حيدر عبادى ، سياستمدار و تكنوكراتى است كه فعلا مورد توافق همه طرف هاى منازعه قرار اما اسير در زنجير ائتلاف و جبهه اى كه رياست آن با مالكى است. او در ميانه يك باطلاق مخوف و مين گذارى و بازار مكاره فروش مناصب وزارتى اين روزها به دنبال پيدا كردن عصاى سحرآميزى است كه با آن گره تشكيل كابينه آش را بگشايد . آنچه واقعى است ، منطقه ما از دروازه عراق وارد تونل تاريك و پر مخاطره اى شده است كه سر نوشت مردمانش بى كمترين حضور و دخالت آگاهانه آنها و بگونه اى غير دمكراتيك در حال رقم خوردن است. | |
عصر روز ۵ شنبه، نوری مالکی، در حالی كه شناخته شده ترین چهره هاى سىاسى ائتلاف " دولت قانون "از جمله "دشمنان" و رقبایش مثل حیدر عبادی نخست وزیر جدید در اطراف او بودند، بر پرده تلویزیون دولتی عراق ظاهر شد تا کناره گیری خود را از مقام نخست وزیری اعلام کند؛ همان کانالی که چند روز پیشتر، در رأس گروهی كوچکتر و کم اهمیت تر از همين دار و دسته در ان ظاهر شده بود تا با لحنی عصبانی و مصمم، از مقاومت در برابر توطئه " ای که در جای دیگری خارج از مرزها برای حذف وی چیده شده "صحبت کند. در آن "شو" تلویزیونی مالکی بدون اشاره به نام مرجعیت شیعه که "مأمور" ابلاغ شرايط جدید به اوشده بود ، مقامات آمریکا را مورد سرزنش و انتقاد قرار داد که چرا برخلاف سنت یک دولت دمکرات، که قاعدتا باید به رأى مردم کشورهای دیگر احترام بگذارد، از يك روند غیرقانونى علیه او پشتیبانی میکند . او تصمیم غیرقانونی "آقاى رئیس جمهور محترم " را در برگماری نخست وزیر جدىد، مورد استهزاء قرار داد واعلام داشت که نه تنها به این حکم تن نمیدهد بلکه ، خود را برای ادامه اشغال پست نخست وزیری محق میداند . مالكى همچنىن خبر داد که از رئیس جمهور جديد ،دكتر فؤاد معصوم ، به دلیل ارتکاب دو مورد نقض قانون ( ۱- عدم اعلام به موقع نامزد ریاست جمهوری به مجلس و۲- نادیده گرفتن حق قانونی او برای نامزدی پست نخست وزیری - به عنوان رئیس فراکسیون ائتلاف دولت قانونى و رئیس بزرگترین حزب این ائتلاف و با وجود بیشترین تعداد کرسی نمایندگى) به دادگاه قانون اساسی شکایت کرده و منتظر تشکیل دادگاه است. در همان زمان، مالكى، نیروهای امنیتی و نظامی و میلیشیای تحت فرمان خود را در مراکز مهم بغداد از جمله نزدیکیهای کاخ ریاست جمهوری بگونه ای مستقر کرده بود که از آن بوی آمادگی برای اقدام نظامی ، جهت به کرسی نشاندن اعتراضش می آمد. فردای آن رجزخوانی ، کفن پوشان همیشه در صحنه و تحت فرمان مالكى با علم و کتل به خیابانها فرستاده شدند ، تا با نشان دادن پشتیبانی "مردمی" مشت محکمی بر دهان مخالفان بکوبند. غافل از آن كه کشتیبان را سیاستى دگر آمده و دوران اين "مأمور " به سر رسيده است و حداكثر، به یمن خوش خدمتیهای قبلى، ممکن است تضمینی در حد مصونیت از پیگرد قضائی دریافت کند، آنهم در صورت كناره گيرى از دخالت در سياست. آری مالکی در آخرین ظهور اجباری تلويزيونى خود ، در حالی كه به زحمت سعى مى كرد خود را عادى جلوه دهد، طی بیاناتى اكراه آميز اظهارداشت که به میل خود به نفع برادرش حيدر العبادى - همان کسی که در پیام قبلی در باره اش گفته بود که صلاحیت نمایندگی هیچ گروهی را ندارد- به عنوان نماينده " ائتلاف دولت قانون " ، کناره گیری میکند تا راه را برای موفقیت یک پروژه سیاسی، در راستای منافع ملی و نجات کشور هموار سازد . بدین ترتیب نورى المالکی مقام نخست وزیری را که به یارى سازش دو هدایتگر اصلی تحولات عراق بعد از صدام ، یعنی آمریکا در جایگاه سرکرده اشغالگران عراق و جمهوری اسلامی ایران ، بعنوان پشتيبان اصلى نیروهای معارض صدام حسین ، بویژه ائتلاف شیعه، به دست آورده بود ، بعد از دو دوره حكومت و رساندن کشور و مردم عراق به دروازه فروپاشی ، واگذار کرد. این جابجائی نیز به فرموده و درخواست مشترک مرجعیت نجف و پنتاگون و با تایید ولایت فقیه در ایران عملی شد و توده هاى مردم عراق گروگان اين جابجائى پر ابهام شدند.
میدانیم که ابعاد بحران سیاسی در کشور عراق بسی فراتر از نقش وحضور این یا آن فرد و جناح مورد حمایت و دست نشانده آمریکا و قدرتهای منطقه ای حامى آن است. حاكميت جديد عراق بر پايه ساختارى بشدت غیرمدنی استوار بود. تقسيم قدرت بر مبنای طایفه محوری و سیاستهای تبعيض آمیز، انتقامجویانه و مرکزگرایانه "دولت قانون" علیه گروه هاى غیرشیعه، مردم مناطقی را كه پایگاه توده ای رژیم گذشته بحساب می آمد، عملا به حاشيه رانده بود. اين وضع ، در كنار تدوين و برقرارى قوانین و نهادهای شبه جمهوری ، مبتنی بر امتیازات عشیره ای ، اتنیکی ، طبقاتى ، دینی و مذهبی و حتی جنسیتی ، بویژه در فضای نظامی حاکم و بطوركلى فقدان امنیت اجتماعی، جملگی نتایج پروژه شومی بود که آمريكا برای تضمین تداوم غارتگری خویش در این سرزمین به جا گذاشت . البته در اين ميان وضعيت استثنائى كردستان و برخوردارى حكومت اقليم از پشتيبانى وسيع توده اى و امنيت نسبى، كه به اعتبار شرايط دوران پيش از صدام در اين خطه برقرار بود، و عملا از سيطره دولت مالكى در امان بود را مى بايست جداگانه بررسى كرد و نقاط ضعف و قوت آن را بويژه در مواجهه با شرايط جارى در نظر گرفت.
طی هشت سال زمامداری نورى مالکی، وخامت اوضاع این کشور ، با دخالت فرصت طلبانه جمهورى اسلامی و سایر رژیمهاى همسایه که برای چنگ انداختن به تکه ای ازغنیمت بر جامانده از سقوط صدام ، دندان تيز كرده بودند ، تشديد شد. مشكلات ناشى از خروج شتابزده نیروی اشغالگر نيز اىن نابسامانيها را پيچيده تر كرد . از اين رو هرچند همه اين آشفتگيها را ، نمیتوان فقط به گردن مالکی انداخت ، با اینهمه رفتار دیکتاتورمنشانه شخص او و شكستهاى متوالی دولت در حل مشکلات کشور و نيز اتکا بر گزینه نظامی – امنیتی در برخورد به مخالفتها و اعتراضهای داخلی ، اعم از اعتراضاتى كه از سوی کنشگران مدنی در شهرهای بزرگ مثل بغداد وبصره صورت مىگرفت و يا برخوردهاى نظامى نا كام با عشاير و قبايلى که سهم خود را در قدرت مطالبه ميكردند، او را در چنان مخمصه ای قرار داد که نزدیکترين یاران و پشتیبانانش نیز کم کم تنهایش گذاشتند. ماه گذشته ، فرار خفتبار لشکریان هفتاد هزار نفری تحت امر مالکی و بجا گذاشتن پیشرفته ترین تسلیحات و تجهیزات و پول نقد، معادل دهها مىلىارد دلار فقط در موصل، برای داعشیان، ضربه اى نهائی بود كه کمر مالکی را شکست. در چنین شرایطی مشكلات جديد ميان مركز و اقليم بروز كرد. فرماندهان ارتش در استان كركوك ، در وحشت از داعش ، سنگرهای خود را ترک و از منطقه خارج شدند. مواضع تخليه شده به وسيله پیشمرگان اقلیم كردستان پر شد ، مالكى و دولتش بجای پیش گرفتن سیاستی آشتى جويانه با اربيل و تلاش در جهت کاستن از اختلافات با اقلیم، بویژه در زمینه پرداخت شش ماه بودجه مسدود شده آن در بغداد، و بجاى ارسال تسلیحات استحقاقی و مورد نياز پیشمرگان کردستان به عنوان بخشی از ارتش عراق. كردها را به تبانی با داعشیان متهم کرد . او در تلاش براى توجيه بى كفايتى خود، در پاسخ به بارزانی كه از سياست حكومت مركزى در مورد مناطق سنى نشين انتقاد مىكرد، دولت اقلىم را به سوءاستفاده از شراىط و انضمام يكطرفه كركوك به كردستان و "سرقت "منابع نفتى متهم كرد. بارزانى، نوری مالکی را مسبب سقوط موصل دانست و تصريح كرد ، اجازه نخواهد داد مردم كردستان قربانى ستيزه جويى ناشى از سياست مخرب دولت مركزى شوند. اوتأكيد نمود كه كردها ، تا حل شدن مسائلشان با حکومت مرکزی ، خود را فقط به دفاع از مرزهای کردستان به شمول کرکوک موظف میدانند. در تداوم مبادله اىن اتهامات ، وزرای کرد از کابینه استعفا دادند و حكومت اقليم اعلام داشت كه هرگونه همکاری با دولت مرکزی را در صورت اصرار مالكى بر ماندن در پست نخست وزیری ، متوقف خواهد كرد. مسعود بارزانى همچنين با توجه به اينكه كركوك در عمل به كنترل نيروى پيشمرگه درآمده بود، اعلام داشت در وضعيت جديد كه كشور عراق در عمل به سه بخش تقسيم شده است ، موضوع رفراندم بر سر تعيين تكليف استان كركوك در رابطه با قلمرو جغرافيايى اقليم ، كه در قانون اساسى پيش بينى شده بود، و مالكى همواره انجام آن را به تعويق انداخته است ، عملا منتفى شده است . فراتر از اين ، او اعلام كرد از ساكنان اقليم خواهد خواست تا طى يك رفراندوم قانونى در باره سرنوشت آينده كردستان تصميم بگيرند( تدارك رفراندوم اكنون در دستور كار پارلمان كردستان قرار دارد.هرچند با انتخاب نخست وزير جديد ممكن است در زمان بندى اجراى آن تغيراتى حاصل شود ) . از ديد مسعود بارزانى ، بازگشت اوضاع كشور به شرايط عراق پيش از سقوط موصل منتقى است .
به اين ترتيب در حالى كه بخشهاى مهمى از استانهاى سنى نشين مثل أنبار و تكريت ، به تسخير داعش درآمده و خلافت اسلامى برپا شده بود، مالكى در رؤياى بازسازى ارتش اين دفعه از مىان لشكر بيكاران و جوانان شىفته شهادت و عمدتا مفتون وعده روحانيون براى "دفاع از عتبات عالىات"بود و به اىن ترتىب در حاليكه كه "خلافت اسلامى" مشغول گسترش دامنه فتوحات خويش بود و با شمشير شريعت و پيشرفته ترين تسليحات غربى و در ميان بهت وحيرت جهانيان صدها شهروند مسيحى ،ايزدى ، كرد، شيعه و حتى سنى را كه تن به بيعت نداده بودند، از دم تيغ گذراند و زنان ودختران آنها را أسير مى كرد و مىلىونها تن ديگر را فرارى داده واموال آنها رامصادره مينمود، زير پاى مالكى خالى شد و تصميم گرفت به زادگاهش در كربلا پناه ببرد . بحران چنان گسترده شد كه ابعاد آن از حدود موجوديت و يكپارچگى عراق تجاوز كرد و خطر به مرزهاى "امنيت منافع بين المللى " يعنى چاههاى نفت وگاز نزديك شد. كاروان حقوق بشر اروپايى - آمريكايى، كه در جريان كشتار يكماهه غزه ، بكلى كر و كور شده و در گل نشسته بود ، با نزديك شدن لشكر داعش به مناطقى كه ورود به آن، منافع غربيها را به مخاطره مى انداخت، گردن راست كرد و مداخله حساب شده و "محدود" با هدف جلوگيرى از پيشرفت بيشتر داعش، و نه نابودى كامل آن - و چه بسا ايجاد نوعى توازن ميان داعش وديگرنيروهاى درگير - در دستور كار فرماندهى ناوگانهاى آمريكا قرار گرفت . هواپيماهاى بدون سرنشين ، اعم از شناسايى يا عملياتى و همچنين بمب افكنها ، در هماهنگى مستقيم با نيروهاى پيشمرگه و حتى بدون اطلاع فرماندهان ارتش تحت امر مالكى به كار افتاده اند. سيل سلاحهاى پيشرفته ، در مقياس آنچه كه داعشيها با اتكاى به آن ، شريعت خوف انگيز رحمانى را بسط ميدهند، در اختيار اقليم قرارگرفته است . صدها كارشناس آمريكاىى به هدف آموزش كردها و نظارت بر عمليات جنگى و كنترل اوضاع در اقليم مستقر شده اند. زمزمه هايى مبنى بر اينكه امريكائيها ، به رهبران قبائل سنى ، از طريق شخصيتهاى مورد اعتماد خود ، پيام داده اند كه اگر قباىل خود را عليه نيروهاى تندرو داعش سازمان دهند ، ميتوانند مانند كردها روى كمك نظامى غرب حساب كنند . در اين ميان به نظر ميرسد جمهور اسلامى كه ، بعد از سقوط موصل ، به گونه اى شتابزده و به بهانه دفاع از اماكن مقدس ، خود را ميان معركه انداخت و اخبار مربوط به حضور گردانهاى سپاه،به فرماندهى سردار سليمانى ، از همكارى آنها، در عمليات مشترك ، با نيروى پيشمرگه در برخى جبهه ها حكايت ميكرد، حالا بايد سياست خود را مورد بازبينى قرار دهد. مفسران و ناظران سياسى با اشاره به انتقادات رهبران شيعه ، از توافقهاى يكجانبه و مستقل ميان كردها و امريكا ، درباره وحشت آنان از تغىىرات در توازن قوا به زيان خود سخن ميگويند . درست در چنين شرايطى ، چانه زنى بر سر تقسيم پستهاى كليدى ، در تركيب هيئت دولت بويژه بر سر وزارتخانه هاى مربوط به امنيت ، داراىى ، نفت و خارجه ميان گروههاى قدرت بالا گرفته است . گروههاى سنى تضمينهاى لازم براى جلو گيرى از تكرار شرائط قبلى را مطالبه ميكنند. حكومت و پارلمان اقليم و غالب مردم در كردستان ، همچنان خواستار حل مسائل فى مابين اقليم و مركز ، پيش از هرگونه توافق براى شركت در دولت هستند . حيدر عبادى ، سياستمدار و تكنوكراتى است كه فعلا مورد توافق همه طرف هاى منازعه قرار اما اسير در زنجير ائتلاف و جبهه اى كه رياست آن با مالكى است. او در ميانه يك باطلاق مخوف و مين گذارى و بازار مكاره فروش مناصب وزارتى اين روزها به دنبال پيدا كردن عصاى سحرآميزى است كه با آن گره تشكيل كابينه آش را بگشايد . آنچه واقعى است ، منطقه ما از دروازه عراق وارد تونل تاريك و پر مخاطره اى شده است كه سر نوشت مردمانش بى كمترين حضور و دخالت آگاهانه آنها و بگونه اى غير دمكراتيك در حال رقم خوردن است.
حماد شيبانى ٣٠ مرداد ٩٣
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد