logo





غرب در جستجوی فلسفه اسلامی

فلسفه از زمان صفویه

پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۲ ژانويه ۲۰۱۵

نصرت شاد

nosrat-shad.jpg
Wolfgang Lerch 1946 - 20....
از آغاز فعالیتهای تروریستی بنیادگرایان اسلامی در غرب و امریکا کوشش میشود تا فلسفه اسلامی را بطور مختصر به علاقمندان معرفی کنند . ولفگانگ لرچ ، ژورنالیست آلمانی و متولد 1946 با انتشار کتاب " فلسفه اسلام و متفکران پیامبر " در سال 2002 بخشی از این کوشش را بعهده گرفته است .

هگل میگفت فلسفه نوعی هنر است چون بر اساس مفهوم سازی خلق میشود . او میگفت انسان ذهن و موضوع تاریخ است . هایدگر مدعی بود که غرب از زمان افلاتون فلسفه هستی شناسی را فراموش کرده بود . شوپنهاور میگفت انسان میان عقیده و فلسفه میتواند یکی را انتخاب کند و نه فلسفه دین را . کسیکه دین دارد نیازی به فلسفه ندارد و کسیکه فیلسوف است نیازی به عقیده ندارد .
از زمان برگسون انسان غربی روی دین پویا ، دین ایستا ،دین باز ، و دین بسته بحث میکند . سید حسین نصر مدعی است که سه قرن پیش از هایدگر ملا صدرا به طرح فلسفه اگزیستنسیالیستی هستی شناسی پرداخت .

در سال 1856 ارنست رنان به معرفی راسیونالیسم اسلامی- عربی ابن رشد همت گذاشت . آثار غزالی نشان میدهند که در اسلام بحث عقلگرایانه نیز ممکن است گرچه فلسفه اسلامی متافیزیکی و قرون وسطایی است . حتی امروزه تضادی آشکار میان شهود برگسون و تجربه گرایی منطقی وجود دارد . در رابطه با شناخت ابن خلدون اشاره میشود که جامعه شناسی غرب متکی به پوزیویتیسم فلسفی آگوست کنت (1856- 1779 ) میباشد ، در صورتیکه اسلام مکتب پوزیویتیسم را نمی شناسد چون آن فرهنگی دینی و ایده آلیستی است .

امروزه ابن خلدون را از نظر موضوع کار و تئوری، در غرب با متفکرانی مانند هابس (1679-1588 ) و اشپنگلر ؛ تئوریسین زوال فرهنگ (1936-1880 ) مقایسه میکنند . ابن خلدون به کشفیاتی تاریخی ، جامعه شناسی ماتریالیستی و فلسفی بر اساس تضاد میان زندگی عشایری دامداری و شهر نشینی اعراب نائل شد . او همچون ارسطو میگفت دلیل فرهنگی بودن انسان بخاطر اجتماعی زیستن اوست و عصبی که جوامع بدوی و شهری رااز درون بهم وصل میکند ، همان هویت و احساس جمعی بزبان امروزی است .

شیخ صفی الدین اردبیلی در قرن 14 میلادی پایه گذار یک فرقه صوفی گری بود . ولفگانگ لرچ مینویسد با صعود صفویان در سال 1501 میلادی ، شیعه شدن کامل ایران به پایان رسید . شاه اسمائیل صفوی که مذهبش شیعه بود پایه گذار ایران مدرن ملی آنزمان است . در ابتدا پایتخت آن سلسله ،شهرهای اصفهان و قزوین بودند . اشاره میشود که حتی امروزه مذهب شیعه نقش مهمی در شخصیت و خصوصیات مردم ایران دارد . اصفهان در آغاز قرن 17 از طرف شاه عباس (مرگ 1627 ) معروف به نصف جهان شد . از آنزمان ایران با غرب روابط گوناگون برقرار کرد . از جمله مهمترین بناهای تاریخی آنزمان ساخت مسجد شاه و مسجد شیخ لطف الله در اصفهان است . شیراز و اصفهان مراکز فلسفه اسلامی شیعه آنزمان شدند .

