logo





تا سه نشد بازى نشد!؟

پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۴

رضا اکرمی

reza-akrami.jpg
از ديروز سومين جنگ آمريكا و متحدينش در عراق به طور رسمى از زبان باراك اوباما آغاز شد . اين بار قرار است دامنه جنگ بخشى از خاك سوريه راهم كه فعلا در دست سياه جامگان «داعش» است در بر بگيرد اما تمامى شواهد گواه اين احتمال است كه بر دامنه جنگ داخلى در سوريه هم افزوده خواهد شد . چون امريكا توافق عربستان سعودى براى اختصاص خاك و امكانات خود جهت آموزش بخش « ميانه رو» اپوزيسيون سوريه را هم بدست آورده است .

مى دانيم پيشتر از اين ، پس از داغ بودن بمباران شيميائى در سوريه ، آمريكا و چند كشور اروپائى از جمله فرانسه مى خواستند تكليف بشار اسد را با يك حمله گسترده هوائى روشن كنند ، اين اقدام نه در افكار عمومى مردم آمريكا مورد استقبال قرار گرفت و نه در شوراى امنيت مى توانست از حق وتوى روسيه جان سالم بدر برد .

امروز ميدان «بازى » تغير كرده است . بريدن سر دو روزنامه نگار آمريكائى چنان انزجارى در افكار عمومى ايجاد كرده است كه انسانهاى آنطرف آب با قول اينكه به جبهه جنگ اعزام نشود كارت سبز خود را براى حملات گسترده هوائى بالا برده اندو توجيه قانونى عمليات هم كاملا مهياشده است كه لزومى نداشته باشد تا سازمان ملل در اين ميان دستش در پوست گردو بماند . دولت قانونى عراق از آمريكا و متحدين آن خواسته است تا براى دفع تروريستهائى كه بخشى از خاك آن كشور را اشغال كرده اند وارد عمل شوند .

پيشاپيش معلوم است كشورهاى عمده اروپائى و منطقه اى به چنين ائتلافى خواهند پيوست .

در نظراول اين نيز روشن است كه حد اقل در كوتاه مدت و در صحنه توحش و خشونتى كه «داعش » آفريده است كمتر نيروى ضد جنگ و طرفدارى صلحى در جهان مى توان يافت كه دست بكار راه انداختن اعتراضات صدها هزار نفره در خيابانهاى كشورهاى دمكراتيك باشد.

بنا براين ادامه نقشه راه از هم اكنون روشن است . پس از نطق اوباما، بحث و گفتگو در سطح دولت مردان ، احزاب و يا پارلمانهاى دولتهاى اروپائى و همراه كردن دول همسايه عراق و سوريه ( در اين كشور ها كار ساده تر است چون نه افكار عمومى تأثيرى در تصميم گيريها دارد و نه جدل دولت و اپوزيسيونى در كار است) كنفرانس پاريس در پانزده سپتامبر به منظور به صف كردن مجموعه نيروهاى لازم برگزار خواهد شد و دخالت نيروهاى خارجى در اين منطقه پر تضاد و تناقض وارد ابعاد گسترده اى خواهد شد.

حاصل پيشرفت چنين پروژه اى در نهايت چه خواهد بود از هم اكنون بر هيچكس حتى تنظيم كنندگان و پيشبرنده گان آن هم روشن نيست . اما يك مسئله دور از ذهن نيست و آن باز تقسيم كشورهاى خاورميانه ايست كه از قضاء درست صد سال پيش و با راه انداختن اولين جنگ جهانى و تقسيم امپراتورى عثمانى و.. صورت كنونى خود را يافت . با ده ها زخم و اختلاف مرزى و غيره .

نكته بسيار پر اهميتى كه در اين جنگ سوم غرب در عراق و (سوريه) مطرح است دو راهى بزرگى است كه پيش روى سه كشور تركيه ، عربستان و ايران قرار دارد . و البته حلقه ضعيف اين سه ، كه ايران باشد . عربستان قبل از اشغال بخشى از خاك عراق و رسيدن داعشيها در پشت مرزهايش بزرگترين حامى منطقه اى اين جريان بود .آنها مرگ را براى همسايه مى خواستند . سرنگونى اسد بدست چنين نيروهائى كه بيشترين همخونى را با هم داشتند . حال كه ميدان تغيير كرده است به همان سادگى آماده اند تا تفنگ را از آن شانه به شانه ديگر خود بى اندازند و با سرجاى خود نشاندن يك نيروى غير قابل مهار، «اپوزيسيون معتدل تر » سوريه اى را مسلح نمايند . بهمين صورت فشار بر دولت عراق براى افزايش نقش مناطق سنى نشين در دولت مركزى بغداد .

تركيه نيز كمابيش همين سياست را داشت و خواهد داشت با اين تفاوت كه براى اين كشور نحوه خروج و درگيرى اقليم كردستان عراق در اين بحران جايگاه ويژه ترى دارد .

اما ايران جمهورى اسلامى كه نه به طور رسمى و نه در بسيارى موارد در عمل با اين ائتلاف غربى-منطقه اى هماهنگ بود ه است كجا خواهد ايستاد سئواليست كه احتمالا نه تنها مشغله ذهنى گردانند گان رژيم حاكم بر كشور ماست ، بلكه آبى است افتاده در سوراخ مورچگان اطاقهاى فكر استراتژهاى غربى و البته به جاست كه هر ايرانى حساس به سرنوشت ميهن اش نيز بدان بى انديشد.

هر گاه موضوع به عراق ختم مى شد مطلوب منافع مردم ما امروز اين مى بود كه رفع شر از داعش در عراق انجام پذيرد. اقليم خودمختار كردستان عراق قوى تر سر از اين بحران بيرون بياورد ،بدون اينكه در كوتاه مدت بر طبل استقلال كامل بكوبد . و دولتى در بغداد بر سركار بماند كه به طور واقعى انعكاس تنوع فرهنگى ، ملى و اجتماعى و سياسى كشور باشد .

تا اينجا شايد بتوان گفت منافع مردم ايران و سعادت همسايه غربى ما تأمين مى شود و احتمالا سران جمهورى اسلامى هم مى توانند با آن كنار بيايند . اما مشكل از آنجا شروع مى شود كه همانطور كه گفتم هدف غربيها و در رأس آن ايالات متحده با اين حداقل حاصل نخواهد شد . آنها همانطور كه در سخنان آقاى اوباما منعكس بود در صدد رفع شر همزمان داعش و اسد هستند . موضوعى كه براى سران رژيم حاكم بر ايران خط قرمز است و به احتمال زياد منشأ چانه زنيهاى بسيار اين روز ها ، براى شركت هيئت نمايندگى ايران در كنفرانس بينالمللى دوشنبه در پاريس.

لازم است چشم خود را روى تمام واقعيت باز كنيم . طبعات هر اقدام را خوب بسنجيم . روزى كه جرج بوش پسر فرمان حمله به عراق را صادر كرد و روزها ى اوليه چنين مداخله اى كم نبودند جريانات و افرادى كه حاكميت مردم را در عراق به جشن نشسته بودند و يا كيش مى دادند اين فوج جنگ طلب را به سمت ايران . امروز نتايج آن تبهكارى جلو روى ماست . سرنوشت عراق روشن است . امروز مردم ما به اين طرف بام افتاده اند . مى گويند آهسته برو آهسته بيا كه گربه شاخت نزند. مردم مى ترسند كه وضع از اين هم بد شود و حكومت هم از همين روانشناسى حد اكثر بهره را مى گيرد .

كار پائين كشيدن «داعشيهاى » وطنى وظيفه ما مردم ايران است . ما مى توانيم بدون دخالت بيگانگان حق حاكميت خود را بدست بگيريم . اگر بتوانيم بر سر منافع و اشتراكاتى كه داريم با هم به توافق برسيم و آنها را در ده ها شكل مبارزه ممكن پيش بكشيم .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد