توطئه علیه جبهه ملی ایران و شخصیت های ارجمندش ناکام ماند!

از بدو تاريخ مبارزات مردم جهان، حمله از درون ويا گرگ در لباس ميش شيوه ای بس متداول بوده است که شک نا اگاهی از طرف آنهايی که سم پاشی ميکنند را به حداقل ميرساند. حملات اخير به جبهه ملی جزو حرکات اگاه امروزی است. عده ای گويا تازه کشف کرده اند که در تاريخ مبارزاتی ايران حکومت ملی دکتر مصدق استثناست، که با وجود کار شکنی داخل و استعمار خارجی توانست پايه گذار نهضتی شود که سر مشقی برای ملل استعمارزده جهان گردد. نهضتی که از نظر فکری پس از بيش از پنجاه سال هنوز طرفداران آن بعنوان طلايه داران راه آزادی در جهت صبح پيروزی حرکت ميکنند وعکس مصدق بعنوان پرچم ازاديخواهی و سکولاريسم در تمام تظاهرات دانشجويی برافراشته است و الهام بخش مبارزات ملی است. برای مخالفان، "خطر" پيروزی اين آرمان مرگ آور است و باين دليل مخالفان تاريخی اين راه را در ابعاد گسترده ای بحرکت در اورده است. در اين حهت بهزار ترفند روی آورده اند. يکروز تحت نام تحقيقات دوران طلايی نهضت ملی در دفاع از پنجاه سال ديکتاتوری پهلوی، مصدق را مسهول کودتا مينامند ونام کودتا را به انقلاب تبديل ميکنند، بخيال آنکه، شايد خيمه شب بازی سلطنت را دوباره در ايران حاکم سازند. روز ديگر شاه را ملی کننده صنعت نفت ميخوانند و وجاهت دروغين برای او ميسازند...، جالب اينجاست که باين ابعاد، جدا از اين دسته علنی سلطنت طلب، کارشکنی و حمله به جبهه ملی توسط عوامل شاه پسند که گاهی شکل ملی بخود ميگيرند نيز افزوده شده است. لغات کاسه داغتر از اش و يا دايه مهربانتر از مادر خوشبختانه در زبان فارسی موجود است که لازم نيست برای روشن شدن وضعيت اين اقايان لغات جديدی بفرهنگستان ايران اضافه کنيم اينبار داستان از انجا شروع ميشود که در پی خبری در يکی از سايتها ی خارج يا داخل کشور خبر از اتحاد نيروهايی در داخل کشور ميشود حتی هيـت رهبری هم تعيين ميکنند که کار تمام است و همه نيروها متحد شده اند. در ضمن فراموش نشود که مسهله اتحاد نيروها جزو ارزوهای مبارزين و علاقمندان بآزادی کشور ميباشد و علل عملی نشدن آن دلاهل زيادی دارد که مهمترين انها باين برميگردد که حرکت با چه نيرويی و بر پايه چه اصولی بايد باشد.مثلا آيا شما ميتوانيد با نيروهاِيی که نقش اساسی در شکست نهضت ملی داشته اند وارد اتحاد شويد؟ پرنسيب اين اتحاد کجاست و مرز ان تا چه حدودی است؟ ايا با کودتا چيان که شرايط امروز جامعه ما فقط و فقط نتيجه جنايات انهاست ميتوان به دمکراسی رسيد؟ فکرميکنم اشکال وحدت در اينجاست و در اين معنی دور ميزند.
بهر حال برگرديم باصل مطلب که پس از انتشار آن منشور "اتحاد" شورای جبهه ملی ايران با اطلاعيه ای شرکت جبهه ملی ايران را در اين اتحاد رد کرد و اعلام کرد که "ائتلاف بين افراد ازسازمانهای مختلف موضوعيت سياسی ندارد وهمواره ائتلاف بين احزاب معمول بوده وسابقه داشته است آنهم دريک هدف مشخص ومدت معين...." و اعلام نمود اطلاعی از برگزاری اين جلسه نداشته است و اصل اتحاد را بر مبنای تشکلها دانسته نه اتحاد افراد وجبهه ملی در ايران که دارای تشکل سازمانيست و در صورت لزوم ميتواند تصميم مشخص اتخاذ کند اين اطلاعيه مثل آبی که در خوابگه مورچگان ريخته شده است همه دست اندر کاران ماجرا را بهم ريخت وعده ای اظهار داشتند که جمهوری اسلامی در اعلان زود رس آن در سايت دست داشته است و بسردرگمی مسهله کمک نمودند طبق عادات گذشته افرادی هم در خارج از کشور و جالب اينجاست بنام جبهه ملی باين اطلاعيه اعتراض کردند افراد ديگری پا را فراتر گذارده و زحمت ديگران را کم کردند و شريف ترين رهبران جبهه ملی را هم گرمابه ا ی خامنه ای و رفسنجانی اعلام نمودند و طبق معمول اقای نوريزاده که احتمالا فکر ميکند دانتن ايران است و خود را نخود هرآشی مينمايد سوار بر اسب سفيد روبين هود به اظهار نظر پرداخت. بايد توجه داشته باشيم که اقای نوريزاده تحولات عجيب و غريبی داشته است که توضيح ان در حوصله اين مقاله نيست گاهی خود را طرفدار نهضت ملی ميداند و عکس ايشان در بعضی از سايتهای جبهه ملی در خارج از کشور ديده ميشده تا انجا که عده ای جبهه ملی شاه پسند از ايشان دعوت بعمل اورده بودند که که برای ارشاد جوانان جبهه ملی فعاليت کند جالب اينجاست گاهی خود را مسلمان ميداند و صحبت از ازادی مذهب ميکند و گاهی خود را مصدقی ميداند و گاهی از وطن پرستی سپهبد زاهدی سخن ميگويد تحليل آقای نوريزاده همان تحليل سلطنت طلبان است (داريوش همايون) که مصدق در ۲۸ مرداد پايه های مردمی خود را از دست داده بود و ديگر محبوبيت ملی نداشت و علت شکست او در ۲۸ مرداد دور شدن مردم از ايشان بود ولی اقای نوريزاده هرگز کار را برای خودش مشکل نميکند که توضيح بدهد وقتی در کانال يک از وطن پرستی سپهبد زاهدی صحبت ميکرد و از مردم ايران گله ميکرد که اين مرد وطن پرست را مردم کودتاچی نام ميبرند، علت آن چيست يا چرا اصراردر فراموش کردن ۲۸ مرداد ميکنند و سخنرانی ميکنند که گذشته گذشته است؟ حتا ميگويند من در ۲۸ مرداد بچه بودم لذا زياد نميدانم ولی حتما در زمان کورش کبير جوان رعنايی بوده اند که با قدرت از ان صحبت ميکنند! ويا وقتی ۲۸ مرداد را دوران دوری مردم از مصدق ميدانند هرگز بما نگفته اند اگر چنين بود آنهمه کشتار و زندان آزاديخواهان برای چه بوده است؟ چرا مصدق نا محبوب را تا اخر عمر در قلعه احمد اباد زندان کردند حمله بدانشکاه و جريان شانزده آذر برای چه بود؟ هنوز تعجب من در اين است که باز عده ای جبهه ملی شاه پسند بايشان دل بسته اند.ولی حرکت آخر اقای نوريزاده دنيای ديگريست اگر قرار باشد جايزه اسکار به ادمهايی که پشتک سياسی ميزنند بدهند ايشان ميبايست اسکار بدست در برنامه های تلوزيونی خود ظاهر ميشد در اخرين صحبت ايشان در رابطه با جبهه ملی حمله را به رهيس هيهت اجراهيه جبهه ملی اينطور شرو.ع ميکنند که اين فرد به حج رفته است که سنگ به شيطان بياندازد و با طنزی بسيار بی نمک اعتقادات ايشان را مورد سوال قرار داده گويی در جامعه ما مسلمان نه تنها موجود نيست بلکه باعث تعجب ايشان شده است. شنيده ام ايشان از خانواده روحانی هستند و در صحبت هايشان از برخی از روحانيون محترمی جدا از حاکمين روز تجليل ميکنند. آيا تنها گروهی از روحانيون در مراسم حج سنگ بشيطان مياندازند؟ يا تمام زائرين کعبه اين مراسم را انجام ميدهند؟ لذا حد اقل برای ايشان نبايد حج رفتن عجيب و غريب باشد، قرار بود اعتقادات مذهبی امری خصوصی باشد به شما چه مربوط است که افراد چگونه اعتقادات مذهبی ای دارند؟ تازه از قديم الايام مردم نذر مبکردند که مثلا به مشهد يا ساير شهرهای مذهبی بروند اين جريان در اکثر خانوادهايمان مطرح بود حتی رهبران نهضت ملی از مصدق گرفته ببعد خود را مسلمان ميدانستند حتی اعليحظرت شما و مرد محبوب وطن پرست شما سپهبد زاهدی هم خود را مسمان ميدانستند امام رضا محل عبادت ايشان بود در خاطراتشان آورده اند که "دست" حضرت عباس هم ايشانرا از مرگ نجات داد. هنوز در تعجب هستم که چقدر اعتقادات مذهبی افراد که امری است خصوصی بشما مربوط است. دوست عزيز اشکال ما مذهب نيست طمع برای قدرت است اين در جستجوی قدرت فقط مختص ايران و اسلام نيست استالين مقدس نبود ولی همين کارها را ميکرد هيتلر هم مقدس نبود ولی از همين شيوه استفاده ميکرد. سؤال من از شما اينستکه چطور شده که اينقدر جبهه ملی برای شما مهم شده است؟ از نظر شما اين جبهه ملی رهيس هيات اجراهيه اش به حج ميرود، با دوستان نزديک شما اقای بهراميان هم محبتی ندارند، علت ۲۸ مرداد را هم نتنها در کمبود محبوبيت مصدق نميدانند بلکه کودتای ننگين شاه و بيگانگان ميدانند به خاندان سلطنت مورد حمايت شما هم ارادتی ندارند در ضمن حرف شما و شاهزاده را برای اتحاد همه با هم نپذيرفته اند، پس علت اينهمه دخالت شما در مساهل داخلی جبهه ملی چيست؟ اگر برای مطرح شدن است که اين کهنه ترين راه است.
برای انهايی که هنوز معنی تشکيلات را نفهميده اند که هرگونه تصميم گيری آانهم تصميم گيری به اين مهمی يعنی اتحاد يا ائتلاف با گروهها و يا نمايندگان گروهها ويا بزعم ايشان افراد بايد با توافق جمعی سازمان باشد يعنی بدنه تشکيلات بايد مدافع ان باشد وگرنه آن اتحاد و يا ائتلاف فقط بدرد در کوزه آب ميخورد. و نتيجه اين عملکرد غير تشکيلاتی است که مثل امروز واماندگانی از نام جبهه ملی استفاده کرده و با تجربه ترين و مورد اعتماد ترين فرزندان جبهه ملی را همدستان رژيم بنامند و متآسفانه دراين گيرودار "دوستانی“ که دنبال اينگونه " ائتلافها" هسنتد روی خود را بطرف ديکر نمايند. بالاخره حاصل کار آنچيزيستکه باسب تازی دشمنان ميدان ميدهد!
جبهه ملی ايران و مبارزين نهضت ملی ايران سالهاست که راهی طولانی را پيموده اند و هنوز راه طولانی ای در پيش دارند. مبارزين نهضت ملی ايران در گذشته هر زمان با توطئه ای ازسوی دشمنان ارتجاعی داخل و قدرت های استعماری در خارج از ايران روبرو بوده اند. مبارزه با دشمن داشتن بدون توطئه ها و نقشه چينی های دشمن عليه ما خيالی خام است. ما خود را برای هرگونه توطئه دشمنان بايد آماده کنيم. دشمنان همواره با يک يونيفرم بجنگ ما نميآيند و رنگ و لباسها و ماسکهايشان متفاوت است. ما بايد با هوشياری دشمنان را در هر لباس و ماسکی و توطئه ها درهر پوششی بشناسيم. هوشياری در ميارزه راز بقاء ما در مبارزه است.

کامبيز قائم مقام ۲۰۰۹/۵ لوس آنجلس