پیشگامان این فلسفه ، ابوعلی سینا ، سهروردی ، ابن عربی ، و عبدالرزاق کاشانی (مرگ 1335 .م) هستند .علم حکمت یا دانش فلسفی از زمان شاه عباس پایه گذاری شد که از سال 1587 در ایران حکومت می نمود . آخرین نماینده آن ملا هادی سبزواری است که در سال 1878 میلادی درگذشت . ملا هادی سبزواری بزرگترین فیلسوف ایران در قرن 19 میلادی بود . مهمترین نماینده این مکتب شیعه ، ملاصدرا شیرازی معروف به شیخ بهایی است که از شیعیان لبنان بود .

حکمت یا فلسفه اسلامی ایرانی ترکیبی است از سنتز نظرات ابن سینا ، سهروردی ، صوفیسم ابن عربی و الهیات شیعه . نمایندگان فلسفه اسلامی ایرانی مخصوصا ملاصدرا آموخته اند که در شناخت تئوری آنان، انسان حلقه ای است میان جهان تجربی و جهان فکری ، در حالیکه شهود ، وحی ،و شناخت اشراق ، وابسته به جهان فکری هستند . در فلسفه اسلامی ، اشراق یعنی روشنی که شباهتی به وحی نیز دارد و از عالم غیب می آید . شهود همان الهام غریزی ترجمه شده است ، ولی ولفگانگ لرچ میپرسد آیا همچون چیزی امکان دارد ؟ به نظر او در زمان حال فلسفه اسلامی ایرانی سیستمی است کاملا بسته که امکان و جایی برای نوآوری ندارد .

آثار ملاصدرا نقطه اوج فلسفه صوفی گرایی است . او میان سالهای (1640-1571) زندگی نمود و متولد شیراز و فرزند یک کارمند دولت بود . وی در حین سفر به مکه در شهر بصره درگذشت و در همانجا دفن شد . سید حسین نصر مدعی است که ملاصدرا پایه گزار یک مکتب فلسفی سوم است یعنی بعد از ابوعلی سینا که مکتب ارسطویی را در ایران معرفی نمود و سهروردی که مفسر فلسفه افلاتونی اشراق است ، ملا صدرا این دو مکتب را در هم ادغام نمود و با نظرات خود مخلوط کرد که ابن عربی و الهیات شیعه نیز در آن بی تعثیر نبودند و کاملا طرح و پروژه ایست متافیزیگی .

ملاصدرا خالق حدود 50 اثر است که به پرسشهای " اشتالوگی " پاسخ میدهد . فلسفه ملاصدرا فلسفه متافیزیکی است که به هستی شناسی میپردازد . ملاصدرا با کمک فلسفه افلاتونی به رد فلسفه ارسطویی ابن سینا پرداخت . ملا صدرا کوشید سنتزی از تمام فلسفه های پیش از خود بسازد . او در باره ناآرامی هستی مینویسد و آنرا پروسه ای بی پایان میداند . ملاصدرا خلاف ابن سینا و فارابی محدودیت زمانی برای جهان قائل نیست یعنی آنرا دارای صفات و خصوصیات اذلی و ابدی میداند . ملاصدرا میگوید که روح همزمان با جسم بوجود می آید ولی بعدها ابدی میشود .

میرداماد و سهروردی هم از عالم سرمد و برزخ سخن میرانند . ولفگانگ لرچ میرفندرسکی را یکی از متفکران اجتماعی اسلام بشمار می آورد .

ابن خلدون (1406-1332 م) پدر جامعه شناسی و سیر جریان فرهنگها در تونس بدنیا آمد و در قاهره درگذشت . او نخستین متفکر اسلامی و متفکر تاریخ در قرون وسطا به معنی غربی آنست . ابن خلدون یک فیلسوف تاریخ و پیشگام و آوانگارد علوم اجتماعی مدرن است گرچه او خود را فقط مورخ میدانست . ابن خلدون 35 روز در زندان تیمور لنگ در دمشق بود .

کتاب ابن خلدون با عنوان " مقدمه " در سال 1857 در غرب ترجمه شد . این کار با هدف آشنایی غرب با راسیونالیسم اسلامی انجام گرفت . از نظر ابن خلدون خدا نمی تواند اصل توضیح تاریخ را بعهده بگیرد چون جریانات تاریخی را فقط قوانین طبیعی میتوانند معنی کنند . محققین غربی بر این باورند که او میبایست برای توضیح تاریخ و قانونمندی جامعه ، علاقه سیاسی و تجربیات سیاستمداری میداشت . خانواده او اهل شهر حضرموت در یمن بودند .
ابن خلدون اعصاب اجتماعی فرهنگی را موجب آگاهی اجتماعی ، اخلاق جمعی و فرهنگ مشترک میدانست ، ایل و قبیله اقوام بدوی از طریق این اعصاب فرهنگی بهم متصل میشوند . ابن خلدون مینویسد که هر 200-100 سال یا 6-3 نسل که این اعصاب فلج و فرسوده شوند ، تمدن و فرهنگ و دولت بعد از مراحل فراز و سکوت ، فرود و سقوط میکنند . امروزه اشاره میشود که ابن خلدون در زمان و منطقه و جامعه خود ، مسیر تاریخ را درست پیش بینی نمود . تفکر تاریخی عقلگرایانه ماتریالیستی و این جهانی ابن خلدون حتی امروزه در خارج از جهان اسلام موضوع روز است . او میگفت که تاریخ ، متن و مخلوق خدا و سرنوشت نیست بلکه دلایل عقلگرایانه دارد .

ابن خلدون در زمانی میزیست که دولت عثمانی به نقطه اوج خود رسیده بود . یکی دیگر از متفکران فلسفه اسلامی ، غزالی است که علیه بنیادگرایی و برای دینی هومانیستی و مهربان و قلبی مبارزه نمود .به نظر اسلام شناسان غربی ، تئوری شناخت متفکران اسلامی معمولا میان عقلگرایی و الهام شخصی در نوسان بود .

منبع .

Wolfgang Günter Lerch, Denker des Propheten. Die Philosophie des Islam,Piper Verlag München ,2002

تماس .
Nushad@web.de




google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:


فرهاد
2015-07-07 09:37:17
ملاصدرا و شیخ بهایی دو شخصیت کاملا متمایزند، نه اينکه " ملاصدرا معروف به شیخ بهایی

غزالی هومانیست؟
احمد میرزا
2015-01-28 11:05:16
محض اطلاع آن روزنامه نگار آلمانی ومترجم نوشتاراوعرض شودکه
غزالی-ابوحامد-«که علیه بنیادگرایی و دینی هومانیستی و مهربان وقلبی مبارزه نمود»می فرماید«حال اگرگوینده یی بگوید:اعتقات این قوم(فلاسفه ارسطویی یا فارابی وابن سینا)رابه تفصیل بیان کردید، حال آیابه طور قطع به کفر آنها فتوا می دهیدوکشتن کسی راکه به اعتقاد این جماعت باشد اجازه می
دهید؟ گوییم:در سه مساله از تکفیر آنها چاره نیست:
۱- در مساله قدم عالم،ونیز این که می گویند،«تمام جواهرقدیم می
باشند»
۲-در مساله اینکه می گویند،خدای
تعالی به جزییات کارهای انسانها
آگاهی نداردوتنهاکلیات را می داند
۳ـ اینکه آنها منکر حشر اجساد یا معادجسمانی هستند
ـ تهافت الفلاسفه به نقل ازاندیشیدن فلسفی و اندیشیدن الهی-عرفانی پژوهش محمد رضا فشاهی که آقای نصرت شاد آنرا نخوانده است!
از این گذشته، این ترجمه یک جا
ملا صدرا را لبنانی یک جا زاده شده در شیراز وفرزند یک کارمند دولت! معرفی می کند وابن خلدون
زمان تیموریان را با صد سال فا صله به زمان امپراتوری عثمانی می رساند.دیگر اینکه مترجم محترم روشن نکرده که«‍‍‍‍پرسشهای اشتالوگی» چگونه پرسشی است.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد