logo





بار دگر گریختم

جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۲ اوت ۲۰۱۴

مرضیه شاه بزاز

marzie-shahbazaz.jpg
دلدادگی . . . .
مرا از او گریزی در انتها
باشد یا  نباشد
لحظه را سرودم               
و از آن هیبت عتیِق،
بر انتهای تونل، نشسته به انتظار  
اینبار نیز گریختم
تا با شب آغوش تو
بار دگر بیامیزم
تا باز از شکاف هر پنجره که سرک بکشم
ماهی ی بغض
در تنگه ی گلوگاه گیر کند
و خورشید را رنگ از رخ  بپرد
و آن شور و آشوب که حسرت به دل دریا افکنده بود  
در من به ماندآب نشیند
سپس به  اندرون باز گردم        
در و پنجره ببندم            
و آنچنان غروب دل افسردگان را بگریم     
که آن بیگانه با مهر
به مهر در آید
و ما را باز مجالی دهد.

آتلانتا اوت ۲۰۱۴
divanpress.com

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد