در اعلامیه های مختلفی که اشخاص و گروه ها در بارۀ فاجعۀ اخیر پاریس منتشر کرده اند، نظیر «"ما همه شارلی هستیم"، «شارلی به معنای ...»، اشکالاتی بنظر می رسند که نیازمند توضیح اند. اشکال عمدۀ عمومی این اعلامیه ها، تلخیص و تحویل این فاجعه به جنبه "آزادی بیان" ضد اسلامی آنست. در حالیکه بسیاری از روشنفکران فرانسوی، همچنانکه صاحب این قلم، از همان ابتدا به آن بعنوان یک فاجعۀ اجتماعی نگریسته اند (1). حتی نخست وزیر فرانسه نیز دیروز در حضور روزنامه نگاران از "تبعیض نژادی، اجتماعی و قومی و ..." در فرانسه سخن گفته است که نشان میدهد مسئله اساساً به نارساییهای اجتماعی برمی گردد.
اِشکال خاص اعلامیه ای که اخیراً منتشر شده، این است که نه تنها بعضی از امضاء کنندگان آن، نسبت به روشنفکران فرانسوی کاسۀ گرم تر از آش شده اند، بلکه بدون مطالعۀ نوشته های ولتر و دیگر نویسندگان فرانسوی، اسامی مختلفی را کنار هم ردیف کرده اند که حاکی از اعلامیه «برای خالی نبودن عریضه» است. در حالیکه اگر غرض دفاع از آزادی بیان در رابطه با فاجعۀ اخیر فرانسه می باشد، که نخست وزیرش نظیر روشنفکران یهودی معترف به وجود تبعیض نژادی در آن است، اسم ولتر نباید در کنار زولا یا سارتر و نامهای دیگر قرار گیرد. مخصوصأ در دموکراسی فرانسه که حکومت منتخبش زولا را چنان ناجوانمردانه محکوم ساخت تا از دست همین دموکراسی به لندن فرار کند. یادآوری می کنم که زولا نیز در مقالاتش در بارۀ «ماجرای درَیفوس»، تبعیض نژادی دولت فرانسه را محکوم کرده بود.
نویسندگان اعلامیه مذکور، ولتر را نخوانده اند. لذا از نژادپرستی آشکار ولتر که ناشرین بعدی کتابهایش را در فرانسه مجبور به سانسور نوشته های او کرده بود، نیز اطلاعی ندارند! کمااینکه سیاهپوستان فرانسوی به این سانسور اعتراض کرده و مانع آن شده اند. ولتر یکی از عقب مانده ترین و جاهل ترین نژادپرستان عصر خود بود. «رساله دربارۀ اخلاقیات» یا «رسالۀ متافیزیک» نشان می دهند که او یکی از نابردبارترین و آزادی ستیزترین نویسندگان عصر خود بوده است. کسی که افکار مشمئزکنندۀ ولتر را دربارۀ سیاهان خوانده باشد (3)، درخواهد یافت که او به «کرامت انسانی» سیاهان و یهودیان اهانت کرده و سیاهان را در ردیف حیوانات قرار داده است (4). فردریکسن معتقد است که "ولتر اولین نژادپرست پی گیر مدرن تاریخ است" (4). کمااینکه "بردباری" (تولرانس) ولتر که مشهور عامه است، خاصّ اروپائیان بود، اما شامل سیاهپوستان و یهودیان ساکن اروپا نمی شد که آنها را "قبیح ترین یا منفورترین خلق کرۀ زمین" می دانست. بنابراین، نظرات ولتر در مورد اعراب و اسلام نظیر «فاناتیسم یا محمد پیامبر» که مورد علاقۀ بعضی هاست، باید در محدودۀ نژادپرستی ولتر ارزیابی شوند. همچنانکه دفاع ولتر از آزادی بیان و عقیدۀ منحصر به اروپائیان غیر یهودی سفید پوست بوده است!
اطلاع از نظرات ولتر قبل از تایید آن در یک اعلامیه ضروری است. کمااینکه در رابطه با این فاجعه، ما مواجه با توام شدن ادعای "دفاع از آزادی بیان" با "ایده نژاد پرستی" از ولتر تا شارلی هبدو هستیم (1). مخصوصأ که بعضی از ایرانیان ظاهرأ مدافع آزادی نیز از قدیم تا به امروز در همین مسیر نوشته و می نویسند!
حواشی و توضیحات:
(1) بنگرید به مقالات راقم در همین سایت تحت عنوان: «قید (نه آزادی)، تفاوت (نه برابری)، تنفر (نه برادری)»، "ارزیابی منطقی بعضی ریشه های سیاسی فاجعۀ پاریس» و
«نقد عقل دموکراتیک: از فاجعۀ دموکراسی برده دار آتن تا فاجعۀ دموکراسی نئولیبرال فرانسه».
ـ و مقالات نویسندگان فرانسوی که در آنها یادآوری شده اند، نظیر مقالۀ «شلومو ساند» تحت عنوان «من شارلی نیستم» در همین سایت.
(2) Handelsblat, „Frankreich, : Premierminister sieht „Apartheid“ im eigenen Land“, 21.01.2015.
(3) So schrieb Voltaire 1755: «Die Rasse der Neger ist eine von der unsrigen völlig verschiedene Menschenart, wie die der Spaniels sich von der der Windhunde unterscheidet [..] Man kann sagen, dass ihre Intelligenz nicht einfach anders geartet ist als die unsrige, sie ist ihr weit unterlegen. ) « Voltaire: „La race des Nègres est une espèce d hommes différente de la nôtre comme la race des épagneuls l est des lévriers [..]. On peut dire que si leur intelligence n est pas d une autre espèce que notre entendement, elle est très inférieure.“, Essai sur les mœurs et l esprit des Nations (1755)).
(4) G. M. Fredrickson, Rassismus. Ein historischer Abriss, S. 64. Hamburger Edition, Hamburg 2004.
_ „Voltaire dürfe als »der erste konsequente moderne Rassist« bezeichnet werden“.