logo





" اگر مُرده باشد"

دوشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۸ ژوييه ۲۰۱۴

مسعود نقره کار

aks
" اين جنم از آن جنم‌های پيغمبران عهد عتيق هومر يونانی، فردوسی طوسی، ابوالفضل بيهقی ،دانته اليگری ايتاليايی ، و شكسپير است. وقتی كه تو جهانی را اطلس وار با شاهرگ و شانه و گردن و سينه بالا می‌بری، جزاير و شبه جزاير و حتی درياهای غران و توفان كجا توانند به تورسيد؟".

2 مرداد سالگشت درگذشت احمد شاملو ست، "اگر مرده باشد"(1)، شاعری که به اعتبار آثار متنوع و فعالیت های سیاسی و فرهنگی تیزهوشانه و شجاعانه اش، یگانه وکم تاست، شاعری که با كار سترگ و رشك ‌برانگيز "كتاب كوچه " نام خویش را در کنار برجسته ترین پژوهشگران پهنه ی فرهنگ سرزمین مان نشاند، پژوهشی ماندگار که همچون گردآورنده و خالق اش بیمرگ و بی پایان خواهد ماند و مدام بر گستره ودامنه ی سبزش افزوده خواهد(2 و3).
در رابطه با چگونگی آغاز گردآوری این گنجینه ی فرهنگی شاملو گفته است:"...دوبار مجموع فيش‌ها و يادداشت‌های من از بين رفت. يك بار بعد ازكودتای ٢٨ مرداد بود كه به خانه‌ی ما ريختند و هرچه كتاب و يادداشت داشتم بردند و چون ديدند سياسی نيست لابد همه‌اش را ريختند دور، كه فدای سر محمدرضاخان پهلوی! ، يك بار هم يادداشت‌های مرا يكی نگه داشت و به من نداد. اين بار سوم است ، همان طوركه در مقدمه گفته‌ام، اين بار را هم ازآيدا دارم. يعنی دفعه دوم كه از بين رفت برای سومين بار شروع كردم به جمع آوری مواد يادداشت..."(4)، و این به سال 1344بود. سال 1350 فرهنگستان زبان ايران از شاملو دعوت کرد به مدت سه سال با آن فرهنگستان همكاري كند، که این کاربه تدوین کتاب کوچه کمک کرد. شاملو كارتدوين و تاليف كتاب كوچه را به تدريج با انتشار يادداشتهايي كه براي كتاب كوچه تهيه كرده بود در مجلات ادبي ای كه سردبيري آنها را به عهده داشت، شروع كرد، و درمجلات خوشه و كتاب جمعه ادامه داد. سال ١٣٥٥(١٩٧٦) از طرف دانشگاه كلمبيای نيويورك برای تدوين كتاب كوچه پيشنهاد كمك شد شاملو نپذيرفت، تا که سرانجام مهر ماه سال ١٣٥٧نخستين دفتر كتاب كوچه - حرف آ – در٣٤٢صفحه توسط انتشارات مازيار در تهران منتشرشد. شاملو در پيشگفتاراين دفترنوشته است:
…" كم و بيش هفتصدوپنجاه سال پيش، دای دون (كه تاریخ خط چينی را تدوين كرد) در اعتراف به كاستی‌های تاليف خويش نوشت: "اگر می‌بايست چندان تامل كنم كه خامی‌های كارم همه پخته و كاستی‌های آن همه برطرف شود، نگارش اين كتاب هرگز به پايان نمی‌رسيد!". ديگران نيز بارها اين سخن را از فرزانه چينی به وام گرفته‌اند...از آن جمله يكی ويليام جيمز دورانت است... اما اگر تكرار سخن فرزانه‌ی چينی به وسيله دورانت شكسته نفسی بزرگوارانه استادی پژوهنده است كه با اقدام به نوشتن "تاریخ مركب تمدن انسان" به گفته خود او "مبادرت به اقدامی تهورآميز كرده است كه به آب بازی ماجراجويانه‌ئی در گرداب‌های مرگبار می‌ماند"، تكرارآن در اينجا و در مورد كتاب حاضر چيزی جز اشارتی صادقانه به يك حقيقت نيست. فراهم آوردن اين كتاب دست تنها و يك تنه ، كاری جنون آميز بوده است، به خصوص كه دوباربخش عمده يادداشت‌ها و اوراق آن بی‌رحمانه نابودشد."( 5)
*******
فرهنگ ‌نويسی در معنای گرد آوری و ضبط لغت ها، اصطلاح ها، تعبيرها و ضرب‌المثل‌ها کاری ارزشمند ومهم درعرصه ی فعالیت های فرهنگی هرجامعه ای ست، در جامعه ما که چنین بوده و ارزشهای فرهنگی، سياسی و علمی این کار نیز پوشيده نمانده است. از زمان‌های بسيار قديم مردمان میهنمان صاحب كتاب "فرهنگ" يا لغات بوده اند. به برخی از آن‌هاكه تا حدی به نوع‌های امروزين فرهنگ نويسی نزديك بودند اشاره می کنم: فرهنگ‌ آنندراج که كتاب لغتی از فارسی به فارسی است. اين اثر تاليف محمد پادشاه متخلص به "شاد" درهند و ايران است كه در سال ١٣٠٦ه. ق پايان يافت. از فرهنگ‌های مقدم‌تر از برهان قاطع ، فرهنگ جهانگيری تاليف ميرجمال‌الدين حسين بن فخرالدين حسن انجوی شيرازی ، انجمن آرا، معيدالفضلا، كشف اللغات ، بهار عجم و هفت ملزم، كه در اين ميان فرهنگ جهانگيری در زمان سلطنت اكبر پادشاه هند، به سال ١٠٠٥ ه. ق شروع و به سال ١٠١٧ه. ق پايان يافت، می توان نام برد. براين مجموعه فرهنگ اسدی يا لغت نامه فرس اسدی ، فرهنگ پهلويك يا پهلوی ، فرهنگ رشيدی ، وفائی، نظام ، فرهنگ انجمن آرای ناصری، فرهنگ سروری ، شعوری (فارسی به تركی)، عباسی ، قواس ، ميرزا ابراهيم و فرهنگ ناظم الاطبای ميرزاعلی اكبرخان نفيسی يا فرهنگ نفيسی( 1343 انتشارات خیام) يا فرنود سار و... را می‌توان افزود. بعد تر نيزفرهنگ‌ها و لغت‌نامه‌های متعددی تدوين شد كه برای نمونه می‌توان از فرهنگ دهخدا، دایرةالمعارف بزرگ فارسی  به سرپرستی غلامحسین مصاحب، فرهنگ معين، فرهنگ عمید و... نام برد. درکنار نام های برده شده "...افراد زيادي به جمع آوري فرهنگ عامه دست زده اند: ميرزا حبيب الله اصفهاني‘ جمال خوانساري (كتاب كلثوم ننه را منتشر كرد كه اين  كتاب از منابع اصلي تهيه كتاب كوچه بوده است.)، هانري ماسه، كلنل لئوينر (به جمع آوري آداب و رسوم مردم كرمان پرداخت.)، جمال  زاده، صادق هدايت، جلال آل احمد، ناصح ناطق، محمود خليقی، منوچهر ستوده، محمدجعفر محبوب و ...".
اما عرصه‌ای كه احمد شاملو دركتاب كوچه کار کرده است ، يعنی مجموعه‌ای شامل: "جامع فرهنگ لغات، اصطلاحات و تعبيرات، فولكلور، ضرب المثل‌ها، باور توده‌ها، آداب و رسوم ، خوابگزاری‌ها، بازی‌ها ، ترانه‌ها، چيستان‌ها و... " پهنه‌ای گسترده و نوآورانه بوده است ، و شايد به همين دلائل بتوان كتاب كوچه را نوعی دائره المعارف نيز دانست. پيش‌تر انجوی شيرازی (6) نيز كار و تلاشی ارزشمند دراين عرصه كرده بود، اما كتاب كوچه به دليل ويژگی‌های محتوائی ، روش تدوين و حجم كار، شاخص‌ترين اثردراين زمينه است. شاملو دررابطه با تلاش‌های انجوی شيرازی گفته است:
"....انگارهيچ كس دلش برای هيچ چيز نمی‌سوزد. استاد انجوی باآن همه شوق و علاقه آن دستگاه را پی‌ريزی كرده بود و به آن خوبی پيش می‌برد. در حقيقت برای تدوين فرهنگ توده نهضتی به راه انداخته بود كه مردم سراسر كشور با شوق و شور تمام برای گردآوری فرهنگ‌ شان به تكاپو افتاده بودند. چرا آن مركز می‌بايست تعطيل بشود؟ من واقعا" قادر به درك پاره‌ئی مسائل نيستم. چرا بايد با كسانی كه از دل و جان می‌كوشند و به نان خالی می‌سازند و توقعی از كسی يا جائی ندارند اين جور خصمانه رفتار بشود؟"(7)
تدوين كتاب كوچه ازنظر فنی، آوانويسی، شيوه‌ی تدوين مطلب و... مورد تائيد و قبول تنی چند از صاحب نظران در اين عرصه قرارنگرفته است، و حتی سخن از "وجود مطالب غيرلازم، نقل قول‌هائی اضافی و...نيز گفته شده است(8). اما همين صاحب نظران براين واقعيت اشاره و تاکید دارند كه در كتاب كوچه معانی گويا هستند، و معانی ضمنی و عاطفی و انبوه لغات و اصطلاحات و تعبيرات برای نخستين بار است كه در يك فرهنگ راه می‌يابند، فرهنگی كه شاملو با ديد و نگرشی خاص به سراغ آن رفت. او می‌دانست فرهنگ و دانش توده ، فرهنگ و دانشی است كه پيش از آن كه تحولات سريع اجتماعی عناصر مختلف‌اش را از بين ببرند بايد ثبت شوند، فرهنگ و زبانی كه فرهنگ و زبان زندگی است ، كه می‌تواند وسيله‌ای برای تفاهم ، معاشرت و به دست آوردن معرفت و انتقال آن باشد. زبان توده ، زبان گفت وگوی مردمان، با پيرايه‌هايش حتی، بخشی از فرهنگ معنوی جامعه است. گوشه‌هائی از ريشه‌های تغيير و تكامل هر ملتی است، كه مردم برای تغيير آن و تجديد تربيت خود بايد آن را بشناسند، و خلاقانه و نقادانه با آن روبرو شوند. زبان توده‌ی مردم بازتاب بخشی از روان جامعه، نيروی افكارعمومی و افزار مراوده و آميزش مردم است ، زبان ظرايف فرهنگی، چه فكری و معنوی، و چه هنری و سياسی ست. متل‌ها و ضرب‌المثل‌هايش بازتاب وضعيت و ويژگی زندگی عمومی جامعه ، اوضاع و احوال زمانه ، شادی‌ها و مشگلات و آرزوهای مردم است، و نيز نماد نادرستی‌ها و زشتی‌های جا افتاده درانديشگی و رفتار توده‌هاست.
" شاعر آزادی" گفته و نوشته است که : "...من ده‌ها سال است كه با بخش عظيمی از ميراث اجتماعی‌مان درگيرم، با فرهنگ توده كه همه چيز از زشت و بد و خوب و زيباو درست و نادرست و خرافه و خرد تجربی‌ی ناب درآن به هم تنيده و هيچ كسی هم حق كنار گذاشتن يا كاستن و افزون و دستكاری عناصر آن را ندارد. باوجود اين وقتی در آن برمی‌خورم به فرمايشاتی از قبيل " ترك و حديث دوستی قصه‌ی آب و آتش است "از اين كه ناچارم اين "بی‌فرهنگی ضدملی" را ثبت كنم عميقا" متاثر می‌شوم. يا هنگام ثبت جمله‌ی "مگر جهود گيرآوردی؟" هرگز به خود اجازه نمی‌دهم چنان به خونسردی از كنارش بگذرم كه ماحصل آن تائيد تلويحی حق تحقير و آزردن اقوام ديگر باشد. برای من ميراث‌ها وجود دارد، فرهنگ گذشته وجود دارد، فرهنگ امروز وجود دارد و البته فرهنگ فردا هم كه ممكن است عناصری از فرهنگ پريروز و ديروز و امروز نيز به آن راه پيدا كند يا نكند وجود خواهد داشت و.... "(9)
"... ماقيافه‌ی درونی جامعه را توی آينه داريم به خودشان نشان می‌دهيم. به اش می‌گوئيم توناگزيری خودت را يك خرده آرايش كنی، می‌بينی؟ اين شاخك‌هائی كه برای خودت گذاشته‌ای را بايد بريزی دور، تا چهره واقعی خودت را ببينی. اگر از اين اثر واقعا" اين نتيجه گرفته بشود من و آيدا حس می‌كنيم عمرمان بيش از طول زمانيش مفيد بوده است. "(10)
ادامه انتشار دفترهای بعدی كتاب كوچه اما با مشكل و سد سانسور اسلامی مواجه شد. شاملو درهمين رابطه گفته است:
"...خب، هنوز فرهنگ در مملكت ما يك زائده دست و پاگيراست، چيزی مثل يك دم. وقتی می‌گويند يارو دم در آورده ، يعنی رويش زياد شده. در واقع چاپ بعضی از كتاب‌ها هم نتيجه‌اش زيادكردن روی مردم است. به هر حال ما داريم كار خودمان را می‌كنيم و اميدواريم بالاخره روزی اين‌ها دربيايد. ظاهرا" صلاح نيست فرهنگ عاميانه منتشر شود. شما ذيل بعضی از محورها را نگاه كنيد می‌بينيد در يك جا فشرده شدن مثلا" پاره ئی از باورها چه قدرلودهنده است. مثلا" حواله‌ تان می‌دهم به ذيل ابراهيم در اوائل حرف الف ، كه می‌شود جلد چهارم جزو همين پنج جلدی كه منتشر شده. بخوانيد و ببينيد "اصل انواع" علمی چه شكلی تبديل به يك مضحكه شده ، خب ، وقتی آدم اينها را بخواند و ازخودش خنده‌اش بگيرد، به خيلی چيزهای ديگر هم ممكن است شك كند، پس خطرناك است عقايد توده را تدوين كردن و جلوی چشمش گذاشتن. نشان دادن قيافه توده مردم توی آينه به خودشان چيزيست كه اصلا"صلاح نيست. "(11)
شاملو در پاسخ به اين سوال كه " آيا ادامه انتشار اين كتاب درخارج كشور امكان پذيراست يا ترجيح می‌دهيد ابتدا در داخل كشور منتشر شود؟"، می‌گويد:
"... اين كتاب بايد منتشر بشود، چه در داخل چه در خارج كشور منتها من درداخل ايران زندگی می‌كنم و از وطن خودم حاضر نيستم بيرون بيايم و چون به هرحال اين اثر مورد بغض و كينه قرار گرفته درهر گوشه دنيا كه منتشر شود به احتمال فراوان امنيت كاری مرا به خطر می‌اندازد. البته می‌شود قسمت‌هائی از آن را سانسور كرد و كنار گذاشت عجالتا" برای آينده ، و قسمت‌هائی كه امنيت كاری آدم را به خطر نمی‌اندازد منتشر كرد، ولی خب ، فايده اين كار چيست؟ من ترجيح می‌دهم همه اين كتاب ٥٠سال ديگر در بيايد، صدسال ديگر دربيايد. حتی فكرش را هم نبايد كرد كه اگر امروز دربيايد سال ديگر اثر خواهد گذاشت ، شايد هزار سال ديگر اثرگذار نشود ولی اين هزار سال در مقابل "هميشه" زمان ناچيزی است. حالا ما می‌گوئيم صدسال ديگر. "!(12)
از شاملو پرسيده شد،
"آيا شده است كه به خاطر اجازه نشرش به خود سانسوری بپردازيد؟"، پاسخ داد: " نه، برای اينكه اجازه دادن به سانسور شدن ، به عقيده من يك نوع تسليم است. من حتی ترجيح می‌دهم اثری را كه دستور می‌دهند مثلا" فلان جايش را بايد حذف كرد اصلا"منتشر نشود. "(13)
و "فلان جا"هادركتاب كوچه فراوانند. این ها چند نمونه اند:" آخوند یعنی : صاحب عقايد پوسيده/ آخوند(يا ملا)شدن چه آسان ، آدم شدن چه مشكل/ آخوند، نباشد درد و غم!/ آگر به دعای بچه‌ها بود، يك آخوند زنده نمی‌ماند./ شمر و يزيد اگر برای امام حسين و اهل بيتش بد بودند، برای آخوند و روضه خوان كه خوبند! و........(14) و شاملو نيز نيك می‌دانست، "فلان جا"ها "همه‌ی اسراراند": "آن وقت كه با"عام"(توده‌های مردم) گويم سخن، آنرا گوش دار كه آن همه "اسرار" باشد، هركه "سخن عام" مرا رها كند كه: - "اين سخن ، ظاهر است ، سهل است " از من و سخن من، بر(ميوه) نخورد، هيچ ، نصيبش نباشد، بيشتر اسرار در آن "سخن عام" گفته شود."(15)
شاملو درباره حجم و مشگلات كارگفته است : "اين كتاب از حرف "آ" تاحرف "ی" ٣٣ حرف است كه بعضی حروف آن حجيم ترخواهد بود مثلا"حرف " آ " ١٠٥٩ و حرف الف ١٦٥٤صفحه است در حالی كه حروف ديگری چون "ث" و "ژ" از يكی دو صفحه برنمی‌گذرد. "(16) برخی "معطل ماندن" انتشار كتاب كوچه را معلول بی‌همتی جامعه ناشران دانستند، شاملو اين ادعا را قبول نداشت. "... بگذاريد دفتر ششم را مثال بياورم كه در سال ١٣٦١آماده پخش بود ولی در سال ١٣٧٢(١٣سال بعد منتشر شد. بفرمائيد ببينم واقعا"متهم رديف اول اين پرونده كه بود؟ مولف يا ناشر يا "بی همتی جامعه ناشران ". دوستان عزيز! هم اكنون سال‌ها است كه (دست كم)...... در مجموع سيزده دفتر آماده است كه فقط ظرف چند روزبه بازار كتاب عرضه شود. مجلدات حروف "ت" تا "خ"(شش حرف ، بدون فهرست) نيز برای حروف چينی آماده است. به اين ترتيب ملاحظه می‌كنيد كه نه مولفان در كار خود كوتاهی كرده‌اند نه انتشارات مازيار..... بدين ترتيب خدا رحمت كند آموزگار حساب دبستان ما را كه مساله‌هائی از اين دست مطرح می‌كرد: پارچه فروشی سه كوزه ماست خريد، تعيين نمائيد مساحت باغچه را. "(17)
و بدین گونه جانکاه و طاقت فرسا " کتاب کوچه " به حیات جاودانه اش ادامه داده است . رضا براهنی درمقاله ای با عنوان "صد پا به گرد آن پا نرسد"، که بعد از انتشارخبر قطع پای شاملو به دلیل عوارض بیماری اش منتشر کرد، در باره کتاب کوچه و خالق اش نوشت :
".... ماجرای كتاب كوچه‌ی احمد شاملو بی‌شباهت به حماسه‌ای پايان ناپذير نيست. كتاب كوچه كتاب قصه شناختی و زبان شناختی پشت سر قصه‌ها و امثال ما، و زبان مخصوص آنهاست. فقط تخيل شاملو می‌توانست چنين چيزی را تصور و به واقعيت نزديك كند. زادگاه كتاب كوچه گويا بر می‌گردد به زمانی كه او به حق فكر می‌كرد زبان مردم ارزشی والاتر از زبان ادبا دارد و بايد سرسپرده‌ی آن شد تا از نعمت آن خود و ديگران را بهره رساند. از قرار معلوم شاملو از زندان پس ازكودتای ١٩٥٣"سيا" در ايران مدام يادداشت بر می‌داشت و فيش می‌نوشت. كاری با اين عظمت را در كشورهايی كه منطق فرهنگی بر آن‌ها حكومت می‌كند، كسی يك تنه انجام نمی‌دهد. ولی به نظر می‌رسدكشور ما فقط كشور رستم و اسفنديار نيست كه برای رسيدن به مقام قهرمانی بايد هزارخطررا به جان خرید، بلکه کشور هرکول های فرهنگی مثل دهخدا، احمد کسروی و احمد شاملو هم هست: يك تنه به سراغ تخيل فولكلوريك يك ملت چند سرعائله رفتن و قدرشناسانه و فروتنانه ، و درعين حال مشتاقانه و آزمندانه ياد گرفتن و ياداشت كردن. از اين نظر شاملو، گرچه دانشمند به معنای امروزين كلمه نيست ، قابل مقايسه با ابوريحان بيرونی است: و اگر جنس عوض كند، scientist شهرزاد قصه گوست. اين آدمها- فردوسی ، ابوريحان ، ابن سينا، سهروردی ، دهخدا، شاملو – سر و گردنی از همگان بالاتر می‌ايستند. اين جنم ازآن جنم‌های پيغمبران عهد عتيق "هومر" يونانی ، فردوسی طوسی ، ابوالفضل بيهقی ، مسعودی مروج الذهب ، "اوويد"رومی ، "دانته اليگری "ايتاليايی ، "جفری چاسر" و "شكسپير" انگليسی است كه مدونان بزرگ تواریخ و قصص و روايات خيالی ملل خويش اند. اين قهرمانان بزرگ فرهنگی به نثر، به شعر و به زبان تاریخ و قصه و مثل و متل جهان‌های مخفی مانده‌ی ملل خويش را درونی كردند، و اگر از خودگذشتگی و فداكاری و غيرت اينان نبود، امروز بخش عظيم فرهنگ جهان در اقيانوس نسيان غرق می‌شد. و چه بسا كه بسياری چيزها غرق شده‌اند و ما از آنها هرگز باخبر نخواهيم شد. بعضی‌ها اگرصدپای سالم داشته باشند به گردپای اين مرد يك پا نتوانند رسيد. چنين شخصی حق دارد به مدعيان رقابتش حتی پوزخند هم نزند. وقتی كه توجهانی را "اطلس وار" با شاهرگ و شانه و گردن و سينه بالا می‌بری ، جزاير و شبه جزاير و حتی درياهای غران و توفان كجا توانند به تو رسيد؟"(18)
" .... و مردم فقير و معصوم كشور ما بايد بوسه برچشم‌های خسته اين مرد بزنند كه يك تنه اين همه را گرد آورده ، اول به اين در و آن در- و در چه نا كسانی خدايا!- زده تا چاپش را برعهده گيرند، و نهايتا" به اين نتيجه رسيده كه تنهاست با دو دست خود و با دو دست نوازشگر و مهربان زنش ؛ با عشق به كار خود، و عشق زنش به او و عشق خود او به زنش و كارش."(19)
*****
آيدا سركيسيان درباره‌ی ادامه‌ی كتاب كوچه گفته است:" كار كتاب كوچه هيچ وقت تمام نمی‌شود. تا زبان فارسی هست تا ملت ايران هست اين کار ادامه خواهد داشت.... ديگر ازاين جا به بعد را سپرده دست من. دو سال پيش يك روز صبح داشتم كارمی‌كردم كه شاملو حق‌شناسانه گفت: "اين زحمتی را كه تو برای زبان فارسی می‌كشی ، هيچ مادری برای اولادش نكشيده!" (20)
سال 1385 اساس نامه بنياد كتاب كوچه پس از تدوين و كارشناسي با حضور آيدا سركيسيان، سياوش شاملو، پرفسور جمشيد لطفي، استاد ضياء الدين جاويد و مدير انتشارات مازيار (ناشر  كتاب كوچه) به امضا اعضا بنياد كتاب كوچه رسيد. اين تفاهم خجسته پس از مدت ها انتظار، بر لبان دوستداران و عاشقان آثار احمد شاملو، تبسم را به لبخند نشاند. سياوش شاملو  گفت: بر اساس سنت مرسوم و شناخته شده در چاپ آثار نويسندگان و شاعران درجهان، پس از درگذشتشان توسط ناشران ما نيز در  تجديد چاپ آثار زنده ياد احمد شاملو به همان شيوه ي شناخته شده، هيچ گونه، دخل و تصرفي در متن وارد نكرديم و نخواهيم كرد و در موارد شيوه نگارش و سطربندی دقيقا به متن مورد تائيد شاملو وفادار خواهيم ماند."(21).
Top of Form
دوازده سال پس از درگذشت شاملو، اسفند ماه سال 1392 بابک کاظم‌زاده - مدیر انتشارات مازیار- با اعلام این خبرکه " کتاب کوچه"احمد شاملو در محاق! است به ایسنا، گفت: "جلد دوازدهم «کتاب کوچه» شامل حرف «چ» در600 صفحه تدوین شده و تیرماه سال 91 برای گرفتن مجوز نشر به اداره‌ کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفته، اما مسؤولان وقت اداره کتاب وزارت ارشاد از ما خواستند به جرح و تعدیل این کتاب دست بزنیم تا مجوزش صادرشود، که ما نپذیرفتیم و کتاب هم منتشر نشد."..." حرف "چ" کتاب کوچه دوازدهمین جلد این مجموعه است که به گفته کاظم‌زاده، در صورت منتشرشدنش، جلدهای بعدی آن هم از سوی خانواده شاملو آماده انتشار می‌شود." (22). "...غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پاسخ به ایسنا درباره آخرین مجلد کتاب کوچه احمد شاملو که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فرهنگستان ارجاع داده شده تا بررسی شود، اظهار داشت: فرهنگستان وظیفه ممیزی کتاب را برعهده ندارد. ما ممکن است کلیاتی درباره هر فرهنگی بگوییم، اما این را که چه کلماتی بیاید یا نه، وزارت ارشاد باید بگوید و وظیفه فرهنگستان نیست. البته اگر وزارت ارشاد از ما همکاری بخواهد، در این‌باره نظر می‌دهیم. در گذشته هم این مشورت‌ها بوده، اما مسؤولیت ممیزی با وزارت ارشاد است .او در پاسخ به این‌که آیا مشخصا درباره این کتاب اطلاعی دارید یا خیر، گفت: بله اطلاع دارم و به فرهنگستان ارجاع شده است. نظر مشورتی‌مان را هم به ارشاد داده‌ایم. بروید از آن‌ها بپرسید..." (23)
تیرماه سال 1393 عسگر پاشایی سرپرست آثار احمدشاملو در باره راه اندازی سایت کتاب کوچه گفت: "... طراحی شاکله‌ اصلی این پایگاه غنی، در غالب سایتی به آدرس www.ketab-kuche.org قابل دسترسی ا‌ست...این پروژه‌ سنگین دارای دو بخش کلی‌ست که شامل کتاب کوچه نوشته‌ احمد شاملو و دیگری کتاب کوچه به عنوان یک ژانر در حوزه‌ ادبیات و فرهنگ شفاهی ایران زمین می‌شود.... در بخش نخست، متن کتاب‌های منتشر شده به اضافه‌ی متن فیش‌های منتشر نشده‌ی مولف به صورت الکترونیکی درآمده و قابل دسترسی‌ است. اما در بخش دوم که قصد داریم آن را "ویکی کوچه" بنامیم، مردم نیز شرکت دارند و می ‌توانند از سراسر ایران با هر قومیت و فرهنگی به این دانشنامه بیفزایند." (24)
و آنچه در رابطه با ماندگاری و رشد کتاب کوچه شاهدیم تائید نظر اسماعیل خوئی ست که گفته است :"...كار كتاب كوچه هنوز پايان نيافته است ، طبيعی هم هست كه پايان نيافته باشد. نخست به اين دليل كه فرمانفرمايی‌ی آخوندی اين كتاب را خوش ندارد و...... كتاب و كار آن ناتمام است هم چنان كه كار دهخدا نيز در لغت نامه نويسی و واژه نويسی‌اش به زمان زندگانی‌ی خودش پايان نيافت. اما ديديم كه پس از مرگ دهخدا نخست بنيادی به نام او شكل گرفت و آن گاه پژوهشگران ديگری كار او را دنبال گرفتند و واژه نامه دهخدا سرانجام از چاپ درآمد.... من ترديد ندارم كه به زودی بنياد شاملو نيز شكل خواهدگرفت و از اين بنياد يك پژوهشكده برخواهد آمد و پژوهشگران ديگری به شيوه‌ی كار خود شاملو، كار اورا ادامه خواهند داد و..... مهم اين است كه خشت بنا را، هم چنان كه دهخدا، احمد شاملو بر زمين نهاد و درست بر زمين نهاد و پی كاخی را ريخت كه تا ثريا راست هم چنان بالا خواهد رفت و كاخی پديد خواهد آمد- و آمده است - كه به گفته‌ی فردوسی از باد و باران گزند نخواهد يافت. "(25).

*******
منابع:
1- یدالله رویائی
http://royai.malakut.org/archives/2008/01/post_86.html
2-سایت رسمی کتاب کوچه‌ی دیجیتال
http://www.youtube.com/watch?v=fsD5rJOofqU
3-سایت کتاب کوچه
http://shamlou.org/?p=590
سایت کتاب کوچه احمد شاملو راه اندازی شد
4- احمد شاملو، ، مجله زمانه ، شماره ١، مهر١٣٧٠
5- احمد شاملو، كتاب كوچه ، حرف آ، دفتر اول ، انتشارات مازيار، تهران ، 1357
6- انجوی شيرازی ، ازبرجسته‌ترين بنيان‌گذاران و جمع آورندگان "فرهنگ مردم" است ، كه سال‌ها برنامه‌ی راديوئی "فرهنگ مردم "را نيز اداره می‌كرد.
7- احمد شاملو، "آرمان هنر تعالی تبار انسان است "، آدينه ، شماره ٧٢مرداد1371
8- علی اشرف صادقی ، كتاب كوچه ، نقدآگاه ، انتشارات آگاه ، سال ١٣٦٢
9و10 - احمد شاملو، زمانه ، شماره ١، مهر١٣٧٠7- شاملو ترجيح می‌داد به جای واحد "جلد" از كلمه‌ی "دفتر" استفاده كند. / مجله گردون ، شماره ٥٠ سال ١٣٧٤
11-- احمد شاملو، ، مجله زمانه ، شماره ١، مهر١٣٧٠
12- احمد شاملو، ، مجله زمانه ، شماره ١، مهر١٣٧٠
13- -احمد شاملو، كتاب كوچه. حرف آ، دفتر دوم انتشارات مازيار، ١٣٥٨
14- منبع شماره 12
15--شمس تبريزی. خط سوم ، دكتر ناصرصاحب الزمانی ، تهران
16و17- مجله گردون ، شماره ٥٠ سال ١٣٧٤
18- رضا براهنی ، ، ديباچه احمد شاملو، "صد پا به گرد آن پا نرسد" ، شهروند، شماره ٣٥١، ٢١فروردين ١٣٧٧
19- رضا براهنی ، ، ديباچه احمد شاملو، "صد پا به گرد آن پا نرسد" ، شهروند، شماره ٣٥١، ٢١فروردين ١٣٧٧
23- آيدا سركيسيان ، گفت وگو با ماهنامه‌ی فرهنگ توسعه ، "اسطوره‌ی شاملو به روايت آيدا"، برگرفته از شهروند (امريكا)، شماره ٤٩٣ دی ماه ١٣٧٩
21- سايت رسمي احمد شاملو
www.shamlou.org
www.ilna.ir
هفته نامه چلچراغ، 16/10/1385‘ شماره 230 ، ص 31
22- آذربایجان / http://www.azer-online.com/azer/?p=7720
22-"کتاب کوچه» احمد شاملو در محاق!
http://fararu.com/fa/news/183501/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8
23- سایت تحلیلی عصر ایران، تاریخ انتشار: ۲۷ شهريور 1392.
24- سایت کتاب کوچه:
www.ketab-kuche.org
25- اسماعيل خوئی ، "شاملو شخصيتی چند چهره "، سخنرانی در جلسه كانون نويسندگان ايران درتبعيد، در برلين ، ٩اوت ٢٠٠٠، برگرفته از "چنين گويد بامداد شاعر"، انتشارات آرش ، سوئد. سال ٢٠٠٠


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد