logo





تخریب به بهانه‌ی پیاده‌روسازی‌ در شهر تهران

دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۰۱ دسامبر ۲۰۱۴

س. حمیدی

شهر تهران را برای دنیای امروزی نساخته‌اند و در آن از زیرساخت‌ شهرهای مدرن هیچ خبری نیست. نبود مدیریت واحد شهری نیز در تهران ده میلیونی از تنگناهایی است که همواره برای مردم مشکلات ویژه‌ای را به همراه داشته است. چنانکه ادارات آب، گاز، برق، تلفن، فاضلاب و شهرداری از بام تا شام به جان پیاده‌روها می‌‌‌افتند و به بهانه‌های گوناگون به کنده‌کاری در سطح معابر و گذرراه‌های شهر اشتغال می‌ورزند. چون آنچه را که قرار است برای زیر‌ساخت‌های شهری اتفاق بیفتد، از قبل پیش‌بینی ننموده‌اند. در نتیجه این ادارات نیز به خود حق می‌دهند تا با هر بهانه‌ای سطح پیاده‌روها را به هم بریزند و در خصوص عملیاتی شدن پروژه‌های خود اقدام به عمل آورند.
شهرداری تهران متولی اصلی پیاده‌روهای شهر به حساب می‌آید. ادارات دیگر هم وظیفه دارند برای کنده‌کاری خود مجوز لازم را از شهرداری کسب کنند. شهرداری جهت انجام گودبرداری و کنده‌کاری‌ از ادارات وثیقه می‌گیرد تا پیاده‌رو و یا خیابان پس از پایان عملیات به نحو مطلوب ترمیم و بازسازی گردد. کاری که هیچ‌وقت اتفاق نمی‌افتد. چون سنگ‌فرش‌ و موزائیک‌ کف پیاده‌رو را در همین کنده‌کاری‌ها به راحتی می‌شکنند و سطح آن هم پس از پایان کار در فضایی از ناهمگونی آسفالت می‌شود. همین آسفالت نیز ضمن مشکلی مضاعف پس از گذشت چند روز فرو می‌نشیند. در نتیجه ترمیم و بازسازی غیر اصولی و نامناسب معابر و گذرراه‌ها همواره تبعات و آسیب‌های روزافزونی را برای شهروندان تهرانی بر جای می‌گذارد. شهروندانی که حساب‌گرانه از تصمیم‌سازی و دخالت در اداره و مدیریت شهر خود کنار گذاشته شده‌اند و مدیران شهری تحمیلی نیازسنجی از آنان را در اجرای پروژه‌های شهری کاری عبث می‌بینند.
در همین راستا شهرداری تهران بر بستری از مدیریت فردی و غیر مشارکتی، بیش از همه‌ی ادارات یادشده به کنده‌کاری در معابر و پیاده‌روها اقدام می‌ورزد. چون در نظام ارزش‌یابی شهرداری تهران صرف هزینه‌های بیش‌تر و بالاتر از سوی معاونان فنی و عمرانی مناطق بیست و دوگانه‌ امتیاز به شمار می‌آید و رشد هزینه‌های سالانه‌ی مناطق سنجه‌ای برای حجم کارهای عمرانی قرار می‌گیرد. در نتیجه مناطق شهرداری نیز تلاش می‌ورزند تا هزینه‌های سالانه‌ی خود را هرچه بیشتر افزایش دهند. زیرا آنان خواهند توانست با فزونی همین هزینه‌ها اعتبار بالاتری نیز بگیرند و در رتبه‌بندی مناطق بر جایگاه به‌تری دست یابند. چنانکه در شهرداری تهران کسی به عمر مفید آسفالت، نهر، جدول‌ و پیاده‌روسازی نمی‌اندیشد و پیاده‌روها به منظور هزینه‌زایی همه ساله به هر بهانه‌ای تخریب می‌شوند تا به ظاهر جهت نوسازی آن‌ها اقدام به عمل آید. همچنان که در مقایسه‌ای آماری، شهرداری تهران در خصوص اجرای پروژه‌های عمرانی خود بدون رعایت استانداردهای لازم، چهار برابر ارزش کارشناسی و ذاتی آن‌ها هزینه صرف می‌کند.
شهروندان تهرانی هم با آنچه که پیرامون خویش می‌بینند به راحتی به این نکته پی برده‌اند که مدیران شهرداری بازسازی مداوم پیاده‌روها و معابر را بهانه می‌گذارند تا ساز و کاری برای ریخت و پاش و دزدی‌های بی‌حساب و کتاب این مدیران مهیا گردد. ضمن آنکه در سیاسی‌کاری مدیران شهرداری رویکردی تبلیغی نیز انعکاس می‌یابد. زیرا تصور می‌شود همراه با کنده‌کاری پیاده‌روها و یا آسفالت معابر، شهروندان بر تلاش و کوشش مدیران شهرداری برای بازسازی و یا نوسازی شهر صحه می‌گذارند. به واقع مدیران شهرداری تهران با چنین نگاهی مردم را ساده‌لوحانی می‌انگارند که از درایت و بینش لازم بهره‌ای ندارند. چون خیال می‌کنند که با جنب و جوش ساختگی و تصنعی کارگران در سطح شهر، می‌توان باور مثبتی را از مدیران شهرداری در ذهن شهروندان رقم زد. در فصل انتخابات سودجویی از چنین شگردهایی بیش از پیش فزونی می‌گیرد.
از سویی دیگر شکستگی نهرها و کنده‌‌کاری مداوم پیاده‌روها بستر مناسبی برای حضور کلنی‌های موش فراهم می‌بیند که ناتوانی و عجز مدیران شهرداری از مبارزه‌ی با آن‌ها بر کسی پوشیده نیست. ضمن آنکه مدیران شهرداری تهران به دلیل سودجویی از باورهای واپس‌گرایانه، از رشد روزافزون این کلنی‌ها چندان نگرانی و تشویشی به دل راه نمی‌دهند.
کارگزاران شهرداری در کف‌سازی معابر و پیاده‌رو‌ها، حقوق کودکان، نابینایان و معلولان را نیز نادیده می‌انگارند. چنانکه همسطح‌سازی و مناسب‌سازی این پیاده‌روها برای کودکان و معلولان رعایت نمی‌گردد. در نتیجه معلولانی که ویل‌چر می‌رانند نمی‌توانند بدون همکاری افراد دیگر از ویل‌چر خود در سطح پیاده‌روهای خیابان‌ استفاده به عمل آورند. چون معابر همسطح نیستند و از مناسب‌سازی لازم برای ویل‌چررانی معلولان بهره‌ای ندارند و با کوتاه و بلندی سطح معابر و اتصال آن‌ها به شبکه‌ی نهر و جو،‌ آمد و شد برای معلولان ناممکن می‌گردد. در همین راستا مدیران شهری حتا چاله‌ها و شکستگی بیش از حد سطح پیاده‌روها را امری عادی می‌پندارند. ضمن آنکه بر و کف اکثر اماکن مسکونی، اداری و تجاری شهر تهران از شیب‌بندی استاندارد و مناسبی برای ویل‌چررانان بهره‌مند نیست. در بسیاری از بیمارستان‌ها و اماکن دولتی هم رمپ اختصاصی و ویژه‌ای برای معلولان پیش‌بینی نشده‌است. چه بسا رمپ‌های موجود نیز در نمایشی ساختگی، از شیبی تند و نامتعادل سود می‌جویند.
شهرداری تهران بر بستری از تبلیغ و عوام‌فریبی به تازگی رمپ‌هایی را در بوستان‌های شهر جهت دسترسی معلولان احداث نموده است. ولی متأسفانه چند روز پس از افتتاح آن‌ها، با این بهانه که از تردد و رفت و آمد موتورسواران در فضای بوستان‌ها پیش‌گیری به عمل آید، کلیه‌ی این رمپ‌ها را با موانع فیزیکی مسدود کرد. در نتیجه ضمن رفتاری دوگانه کاربری و استفاده از رمپ‌های احداث شده به فراموشی سپرده شد. در همین راستا روی برخی از نهرها نیز پل‌هایی جهت استفاده‌ی کودکان و همچنین معلولان ویل‌چری نصب شده بود، که این پل‌ها هم به سرنوشت رمپ‌ها گرفتار گردید تا به ظاهر موتورسواران و دوچرخه‌سواران نتوانند در پیاده‌روها آمد و شد نمایند.
شکی نیست که نهرسازی‌ها و پیاده‌روسازی‌های مداوم ولی غیر اصولی شهرداری به سهم خود در تخریب و خشکاندن درختان خیابان‌ها و معابر نقش می‌آفریند. چون پیمان‌کاران شهرداری به بهانه‌ی کف‌سازی پیاده‌رو و خیابان، ریشه‌های درختان را بدون ملاحظه از خاک بیرون می‌کشند و این ریشه‌ها بی‌اعتنا به محیط زیست شهری، روزها و هفته‌ها در فضایی بیرون از زمین رها می‌گردند. حتا چه بسا ریشه‌های باقی مانده را هم ول‌انگارانه با سیمان و یا آسفالت می‌پوشانند.
گفتنی است که در تهران سنتی را به کار می‌گیرند تا شاتل‌های برق و تلفن و حتا صندوق‌های صدقه نیز در فضای پیاده‌روها جانمایی و نصب شوند. ضمن آنکه در طول روز زباله‌های شهری بنا به سنتی قدیمی در حاشیه‌ی همین موانع فیزیکی جمع‌آوری می‌گردند تا با آمدن شب نسبت به حمل و نقل آن‌ها اقدام صورت پذیرد. آلودگی بصری همراه با جانمایی ضایعات و زواید فیزیکی هم بخشی از سنت‌هایی است که شهرداری تهران بدون هیچ اکراهی حضور آن‌ها را در چیدمان شهری به کار می‌بندد.
چنانکه گفته شد مدیران شهری عمق خاک پیاده‌روهای شهر تهران را بستر مناسبی برای جانمایی تأسیسات شهری در نظر گرفته‌اند. از سویی دیگر زیرساخت‌های قدیمی و کهنه‌ی شهر تهران فاقد نقشه‌اند و برای زیرساخت‌های جدید هم نقشه و راهنمایی آماده نمی‌گردد. تا آنجا که مدیران شهری در صورت بروز هر حادثه‌ای بنا به اضطرار با کلنگ و بیل مکانیکی به دل خاک حمله می‌برند و با گودبرداری‌های غیر اصولی و غیر کارشناسانه به تخریب همین زیرساخت‌های کهنه و فرسوده یاری می‌رسانند. در همین راستا چه بسا لوله‌های آب شُرب و گاز شهری آسیب می‌بینند و یا حتا از جا کنده می‌شوند. چیزی که در نهایت به آب‌گرفتگی معابر و یا آتش‌سوزی می‌انجامد. مدیران شهری بدون آنکه شیوه‌های نوینی را در اداره‌ی شهر تهران به کار گیرند، حوادثی از این دست را ضمن فرافکنی به پای هم می‌نویسد و مسبب اصلی را به آسانی از اتهام و پی‌گرد قانونی وامی‌رهانند.
با تمامی آنچه که گفته شد مجموعه‌ی دولت و مجلس در همسویی با شهرداری تهران برای بازسازی و توسعه‌ی پایدار و همیشگی تأسیسات شهری سیاست بی‌اعتنایی را به کار می‌گیرند. رویکردی که به حتم به نقض حقوق شهروندی مردم یاری می‌رساند. به طبع با چنین سیاستی مناسب‌سازی معابر و گذر-راه‌های شهر هم امری ناممکن خواهد بود. چون ادارات ذی‌ربط به حد کافی بهانه خواهند داشت تا همچنان با بروز هر حادثه‌ای نسبت به کنده‌کاری و تخریب پیاده‌روها و سطح معابر اقدام به عمل آورند./


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد