ ایرانی را شسته و آویزان کرده بودند" ص ۱۳۳
نیلی بعد از بازگشت به ایران با کمک عمهاش کلاس درس انگلیسی باز میکند و معلم زبان می شود. او از گیو جدا شده است. اما دلش همچنان پیش اوست. آیا گیو که فارسی حرف زدن را از روی فیلم های فارسی یاد گرفته نمادی است از ایرانیان در مهاجرت؟ آیا اوست که در آخر رمان بازگشته و عمه ورود او را به نیلی خبر میدهد یا نیلی پدر را پای در میبیند؟ آیا گیو با آن کارهای ساده و حس های کودکانه و زبان فارسی آن چنانیاش، نمادی است برای درکی ابتدائی و معصومانه از وطن که نیلی با خود دارد و پشت سر گذاشته است؟ رمان در را برای جواب دادن میبندد و میگذارد فکر و پرسش همچنان با ما باشد. آن چه اما با قاطعیت در رمان اعلام حضور میکند، حضور مصمم نیلی است برای کمک به نوجوانان و جوانان که زبان انگلیسی بیاموزند.
مارس ۲۰۱۵
اوترخت
ـــــــــــ
این کتاب دو زبانه - انگلیسی، فارسی - با مشخصات زیر در سایت آمازون هم موجود است:
My name is Nily by Mahshid sharif
www.amazon.com